به گزارش مشرق، حجتالاسلام رسول منتجب نیا، نماینده سابق مجلس و قائم مقام حزب منحله اعتماد ملی امروز سه شنبه 19/5/95 در گفتوگو با روزنامه آرمان، به تشریح برنامه های اصلاح طلبان برای دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری پرداخت.
گزیدههایی از این گفتوگو را در ادامه میخوانید:
* هیچ شك و شبههای وجود ندارد كه اصلاحطلبان تا پایان دولت اول آقای روحانی به صورت كامل و قاطع از ایشان حمایت خواهند كرد. این مساله ای خدشه ناپذیر است و هیچ تردیدی در آن وجود ندارد. آقای روحانی كاندیدای جریان اصلاحات در انتخابات ریاستجمهوری سال۹۲ بوده و با شعارهای اصلاحطلبانه روی كارآمده است. این در حالی است كه آقای روحانی خاستگاه اصلاحطلبی ندارند و برآمده از جریان اصولگرایی هستند. با این وجود تفكرات ایشان با گفتمان اصلاحات در یكسو قرار گرفته و هر دو یك مسیر واحد را در پیش گرفتند.
* مساله دوم به حمایت جریان اصلاحات از آقای روحانی در دولت دوم ایشان بازمیگردد. بنده با رویكرد هر دو گروهی كه از هماكنون و بدون مشورت با بزرگان جریان اصلاحات عنوان میكنند حمایت اصلاحطلبان از آقای روحانی قاطع یا مشروط است موافق نیستم.
* ما در انتخابات۹۶ به هیچ كس چك سفید امضا نمیدهیم.
* حمایت اصلاحطلبان از آقای روحانی در سال۹۲ براساس یك رویكرد متعارف نبود بلكه به دلیل شرایط نامتعارف انتخابات بود.
* اصلاحطلبان در سال ۹۲ بدون اینكه با آقای روحانی مفاهمه و مذاكره داشته باشند پشت سر ایشان ایستادند و از ایشان حمایت كردند.
* در انتخابات سال۹۲ با عدم تایید صلاحیت آیتا... هاشمی و انصراف دكتر عارف از انتخابات بهترین گزینه پیش روی اصلاحطلبان آقای روحانی بود.
* شاید برای برخی این سوال مطرح باشد كه چرا آقای روحانی به جای آقای عارف كنارهگیری نكردند. در پاسخ باید عنوان كرد براساس صحبتهایی كه صورت گرفت آقای عارف آمادگی كنارهگیری داشت اما آقای روحانی چنین آمادگی را از خود نشان ندادند.
* در سال۹۶ ما فرصت كافی برای برنامهریزی و تعیین استراتژی در اختیار داریم و برخلاف سال ۹۲ كه با یك رویكرد نامتعارف مواجه بودیم در سال۹۶ با یك رویكرد متعارف روبهرو هستیم.
* اگر آقای روحانی یك شخصیت اصلاحطلب بود و ساحت سیاسی ایشان درون گفتمان اصلاحات تعریف میشد ما میتوانستیم از هماكنون اعلام كنیم كه از ایشان به صورت قاطع حمایت خواهیم كرد. این در حالی است كه آقای روحانی تعلق خاطر خاصی به هیچ كدام از جریانهای سیاسی كشور ندارد. به همین دلیل اصلاحطلبان برای انتخابات سال۹۶ با آقای روحانی در زمینه برنامهریزیها و همچنین انتصابات در دولت مذاكره و مفاهمه خواهند كرد.
* اصلاحطلبان و آقای روحانی باید در زمینه انتصابات در دولت آینده مذاكره كنند. این خلاف رویه است كه جریان اصلاحات به صورت كامل از آقای روحانی حمایت كنند، اما ایشان پس از اینكه به پیروزی رسیدند به هر شكل كه تمایل داشتند در زمینه انتصابات عمل كنند و از هر تفكر و جریانی كه خود تشخیص دادند در دولت آینده استفاده كنند.
* انتصابات آقای روحانی در دولت اول براساس انتظار جریان اصلاحات نبوده و با آنچه ما تصور میكردیم فاصله داشته است. دولت اول ایشان به صورت ائتلافی و براساس سلیقه شخصی آقای روحانی تعیین شده است. بدون شك اصلاحطلبان به عنوان مهمترین جریان حامی آقای روحانی باید در انتصابات دولت دوم ایشان دخالت داشته باشند. ما در این زمینه با آقای روحانی مذاكره خواهیم كرد.
* اصلاحطلبان باید در دولت آینده سهم بیشتری داشته باشند و درصد قابل توجهی از كابینه ایشان را تشكیل بدهند. این مساله شامل وزرا، معاونان و همچنین استانداران میشود و در همه این زمینهها باید تغییرات جدی صورت بگیرد. به همین دلیل ما در انتخابات ریاستجمهوری آینده با آقای روحانی مذاكره و مفاهمه انجام خواهیم داد.
* در انتخابات مجلس شورای اسلامی نیز ما با وجود مخالفتهای برخی از دوستان اصلاحطلب با حامیان دولت مذاكره و مفاهمه انجام دادیم و در نهایت نیز به یك جمعبندی مناسب دست پیدا كردیم.
* در انتخابات ریاستجمهوری ما نه بدون قید و شرط از آقای روحانی حمایت خواهیم كرد و نه اینكه تصمیم داریم گزینه دیگری در مقابل آقای روحانی معرفی كنیم. ما تلاش میكنیم با مذاكره و مفاهمه با آقای روحانی و دولت ایشان به یك جمعبندی مناسب برسیم.
* در سه سال گذشته اصلاحطلبان در مقابل مخالفان دولت سینه سپر كردند و به خوبی از دولت آقای روحانی حمایت كردند. بدون شك حمایت اصلاحطلبان از آقای روحانی در سه سال گذشته بیشتر از اعضای دولت بوده است.
* ما انتظار داریم به همان اندازه كه از دولت حمایت میكنیم دولت نیز گوشه چشمی به اصلاحطلبان داشته باشد. روحانی نباید از اینكه از اصلاحطلبان حمایت كند واهمهای داشته باشد.
* برای برخی فراحزبی و فراجناحی عمل كردن نوعی افتخار است. به نظر من در شرایط كنونی این رویكرد افتخارآمیز نیست بلكه اشتباه است. وقتی یك جریان یا حزب به صورت كامل نیروی انسانی و امكانات خود را در جهت حمایت از یك نفر به كار میگیرد انصاف حكم میكند كه آن شخص نیز از پشتوانه اجتماعی و سیاسی خود حمایت كند و كوتاهی نكند.
* اصلاحطلبان برای حمایت از برخی افراد كه خود را فراجناحی معرفی میكنند كتك و فحش خوردهاند و هزینههای بسیاری دادهاند.
* در همه كشورهای جهان كسی كه در انتخابات ریاستجمهوری به پیروزی میرسد نسبت به پشتوانه اجتماعی و سیاسی خود تعلق خاطر دارد. متاسفانه این وضعیت در سه سال گذشته وجود نداشته است. در انتصابات صورت گرفته در دولت مانند انتخاب وزرا و استانداران نیز آقای روحانی حمایت اصلاحطلبان را در حد انتظار در نظر نگرفت و براساس مصلحت فردی عمل كرد.
* چه اشكال دارد آقای روحانی به صراحت عنوان كند با حمایت كامل جریان اصلاحات و در رقابت كامل با اصولگرایان به ریاست جمهوی رسیده است. آقای روحانی باید به صراحت از اصلاحطلبان حمایت كنند و در این زمینه هیچ گونه ملاحظه ای نداشته باشد.
* بنده با آقای روحانی دوستی دیرینه دارم و با ایشان در زمینههای مختلف همكاری داشتهام. به همین دلیل از ایشان درخواست میكنم باب مفاهمه را با جریان اصلاحات باز بگذارند و برای تعامل و همكاری بیشتر با این جریان برنامهریزی كند. از بزرگان جریان اصلاحات نیز درخواست میكنم به هیچ عنوان در انتخابات آینده به كسی چك سفید امضا ندهند و دولت را به همكاری و تعامل بیشتر دعوت كنند.
* بنده به دلیل سخنرانی به مناطق مختلف كشور سفر میكنم و با نزدیك با اصلاحطلبان مناطق مختلف گفتوگو و رایزنی میكنم. متاسفانه در بسیاری از این سفرها متوجه شدهام كه برخی از اصلاحطلبان از آقای روحانی رنجش خاطر دارند و آقای روحانی موفق نشده رضایت آنها را جلب كند. اغلب این افراد نسبت به منصوبین آقای روحانی و مدیرانی كه ایشان انتخاب كرده گلایه دارند و اعتقاد دارند آقای روحانی در انتخاب مدیران خود دقت لازم را نداشته است. برخی از این افراد عنوان میكنند در حالی كه سه سال از عمر دولت آقای روحانی میگذرد اما بسیاری از مدیران استانها و شهرستانها هنوز تغییر نكردهاند و همچنان همان رویكرد گذشته را دنبال میكنند. این مساله یك هشدار جدی برای آقای روحانی است كه ممكن است در سال۹۶ پشت خود را خالی ببیند.
* جریان اصلاحات با توجه به شرایط خاص انتخابات مجلس شورای اسلامی تصمیم گرفت با حامیان دولت ائتلاف كند و در یك جبهه قرار بگیرد. بدون شك حزب اعتدال و توسعه جدا از جریان اصلاحات نیست. نزدیكی اعتدال و توسعه به جریان اصلاحات باعث شده كه مردم برای این حزب احترام قائل شوند.
* اگر اصلاحطلبان از آقای روحانی حمایت نكنند حزب اعتدال و توسعه نمیتواند به تنهایی بار حمایت از آقای روحانی را به دوش بكشد. بنده به برخی از دوستان هشدار میدهم كه نه خود دچار توهم شوند و نه آقای روحانی را دچار توهم كنند.
* هنگامی كه اصلاحطلبان از آقای روحانی حمایت كنند به معنای این است كه اكثریت مردم از آقای روحانی حمایت میكنند. به همین دلیل اگر آقای روحانی از فرصت حمایت اصلاحطلبان از خود استفاده نكند دچار یك اشتباه تاریخی شده است. متاسفانه آقای روحانی در اغلب استانها حداقل انتظارات اصلاحطلبان بومی را محقق نكرده است. از سوی دیگر برخی از وزرای كابینه ایشان عملكرد قابل قبولی نداشتهاند. برخی از وزرای دولت كه خاستگاه اصلاحطلبی داشتند پس از اینكه از مجلس شورای اسلامی رای اعتماد گرفتند به همهچیز و از جمله دوستان خود پشت كردند و پس از مدتی پشت سر خود را نیز نگاه نكردند. در نتیجه آقای روحانی باید یك ارزیابی و تجدید نظر جدی و جسورانه در رویكرد مدیریتی خود انجام دهد و یك خانه تكانی جدی در دولت به وجود بیاورد.
* بدون شك این اتفاق نخواهد افتاد و شرایط ایجاب میكند كه اصلاحطلبان رویكرد خود را در این زمینه تغییر دهند. در دولت دوم آقای روحانی حمایت اصلاحطلبان یك طرفه نخواهد بود و باید شكل دو طرفه و تعاملی به خود بگیرد.
* قرار نیست كه همیشه اصلاحطلبان بیدریغ از دولت حمایت كنند و در طرف مقابل «تره هم خورد نكند». آقای روحانی باید تلاش كند ارتباط بیشتری با پشتوانه اجتماعی خود و همچنین نخبگان جامعه با سلایق مختلف برقرار كند.
* آقای روحانی به دلیل دغدغههای اجرایی زیادی كه در دولت وجود دارد فرصت تشكیل اتاق فكر و اندیشه را كمتر پیدا میكند. به همین دلیل باید از نخبگان موجود در جریان اصلاحات كه حامی دولت هستند افرادی را انتخاب كنند كه برای دولت تولید فكر و اندیشه كنند. به نظر من دولت آقای روحانی در این زمینه در سه سال گذشته موفق عمل نكرده است.
* اصولگرایان باید تكلیف خود را مشخص كنند كه «یا رومی روم یا زنگی زنگ». مساله مهم این است كه آیا آقای روحانی به سمت اصولگرایان گرایش پیدا كرده یا اینكه اصولگرایان به سمت ایشان تمایل نشان دادهاند. ما آقای روحانی را حد وسط جریان اصلاحطلبی و جریان اصولگرایی میدانیم.
* اگر اصولگرایان حاضر باشند آقای روحانی را با همین گفتمان و هویت بپذیرند و از وی حمایت كنند آقای روحانی یك گام بلند در جهت گفتمان اصلاحطلبی برداشته است. بدون شك ما برای اصولگرایان در چنین شرایطی فرش قرمز پهن میكنیم و از این رویكرد استقبال میكنیم. حالت دوم زمانی است كه آقای روحانی دست از شعارهای خود مانند آزادی سیاسی، عقلانیت و اعتدال بردارد و از شعارهای اصولگرایی استفاده كند و خود را در آن گفتمان تعریف كند.
* اگر آقای روحانی در جریان اصولگرایی ذوب شود به صورت طبیعی بین آقای روحانی و جریان اصلاحات فاصله ایجاد میشود. در چنین شرایطی اصلاحطلبان از آلترناتیو خود استفاده خواهند كرد. جریان اصلاحات مدعی نخبهسازی و نخبه پروری است و همواره از نیروهای انسانی كارآمد سرشار و لبریز بوده است. در سال۹۲ شرایط ایجاب میكرد كه اصلاحطلبان از آقای روحانی حمایت كنند. با این وجود این حمایت به منزله این نبود كه آقای روحانی بهترین گزینه جریان اصلاحات به شمار میرود. در سال۹۲ ما «خیرالموجودین» را در نظر گرفتیم و براساس آن عمل كردیم. با این وجود با شناختی كه بنده از آقای روحانی دارم، بعید میدانم ایشان اقدامی انجام دهد كه نظم و آرایش سیاسی كنونی جامعه به هم بخورد.
گزیدههایی از این گفتوگو را در ادامه میخوانید:
* هیچ شك و شبههای وجود ندارد كه اصلاحطلبان تا پایان دولت اول آقای روحانی به صورت كامل و قاطع از ایشان حمایت خواهند كرد. این مساله ای خدشه ناپذیر است و هیچ تردیدی در آن وجود ندارد. آقای روحانی كاندیدای جریان اصلاحات در انتخابات ریاستجمهوری سال۹۲ بوده و با شعارهای اصلاحطلبانه روی كارآمده است. این در حالی است كه آقای روحانی خاستگاه اصلاحطلبی ندارند و برآمده از جریان اصولگرایی هستند. با این وجود تفكرات ایشان با گفتمان اصلاحات در یكسو قرار گرفته و هر دو یك مسیر واحد را در پیش گرفتند.
* مساله دوم به حمایت جریان اصلاحات از آقای روحانی در دولت دوم ایشان بازمیگردد. بنده با رویكرد هر دو گروهی كه از هماكنون و بدون مشورت با بزرگان جریان اصلاحات عنوان میكنند حمایت اصلاحطلبان از آقای روحانی قاطع یا مشروط است موافق نیستم.
* ما در انتخابات۹۶ به هیچ كس چك سفید امضا نمیدهیم.
* حمایت اصلاحطلبان از آقای روحانی در سال۹۲ براساس یك رویكرد متعارف نبود بلكه به دلیل شرایط نامتعارف انتخابات بود.
* اصلاحطلبان در سال ۹۲ بدون اینكه با آقای روحانی مفاهمه و مذاكره داشته باشند پشت سر ایشان ایستادند و از ایشان حمایت كردند.
* در انتخابات سال۹۲ با عدم تایید صلاحیت آیتا... هاشمی و انصراف دكتر عارف از انتخابات بهترین گزینه پیش روی اصلاحطلبان آقای روحانی بود.
* شاید برای برخی این سوال مطرح باشد كه چرا آقای روحانی به جای آقای عارف كنارهگیری نكردند. در پاسخ باید عنوان كرد براساس صحبتهایی كه صورت گرفت آقای عارف آمادگی كنارهگیری داشت اما آقای روحانی چنین آمادگی را از خود نشان ندادند.
* در سال۹۶ ما فرصت كافی برای برنامهریزی و تعیین استراتژی در اختیار داریم و برخلاف سال ۹۲ كه با یك رویكرد نامتعارف مواجه بودیم در سال۹۶ با یك رویكرد متعارف روبهرو هستیم.
* اگر آقای روحانی یك شخصیت اصلاحطلب بود و ساحت سیاسی ایشان درون گفتمان اصلاحات تعریف میشد ما میتوانستیم از هماكنون اعلام كنیم كه از ایشان به صورت قاطع حمایت خواهیم كرد. این در حالی است كه آقای روحانی تعلق خاطر خاصی به هیچ كدام از جریانهای سیاسی كشور ندارد. به همین دلیل اصلاحطلبان برای انتخابات سال۹۶ با آقای روحانی در زمینه برنامهریزیها و همچنین انتصابات در دولت مذاكره و مفاهمه خواهند كرد.
* اصلاحطلبان و آقای روحانی باید در زمینه انتصابات در دولت آینده مذاكره كنند. این خلاف رویه است كه جریان اصلاحات به صورت كامل از آقای روحانی حمایت كنند، اما ایشان پس از اینكه به پیروزی رسیدند به هر شكل كه تمایل داشتند در زمینه انتصابات عمل كنند و از هر تفكر و جریانی كه خود تشخیص دادند در دولت آینده استفاده كنند.
* انتصابات آقای روحانی در دولت اول براساس انتظار جریان اصلاحات نبوده و با آنچه ما تصور میكردیم فاصله داشته است. دولت اول ایشان به صورت ائتلافی و براساس سلیقه شخصی آقای روحانی تعیین شده است. بدون شك اصلاحطلبان به عنوان مهمترین جریان حامی آقای روحانی باید در انتصابات دولت دوم ایشان دخالت داشته باشند. ما در این زمینه با آقای روحانی مذاكره خواهیم كرد.
* اصلاحطلبان باید در دولت آینده سهم بیشتری داشته باشند و درصد قابل توجهی از كابینه ایشان را تشكیل بدهند. این مساله شامل وزرا، معاونان و همچنین استانداران میشود و در همه این زمینهها باید تغییرات جدی صورت بگیرد. به همین دلیل ما در انتخابات ریاستجمهوری آینده با آقای روحانی مذاكره و مفاهمه انجام خواهیم داد.
* در انتخابات مجلس شورای اسلامی نیز ما با وجود مخالفتهای برخی از دوستان اصلاحطلب با حامیان دولت مذاكره و مفاهمه انجام دادیم و در نهایت نیز به یك جمعبندی مناسب دست پیدا كردیم.
* در انتخابات ریاستجمهوری ما نه بدون قید و شرط از آقای روحانی حمایت خواهیم كرد و نه اینكه تصمیم داریم گزینه دیگری در مقابل آقای روحانی معرفی كنیم. ما تلاش میكنیم با مذاكره و مفاهمه با آقای روحانی و دولت ایشان به یك جمعبندی مناسب برسیم.
* در سه سال گذشته اصلاحطلبان در مقابل مخالفان دولت سینه سپر كردند و به خوبی از دولت آقای روحانی حمایت كردند. بدون شك حمایت اصلاحطلبان از آقای روحانی در سه سال گذشته بیشتر از اعضای دولت بوده است.
* ما انتظار داریم به همان اندازه كه از دولت حمایت میكنیم دولت نیز گوشه چشمی به اصلاحطلبان داشته باشد. روحانی نباید از اینكه از اصلاحطلبان حمایت كند واهمهای داشته باشد.
* برای برخی فراحزبی و فراجناحی عمل كردن نوعی افتخار است. به نظر من در شرایط كنونی این رویكرد افتخارآمیز نیست بلكه اشتباه است. وقتی یك جریان یا حزب به صورت كامل نیروی انسانی و امكانات خود را در جهت حمایت از یك نفر به كار میگیرد انصاف حكم میكند كه آن شخص نیز از پشتوانه اجتماعی و سیاسی خود حمایت كند و كوتاهی نكند.
* اصلاحطلبان برای حمایت از برخی افراد كه خود را فراجناحی معرفی میكنند كتك و فحش خوردهاند و هزینههای بسیاری دادهاند.
* در همه كشورهای جهان كسی كه در انتخابات ریاستجمهوری به پیروزی میرسد نسبت به پشتوانه اجتماعی و سیاسی خود تعلق خاطر دارد. متاسفانه این وضعیت در سه سال گذشته وجود نداشته است. در انتصابات صورت گرفته در دولت مانند انتخاب وزرا و استانداران نیز آقای روحانی حمایت اصلاحطلبان را در حد انتظار در نظر نگرفت و براساس مصلحت فردی عمل كرد.
* چه اشكال دارد آقای روحانی به صراحت عنوان كند با حمایت كامل جریان اصلاحات و در رقابت كامل با اصولگرایان به ریاست جمهوی رسیده است. آقای روحانی باید به صراحت از اصلاحطلبان حمایت كنند و در این زمینه هیچ گونه ملاحظه ای نداشته باشد.
* بنده با آقای روحانی دوستی دیرینه دارم و با ایشان در زمینههای مختلف همكاری داشتهام. به همین دلیل از ایشان درخواست میكنم باب مفاهمه را با جریان اصلاحات باز بگذارند و برای تعامل و همكاری بیشتر با این جریان برنامهریزی كند. از بزرگان جریان اصلاحات نیز درخواست میكنم به هیچ عنوان در انتخابات آینده به كسی چك سفید امضا ندهند و دولت را به همكاری و تعامل بیشتر دعوت كنند.
* بنده به دلیل سخنرانی به مناطق مختلف كشور سفر میكنم و با نزدیك با اصلاحطلبان مناطق مختلف گفتوگو و رایزنی میكنم. متاسفانه در بسیاری از این سفرها متوجه شدهام كه برخی از اصلاحطلبان از آقای روحانی رنجش خاطر دارند و آقای روحانی موفق نشده رضایت آنها را جلب كند. اغلب این افراد نسبت به منصوبین آقای روحانی و مدیرانی كه ایشان انتخاب كرده گلایه دارند و اعتقاد دارند آقای روحانی در انتخاب مدیران خود دقت لازم را نداشته است. برخی از این افراد عنوان میكنند در حالی كه سه سال از عمر دولت آقای روحانی میگذرد اما بسیاری از مدیران استانها و شهرستانها هنوز تغییر نكردهاند و همچنان همان رویكرد گذشته را دنبال میكنند. این مساله یك هشدار جدی برای آقای روحانی است كه ممكن است در سال۹۶ پشت خود را خالی ببیند.
* جریان اصلاحات با توجه به شرایط خاص انتخابات مجلس شورای اسلامی تصمیم گرفت با حامیان دولت ائتلاف كند و در یك جبهه قرار بگیرد. بدون شك حزب اعتدال و توسعه جدا از جریان اصلاحات نیست. نزدیكی اعتدال و توسعه به جریان اصلاحات باعث شده كه مردم برای این حزب احترام قائل شوند.
* اگر اصلاحطلبان از آقای روحانی حمایت نكنند حزب اعتدال و توسعه نمیتواند به تنهایی بار حمایت از آقای روحانی را به دوش بكشد. بنده به برخی از دوستان هشدار میدهم كه نه خود دچار توهم شوند و نه آقای روحانی را دچار توهم كنند.
* هنگامی كه اصلاحطلبان از آقای روحانی حمایت كنند به معنای این است كه اكثریت مردم از آقای روحانی حمایت میكنند. به همین دلیل اگر آقای روحانی از فرصت حمایت اصلاحطلبان از خود استفاده نكند دچار یك اشتباه تاریخی شده است. متاسفانه آقای روحانی در اغلب استانها حداقل انتظارات اصلاحطلبان بومی را محقق نكرده است. از سوی دیگر برخی از وزرای كابینه ایشان عملكرد قابل قبولی نداشتهاند. برخی از وزرای دولت كه خاستگاه اصلاحطلبی داشتند پس از اینكه از مجلس شورای اسلامی رای اعتماد گرفتند به همهچیز و از جمله دوستان خود پشت كردند و پس از مدتی پشت سر خود را نیز نگاه نكردند. در نتیجه آقای روحانی باید یك ارزیابی و تجدید نظر جدی و جسورانه در رویكرد مدیریتی خود انجام دهد و یك خانه تكانی جدی در دولت به وجود بیاورد.
* بدون شك این اتفاق نخواهد افتاد و شرایط ایجاب میكند كه اصلاحطلبان رویكرد خود را در این زمینه تغییر دهند. در دولت دوم آقای روحانی حمایت اصلاحطلبان یك طرفه نخواهد بود و باید شكل دو طرفه و تعاملی به خود بگیرد.
* قرار نیست كه همیشه اصلاحطلبان بیدریغ از دولت حمایت كنند و در طرف مقابل «تره هم خورد نكند». آقای روحانی باید تلاش كند ارتباط بیشتری با پشتوانه اجتماعی خود و همچنین نخبگان جامعه با سلایق مختلف برقرار كند.
* آقای روحانی به دلیل دغدغههای اجرایی زیادی كه در دولت وجود دارد فرصت تشكیل اتاق فكر و اندیشه را كمتر پیدا میكند. به همین دلیل باید از نخبگان موجود در جریان اصلاحات كه حامی دولت هستند افرادی را انتخاب كنند كه برای دولت تولید فكر و اندیشه كنند. به نظر من دولت آقای روحانی در این زمینه در سه سال گذشته موفق عمل نكرده است.
* اصولگرایان باید تكلیف خود را مشخص كنند كه «یا رومی روم یا زنگی زنگ». مساله مهم این است كه آیا آقای روحانی به سمت اصولگرایان گرایش پیدا كرده یا اینكه اصولگرایان به سمت ایشان تمایل نشان دادهاند. ما آقای روحانی را حد وسط جریان اصلاحطلبی و جریان اصولگرایی میدانیم.
* اگر اصولگرایان حاضر باشند آقای روحانی را با همین گفتمان و هویت بپذیرند و از وی حمایت كنند آقای روحانی یك گام بلند در جهت گفتمان اصلاحطلبی برداشته است. بدون شك ما برای اصولگرایان در چنین شرایطی فرش قرمز پهن میكنیم و از این رویكرد استقبال میكنیم. حالت دوم زمانی است كه آقای روحانی دست از شعارهای خود مانند آزادی سیاسی، عقلانیت و اعتدال بردارد و از شعارهای اصولگرایی استفاده كند و خود را در آن گفتمان تعریف كند.
* اگر آقای روحانی در جریان اصولگرایی ذوب شود به صورت طبیعی بین آقای روحانی و جریان اصلاحات فاصله ایجاد میشود. در چنین شرایطی اصلاحطلبان از آلترناتیو خود استفاده خواهند كرد. جریان اصلاحات مدعی نخبهسازی و نخبه پروری است و همواره از نیروهای انسانی كارآمد سرشار و لبریز بوده است. در سال۹۲ شرایط ایجاب میكرد كه اصلاحطلبان از آقای روحانی حمایت كنند. با این وجود این حمایت به منزله این نبود كه آقای روحانی بهترین گزینه جریان اصلاحات به شمار میرود. در سال۹۲ ما «خیرالموجودین» را در نظر گرفتیم و براساس آن عمل كردیم. با این وجود با شناختی كه بنده از آقای روحانی دارم، بعید میدانم ایشان اقدامی انجام دهد كه نظم و آرایش سیاسی كنونی جامعه به هم بخورد.