کد خبر 616180
تاریخ انتشار: ۲۱ مرداد ۱۳۹۵ - ۰۱:۵۷

من تمنا می‌کنم از بعضی حضرات که این همه به شعور جمهور توهین نکنند! اولا آقای روحانی، نه اولین رئیس‌جمهور جمهوری اسلامی است و نه آخرین آن!

به گزارش مشرق، حسین قدیانی طی یادداشتی در روزنامه وطن امروز نوشت:
 
نمی‌دانم چه عداوتی با عدالت دارند که یک روز از در عادی جلوه دادن حقوق‌های نجومی وارد می‌شوند، دگر روز و در بدترین تحلیل ممکن مدعی می‌شوند مدیران کذا با دریافت این ارقام بلندبالا از افتادن به ورطه فساد مصون می‌مانند، روز دیگر حمایت از این گرگان در لباس چوپان را چنان به عنصر غلظت می‌آلایند که جلوی چشم مردم، رسما به طرف می‌گویند «ذخیره نظام و امانتدار بزرگ» و آن دیگر روز هم با برجسته کردن عبارت «توهین به رئیس‌جمهور» تمام هم و غم خود را صرف چیزهایی از این دست می‌کنند بلکه اساسا موضوع فیش‌های نجومی به ورطه نسیان سپرده شود! ا
 
گر مهم‌ترین وجه عدالت، مبارزه با فساد، تبعیض، فزون‌خواهی و ویژه‌خواری است، این همه یعنی عدم پایبندی درست و درمان حضرات به اجرای عدالت! مدام می‌گویند و می‌نویسند و پوشش می‌دهند و در بوق و کرنا می‌کنند که به رئیس‌جمهور توهین شده!‌ یک روز معاون اول می‌گوید به رئیس‌جمهور توهین شده، یک روز معاون حقوقی، یک روز وزیر کشور و هر روز هم در این همه رسانه که دارند!
 
معلوم نیست این دولتمردان نگران‌‌ شأن رئیس‌جمهور و دلواپس جایگاه قوه مجریه، آن روز که همین رسانه‌های اصلاحات‌چی‌ نان به نرخ روزخور، رئیس‌جمهور و کل کابینه را یکجا به باد این اهانت عاری از ادب گرفتند که «دولت اعتدال، رحم اجاره‌ای اصلاح‌طلبان است»  کجا بودند؟! و دقیقا کجا بودند؟!
 
نکند از منظر آقایان، اهانت در روز روشن، آن هم به همه دولت که صد البته شامل حال آقای روحانی هم می‌شود، توهین به رئیس‌جمهور محترم نیست، لیکن انجام بدیهی‌ترین تکالیف یک خبرنگار و معرفی چند مدیر از ملت بهتران، هتاکی به رئیس‌جمهور محسوب می‌شود؟! و آیا توهین اصل کاری به جایگاه ریاست جمهوری همین نیست که با رفتار و گفتار خود، جوری وانمود کنیم کانه رئیس‌جمهور و مثلا همین جناب صفدرحسینی، نعوذبالله حتی در دریافت‌های نجومی هم به نوعی با هم شراکت دارند؟! که اگر علیه مدیران شاسی‌بلند 2 کلمه حرف حساب بزنی، عینا می‌شود اهانت به رئیس‌جمهور؟!
 
از میان رسانه‌های متعهد به آرمان عدالت و ملتزم به دغدغه‌های جمهور، براستی کدامیک به رئیس‌جمهور توهین کرده که آقایان آن هم در ایام نزدیک به «روز خبرنگار» اینچنین از اهانت رسانه‌ها و روزنامه‌ها به مقام ریاست جمهوری به شکوه افتاده‌اند؟!
 
آیا واقعا من و ما به آقای روحانی توهین کرده‌ایم یا فی‌الواقع داریم هزینه تقید خود به پابرهنه‌های خمینی بت‌شکن را می‌پردازیم؟! با این حساب، اهانت را به رئیس‌جمهور چه کسی کرده است؟! رسانه‌های انقلابی یا مدعیانی که خواسته یا ناخواسته، نفر اول کابینه را هم‌صف و هم‌صنف مدیران اهل زد و بند و بخوربخور معرفی می‌کنند؟!
 
القصه!‌ جناب روحانی، هم در دیدار با مردم کرمانشاه و هم در مصاحبه تلویزیونی خود، این را بیان کردند که دولت اعتدال در راه مبارزه با بی‌عدالتی، به این نگاه نمی‌کند که طرف به لحاظ سیاسی یا خانوادگی به کدامین خط و ربط وابستگی دارد.
 
من این جمله را «تلویحا» نوشتم اما این یکی را دیگر رئیس‌جمهور به تصریح گفتند که «دولت اعتدال در راه مبارزه با فساد و مظاهر بی‌عدالتی کاملا جدی است». خب! با این حساب، آیا توهین‌کننده به رئیس‌جمهور، من و ما هستیم یا با کمال تاسف، آقای نوبخت که در مقام سخنگوی دولت اعتدال، کم مانده در مدح مدیر غیرقانع به حقوق ماهی 57 میلیون، شعر هم بخوانند؟! و آیا غیر از این است که «ذخیره نظام و امانتدار بزرگ» خواندن مدیران دردانه، نه تنها مخدوش‌کننده جملات جناب روحانی، بلکه بدترین اهانت به رئیس‌جمهور محسوب می‌شود، آن هم متاسفانه از سوی اعضای ارشد کابینه؟!
 
من البته در بحث «توهین به رئیس‌جمهور» باز هم به جملاتی خواهم پرداخت، لیکن این را داخل پرانتز باید بنویسم؛ (آقایان! ‌یادتان هست در جواب این ادعای عاری از منطق که «به مدیر باید اضافه بر سازمان، حقوق کلان و مزایای ویژه داد تا به قول معروف چشمش سیر باشد» راقم همین سطور، ردیه نوشت که نخیر! اتفاقا «تخم‌مرغ دزد، شتر دزد می‌شود»؟!
 
اینک طرفه حکایت اینجاست؛ شما از پول بیت‌المال به صفدرحسینی ماهی حدود 60 میلیون ناقابل، حقوق دادید که براساس داعیه‌تان، چشم سیر داشته باشد! داشت؟ یا برداشت نامه درخواست افزایش حقوق روی میزتان گذاشت؟! به حرف منتقد خیرخواه گوش نمی‌کنید، همین می‌شود! و البته بدتر از اینها هم خواهد شد اگر همین منتقد مظلوم را بخواهید با لطایف‌الحیل، «توهین‌کننده به رئیس‌جمهور» جا بزنید که من البته بعد از بستن پرانتز به آن خواهم پرداخت!) چطور توهین به رئیس‌جمهور جرم است و مدعی‌العموم باید بدون فوت وقت بدان ورود کند اما توهین به اصل و اساس جمهوری اسلامی- که رئیس‌جمهور تنها جزئی از اجزای آن است، آن هم قابل تعویض!- باید با «برجام داخلی» رفع و رجوع شود؟! و بعدش هم صلوات بفرست و تمام؟!
 
چطور در مواجهه با درنده‌خویان سال 88 که لگد به شکوه 40 میلیون آرای ملت زدند و مستند به شعار «مرگ بر اصل ولایت فقیه» قصدی جز براندازی نظام مقدس و مظلوم جمهوری اسلامی نداشتند، پیشانی‌بوسی و ترحم و مدارا، لیکن در برابر اهانت‌کننده به رئیس‌جمهور، کلفت کردن  رگ گردن؟! مگر رئیس‌جمهور از جمهوری اسلامی بزرگ‌تر است؟
 
ما البته متر و معیاری جز «قانون» نمی‌شناسیم. ما بر این باوریم که قانون، ملاک است و اگر عضوی از اعضای کابینه هم ولو آنکه نفهمیده دارد چه می‌گوید، دچار اهانت به منتخب ملت شده، باید مجازات شود. مدام یاد گرفته‌اند می‌گویند آقای روحانی مظلوم است! یا حتی بدتر! مظلوم‌ترین رئیس‌جمهور است! بله البته! مدیر بانکی اگر آن باشد و سخنگو هم این، رئیس‌جمهور می‌شود مظلوم‌ترین رئیس‌جمهور!
 
آقای روحانی خودش گفت «در مبارزه با فساد، خط قرمز نمی‌شناسد»، آن وقت اطرافیان، از طرف «ذخیره و امانتدار بزرگ» می‌تراشند برای نظام! اگر حالا فرض کنیم مظلوم باشند؛ آری! مظلومیت آقای روحانی از این ناحیه است! و یکی هم از ناحیه غیرمقدسه پول! مدیری با دریافتی ماهی 200 میلیون، هم جمهور را مظلوم می‌کند، هم رئیس‌جمهور را! او فقط خودش را می‌بیند، نه جمهور را، نه رئیس‌جمهور را!
 
من تمنا می‌کنم از بعضی حضرات که این همه به شعور جمهور توهین نکنند! اولا آقای روحانی، نه اولین رئیس‌جمهور جمهوری اسلامی است و نه آخرین آن!
 
ثانیا مواضع حضرات مدعی یادمان نرفته که به بهانه نقد رئیس‌جمهور قبلی همین نظام، مرتکب چه اهانت‌هایی می‌شدند!
 
ثالثا فرض است بر بعضی دولتمردان که اگر برخلاف رئیس‌جمهور، اهتمام جدی به امر مبارزه با فساد ندارند، هرچه زودتر این صندلی را به اهل آن بسپارند و بدانند که عدالت هرگز به حاشیه برده نخواهد شد!
 
رابعا اهانت به جمهور هم صدالبته جرمی است نابخشودنی! شعر و شعار خواندن درد مردم و فریاد مردم- همین مردم کوچه و بازار خودمان!- زیبنده دولتی نیست که حتی دشمن جلاد این مردم را هم «مودب و باهوش» توصیف می‌کند! آیا این اخلاق و احترام است که روزی با اهانت به تقریباً نیمی از جمهور که بنا به هر دلیل، به فردی غیر از رئیس‌جمهور منتخب رای داده‌اند، صف واحد ملت را تقسیم بر 2 کنیم و روزهای دگر، گاه بگوییم مردم بی‌سوادند، گاه بگوییم مردم نمی‌فهمند، گاه بگوییم مردم حق اظهارنظر ندارند و گاه چیزی نگوییم و یک راست حواله‌شان دهیم «به جهنم»؟!