به گزارش مشرق، مردم ضلع سوم از هرم نظام سیاسی، مهمترین پایه و راسخترین عمود نظام هستند. آیتالله خامنهای، به عنوان رهبر و اندیشمند برجسته اسلامی، در فرمایشات خود، مردم را دارای کرامت و ارزش و نیز قدرتمند و کارساز میدانند و برای نقش آنان در نظام اسلامی اهمیت بسیاری قائل هستند؛ به گونهای که مقبولیت نظام اسلامی را وابسته به پذیرش نظام از طرف مردم میدانند.
اندیشمندان و متفکران همواره در بررسی نظام سیاسی اسلامی، با نگاهی از بالا، به نقش و جایگاه حاکم، مسئولان و کارگزاران توجه کردهاند و به ویژگیها و باید و نبایدهای آنان پرداختهاند؛ اما به جایگاه و ویژگیهای مردم که گستره و طیف وسیعی از هرم نظام سیاسی را تشکیل میدهند، کمتر توجه شده است. در حالی که در یک نظام و جامعه پیشرفته اسلامی، باید نقش و جایگاه مردم در حاکمیت نیز تعریف شده و مشخص باشد؛ چرا که شناخت صحیح در این باره از اموری است که در سرنوشت سیاسی جامعه نقشی تعیین کننده دارد.
همچنین از نظر اسلام و آیات قرآن، «مردم» یکی از ارکان اساسی حکومت هستند. قرآن مجید میفرماید: «لَقَد أَرسَلنا رُسُلَنا بِالبَیِّناتِ وَأَنزَلنا مَعَهُمُ الکِتابَ وَالمیزانَ لِیَقومَ النّاسُ بِالقِسطِ؛ ما رسولان خود را با دلایل روشن فرستادیم و با آنها کتاب (آسمانی) و میزان (شناسایی حق از باطل و قوانین عادلانه) نازل کردیم تا مردم قیام به عدالت کنند».[1]
جایگاه مردم در حکومت اسلامی تا به حال در دو محور حق و تکلیف بررسی شده است که به طور خلاصه، مهمترین آنها عبارت است از: انتخاب نظام حکومت اسلامی، انتخاب مسئولان نظام اسلامی، مشورت حاکم اسلامی با مردم؛ نظارت مردم بر زمامداران، مشارکت در قانونگذاری، نقش مردم در پشتیبانی و همراهی با دولت، حق آزادی برای مردم در چارچوب قانون اسلامی و غیره.
مقام معظم رهبری با تأکید بر اعتقاد راسخ و صادقانه به نقش مردم در نظام اسلامی، در بیانات و فرمایشات خود، به چهار شاخص مهم و اصلی برای مردم اشاره کردهاند که عبارت است از: «آگاهی، نظارت، مشارکت و همگامی». این چهار شاخص هم ویژگیهای اصلی و اساسی مردم است و هم همه مردم بدون در نظر گرفتن گوناگونی و قومیتشان میتوانند آنها را رعایت کنند و واجدش شوند. به اعتقاد ایشان، شاخص آگاهی از بقیه شاخصها مهمتر و اولیتر است؛ چرا که اگر مردمی آگاه، هوشیار و بیدار باشند، موقعیتهای حساس را خواهند شناخت و به موقع و بجا در صحنههای گوناگون حضور مییابند و دست دشمنان را از کشور کوتاه میکنند. از طرف دیگر، این آگاهی آنان سبب وحدت بیشترشان میشود و میدانند که همراهی و همگاهی با دولت و نظام سیاسی به نفع خودشان است و سبب حفظ نظام و امنیت بیشترشان میشود. همچنین با هوشیاری و بصیرت، مسئولان و کارگزاران نظام را زیر نظر میگیرند تا اگر خلافی از آنها سر زد که مخالف اسلام یا مصالح و منافع ملی بود، به او تذکر دهند و به موقع جلوی او را بگیرند.
به نظر رهبر بزرگوار، علاوه بر اینکه وجود این چهار شاخص برای مردم لازم و ضروری است؛ سه شاخص نظارت، مشارکت و همگامی، به صورت تکلیف و وظیفه شرعی بر مردم واجب است. هر چند ایشان به شاخصهای دیگری، مانند داشتن ایمان و تقوا، اعتماد به مسئولان و کارگزاران نظام، پشتیبانی از کشور و نظام، امید به آینده و داشتن نشاط و غیره برای مردم اشاره کردهاند؛ اما این چهار شاخص اصلی، عام و عمومی است و تمامی اینها را در برمیگیرد.
مقام معظم رهبری در بیانات خود، یک نقش و اهمیت بالاتری برای مردم قائل شدند که دربرگیرنده همه شاخصها و ویژگیهای بیان شده است و همه را تحت پوشش قرار میدهد. به نظر ایشان، صاحب و مالک کشور، مردم هستند و به همین دلیل، امام خمینی (ره) نیز تأکید داشتند که ابتکار عمل، ورود در صحنههای کشور و انجام کارها به دست مردم سپرده شود و این، جزء ابتکارات امام (ره) بود؛ چرا که وقتی کارها به مردم سپرده شود، به سرانجام خواهد رسید. بنابراین، اگر مسئولان بخواهند کارها و بالاتر از آن نظام اسلامی سامان یابد، باید در تدبیر و برنامهریزیشان در هر برههای، با برنامهریزی دقیق و ملاحظه همه جوانب امور، کارها را در اختیار مردم قرار دهند. تجربه این چند ساله نیز نشان داده است که «از اول انقلاب تا امروز هر وقتی هر کاری را محول به مردم کردیم، آن کار پیش رفته است. هر کاری را انحصاری در اختیار مسئولان و رؤسا و مانند اینها قرار دادیم، کار متوقف مانده است. ... اگر متوقف نمانده است، کُند پیش رفته است؛ اما کار دست مردم که افتاد، مردم کار را خوب پیش میبرند».[2]
مقام معظم رهبری معتقدند که این شیوه سپردن کار به دست مردم و به سرانجام رسیدن کارها، فقط مخصوص کشور ایران نیست؛ بلکه در هر کشوری، از جمله لبنان و فلسطین، وقتی صحنه عمل با برنامهریزی و نیت هدفدار در اختیار مردم قرار داده میشود، انگیزههای مردمی و نیز نیروهای متنوع و متکثر مردمی، کارها را به پیش خواهند برد. این بیان مقام معظم رهبری موید این است که از منظر ایشان کارآمدی جمهوری اسلامی در گرو این است که کارها به مردم محول شده از طریق ایشان پی گرفته شود. کارآمدی مدنظر رهبر انقلاب گویی «کارآمدی مردم بنیاد» است. و با مردم و اراده و فعالیت ایشان جمهوری اسلامی به پیش میرود. این امر نشان از این دارد که استراتژی رهبر انقلاب برای عبور از شرایط فعلی «کارآمدی مردم نهاد و مردم بنیاد» است. الگویی که پیشتر در زمان امام (ره) در مقطع انقلاب اسلامی و دفاع مقدس و فعالیتهای جهاد سازندگی مثمر ثمر و نتیجه بخش بودن خود را نشان داد.
حال با تاکید بر آنچه گفته شددر فرمایشات مهم رهبری، چند نکته قابل برداشت و شایسته توجه ویژه است:
اول: سپردن کارها به مردم، یکی از اهداف انقلاب و امام خمینی (ره) بوده است که تا به حال چندان به آن عمل نشده است و یا برخی از امور خاص به مردم سپرده میشد. در صورتی که اگر همین مردم و نیروی عظیم مردمی نبودند، انقلاب اسلامی ایران به پیروزی نمیرسید؛ همچنان که رمز مقاومت و پیروزی لبنان و فلسطین نیز در بهرهبرداری از همین نیروهای مردمی و جهتدهی و هدفدهی به آنان است.
دوم: برای شکوفایی و پیشرفت کشور و عبور از موانع و بحرانها، که هم اکنون هدف اساسی و اصلی نظام جمهوری اسلامی است، باید کارها را در صحنههای گوناگون به مردم سپرد؛ چرا که سرنوشت کشور در دست این قشر است و اگر قرار است هر برنامهای در کشور اعمال شود، از جمله اقتصاد مقاومتی، همکاری و همراهی مردم لازم است؛ والا هر اقدامی از سوی مسئولان که قشر کوچکی از بدنه نظام هستند، محکوم به شکست خواهد بود. از این رو، واگذار کردن هدفدار کارها به مردم، هم ضامن پیشرفت کشور و عبور از موانع و چالشها و بحرانها میشود و هم ضامن ثبات و پایداری جامعه و نظام میشود؛ زیرا مردم نسبت به کشور و جامعهای که خود ساختهاند و آبادی و پیشرفت آن را برعهده دارند، احساس مسئولیت میکنند.
سوم: بیانات رهبری یک هشداری برای مسئولان و کارگزارن نظام نیز است که هر مسئولی در ارکان مختلف نظام با هر رویکرد و جناحی که روی کار آمده است، نتوانسته است سکان کشتی انقلاب را به درستی و به نحو احسن هدایت کند و وظایف و کارهای محول به آنان یا انجام نشده و یا به کندی و ناقص انجام شده است. پس کسانی متصدی امورات نظام هستند و یا قصد ورود به مناصب کشوری را دارند، باید خیلی مراقب باشند که وظایف خود را به درستی و با تمام توان انجام دهند تا در نزد رهبر و مردم و بالاتر از آن در نزد خدای متعال شرمنده نباشند.
چهارم: نکته مهمتر آنکه رهبری انقلاب واگذاری و سپردن کارها را با قید مطرح کردند؛ یعنی باید ابتدا بسترسازی و زمینهسازیهای لازم صورت گیرد، برنامهریزی صورت گیرد و سپس صحنه عمل در اختیار مردم قرار گیرد. در واقع، با مشخص کردن هدف که باید جهت الهی و دینی داشته باشد، سبب تحریک انگیزش مردم برای ورود به صحنه خواهیم شد. از طرف دیگر، وقتی کارها برنامهریزی داشته باشد و راه و مقصد مشخص باشد، مردم با دید روشنتری کارها را در اختیار میگیرند و کار را در جهت همان هدف معین شده به سرانجام میرسانند.
در نتیجه، میتوان گفت که مردم علاوه بر اینکه صاحب حق و تکلیف در نظام اسلامی هستند، بالاتر از همه اینها، صاحب و مالک کشور هستند و برای داشتن ایرانی آباد، با عزت و اقتدار باید از این نیروی عظیم بهره برد و مسئولان در این باره باید زمینهسازی و بسترسازی کنند و با تحریک انگیزهها و جهتدهی به آنها، مسببات پرورش و گزینش این نیرو را به وجود آورند. در واقع، موتور حرکت افراد، انگیزش است و مسئولان و دستاندرکاران مرتبط باید اولاً بر اساس بینش و مبانی اسلامی برای انگیزشها جهت الهی تعریف کنند و ثانیاً این انگیزشها را با محرکهای صحیحی به حرکت در آورند و ثالثاً با برنامهریزی هدفمند از این نیروی عظیم به صحنه آمده، بهترین نتایج را بهرهبرداری کنند. از این رو، نظام سیاسیای که مردمش در صحنهها حضور داشته باشند و علاوه بر این، امورات و انجام کارها را در اختیار بگیرند، حتماً سربلند، باعزت، بااقتدار و پیشرفته خواهد بود و افق و آیندهای روشن در انتظارش است.
پی نوشت ها:
[1]. حدید، 25.
[2]. بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با مردم آذربایجان، 29/11/1393.
رقیه جاویدی