کد خبر 616811
تاریخ انتشار: ۲۳ مرداد ۱۳۹۵ - ۰۶:۵۳

مناقشات عمیق و مبنایی جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی در زمینه های سیاسی، ژئوپلیتیک و امنیتی معلول هنجارها و ایستارهای متعارضی است که سنگ بنای نظام های سیاسی دو کشور را بنیان نهاده.

به گزارش مشرق، مناقشات عمیق و مبنایی جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی در زمینه های سیاسی، ژئوپلیتیک و امنیتی معلول هنجارها و ایستارهای متعارضی است که سنگ بنای نظام های سیاسی دو کشور را بنیان نهاده و درنتیجه هویت های تقابلی و الگوهای کنشی ناهم سو را در مواجهه با یک دیگر را سبب شده است.

در واقع نحوه مواجهه این دو کشور در جهان اسلام با تحولات یمن، عراق، سوریه،  بحرین و لبنان به عنوان بخشی از سطوح و لایه های نبرد و منازعه، مبین عمق تمایزات سیاسی و حاکی از افتراق های ایدئو-ژئوپلیتیکی میان جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی است.

پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و به تبع آن فرهنگی شدن سیاست خارجی، اسلام گرایی شیعی به پایة اصلی گفتمان ایران تبدیل شد. گرچه گرایش شیعی در منطق اسلام گرایی ایران، در سطوح مختلف، متفاوت بوده، واکنش های متفاوتی را در سطح منطقه داشته و زمینه ای برای به هم خوردن تعادل ژئوپلیتیکی را باعث گردیده است اما مهم ترین ویژگی این منطق به عنوان گفتمان ایرانی در منطقه خاورمیانه استقلال گرایی درگفتمان سیاسی منطقه، نفی حضور سلطه گران غربی، تعامل بازیگران منطقه با همدیگر و ایجاد برتری گفتمانی برای منطقه با هدایت ایران است.

واقعیت این است با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران گفتمان سازی انقلابی از اسلام سیاسی با محوریت تشیع توسط رهبران انقلابی جمهوری اسلامی زمینه های شکل گیری تنش های ایدئولوژیکی کشورهای محافظه کار منطقه ای از جمله عربستان سعودی با ایران فراهم شد.

بطوریکه ترسیم الگوی نزدیک سازی مفهومی در منطقه توسط ایران با ایده همکاری و همگرایی فرهنگی قدرت به جای قدرت فرهنگی با تاکید بر دیپلماسی فرهنگی – ارتباطی، ترس و وحشت از نفوذ تفکر ایران انقلابی در منطقه را در نزد سعودی ها بیش از پیش افزایش داد. فلذا عربستان سعودی از همان ابتدای ترسیم گفتمان انقلابی ایران در منطقه به نبرد ایده ای با اندیشه خودداری از هژمون شدن آن در ژئوپلیتیک منطقه ای و جهان اسلام پرداخت.

اندیشه نبرد و نبرد اندیشه ها در ذیل مفهوم جنگ نرم قابل بررسی است(ابرار معاصر،1383: 148). وجود مدل ها و الگوهای متفاوت تحت عناوین مختلف از قبیل اسلام شیعی و اسلام سلفی – وهابی در قالب پندارها و ساختارهای سیاسی با رهبریت ایران و عربستان در جهان اسلام بسترساز خلق مفاهیمی با نام نبرد اندیشه و یا اندیشه نبرد از سوی تحلیلگران در این عرصه همراه می باشد.

در واقع آنچه به این مفاهیم عینیت می بخشد قالب ها و صورت بندی های تاکتیکی و استراتژیکی است که از سوی ایران و عربستان سعودی در فرآیند مذهب سازی و شبیه سازی مذهبی در منطق تعارضارت از یکسو و بسط نظری - عملی این پروسه در مناطق تحت سیطره فکری- نگرشی دیگری از سوی دیگر برای اسارت اندیشه معارض و نابودی آن است.

بطوریکه تبدیل تعارض از شکل مبانی ایده ای –  سیاسی به حضور نیابتی و با ایجاد ناامنی ولو به حضور و هزینه های فراوان برای تغییر ژئوپلیتیک منطقه ای در جهان اسلام از سوی سعودی ها نمونه بارزی از برنامه های سیاسی و ایدئولوژیکی در ذیل منافع و مقاصد هژمونیک محور در جغرافیای سیاسی کنونی جهان اسلام قلمداد می گردد که در راستای مفهوم بندی نبرد اندیشه ای قابل تحلیل است.

در واقع نبرد اندیشه ای در وسعت سرزمینی در قلمرو و در مرزهای اسلام با تبلور فیزیکی از حضور متافیزیکی به منصه ظهور رسیده است. به عبارت دیگر تغییر ژئوپلتیک جهان اسلام از سوی عربستان سعودی در تقابل با ایران با مقاصد چندگانه فضایی و مکانی در عرصه های فکری و عملی دنبال می شود و استفاده همه جانبه از امکانات سخت افزاری با توجه به بیم از قدرت نرم فرهنگی – فکری جمهوری اسلامی ایران در منطقه و جهان اسلام در تجهیز شبه نظامیان تکفیری- سلفی در میدان های مورد مناقشه مانند سوریه و عراق و حتی بحرین نمونه هایی از موارد در این نبرد ها است.

در جدول زیر ریشه مناقشات و منارعه میان ایران و عربستان را با توجه آرمان ها و ارزش ها، راهکار ها و راهبرهای در موضع گیری های منطقه ای و بین المللی را  در سیاست خارجی بصورت اجمالی مشاهده خواهیم کرد.

جمهوری اسلامی ایران

عربستان سعودی

شیعه

 

اسلام سیاسی با محوریت تشیع

 

تاکید بر وحدت اسلامی با نگاه فرا مذهبی

 

انقلابی

 

خواهان تغییر وضع موجود

 

سیاست خارجی مستقل و عضودر جنبش عدم تعهد  با شعار راهبردی نه شرقی نه غربی

 

نگاه به مسایل منطقه ای گفتمانی و سلسله مراتبی است

وهابیت

 

اسلام سلفی – تکفیری با محوریت وهابیت

 

تاکید بر فرقه گرایی اسلامی

 

محافظه کار سنتی

 

خواهان حفظ وضع موجود

 

طرفدار غرب

 

 

نگاه به مسایل منطقه ای در قالب جبهه گیری و موضع گیری فرقه ای است با رویکرد غیریت باورانه

با توجه به آنچه بدان اشاره شد ذکر این نکته مهم بنظر می رسد تقابل میان ایران و عربستان، جدا از آنکه به تقابل تشیع و تسنن ( وهابی ها ) تلقی می گردد تقابل ایده ها در عرصه جهان اسلام است که عدول هریک از این دو کشور از آنچه باور به آن ایده ها تلقی می گردد به مثابه خالی کردن میدان برای دیگری و پا پس کشیدن و واگذار نمودن قدرت و میدان منطقه ای به دیگری است.

در واقع دلایل برخورد خصومت‌آمیز عربستان با ایران در اختلاف ایدئولوژیک و سوق پیدا کردن به سمت راهبردهای ژئوپلیتیک منطقه ای، ساخت داخلی قدرت و سیاست خارجی خلاصه می شود که در این مسیر از ابزارهایی همچون نفت، تاسیس سازمان‌ها و پیمان‌های منطقه‌ای و ایجاد گروه‌های تروریستی تندرو علیه ایران استفاده کرده است. وجود تلاقی های های سیاستی و راهبردی در حوزه های ایدئولوژیکی، ژئوپلیتیکی، امنیتی و اقتصادی و فرهنگی میان این دو کشور در جهان اسلام پیامدهای مختلفی را بهمراه داشته است. بطوریکه رویکرد های ایدئو - ژئوپلیتیکی که در این پژوهش بدان پرداخته می شود با یک مبانی از اندیشه های نبرد تعارضی به نبرد اندیشه ها در ژئوپلیتیک منطقه ای و جهان اسلام است که از زیر ساخت های سیاسی- فکری – مکتبی در کشورهای مزبور نشات می گیرد. در واقع میدان های نبرد میان ایران و عربستان که از آن با نام جنگ سرد ایران و عربستان یاد می شود خصیصه ایدئولوژیک -  ژئوپلیتیک دارد که تنها به هژمون شدن یکی از آنها خواهد انجامید.

شدت یافتن دامنه تنش میان جریان های فکری مذکور در عرصه فکری - سیاسی بدون شک بر شکل گیری درگیری های ژئوپلیتیک میان آنها انجامید است. در واقع ترسیم مناطق با ویژگی محیطیِ – امنیتی از سوی آنها با تبیین عمق استراتژیک منطقه ای در سیاست خارجی آنها و تلاش برای از دست ندادن مناطق همبودی از جنس امنیتی شان و حمایت از متحدان را ضروری می نماید. بطوریکه تبدیل تعارض از شکل مبانی ایده ای –  سیاسی به حضور نیابتی و با ایجاد ناامنی ولو به حضور و هزینه های فراوان برای تغییر ژئوپلیتیک منطقه ای در جهان اسلام از سوی سعودی ها نمونه بارزی از برنامه های سیاسی و ایدئولوژیکی در ذیل منافع و مقاصد هژمونیک محور در جغرافیای سیاسی کنونی جهان اسلام قلمداد می گردد

تضادهای هویتی به گسترش رقابت های ژئوپلیتیکی میان این دو کشور در جهان اسلام انجامیده است؛ بطوریکه هر یک به دنبال گسترش حوزه نفوذ و پراکنش ایدئولوژی خود در منطقه برآمده اند. در واقع اجماع قدرت هویتی (ایدئولوژیکی) و هویت متضاد ایدئو- ژئوپلیتیکی فی مابین طرفین بستر را برای هویتی شدن رقابت های ژئوپلیتیکی در منطقه با سازه های ذهنی و ایستارهای هویت ساز و چالش آفرین فراهم کرده است. نمود این رهیافت های راهبردی در مناسبات منطقه بروز نظم سلفی به رهبری سعودی ها در تقابل با قدرت نرم نظم شیعی به نمایندگی ایران است که به کابوس عربستان تبدیل شده است، می باشد.

در واقع عربستان با تضعیف ایران در پی نابودی دگرِ فکری – ایده ای خود یعنی تشیع در جهان اسلام می باشد. با این اوصاف است که  عربستان در تجمیع منابع ائتلافی بر محورهای ذکر شده در عرصه منطقه ای و فرا منطقه ای منطق ساختاری تعارض را به نمایش می کشد و با تاکید بر جبهه های نبرد و درگیری در ایدئو-ژئوپلیتیک جهان اسلام، سازمان نزاع را سامان می بخشد؛ مع الوصف آنان با علم بر این موضوع که شدت یافتن تنش های فکری –  سیاسی در عرصه سیاسی میزان محدویت های تاکتیکی و محذوریت های دیپلماتیک را برای حصول به آنچه که تقابل منافع در جهان اسلام می نامند را آسانتر می کند، به گزینش رفتاری در عرصه برخورد و مواجهه دست می زنند.

وقایع رخدادی در چند ساله اخیر در عراق و سوریه و حمایت های مالی، تجهیزاتی در تامین منابع تسلیحاتی، انسانی و حتی شرعی از سوی عربستان به عنوان جغرافیایی فکری - سیاسی از تروریست های تکفیری – سلفی نشان دهنده میزان توجه و اهمیت راهبردی آنچه می باشد که عربستان سعودی از آن به نام اسلام ترویجی خود و تکفیر دیگر نحله های اسلام استفاده می کند. نبرد اندیشه ای در وسعت سرزمینی در قلمرو و در مرزهای اسلام با تبلور فیزیکی از حضور متافیزیکی به منصه ظهور رسیده است؛ به عبارت دیگر تغییر ژئوپلتیک جهان اسلام از سوی عربستان سعودی با مقاصد چندگانه فضایی و مکانی در عرصه های فکری و عملی دنبال می شود.

هرچند نبرد سرد همه جانبه عربستان با ایران در حوزه رقابت ژئوپولیتیک که عمدتا از رقابت‌ها و تنش‌های ایدئولوژیک نشات می‌گیرد، ولی واقعیت آن است که تقابل و تخاصم ایران و عربستان بویژه طی سه دهه گذشته ناشی از رقابتهای ژئوپلتیک و نگاه متفاوت دو طرف به مقوله 'امنیت' است؛ بطوریکه با توجه به رقابتهای ژئوپلیتیک ، ژئواستراتژیک و امنیتی میان آنها پیدا است و اختلافات مذهبی برای عربستان سعودی به عنوان یک ابزار و تاکتیک نه هدف و استراتژی مورد توجه است.

بهره سخن اینکه ترس عربستان سعودی از ریملند شیعه با رهبری جمهوری اسلامی ایران با مبانی فکری - ایده ای از موضوع مذهب، سیاست و ژئوپلیتیک منطقه ای را بعنوان هارتلند جهان اسلام موجب شده است که زمینه را برای تبدیل نبرد اندیشه ها به اندیشه های نبرد در ورای مرزهای دو کشور در منطقه خاورمیانه و جهان اسلام را فراهم کرده است. در واقع دو کشور ایران و عربستان سعودی با درک واقعیت های استراتژیک مبتنی بر ژئوپلیتیک الزامات ایدئو- ژئوپلیتیکی خود را در سیاست خارجی  با یک راهبرد حیاتی از بیشینه سازی قدرت در تقابل و منازعه با هم در مناطق تحت نفوذ یکدیگر طراحی کرده اند. بطوریکه نماد سازی های ایدئولوژیکی در مناطق ژئوپلیتیکی قدرت از سوی آنها خواه در جهت تقویت خود و خواه تخریب دیگری نماینگر این عرصه نبرد تمام عیار سرد منطقه ای در جهان اسلام است.که با توجه به آنچه در ذیل رویکردهای ایدئولوژیکی و ژئوپلیتیکی و ایدئو- ژئوپلتیکی در میدان های رقابت و منازعه جمهوری اسلامی ایران و عربستان به آنها اشاره شد موفقیت و قابلیت هژمون شدن جمهوری اسلامی ایران با توجه تحولات اخیر در خاورمیانه دور ذهن به نظر نمی رسد چرا که  عربستان از لحاظ پتانسیل‌های سیاسی-امنیتی، جمعیتی و فرهنگی توان ورود به یک رقابت راهبردی با جمهوری اسلامی ایران را ندارد.

با توجه به آنچه در زمینه تقابل و نبرد ایران و عربستان از نظر گذشت ارائه راهکارهای‌ ذیل‌الذکر می‌تواند در مسیر ارتقاء و پیشبرد اهداف مبتنی برغلبه سیاست ها و راهبردهای جمهوری اسلامی ایران در نبرد با عربستان سعودی مؤثر واقع افتد به ترتیب زیر خواهد بود، هرچند که مسیری سخت و دشوار فراروی آن در دستیابی به هژمونی منطقه ای وجود دارد:

1. گسترش تعامل در عرصه قدرت نرم در حوزه‌های سیاسی، اقتصادی و اکولوژیکی و یکپارچه‌سازی رفتاری در سیاست‌ها و استراتژی‌های نظام در منطقه و جهان اسلام برای زدودن تصورات اشتباه و غلط تبلیغاتی دشمنان مبنی بر ایران هراسی

2. جذب کشورهای همسو و هدف در مدار تمدنی تشیع در منطقه و جهان اسلام از طریق چتر حمایتی فراگیر فرهنگی- ایدئولوژیک در شرایط کنونی وجود تراکم فراوان تهدیدهای بیرونی علیه ایران

3. دیپلماسی فعال منطقه ای و اتخاذ موضع یکپارچه درخصوص مسائل جهان اسلام

4. افزایش همکاری‌های سیاسی  و استراتژیک ـ دیپلماتیک با کشورهای منطقه و مبارزه با فرقه گرایی      های مذهبی وایدئولوژیکی

5. تاکید بر وحدت اسلامی و مبارزه با هرگونه چالش امنیتی در جهان اسلام با عنایت به نفوذ نرم فرهنگی و گفتمان مردم سالاری دینی

6. اجتناب از اعمال هرگونه سیاست تشتت زای امنیتی- فرهنگی در منطقه و جهان اسلام و طراحی برنامه های همگرا در جهان اسلام برای حصول تثبیت گفتمان انقلابی و سلطه ستیز در جهان اسلام و منطقه

7. تقویت سازه های ذهنی و ایستاری گفتمان تشیع انقلابی از طریق بازسازی ساختاری و زیر بنایی در دستگاه دیپلماسی فرهنگی در ذیل مُدل مفهومی مشروعیت زایی عمومی گفتمان اسلام سیاسی ایران در جهان اسلام

8. تدوین نگرش ژئوپلیتیکی و اجماعی برای تامین منافع و امنیت ایران از طریق ترسیم فضای ژئوپلیتیک منطقه ای

مصطفی مطهری دکتری علوم سیاسی

منبع: فارس