من همان علیفردی هستم که 17 سال پیش بودم اما نمی‌دانم چطور شده است که در این یک سال آنقدر معروف شده‌ام.

سرویس فرهنگ و هنر مشرق-سرهنگ علیفر از جمله کسانی است که این روزها به خاطر نوع خاص گزارش‌های فوتبالی‌اش و البته دابسمش‌هایی که از آن ساخته می‌شود، حسابی سر زبان‌هاست. سرهنگ حتی با کمک ما یک دابسمش هم با صدای خود ساخت که حسابی در فضای مجازی پخش شد و مورد استقبال قرار گرفت. او در گفت‌و‌گوی پیش روی ما نشست و راجع به همه چیز بی‌پرده حرف زد. او عقیده دارد به حق خود نرسیده و خیلی وقت‌ها حسادت‌های دور و بر او باعث شده که نتواند خودش را کامل نشان دهد. این شما و این هم سرهنگ علیفر.



*همه دابسمش‌های من


من از دابسمش‌ها اصلا ناراحت نمی‌شوم؛ به این دلیل که دابسمش‌ها صدای خود فرد را پخش می‌کنند؛ نماد دابسمش‌ بازی علیفر شده است. در گزارش‌ها من سبک و سیاق خود را برای اجرا دارم. هر کسی که اهل فوتبال باشد این را به راحتی متوجه می‌َشود. 25 سال است که شبکه 3 تأسیس شده و از سال‌های ابتدایی برای‌شان گزارشگری می‌کردم؛ در این سال‌ها هیچ وقت نشد که از کسی الگوبرداری کنم. استایل خاص خودم را دارم. تعریف از خود نباشد، در پخش زنده هم فکر کنم هیچ کس آن جسارتی را که من دارم ندارد؛ به همین منظور همیشه سوژه بیشتری از من برای ساخت دابسمش وجود دارد. پس این می‌تواند دلیل خوبی باشد که با صدای من دابسمش می‌سازند و این خود ناراحتی ندارد. در بعضی از مواقع بعضی از افراد تقلید صدا می‌کنند اما من ناراحت نمی‌شوم فقط در بعضی از موارد برخی از افراد کلماتی را به صحبت‌های‌شان اضافه می‌کنند که من واقعاً آنها را به زبان نیاورده‌ام. اما وقتی در دابسمش صدای خود من تکرار می‌شود، دیگر ناراحتی ندارد. دابسمش به معنایی واقعی یعنی صدای من به اضافه بازی دلنشین مردم. بعضی از این افراد بسیار با استعداد هستند و من به آنها پیشنهاد می‌کنم که بازیگری را دنبال کنند؛ قطعاً آنها به جاهای خوبی می‌رسند. این افراد را باید تشویق کرد.





*قرارداد لیگ برتری به زودی


این یک سوالی است که همه از من می‌پرسند. یک روز مهمان رادیو ورزش بودم و مصاحبه داشتم. آقای درخشنده، مجری برنامه به من گفت موضوعی که در مورد لیگ برتری‌هاست و اسم لیگ‌ها را نمی‌گویید برای همه این شبهه ایجاد می‌کند که شاید شما راست نمی‌گویید. این صحبت بسیار شفاف بود. من 8سال مربی فوتبال بودم و هفت سال ژورنالیست در روزنامه‌های بشیر، آزادگان، هفته‌نامه هدف و بعد روزنامه جام‌جم که مربوط به سازمان صدا و سیماست. بعد از این سال‌ها وارد عرصه گزارش در صدا سیما شدم.

من حرفهِ‌ای کار یم می‌کنم. امسال هم از لیگ برتر و لیگ یک پیشنهاد داشتم؛ مثلا قبل از پایان مسابقات یک تیمی که داشت می‌افتاد و افتاد پنج هفته مانده بود که لیگ شروع شود به من پیشنهاد داد این تیم را بگیرم. اما من قبول نکردم چون قابل پیش‌بینی بود که تیم سقوط می‌کند و همه چیز گردن من می‌افتد و می‌گویند علیفر با این همه ادعا تیم را انداخته دسته یک. بعد از پایان فصل هم سه پیشنهاد از لیگ برتر و پنج پیشنهاد از لیگ یک داشتم.

من 21 سال است که گزارشگر شبکه 3 هستم. اما در این سال‌ها به من پیشنهاد برای مربیگری نشد اما در یک سال گذشته توجه روی من زیاد شده است و من علت این توجه‌ها‌ را نمی‌دانم. شاید به این دلیل باشد که من آدم‌ دروغگویی نیستم. البته باید یادآوری کنم که این پیشنهادها از تهران نبود و من تک به تک به شهرهای مختلف رفتم و با آنها صحبت کردم ولی هنوز هم امیدوارم که در تهران بتوانم با یک تیم کار کنم چون انتقال خانه و خانواده به شهرستان برایم بسیار سخت است. خانواده‌ام هم راضی به رفتن من به شهرستان نیستند. من آدم مادی‌ای نیستم و در خانه‌ای استیجاری زندگی می‌کنم. اگر به شهرستان بروم باید هم در تهران و هم در شهرستان اجاره خانه بدهم.



*گزارشگری تنها کار من است


من فقط کار گزارش می‌کنم و البته در مدارس هم فوتبال تدریس می‌کنم،‌در ارتباط با کار ژورنالیستی نه فقط با یک مجله خاص و گهگاهی هم به صورت مقطعی کار می‌کنم. من سرهنگ بازنشسته پلیس و مربی درجه یک فدراسیون فیفا هستم و بالاترین مدرک بین‌المللی را در کشور دارم. اما در این 21 سال در هیچ کلاسی شرکت نکرده‌ام.

*دفاع سه نفره

ما قبل از انقلاب اسلامی در فوتبال دفاع سه نفره نداشتیم تا جایی که یادم هست من 6 یا 7 ساله بودم که با پدرم به استادیوم می‌رفتیم. همه بازی‌ها مهم در امجدیه برگزار می‌شد. سیستم در فوتبال، تفکرات مربی است. تیمی که از دفاع خطی استفاده می‌کند روی اصول کار نمی‌کند؛ بنابراین بازی باید مبتنی بر اصول فوتبال باشد.

اصول دفاعی و اصول حمله را بنده تدوین نکرده‌ام. این اصول را که در تمام کتاب‌های اصول فوتبال تدوین شده است، بزرگ‌ترین مربیان و بزرگ‌ترین محققان فوتبال دنیا در مدت زمان زیادی بررسی کرده‌اند و در هر کاری باید پایبند این اصول باشیم، البته ما چند اصل در دفاع داریم که عمق در دفاع مهم‌ترین اصول دفاعی است.

شهرت،‌ دلیل اعتبار نیست. ما در کشورمان به کسانی که در علم و دانش اول می‌شوند نابغه می‌گوییم که در ایران نابغه زیاد داریم ولی هر کسی که معروف باشد دلیلی بر علم او نیست اما هر بازیکنی که در آلمان چهره می‌شود سال بعد در بایرن مونیخ است، بایرن یک تیم جاه طلب و ثروتمند است. بایرن مونیخ بدون مربی هم اول می‌شود.

من گوآردیولا را قبول ندارم چون از 6 جام فقط یک جام گرفت. از نظر من چلسی منتخب دنیاست و آقای مورینیو نمی‌تواند الگو باشد چون به طور پیوسته نتوانست با چلسی نتیجه بگیرد. تنها فرگوسن توانایی چنین کاری را داشت. من فقط 25 سال افسر پلیس بودم. یک افسر پلیس یک جامعه شناس است. برای اینکه بین مردم زندگی می‌کند.

*خواننده‌های نابغه

من 3 خواننده را به شما معرفی می‌کنم که در کار خودشان نابغه‌اند. برای هر فرد خدا یک سهمیه‌ای قرار داده است. چیزهایی را که یک خواننده خوب باید داشته باشد این سه نفر دارند. اینها هم خواننده، آهنگساز و نوازنده و هم تنظیم کننده هستند. سه خواننده دوست داشتنی من پویا بیاتی، احسان تهرانچی و رامین بی‌باک هستند. احسان تهرانچی یک جوان 25 ساله است که از بچگی با موسیقی بزرگ شده است. صدای احسان خواجه امیری را می‌پسندم. او هم برای هنرش زحمت کشیده است. پویا بیاتی متولد کرمانشاه است و اسم اصلی او امیر مسعود است.

من همان علیفردی هستم که 17 سال پیش بودم اما نمی‌دانم چطور شده است که در این یک سال آنقدر معروف شده‌ام. از هر روزنامه‌ و مجله‌ای با هر سبک و سیاقی با من مصاحبه می‌کنند. در این 17 سال چرا یاد من نبودند. خواننده، بازیگر و دیگر دوستان هم به همین منوال است.




*حسادت‌های اطراف من



حسادت که بسیار است؛ البته این برمی‌گردد به فرهنگ خانواده؛ این افراد با آبروی افراد بازی می‌کنند؛ مثلا یک جوان ناآگاه که مدعی تحصیلات دانشگاهی هم است می‌آید و دیگران را مورد تمسخر قرار می‌دهد. اما من می‌بخشم چون بخشش از بزرگان است.

من بازی‌های مهم را از 10 سایت در می‌آورم. یکی از این سایت‌ها ویکی پدیا است. ویکی پدیا برای پدر بنده که نیست اما چرا رسانه‌های ما به ویکی پدیا حمله می‌کنند. یک آدم شیاد که به قوانین احترام نمی‌گذارد در این صفحه دست برده است. آیا این کار درست است؟ چرا همه ویکی پدیا را محکوم می‌کنند. ویرایش یک سایت نقص آن نیست اما بعضی‌ها این کار را زیر سوال ‌می‌برند. تقصیر اصلی با من یا سایت ویکی پدیا نیست؛ بلکه با فردی است که برای افراد جامعه خود احترامی قائل نیستند. اگر این استادیوم در فرانسه نبود من به اسم شک می‌کردم اما به دلیل اینکه در فرانسه عرب و مهاجر زیاد است من به آن شک نکردم و به ویکی پدیا اکتفا کردم.
من دوست دارم از این فرد بپرسم که در این چند ماه به کجا رسیده‌اید. من از ته دلم هم از آنها ناراحت نیستم. خلافکار بودن نشانه شخصیت نیست. مشهور بودن باید همراه با اعتبار باشد پس جوان‌ها به این نکته باید دقت کنند.

*علاقه‌مندی‌های من

من از جوانی بعد از فوتبال عاشق موسیقی بودم و بعد سینما. یادم می‌آید که هر سال نشریات سینمایی را که مخصوص نوروز بود همیشه خریداری می‌کردم. برای اینکه تمام فیلم‌ها را در آن قرار می‌دادند. اما در حال حاضر سینما نمی‌روم اما تمام فیلم‌ها را سعی می‌کنم ببینم. در موسیقی و سینما کار در حدی گسترده است که نمی‌توان بهترین را نام برد. در سینما باید دانش مرتبط داشته باشید تا کارشناس آن شوید. در سینما عاشق فیلم‌های ایرانی هستم. من خیلی‌ها را در این عرصه دوست دارم.

*پیشنهاد بازی در سینما

علیفر به زندگی ایده آل می گوید: طی 10 سال گذشته برای بازی در سینما پیشنهاد داشتم. اما قبول نکردم. دلیل اصلی آن مسائل مالی نبود چون اگر نقش‌های پیشنهادی را شایسته خودم می‌دانستم حتما می‌رفتم. نقش‌ها در مورد شغل خودم بود؛ گزارشگر فوتبال یا مربی فوتبال و ...

*فیلم‌های مورد علاقه من

عصر یخبندان مصطفی کیایی را خیلی دوست دارم . بعضی از فیمل‌های هجو کمدی را اصلا نمی‌پسندم. باید ارشاد کاملا آنها را فیلتر کند. بعضی فیلم ها فقط برای گیشه ساخته می‌شوند. این فیلم‌ها را نمی‌شود تا انتها دید؛‌ مثلا انسان‌هایی مانند مهران مدیری خلاق هستند. اما برخی دیگر را نمی‌توان در قالب هنر قرار داد.

من دوست ندارم برای دیدن فیلم به سالن سینما بروم. تا وقتی دی‌وی‌دی‌ها هستند چرا سینما؟!در سینما اول قصه فیلم و بعد کارگردانی آن فیلم برایم دیدنش را لذت بخش می‌کند.

از کارگردان‌ها مسعود کیمیایی را دوست دارم. در سینما هم کسانی را دوست دارم که سبک خاص خود را دارند. بهترین فیلم مسعود کیمیایی «قیصر» است و بعد از آن آقای اصغر فرهادی با فیلم «چهارشنبه سوری» و بعد «درباره الی» را عالی می‌دانم. فیلم «گذشته» را هم دوست داشتم. آن را هم از فیلم اسکار گرفته بهتر می‌دانم. انتظامی و استاد نصیریان هستند که در دنیای سینما تکرار نشدنی‌اند و من برای هر دوی این عزیزان آرزوی سلامتی دارم. فیلم‌های «هالو» و «گاو» که استاد انتظامی در آنها به ایفای نقش پرداخته بسیار زیبا هستند. البته در نسل جدیدی شهاب حسینی و حمید گودرزی را هم دوست دارم.



*تبلیغات فعلا نه
!

پیشنهاد خاصی در این حوزه به من نشده است. هیچ وقت دنبال پول نبودم. هم دوره‌ای من الان خانه و ماشین‌های مدل بالا دارند. خیلی عمیق خدا را می‌شناسم. همشه گفتم اگر خدا بخواهد حتما می‌شود. من واقعا به مردم خدمت می‌کردم. در تلویزیون هم 25 سال خدمت کردم. اولین گزارشی که گرفتم فقط 10 هزار تومان بود. در حال حاضر 150 هزار برای هر گزارش می‌گیرند. گزارشگرهای پرکار شاید در ماه فقط یک گزارش یا شاید 3 گزارش داشته باشند. من دو تا دختر دارم که هر دو شاغل هستند و لیسانس دارند.

*تفریحات خودتان چیست؟

اول دیدن فوتبال بعد شنیدن موسیقی و بعد دیدن فیلم‌های سینمایی.

*نظرتان در مورد این اسامی چیست؟

عادل فردوسی‌پور:‌ دوست عزیزم.

برنامه 90 : برنامه‌ای که فوق‌العاده برای علاقه‌مندان به فوتبال بسیار مفید است. برنامه 90 است و عادل فردوسی‌پور.

امیر قلعه‌نویی؟

 
آشنای قدیمی.

*از مربی‌ها کدام را قبول دارید؟

هر مربی که دفاع خطی کار بکند من او را قبول ندارم چون اصول را باید رعایت کنند.تنها مربی که من قبولش دارم مجید جلالی بوده است که هم دوستش دارم و هم او را قبول دارم. با مجید جلالی همبازی،‌ هم محلی و همکلاسی بودیم. او مدرس بسیار فهمیده فوتبال است.