سرویس فرهنگ و هنر مشرق- فاطمه گودرزی بازیگری که با فیلم«میخواهم زنده بمانم» خود را به دنیای تصویر ثابت کرد، سالها است در نقشهای و ژانرهای متفاوت بازی کرده و توانایی حرفهای خود را به اثبات رسانده، وی جدیداً بازی در تئاتر را شروع کرده و این اتفاق را یک فرصت در زندگی حرفهای خود میداند. شاید کمتر کسی بداند که فاطمه گودرزی در ساخت فیلم کوتاه و حتی مدیریت جشنواره تجربیات خوبی داشته، او در ارتباط با فعالیتهایش به هنرمند میگوید:
*و مسئلهای که شاهد آن هستیم. گاهاً نقش دختران جوان و دم بخت است که به بازیگرانی که سنشان اصلا به نقشها نمیخورد محول میشود این ضعف از کارگردانی است یا از دست کم گرفتن مخاطب؟
در این مسئله چند نکته وجود دارد اگر سن بازیگر به سن نقش بخورد که هیچ مسئلهای وجود ندارد. اما این ناهماهنگی گاهی مربوط به سلیقه کارگردان میشود که از بازی بازیگری خوشش میآید و دیگر سن برای او مطرح نمیشود. چون دوست دارد فلان بازیگر را در فیلم خود داشته باشد که مسائل حاشیهای مثل گریم و طراوت بخشیدن به اجرا میتواند به این موضوع کمک کند. اما گاهی ما داریم بازیگران جوانی که به فیلم دعوت میشوند ولی خودشان قبول نمیکنند و تمایل ندارند در فلان سریال بازی کنند یا با فلان کارگردان کار کنند... در نتیجه دست فیلمساز بسته میشود و مجبور هستند که بحث سن را در نظر نگیریند.
*دست کم گرفتن بیننده به نظر نمیآید؟
نه به هیچ وجه قصدشان توهین به تماشاچی نیست. این اتفاق ممکن است به دلیل اتفاقاتی مثل نبود بازیگر جوان و یا نیامدنشان برای بازی در فیلم باشد. من خودم اطلاع دارم که بسیاری از جوانان حرفهای ما که در سینما هستند حاضر نیستند در تلویزیون بازی کنند. یا جوانانی که هستند، ولی همیشه نقش دوم را بر عهده داشتند و فیلمساز این ریسک را نمیکند نقش یک به آنها بدهد. چون ممکن است از پس آن بر نیاید. ولی در تئاتر اصلا سن مطرح نیست و هر کس آن نقشی که به او محول میشود بازی میکند و با گریم به چهره مورد نظر میرسند.
*تجربه ساخت فیلم کوتاه هم داشتید، این اتفاق تجربه خوبی برای ساختن فیلم بلند نبوده است؟
تجربه این چنین کارهایی در وهله اول برای خود فرد لذت بخش است. به یاد دارم در چند سال گذشته که تجربه ساخت اولین فیلم کوتاهم را داشتم بعد از پایان یافتن فیلم به مدت یک هفته حس راه رفتن روی ابرها را داشتم. آنقدر این موضوع برایم لذت بخش بود که خواب به چشمانم نمیآمد و گویی پرواز را تجربه کردم. مدام درحال فکر کردن بودم. شب به صحنه فیلمبرداری و صبح زود مشغول کار! عوامل همکاری لازم را با من داشتند. گروه کاملا حرفهای بود از جمله فیلمبردار آقای کلاری، صدابردار آقای آبنار و با من که مبتدی در حرفه کارگردانی بودم همراهی کردند. آنقدر از آن یک هفته لذت بردم که هیچ گاه طعم آن را فراموش نمیکنم. ولی کلا شرایط به گونهای نیست که بشود به راحتی فیلم ساخت به خصوص این روزها و شرایطی که الان وجود دارد.
*فیلمها آن چنان که میخواستید به نمایش در آمد؟
متأسفانه خیر و راضی نبودم. یکی از تهیهکنندهها، تهیهکننده تلویزیون بود که خب طبیعتاً در بخشهای دولتی حمایت مناسب انجام نمیگیرد و در بخش خصوصی انگار شاهد انگیزه بیشتری هستیم به دلیل اینکه در جشنوارههای مختلف شرکت میکنند جوایز متعدد دریافت میکنند و دیده میَشوند. فیلم من از این امکانات محروم بود به همین دلیل استقبال مناسب انجام نپذیرفت.
*شما مدیریت در بخش جشنواره فیلم و عکس «مادر» را هم برعهده داشتید، اولینها همیشه سخت بوده در این مورد هم برای شما هم برای جشنواره تجربه اول بوده، چطور هماهنگیهای لازم را ایجاد کردید؟
بله خیلی سخت بود. به شکلی که من در هفته اول ده کیلو وزن از دست دادم و خیلی دشوار بود و در عین حال تجربه شیرینی بود. آموختم که چقدر مدیریت سخت است و حضور یک تیم کاملا حرفهای کنار یک مدیر چقدر لازم و کمک کننده است. من تقریبا دست تنها بودم و یکی دو تا از دوستان بودند که پا به پای من کار میکردند که برای یک جشنواره بزرگ واقعاً نیروی کمی بود.
*جشنواره آنطور که تصور میکردید پیش رفت؟
بله حتی خیلی بهتر از آنچه تصور آن را میکردم چون من واقعاً در آن کار انرژی گذاشتم و اگر چیزی غیر از آن میشد ناراحت میشدم. خوشبختانه آنقدر خوب بود که الان هم پیگیر هستند که چرا برای جشنواره دوم که قول آن را داده بودید کاری انجام نمیدهید.
*پس برای سال دوم هم حضور خواهید داشت؟
دوست دارم این بار با دست پرتر و با تجربهی بیشتری اتفاق بیافتد برای همین بهتر است کمی با تأخیر اجرا شود ولی به امید خدا در سال دوم هم حضور خواهم داشت.
*تجربه دیگرتان در خندوانه؛ مخاطبان فاطمه گودرزی را همیشه آرام و مهربان میشناختند و با این وجه از شخصیت شما که به این اندازه سرزنده و هیجانی بود آشنا نبودند که در خندوانه با فاطمه گودرزی و خانواده پرهیجانش آشنا شدند.
در درجه اول خندوانه برنامهای است که اکثر غریب به اتفاق مردم طرفدار آن هستند و دوستش دارند و شاید با اطمینان میشود گفت از صد در صد مردم نود و پنج درصد این برنامه را دوست دارند و دنبال میکنند. من قبلا هم در خندوانه زمانی که از برزیل بعد از بازیهای جامجهانی به ایران برگشتم حضور داشتم. بعد از دعوت مجدد آقای جوان که دوست و همکار خوب من هستند به این فکر کردم که چالش بسیار جالبی باید باشد و بسیار کار سختی و مهیجی بود چون نمیدانستیم چه چیزی در انتظار ما است. در شرایطی قرار گرفتیم که برخوردهای خوبی بعد از آن دریافت کردیم. یک استندآپ واقعی بود و یک ارتباط نزدیک با مردم که تجربهی شیرینی بود.
*به فعالیتهای شما در تئاتر بپردازیم تئاتر «یادم تو را فراموش» را روی صحنه دارید، از تجربه بازی در تئاتر و نحوه استقبال از نمایش بفرمایید؟
تا به این جای کار هر چه از مردم، همکاران و دوستان خواندهام و شنیدهام بسیار مثبت بود. انتظار چنین استقبالی را نداشتم و این مسئله باعث انرژی مضاعف برای من و تیم نمایش شد. همکاری حرفهای ما هم از نمایش خیلی راضی بودند، شاید یکی از دلایل استقبال از نمایش این است که داستان نمایش موضوعی است که واقعاً در جامعه وجود دارد و به دلایل مختلف که اصل دلایل در خود تئاتر گفته میشود، شرایط حال حاضر خیلیها را نشان میدهد.
*بازگشت مالی کم در تئاتر یکی از بزرگترین مسائل در این عرصه بوده، با این وجود دلیل حضور بازیگران سینما و تلویزیون که سابقه قبلی در تئاتر نداشتهاند در صحنه نمایش چیست؟
در مورد وضعیت مالی در تئاتر باید بگویم که همیشه هم به این صورت نیست. داریم مواردی را که اسپانسرهای خوبی حامی نمایش میشوند و بازیگران هم دستمزدهای خوبی میگیرند و اینکه درمورد ورود بازیگران سینما به تئاتر؛ باید بگویم که هستند برخی از ما بازیگران که به هر دلیلی شروع کار خودمان را با دوربین داشتیم و الان بعد از گذشت چند سال علاقه داریم که صحنه تئاتر را تجربه کنم و همیشه و همه وقت برای دیدن تئاتر در صف اول بودیم چون بخشی از رشته فعالیتی کاری ما است.
اینکه با مخاطب نفس به نفس در ارتباط هستیم لذت بخش است. برای من به شخصه تجربه شیرینی بود، در این سالها خیلی تلاش کردم که به این عرصه وارد شوم اما همیشه یک نگرانی برای شکستن این تابو را داشتم که بالاخره خوشحالم که شکسته شد و با دعوت خانم صامتی، به این کار وارد شدم هر چند که زمان خیلی کمی برای تمرین داشتیم و این کار ی بود که من هیچگاه دوست نداشتم برای اولین تجربهام داشته باشم کارهای قبلی با مدت تمرین بیشتری بود ولی باز هم این جرأت را پیدا نکردم اما با قوت قلبی که خانم صامتی به من دادند و خیال من را راحت کردند که تمرینها را جوری پیش میبریم که نمایش بینقص باشد؛ این جسارت را پیدا کردم که وارد شوم. تمام تلاشمان را کردیم و من هم مشتاقانه کنار تیم پیش رفتم. در این نمایش هم متن را خیلی دوست داشتم که طرحی که خود صامتی بود. همچنین گرمی که در خود گروه وجود دارد و این خود علتی شد که خیلی دوستانه کار جلو رفت؛ گو اینکه در تئاتر همه با هم دوست هستند. تا به حال که بازخوردهای خوبی هم از طرف مردم و هم از طرف همکاران خود داشتیم.
*تئاتر صحنهای است که تمامیت بازیگر را به مخاطب نشان میدهد و مانند کار پشت دوربین جای خطا وجود ندارد!
بله. تئاتر تمام توانایی یک بازیگر را نشان میدهد. و البته کمکهای یک کارگردان به بازیگر میتواند سرنوشت ساز باشد. و عوامل دیگر مثل گریم، صحنه و تیم نمایش همه در کیفیت اجرا تأثیر گذارند. در نهایت تمام عرصههای تصویری توانایی بازیگر حرف اول و آخر را میزند.
*این تجربه به صورتی بود که این مسیر را ادامه دهید؟
قطعاً همینطور خواهد بود هر چند که به گفته شما نسبت به زمانی که گذاشته میشود دستمزد مناسبی ندارد که امیدوارم مشکلات مالی اینچنینی رفع شود. زمانی که بازیگر به مدت یک ماه هر روز و هر شب در این کار میگذارید انتظار توجه بیشتری دارد تا بتواند با فراغ باز دل به کار دهد و به فکر کارهای جانبی و بازیهای همزمان دیگر نباشند. و طوری شود که کسانی که عاشق این صحنه هستند در هین جا بمانند.
*این چرخش بازیگران در سینمای جهان هم وجود دارد؟ و رویکردی حرفهای است؟
بله. حتما همینطور است. بازیگران بزرگ سینما را میبینیم که هر از گاهی تئاتر کار میکنند. و این مسئله در تمام دنیا وجود دارد که همه بازیگران حرفهای در تمام عرصهها کار میکنند. ولی بخشی از این عرصه مورد توجه و علاقهی بیشتری برای آنها قرار میگیرد که به صورت حرفهای دنبال میکنند ولی گریزی هم به دیگر صحنهها میزنند.
*به غیر از تئاتر روی صحنه؛ چه کار دیگری در دست دارید؟
در حال بازی در یک سریال از آقای جلیل سامان هستم که احتمالاً برای بهمن ماه آماده میَشود. حضور پررنگی ندارم اما کار قشنگی است که خوشحالم در فیلم حضور دارم و یک فیلم سینمایی به نام سایهها که در نوبت اکران است.
*در تمام عرصهها کار کردید و تجربه دارید فشارها و ناملایمات به گونهای بوده که به مهاجرت فکر کنید؟
من خودم هیچ گاه به این موضوع فکر نکرده و نمیکنم. اما میشود درک کرد عواملی را که هنرمندان این گزینه را انتخاب میکنند. اول از همه گذشته از شرایط مالی؛ همه به یک شکل و برابر کار نمیکنند و کار ندارند که بکنند و به طبع دستمزدی هم ندارند و در اصل نادیده گرفته میشوند! و هنرمند به این فکر میکند که شاید آن طرف دیده شود تبعیضی بین هنرمندان نباشد و مسائل و مشکلات کمتر باشد! در سینما کسانی که مورد توجه هستند و روابطی دارند، همه کار برایشان میشود. اما کسانی که ارتباطی با عوامل خاص ندارند گاهاً خانه نشین میشوند. از هنرمندان بزرگ سن و سال دار و درجه یک گرفته تا جوانان تازه وارد. اصلیترین دلیل فکر مهاجرت میتواند کم بها دادن به هنرمند باشد.
*و مسئلهای که شاهد آن هستیم. گاهاً نقش دختران جوان و دم بخت است که به بازیگرانی که سنشان اصلا به نقشها نمیخورد محول میشود این ضعف از کارگردانی است یا از دست کم گرفتن مخاطب؟
در این مسئله چند نکته وجود دارد اگر سن بازیگر به سن نقش بخورد که هیچ مسئلهای وجود ندارد. اما این ناهماهنگی گاهی مربوط به سلیقه کارگردان میشود که از بازی بازیگری خوشش میآید و دیگر سن برای او مطرح نمیشود. چون دوست دارد فلان بازیگر را در فیلم خود داشته باشد که مسائل حاشیهای مثل گریم و طراوت بخشیدن به اجرا میتواند به این موضوع کمک کند. اما گاهی ما داریم بازیگران جوانی که به فیلم دعوت میشوند ولی خودشان قبول نمیکنند و تمایل ندارند در فلان سریال بازی کنند یا با فلان کارگردان کار کنند... در نتیجه دست فیلمساز بسته میشود و مجبور هستند که بحث سن را در نظر نگیریند.
*دست کم گرفتن بیننده به نظر نمیآید؟
نه به هیچ وجه قصدشان توهین به تماشاچی نیست. این اتفاق ممکن است به دلیل اتفاقاتی مثل نبود بازیگر جوان و یا نیامدنشان برای بازی در فیلم باشد. من خودم اطلاع دارم که بسیاری از جوانان حرفهای ما که در سینما هستند حاضر نیستند در تلویزیون بازی کنند. یا جوانانی که هستند، ولی همیشه نقش دوم را بر عهده داشتند و فیلمساز این ریسک را نمیکند نقش یک به آنها بدهد. چون ممکن است از پس آن بر نیاید. ولی در تئاتر اصلا سن مطرح نیست و هر کس آن نقشی که به او محول میشود بازی میکند و با گریم به چهره مورد نظر میرسند.
*تجربه ساخت فیلم کوتاه هم داشتید، این اتفاق تجربه خوبی برای ساختن فیلم بلند نبوده است؟
تجربه این چنین کارهایی در وهله اول برای خود فرد لذت بخش است. به یاد دارم در چند سال گذشته که تجربه ساخت اولین فیلم کوتاهم را داشتم بعد از پایان یافتن فیلم به مدت یک هفته حس راه رفتن روی ابرها را داشتم. آنقدر این موضوع برایم لذت بخش بود که خواب به چشمانم نمیآمد و گویی پرواز را تجربه کردم. مدام درحال فکر کردن بودم. شب به صحنه فیلمبرداری و صبح زود مشغول کار! عوامل همکاری لازم را با من داشتند. گروه کاملا حرفهای بود از جمله فیلمبردار آقای کلاری، صدابردار آقای آبنار و با من که مبتدی در حرفه کارگردانی بودم همراهی کردند. آنقدر از آن یک هفته لذت بردم که هیچ گاه طعم آن را فراموش نمیکنم. ولی کلا شرایط به گونهای نیست که بشود به راحتی فیلم ساخت به خصوص این روزها و شرایطی که الان وجود دارد.
*فیلمها آن چنان که میخواستید به نمایش در آمد؟
متأسفانه خیر و راضی نبودم. یکی از تهیهکنندهها، تهیهکننده تلویزیون بود که خب طبیعتاً در بخشهای دولتی حمایت مناسب انجام نمیگیرد و در بخش خصوصی انگار شاهد انگیزه بیشتری هستیم به دلیل اینکه در جشنوارههای مختلف شرکت میکنند جوایز متعدد دریافت میکنند و دیده میَشوند. فیلم من از این امکانات محروم بود به همین دلیل استقبال مناسب انجام نپذیرفت.
*شما مدیریت در بخش جشنواره فیلم و عکس «مادر» را هم برعهده داشتید، اولینها همیشه سخت بوده در این مورد هم برای شما هم برای جشنواره تجربه اول بوده، چطور هماهنگیهای لازم را ایجاد کردید؟
بله خیلی سخت بود. به شکلی که من در هفته اول ده کیلو وزن از دست دادم و خیلی دشوار بود و در عین حال تجربه شیرینی بود. آموختم که چقدر مدیریت سخت است و حضور یک تیم کاملا حرفهای کنار یک مدیر چقدر لازم و کمک کننده است. من تقریبا دست تنها بودم و یکی دو تا از دوستان بودند که پا به پای من کار میکردند که برای یک جشنواره بزرگ واقعاً نیروی کمی بود.
*جشنواره آنطور که تصور میکردید پیش رفت؟
بله حتی خیلی بهتر از آنچه تصور آن را میکردم چون من واقعاً در آن کار انرژی گذاشتم و اگر چیزی غیر از آن میشد ناراحت میشدم. خوشبختانه آنقدر خوب بود که الان هم پیگیر هستند که چرا برای جشنواره دوم که قول آن را داده بودید کاری انجام نمیدهید.
*پس برای سال دوم هم حضور خواهید داشت؟
دوست دارم این بار با دست پرتر و با تجربهی بیشتری اتفاق بیافتد برای همین بهتر است کمی با تأخیر اجرا شود ولی به امید خدا در سال دوم هم حضور خواهم داشت.
*تجربه دیگرتان در خندوانه؛ مخاطبان فاطمه گودرزی را همیشه آرام و مهربان میشناختند و با این وجه از شخصیت شما که به این اندازه سرزنده و هیجانی بود آشنا نبودند که در خندوانه با فاطمه گودرزی و خانواده پرهیجانش آشنا شدند.
در درجه اول خندوانه برنامهای است که اکثر غریب به اتفاق مردم طرفدار آن هستند و دوستش دارند و شاید با اطمینان میشود گفت از صد در صد مردم نود و پنج درصد این برنامه را دوست دارند و دنبال میکنند. من قبلا هم در خندوانه زمانی که از برزیل بعد از بازیهای جامجهانی به ایران برگشتم حضور داشتم. بعد از دعوت مجدد آقای جوان که دوست و همکار خوب من هستند به این فکر کردم که چالش بسیار جالبی باید باشد و بسیار کار سختی و مهیجی بود چون نمیدانستیم چه چیزی در انتظار ما است. در شرایطی قرار گرفتیم که برخوردهای خوبی بعد از آن دریافت کردیم. یک استندآپ واقعی بود و یک ارتباط نزدیک با مردم که تجربهی شیرینی بود.
*به فعالیتهای شما در تئاتر بپردازیم تئاتر «یادم تو را فراموش» را روی صحنه دارید، از تجربه بازی در تئاتر و نحوه استقبال از نمایش بفرمایید؟
تا به این جای کار هر چه از مردم، همکاران و دوستان خواندهام و شنیدهام بسیار مثبت بود. انتظار چنین استقبالی را نداشتم و این مسئله باعث انرژی مضاعف برای من و تیم نمایش شد. همکاری حرفهای ما هم از نمایش خیلی راضی بودند، شاید یکی از دلایل استقبال از نمایش این است که داستان نمایش موضوعی است که واقعاً در جامعه وجود دارد و به دلایل مختلف که اصل دلایل در خود تئاتر گفته میشود، شرایط حال حاضر خیلیها را نشان میدهد.
در مورد وضعیت مالی در تئاتر باید بگویم که همیشه هم به این صورت نیست. داریم مواردی را که اسپانسرهای خوبی حامی نمایش میشوند و بازیگران هم دستمزدهای خوبی میگیرند و اینکه درمورد ورود بازیگران سینما به تئاتر؛ باید بگویم که هستند برخی از ما بازیگران که به هر دلیلی شروع کار خودمان را با دوربین داشتیم و الان بعد از گذشت چند سال علاقه داریم که صحنه تئاتر را تجربه کنم و همیشه و همه وقت برای دیدن تئاتر در صف اول بودیم چون بخشی از رشته فعالیتی کاری ما است.
اینکه با مخاطب نفس به نفس در ارتباط هستیم لذت بخش است. برای من به شخصه تجربه شیرینی بود، در این سالها خیلی تلاش کردم که به این عرصه وارد شوم اما همیشه یک نگرانی برای شکستن این تابو را داشتم که بالاخره خوشحالم که شکسته شد و با دعوت خانم صامتی، به این کار وارد شدم هر چند که زمان خیلی کمی برای تمرین داشتیم و این کار ی بود که من هیچگاه دوست نداشتم برای اولین تجربهام داشته باشم کارهای قبلی با مدت تمرین بیشتری بود ولی باز هم این جرأت را پیدا نکردم اما با قوت قلبی که خانم صامتی به من دادند و خیال من را راحت کردند که تمرینها را جوری پیش میبریم که نمایش بینقص باشد؛ این جسارت را پیدا کردم که وارد شوم. تمام تلاشمان را کردیم و من هم مشتاقانه کنار تیم پیش رفتم. در این نمایش هم متن را خیلی دوست داشتم که طرحی که خود صامتی بود. همچنین گرمی که در خود گروه وجود دارد و این خود علتی شد که خیلی دوستانه کار جلو رفت؛ گو اینکه در تئاتر همه با هم دوست هستند. تا به حال که بازخوردهای خوبی هم از طرف مردم و هم از طرف همکاران خود داشتیم.
بله. تئاتر تمام توانایی یک بازیگر را نشان میدهد. و البته کمکهای یک کارگردان به بازیگر میتواند سرنوشت ساز باشد. و عوامل دیگر مثل گریم، صحنه و تیم نمایش همه در کیفیت اجرا تأثیر گذارند. در نهایت تمام عرصههای تصویری توانایی بازیگر حرف اول و آخر را میزند.
*این تجربه به صورتی بود که این مسیر را ادامه دهید؟
قطعاً همینطور خواهد بود هر چند که به گفته شما نسبت به زمانی که گذاشته میشود دستمزد مناسبی ندارد که امیدوارم مشکلات مالی اینچنینی رفع شود. زمانی که بازیگر به مدت یک ماه هر روز و هر شب در این کار میگذارید انتظار توجه بیشتری دارد تا بتواند با فراغ باز دل به کار دهد و به فکر کارهای جانبی و بازیهای همزمان دیگر نباشند. و طوری شود که کسانی که عاشق این صحنه هستند در هین جا بمانند.
*این چرخش بازیگران در سینمای جهان هم وجود دارد؟ و رویکردی حرفهای است؟
بله. حتما همینطور است. بازیگران بزرگ سینما را میبینیم که هر از گاهی تئاتر کار میکنند. و این مسئله در تمام دنیا وجود دارد که همه بازیگران حرفهای در تمام عرصهها کار میکنند. ولی بخشی از این عرصه مورد توجه و علاقهی بیشتری برای آنها قرار میگیرد که به صورت حرفهای دنبال میکنند ولی گریزی هم به دیگر صحنهها میزنند.
*به غیر از تئاتر روی صحنه؛ چه کار دیگری در دست دارید؟
در حال بازی در یک سریال از آقای جلیل سامان هستم که احتمالاً برای بهمن ماه آماده میَشود. حضور پررنگی ندارم اما کار قشنگی است که خوشحالم در فیلم حضور دارم و یک فیلم سینمایی به نام سایهها که در نوبت اکران است.
*در تمام عرصهها کار کردید و تجربه دارید فشارها و ناملایمات به گونهای بوده که به مهاجرت فکر کنید؟
من خودم هیچ گاه به این موضوع فکر نکرده و نمیکنم. اما میشود درک کرد عواملی را که هنرمندان این گزینه را انتخاب میکنند. اول از همه گذشته از شرایط مالی؛ همه به یک شکل و برابر کار نمیکنند و کار ندارند که بکنند و به طبع دستمزدی هم ندارند و در اصل نادیده گرفته میشوند! و هنرمند به این فکر میکند که شاید آن طرف دیده شود تبعیضی بین هنرمندان نباشد و مسائل و مشکلات کمتر باشد! در سینما کسانی که مورد توجه هستند و روابطی دارند، همه کار برایشان میشود. اما کسانی که ارتباطی با عوامل خاص ندارند گاهاً خانه نشین میشوند. از هنرمندان بزرگ سن و سال دار و درجه یک گرفته تا جوانان تازه وارد. اصلیترین دلیل فکر مهاجرت میتواند کم بها دادن به هنرمند باشد.