چیزی که تردیدهای بیشتری را در رابطه با مواضع اسرائیل نسبت به این توافق ایجاد کرده، این است که آیا توافق مذکور با اطلاع اسرائیل انجام شده، یا این که این رژیم از آن اطلاعی نداشته است. موضوع بعدی میزان تأثیرگذاری این توافق بر اوضاع جدید است،
به این ترتیب که آیا انتقال حاکمیت دو جزیره از مصر به عربستان باعث میشود ریاض تعهداتی در چارچوب معاهده سازش با رژیم صهیونیستی بپذیرد؟ آیا اسرائیل تلاش خواهد کرد از توافق مذکور در راستای تحقق منافع خود و توسعه شهرک سازی در منطقه استفاده کند؟
پاسخ به این سوالات نیازمند بررسی زمینه های تاریخی منازعات اسرائیل بر سر این دو جزیره و موقعیت آن در معاهده سازش مصر و رژیم صهیونیستی و بررسی مواضع اسرائیل نسبت به توافق و ترسیم مجدد مرزها است.
1- سابقه جنگهای رژیم صهیونیستی برای تسلط بر این دو جزیره
موضوع دو جزیره تیران و صنافیر، موضوعی تازه نیست، بلکه درگیریها بر سر آن به قدمت آرمان فلسطین باز میگردد. کشتیرانی در تنگه تیران با اعلام موجودیت رژیم صهیونیستی در ساحل خلیج العقبه در سال 1949 آغاز شد.
بعد از تصمیم به تجزیه فلسطین در سال 1947 و جنگ سال 48 ، شورای امنیت چندین مصوبه برای توقف کشتار در فلسطین اشغالی تصویب کرد. اما بعد از این مصوبه و در تاریخ 10 مارس1949 نظامیان رژیم صهیونیستی موفق به پیش روی در منطقه النقب تا سواحل دریای سرخ شده و روستای ام رشرش اردن را اشغال کردند تا به اندازه 6 مایل به آب های خلیج العقبه دسترسی داشته باشند. آنها این منطقه را بندر ایلات نامید و سعی کردند مجموعه مسکونی و صنعتی بزرگی در آن تأسیس کنند.
از آن تاریخ به بعد رژیم صهیونیستی مطالبات خود را برای باز شدن تنگه تیران در برابر کشتیرانی خود خواستار بود. همین موضوع باعث شد جنگ های متعددی در منطقه ایجاد شود، چرا که ایلات تنها بندری بود که اسرائیل در خلیج عقبه و دریای سرخ به آن دست پیدا کرده بود و میخواست از آن در حمل و نقل کانتینرهای تجاری خود از طریق تنگه تیران استفاده کرده و بتواند از طریق دریای سرخ و شاخ آفریقا به آبهای آزاد دست پیدا کند.
با وجود چالشهایی که رژیم صهیونیستی در رابطه با دو جزیره مذکور ایجاد کرد ، مصر در سال 1949 تملک خود بر این 2 جزیره را با همکاری سعودیها اعلام کرد. مصر مقرراتی را نیز در زمینه آمد و شد از طریق تنگه تیران اعلام کرد ، اما رژیم صهیونیستی آرام ننشست و در سال 1951 اعلام کرد که این تنگه و صنافیر جزو آبهای بینالمللی هستند. گولدا مائیر نخست وزیر سابق رژیم صهیونیستی و وزیر خارجه وقت اسرائیل در داخل سازمان ملل متحد این موضوع را مطرح کرده و مدعی شد که هیچ دولتی حق ممانعت از عبور و مرور آزاد در خلیج و تنگه تیران را ندارد.
رژیم اسرائیل در سال 1956 این دو جزیره را اشغال کرد ، اما یک سال بعد هنگامی که نیروهای فوقالعاده سازمان ملل متحد خط آتش بس بین مصر و اسرائیل را تعیین کردند ، از آنجا عقبنشینی کرد. بعد از عقب نشینی اسرائیل مصر بار دیگر بر این دو جزیره مسلط شد. سازمان ملل متحد نیز در همان سال در مصوبهای تأمین کشتیرانی در این تنگه را جزو ضمانتهای دائمی برای حل منازعات بین دو طرف اعلام کرد. همین موضوع در سالهای بعد در جریان معاهده کمپ دیوید بین مصر و رژیم صهیونیستی نیز مطرح شد.
به این ترتیب مشخص میشود که موضوع دو جزیره تیران و صنافیر ریشه در خاستگاه مطالبات اسرائیل داشته و بدون این دو جزیره اسرائیل تنها گذرگاه کشتیرانی خود را از دست میدهد. به این ترتیب آزادی کشتیرانی در این منطقه از گذشته تاکنون و آینده یکی از مهمترین نگرانیهای اسرائیل بوده و رژیم صهیونیستی در این راستا جنگهای زیادی آغاز کرده است تا بتواند براساس توافقنامههای بینالمللی آزادی کشتیرانی از طریق این تنگه را تضمین کند.
2-تیران و صنافیر و معاهده کمپ دیوید
معاهده سازش بین مصر و اسرائیل نیز آزادی کشتیرانی رژیم صهیونیستی در تنگه تیران را تضمین کرد. رژیم صهیونیستی به این ترتیب توانست اهرم فشار کشورهای عربی در درگیری با خود را از رده خارج کند. اسرائیل همچنین با تمام قدرت و اصرار در جریان مذاکرات قبل از امضای این توافقنامه خواستار حضور نیروهای اسرائیلی در این دو جزیره برای تسلط به تنگه به بهانه حمایت از خود در تنها آبراه کشتیرانی اش بود، اما توافق مذکور مطالبات اسرائیل در این زمینه را محقق نکرده و ماده پنج این توافق صراحتا اعلام کرد که دو طرف باید تنگه تیران را جزو گذرگاههای آبی بینالمللی به شمار آورند که تمامی کشورها بدون مانع حق استفاده از آن برای احداث کشتیرانی یا عبور هوایی را داشته باشند و هر کدام از طرفین باید حق طرف مقابل را در کشتیرانی و عبور هوایی از این منطقه محترم شمارند.
همزمان با اعلام قاهره مبنی بر امضای توافق ترسیم مرزهای مشترک بین عربستان و مصر ، دو جزیره مذکور تحت حاکمیت عربستان درآمد ، به این ترتیب برخی مناقشه ها در زمینه آزادی کشتیرانی اسرائیل و اینکه آیا عربستان به تعهدات مصر در قبال این دو جزیره پایبند خواهد بود یا نه، ایجاد شد.
1- مواضع اسرائیل نسبت به انتقال حاکمیت تیران و صنافیر
بعد از اعلام توافق با ترسیم مرزها بین قاهره و ریاض در زمینه دو جزیره ، رسانههای رژیم صهیونیستی و مواضع مسئولان اسرائیل نکات مهمی را مورد توجه قرار داد که عبارتند از:
اول: مذاکره در رابطه با دو جزیره:
اسرائیل اعلام کرد که در تلاشهای مصر و عربستان در زمینه دو جزیره منزوی نبوده است. روزنامه صهیونیستی هاآرتص در شمال 11 آوریل 2016 گزارشی منتشر کرده و در آن تأکید کرد که اسرائیل احتمالاً دو هفته قبل از سفر ملک سلمان بن عبدالعزیز به مصر از تصمیم دو طرف برای انتقال حاکمیت این دو جزیره به عربستان اطلاع داشته است. یک مقام دیپلماتیک عالیرتبه رژیم صهیونیستی نیز اعلام کرد که مصر مذاکرات با عربستان در این رابطه را به اطلاع تل آویو رسانده بود و بنیامین نتانیاهو نیز دو هفته قبل از امضای این توافق، این موضوع رابطه با کابینه اسرائیل رسانده بود.
دوم: تماس اسرائیل با طرف سعودی
اظهارات مقامات صهیونیستی در رابطه با خبر دریافت تعهد مکتوب از سوی عربستان سعودی به صورت مستقیم ، دچار تناقض بود. وزیر جنگ رژیم صهیونیستی اعلام کرد که سعودیها ضمانتی مکتوب به اسرائیل تحویل دادند مبنی بر اینکه عربستان آزادی عبور و مرور اسرائیل در این تنگه را به رسمیت میشناسد.
این در حالی بود که یکی دیگر از مسئولان کابینه رژیم صهیونیستی اعلام کرد که طرف مصری سخنان محمد بن سلمان جانشین ولیعهد عربستان سعودی را به اسرائیلیها ابلاغ کرده است مبنی بر اینکه سعودیها به اجرای تعهدات مصر در معاهدة کمپ دیوید پایبند خواهند بود.
این اختلاف نظرها در رابطه با منبع تعهد عربستان میتواند مرتبط با مواضع عربستان در زمینه همکاری مستقیم با رژیم اسرائیل باشد. در همین رابطه عادل الجبیر وزیر خارجه سعودی گفت که عربستان هماهنگی را با اسرائیل در رابطه با دو جزیره مذکور انجام نداده، اما به تمامی توافقنامههای بینالمللی که مصر در رابطه با این دو جزیره امضا کرده، پایبند خواهد بود.
برخی تحلیلگران اسرائیلی اعلام کردند که عربستان احتمالاً هماهنگیهای محرمانه را با صهیونیست ها انجام داده یا مذاکراتی به صورت غیرمستقیم با سرکردگان تلآویو خواهد داشت. میانجی مورد نظر نیز میتواند آمریکا یا مصر باشد. در هر حال به نظر میرسد شرایط این تنگه مانند گذشته باقی خواهد ماند، اما طرف صهیونیستی معتقد است که نزدیکتر شدن منافع دو طرف باعث خواهد شد مشکلات سعودیها در زمینه هماهنگیهای علنی و مستقیم با اسرائیل برطرف شود.
سوم: آزادی کشتیرانی:
تعهد عربستان برای اسرائیل جهت احترام به اجرای تعهدات مصر در مورد یک سازش یکی از مهمترین محورهای توجه اسرائیلیها به توافق تبادار مالکیت در جزیره تیران و نافیر بود. این تعهدات باعث میشد موجودیت نیروهای چندملیتی برای حفظ صلح تداوم پیدا کند تا تضمین شود هیچ کس از این دو جزیره در اهداف نظامی استفاده میکند و کشتیرانی در خلیج العقبه برای کشتیهای اسرائیلی آزاد خواهد بود.
روزنامه صهیونیستی هاآرتص در این رابطه نوشت که نخست وزیر اسرائیل تصمیم مصر در این رابطه را بررسی کرده و به تعهد مصر و عربستان در عدم تغییر اوضاع کنونی دو جزیره و گذرگاههای دریایی آن اشاره کرد که در معاهده کمپ دیوید نیز موجود می باشد. وی معتقد است که تغییر در مالکیت دو جزیره تیران و صنافیر به این ترتیب منافع اسرائیل را در سایه تعهد عربستان به معاهده سازش به خطر نخواهد انداخت.
چهارم: مواضع اولیه اسرائیل نسبت به انتقال مالکیت دو جزیره.
بلافاصله بعد از اعلام خبر مذاکرات در زمینه انتقال حاکمیت جزایر ، کابینه رژیم صهیونیستی تصمیم به تشکیل کمیته ای برای بررسی اوضاع و ارائه ارزیابی مورد نظر به دولت گرفت. البته زمانی برای تهیه این گزارش مشخص نشد. روزنامه هاآرتص در این رابطه مینویسد که دیدگاههای اولیه اسرائیل چه از طریق وزارت خارجه و سرویسهای امنیتی مبنی بر این نکته است که انتقال مالکیت دو جزیره از مصر به عربستان نیز تأثیر منفی در مورد سازش بین مصر و اسرائیل نخواهد گذاشت ، چرا که عربستان کتباً تعهد خود را به آزادی کشتیرانی و انجام تمامی تعهدات مصر براساس این توافقنامه ارائه کرده است.
هنیگابی یکی از سرکردگان حزب لیکود در این رابطه گفت که نتانیاهو اطمینان دارد که توافق مذکور امنیت اسرائیل را تهدید نمیکند و فشاری بر اسرائیل وارد نمیکند، چرا که سعودی با آزادی کشتیرانی در این تنگه براساس قوانین بینالمللی پایبند است و توافق بین مصر و اسرائیل به خطر نمیافتد. به این ترتیب اوضاع کشتیرانی در تنگه مذکور مانند گذشته باقی خواهد ماند.
گروهی از اعضای پارلمان رژیم صهیونیستی به موضوع دیگری اشاره کرده و توافق مذکور را فرصتی برای همگرایی اسرائیل با عربستانی میدانند که توافق سازشی به صورت علنی بین آنها وجود ندارد. ژنرال آران لیرمن در این رابطه میگوید که این اقدام میتواند گامی اولیه جهت عادی سازی مناسبات مشترک بوده و باعث برگزاری نشستهایی بین اسرائیل و عربستان با محوریت جزایر مذکور یا دشمنی مشترک با خطر ایرانی و خطر جنبشهای اسلامی در منطقه باشد.
پنجم: مواضع رسمی اسرائیل نسبت به توافقنامه:
با وجود اینکه رژیم صهیونیستی در مواضع اولیه خود در سایه تعهد عربستان به منافع اسرائیل از توافق مذکور استقبال کرده و آن را اقدامی برای همگرایی با عربستان ولو به صورت غیرمستقیم معرفی کرد ، اما مواضع رسمی کابینه اسرائیل با بررسی تمامی اوراق و مستندات مرتبط با قضات جدید از سوی کمیته مشترک که شامل تعدادی از وزرای مربوطه اسرائیل بود ، به تعویق افتاد.
موشه یعلون وزیر جنگ رژیم صهیونیستی معتقد بود که پیوست توافق سازش با مصر بار دیگر باید بازگشایی شود تا شامل عربستان نیز بشود، آمریکایی ها نیز به عنوان نماینده نیروهای چندملیتی حافظ صلح در شبه جزیرة سینا با این موضوع موافق بودند.
برای این موضوع راهکارهای دیگری نیز در جهت حفظ منافع رژیم صهیونیستی در قبال توافق مذکور ارائه شده بود. وزارت خارجه و دادگستری اسرائیل نیز این موضوع را بررسی و اعلام کردند که مواضع خود را در آینده مطرح خواهد کرد. در هر صورت مواضع رسمی اسرائیل در این رابطه اعلام نشد و زمانی نیز برای اعلام نتیجه بررسیها مشخص نشده است.
ششم: برخی مواضع مرتبط با اعلام توافق ترسیم مرزها بین مصر و عربستان سعودی رسانهای نشد ، اما برخی شخصیتهای اسرائیلی از جمله موشه یعلون وزیر جنگ رژیم صهیونیستی اعلام کرد که عربستان در ازای این توافقنامه مبلغ 16 میلیارد دلار به مصر کمک خواهد کرد. در حالی که هیچ منبع قطعی صحت این خبر را تأیید نکرد، اما در سرزمینهای اشغالی برخی مطالبات مطرح بود مبنی بر اینکه اسرائیل باید به بخشی از این پول دست پیدا کند، چرا که اسرائیلیها نیز از سال 1948 تاکنون با این پرونده مرتبط هستند. این موضوع نشان دهنده رویکرد منفعت طلبانه و انحراف واقعیتهای تاریخی از سوی سرکردگان رژیم صهیونیستی است. همین موضوع در زمینه ایجاد پل ارتباطی بین مصر و عربستان نیز مشاهده شد و با اینکه اسرائیل رسماً با اقدامات در زمینه تأسیس این پل موافقت کرد ، اما برخی مطالبات برای گرفتن برخی امتیازات و منافع اقتصادی در قبال این موافقت مطرح شده بود.
هفتم: نیروهای چندملیتی:
اندکی پیش از اعلام امضای توافق ترسیم مرزها ، اطلاعاتی در رابطه با عزم آمریکا برای بیرون کشیدن نیروهای چند ملیتی از این منطقه منتشر شده بود و و صحبتهایی نیز در رابطه با امکان بازگشایی مجدد معاهده کمپ دیوید جهت ورود عربستان به آن در زمینه دو جزیره وجود داشت . تفکر جدی آمریکا برای بیرون کشیدن نیروهای چندملیتی در صحرای سینا بعد از آن مطرح شد که یک عملیات تروریستی در موقعیت صفا انجام شد که در نتیجه آن 15 نظامی و افسر مصری کشته شدند.
این موقعیت در نزدیکی نقطه مراقبت آمریکایی ها قرار داشت و نظامیان این کشور بعد از این حادثه منطقه مذکور را ترک کردند. این عقبنشینی به منزله تخلیه نقاط مراقبت آمریکا در جزیره تیران واقع در منطقه ج قید شده در معاهده سازش است. نکته قابل توجه اینکه تنها نیروهایی که از زمان اجرای معاهده سازش در جزیره تیران حضور داشتند، نیروهای ارتش آمریکا هستند. این در حالی است که بر اساس معاهده مذکور باید نیروهای چند ملیتی در این منطقه مستقر شوند.
ارتش آمریکا رسماً به مصر و اسرائیل ابلاغ کرده که بار دیگر موضوع حضور نیروهای حافظ صلح در صحرای سینا را بررسی میکند تا شامل راهکارهای استفاده از تکنولوژی در انجام مأموریتهای ویژه در ازای 700 نفر در این منطقه بشود. به ادعای آمریکاییها مأموریت این تیم نظارت بر عدم تجهیز منطقه سینا تحت چارچوب توافق و سازش بین مصر و اسرائیل است.
آمریکاییها اعتقاد دارند که ساختار اقدامات این نیروها که قدمتی بیش از 3 دهه دارند، باید مورد تجدیدنظر قرار گیرد. جف دایوز سخنگوی رسمی پنتاگون عقبنشینیهای کامل نیروها آمریکایی از این منطقه را رد کرد و گفت ما فقط در تعداد نیروها و مسئولیتهای آنها تجدیدنظر میکنیم و اینکه میتوان عملیات نظارت را به صورت اتوماتیک و از فاصله دور انجام داد.
از دیدگاه اسرائیلیها موضوع عقبنشینی کامل نیروهای آمریکایی از این منطقه درست نیست، چرا که یکی از ساختارهای اساسی توافق سازش به شمار میرود. از دیدگاه مصریها نیز حضور این نیروها در منطقة سینا مهم ارزیابی میشود، چرا که شرط اساسی کمکهای نظامی آمریکا به این کشور است که بالغ بر 1.3 میلیارد دلار است.
در پایان میتوان گفت که جزایر تیران و صنافیر جزو خاستگاههای حیاتی امنیت داخلی رژیم صهیونیستی به شمار رفته و این رژیم برای حفظ این منافع وارد جنگهای متعددی شده است. بدون ملاحظه این دو جزیره ، بندر تجاری ایلات هیچ اهمیتی برای اسرائیلیها نخواهد داشت.
آنها چندین بار سعی در اشغال این جزایر داشتند و بارها این گونه وانمود کردند که آنها مناطق بینالمللی به شمار رفته و تحت حاکمیت قوانین بینالملل قرار دارند و وابسته به هیچ کشوری نیستند. در سایه تحولات جدید و انتقال حاکمیت دو جزیره مصری به عربستان نیز تا زمانی که امتیازات اسرائیل باقی مانده و تغییری نکند ، دلیلی برای نگرانی اسرائیلیها وجود نخواهد داشت، به ویژه اینکه رژیم سعودی در حال حاضر روند شتابان عادیسازی مناسبات خود با اسرائیل و همکاری با این رژیم در عرصههای مختلف را آغاز کرده است.
به این ترتیب میتوان گفت با وجود عدم اعلام مواضع رسمی رژیم صهیونیستی، اسرائیلیها سعی دارند از تحولات موجود در روند انتقال حاکمیت این دو جزیره نهایت استفاده را برده و بیشترین منافع ممکن را برای خود کسب کنند.