سرویس فرهنگ و هنر مشرق-عصر روز گذشته، نود و یکمین برنامه سینماروایت با حضور سید محمد حسینی (کارشناس امور فرهنگی و رسانه) و علیرضا پورصباغ (منتقد سینما) به نقد و بررسی فیلم «سپتامبرهای شیراز» به کارگردانی «وین بلیر» و با بازی؛ سلما هایک، آدریان برودی و شهره آغداشلو اختصاص داشت که با استقبال جمع کثیری از علاقه مندان به این برنامه روبرو گردید.
رسول شادمانی مجری جلسه در ابتدا ضمن ارایه توضیحاتی در خصوص تولید «سپتامبرهای شیراز» اظهار داشت: فیلم برگرفته از کتابی به همین نام نوشته خانم "دالیا سافر" نویسنده ایرانی - امریکایی است که در سال 1387 به چاپ رسیده است. این کتاب در زمان خود با استقبال جامعه امریکایی روبرو شد و و در میان صد کتاب برتر سال قرار گرفت.
«سپتامپرهای شیراز» یک فیلم کم مایه و خام دستانه
در ادامه، «سید محمد حسینی» کار شناس امور فرهنگی و رسانه و استاد دانشگاه در این برنامه فیلم «سپتامبرهای شیراز» را یک فیلم کم مایه، خسته کننده و به درد نخور عنوان کرد و با بیان اینکه متاسفانه خام دستی کارگردان در این فیلم خیلی آزاردهنده بود و گفت: سوال مهم با دیدن این نوع فیلم ها این است که چرا هالیوود که می تواند به لحاظ ساختاری، فیلم های خیلی خوبی بسازد این نوع فیلم ها را اینقدر خام دستانه می سازد؟ شما نگاه کنید تمام فیلم های که در مورد ایران ساخته شده است به لحاظ سینمایی ، فیلم های معتبری نیستند. حتی فیلم های مثل 300 و آرگو که علی رغم اینکه اسکار هم گرفته است اما در نهایت فیلم های ضعیفی هستند.
رسول شادمانی مجری جلسه در ابتدا ضمن ارایه توضیحاتی در خصوص تولید «سپتامبرهای شیراز» اظهار داشت: فیلم برگرفته از کتابی به همین نام نوشته خانم "دالیا سافر" نویسنده ایرانی - امریکایی است که در سال 1387 به چاپ رسیده است. این کتاب در زمان خود با استقبال جامعه امریکایی روبرو شد و و در میان صد کتاب برتر سال قرار گرفت.
«سپتامپرهای شیراز» یک فیلم کم مایه و خام دستانه
در ادامه، «سید محمد حسینی» کار شناس امور فرهنگی و رسانه و استاد دانشگاه در این برنامه فیلم «سپتامبرهای شیراز» را یک فیلم کم مایه، خسته کننده و به درد نخور عنوان کرد و با بیان اینکه متاسفانه خام دستی کارگردان در این فیلم خیلی آزاردهنده بود و گفت: سوال مهم با دیدن این نوع فیلم ها این است که چرا هالیوود که می تواند به لحاظ ساختاری، فیلم های خیلی خوبی بسازد این نوع فیلم ها را اینقدر خام دستانه می سازد؟ شما نگاه کنید تمام فیلم های که در مورد ایران ساخته شده است به لحاظ سینمایی ، فیلم های معتبری نیستند. حتی فیلم های مثل 300 و آرگو که علی رغم اینکه اسکار هم گرفته است اما در نهایت فیلم های ضعیفی هستند.
کارگردان عصبانی که فقط می خواهد به ایرانی ها فحش بدهد!
وی با اشاره به فیلم آرگو ادامه داد: مثلا در فیلم آرگو احساس می شود که یک کارگردان عصبانی فقط می خواهد به ایران فحش بدهد و بگوید که ایرانی ها شبیه زامبی ها هستند! که همدیگر را می کُشند. در فیلم سپتامبرهای شیراز هم همین گونه است. ما در این فیلم انقلابیون را تنها به حالت های وحشتناکی در پشت ماشین بنز آقای ایزاکی می بینیم و توصیفی که از انقلابیون در این فیلم می شود یکسری شبه سپاهی هستند که با صورت های ماسک زده دیده می شوند که اتفاقا همه دزدند! و کارگردان هرچی توانسته برعلیه ایران بیان کرده است و شما هر چی نگاه می کنید متوجه نمی شوید که فیلم چی می خواهد بگوید؟!
آثار ضد ایرانی بیشتر ناظر بر ژورنالیسم سینمایی است
این استاد دانشگاه با اشاره به فیلم های ضد ایرانی که توسط هالیوود تولید شده است را از جمله آثاری دانست که بیشتر ناظر بر نوعی « ژورنالیسم سینمایی» است که ماقبل نقد محسوب می شوند و دخلی به سینما ندارند تا بتوان آن را نقد و بررسی دقیقی کرد.
سید محمد حسینی تصریح کرد: عمده ترین ضعف این نوع فیلم ها همان طوری که گفته شد متکی بر ژورنالیسم سینمایی است به طوری که حتی نمی توان به آنها فیلم گفت . این درحالی است که این فیلم ها ؛ جامعه مخاطب خود را در افکار عمومی دنیا ، یک جامعه عام و غیر فنی در نظر می گیرند و اصلا به دنبال این نیستند که از ایران یک شاکله و یک نظام مندی قدرتمند نشان دهند.
بلاهت مخاطب ، هدف فیلم های ضد ایرانی
این کارشناس امور فرهنگی و رسانه با بیان اینکه این نوع فیلم ها تنها ناظر بر کالبد شکافی درونی جامعه ایرانی است که می خواهند تاریخ ، فرهنگ ، انقلاب ، جنگ و همه عناصر جامعه ایرانی را لجن مال کنند! یاد آور شد: به نظر می رسد که خیلی هم عصبانی این کار را می کنند و روی بلاهت مخاطب هم حساب می کنند. در حالی که هالیوود نسبت به فیلم هایی که در مورد اسلام هراسی تولید می کند پیچیدگی های فنی و تکنیکی بیشتری را لحاظ می کند.
به گفته حسینی ، در بیشتر صحنه های فیلم بویژه زمان پخش اذان ، احمقانه ترین حالت کارگردان فیلم که می خواهد عصبانیت خودش را نشان دهد احساس می شود.
«علیرضا پورصباغ» منتقد فیلم نیز در این برنامه گفت : فیلم هایی مثل سپتامبرهای شیراز اصلا فیلم نیستند و بهتر است از آنان به عنوان شبه فیلم و movi یاد کنیم.
دروغ های بزرگ فیلم سپتامبرهای شیراز خنده دار است
وی اضافه کرد: همه تصاویری که در فیلم هایی ضد ایرانی طی سالهای گذشته ساخته شده است تنها یک « دروغ بزرگ» است این درحالی است که دروغ های فیلم سپتامبرهای شیراز خیلی خنده دار است. مثلا موضوعی همچون شهروندان یهودی که به اسرائیل سفر کردند هیچگاه محل مناقشه انقلابیون در اوایل انقلاب نبوده است و حتی تا اواسط دهه شصت این ممنوعیت ها وجود نداشته است اما ما درفیلم شاهد این دروغ های بزرگ هستیم.
انقلاب ایران یک انقلاب مردمی بود نه میلیتاریستی
پورصباغ با اشاره به خشونت های فیلم تصریح کرد: در انقلاب ایران هیچگاه این سطح خشونتی که در فیلم از دوران انقلاب به تصویر کشیده می شود وجود نداشته است این در حالی است که انقلاب ما یک انقلاب نرم مردمی و یک دگرگونی سیاسی بوده است اما فیلم سپتامبرهای شیراز به گونه ای این دوران را روایت می کند که گویا ما شاهد یک دگرگونی میلیتاریستی شبیه کودتا هایی که در کشورهای مختلف اتقاق افتاده است بودیم! خیلی از تصاویری که در فیلم دیده می شود در کشور وجود نداشته است.
زمانی که بازخوانی تاریخ ما در حد کاریکاتور است ما با دروغ های فیلم «سپتامبرهای شیراز» روبرو می شویم
این منتقد سینمایی با طرح این سوال که آیا ما راجع به یهودی ها و مسیحی هایی که در پیروزی انقلاب مشارکت داشتند فیلمی ساخته ایم؟ گفت: هنگامی که ما صادقانه با مردم حرف نمی زنیم یا زمانی که بازخوانی تاریخ ما در حد کاریکاتوراست ما با دروغ هایی مثل فیلم سپتامیرهای شیراز روبرو خواهیم بود.
بیشتر صحنه های فیلم ناشی از تراوش های ذهنی نویسنده کتاب است
علیرضا پورصباغ با اشاره به فضای امنیتی تهران در فیلم گفت: در حالی این فضا ها در فیلم نشان داده می شود که عملا اکثر التهابات در اسفند 57 از کف خیابان ها جمع شد و همه چیز با 22 بهمن به اتمام رسید اما ما در فیلم شاهدیم که ستون هایی در وسط خیابان ها بنا شده و مردم را دار می زنند! به نظر می رسد که این صحنه ها تنها تراوش های دیدگاههای ژونالیستی نویسنده کتاب است که از ایران خارج شده است.
به اعتقاد این منتقد سینمایی، در همه فیلم هایی که برعلیه ایران ساخته شده شاهد یک نوع توحش در بافت اجتماعی ایران هستیم که درهمه آثار دیده می شود.
برخی از منتقدین نسبت به فیلم های ضد ایرانی بی تفاوت شدند
وی ادامه داد : متاسفانه برخی از منتقدین ما هم نسبت به این نوع فیلم ها بی تفاوت شده اند و هیچ نقد درست و حسابی در مورد این نوع فیلم ها نوشته نمی شود در حالی که برای فیلم های دست چندم ایرانی شاهد نقدهای زیادی هستیم.
استقبال کشورهای عربی از فیلم «سپتامبرهای شیراز»!
علیرضا پورصباغ در بخش دیگری از سخنان خود گفت: یک سینمادار ایرانی در یکی از کشورهای عربی می گفت زمانی که در ایران فیلم های سالوادور هراسی و آلبالو هراسی را در سینماها تا ساعت شش صبح نشان می دادند فیلم «سپتامبرهای شیراز» در کشورهای عربی از استقبال گسترده ای برخوردار بوده است.
سید محمد حسینی هم در بخش دیگری از گفته های خودش با بیان اینکه فیلمساز امریکایی کار خودش را می کند و برای پخش فیلم خود به دنبال فضای عمومی کشورهای عربی است تا با این نوع فیلم ها نشان دهد که ایران یعنی همان چیزی که ما در فیلم ها نشان می دهیم تاکید کرد: ما چه کار کردیم؟ آیا ما یک فیلم در حد و قواره انقلاب الجزایر مثل علی نجار ساخته ایم؟ نمایش این فیلم در سینما روایت می تواند بازگو کننده این نوع مطالبات باشد.
سینمای ایران کم کاری کرده است
وی گفت: متاسفانه ما خیلی کم کاری کردیم به گونه ای که تاریخ انقلاب اسلامی هیچ گونه تصویری ندارد و اگر کسی هم در این زمینه کار کند برخی ها می گویند برای چی این فیلم ها را می سازید؟! این درحالی است که شاید آرگو الان کارکردی نداشته باشد اما 50 سال دیگر بچه های ما چیزی که از تاریخ انقلاب خواهند دید همین نوع فیلم ها خواهند بود.
چه بر سر سینمای ایران آمده است
پورصباغ با اشاره به منفعل بودن سینمای ایران نسبت به این نوع فیلم ها یادآورشد: با توجه به اینکه ایران صاحب صنعت سینما است و یکی از تبصره های مهم بنیاد سینمایی فارابی ، تولید فیلم ایرانی با رویکرد انقلابی و نمایش در کشورهای جهان است سوال من این است که چه بلایی برسرسینمای ایران آمده که ما با این فارابی که الان کارکردی ندارد فیلم هایی از ایران را به خارج می فرستیم که مرد 67 ساله ایرانی با وجود ناراحتی قلبی در آرزوی تجاوز به یک زن جوان است! و این فیلم در فستیوال کن نمایش داده می شود و تماشاگران فقط 5 دقیقه فیلم را تشویق می کنند چرا؟ چون شوهر زنی که مورد تجاوز قرار گرفته جرائت نمی کند حتی به مرد متجاوز سیلی بزند. یعنی دامنه بدویت و توحش فیلم های ضد ایرانی در این فیلم هم دیده می شود.
اگر مدیریت سینمایی درستی داشته باشیم باید این نوع فیلم ها در سینماهای ایران نمایش داده شوند
وی افزود: معتقدم این نوع فیلم ها را باید در سینمای ایران نمایش دهند و اگر ما یک مدیریت سینمایی درستی داشتیم باید شاهد این نوع فیلم ها در سینماهای ایران می بودیم تا مردم ایران به خاطر رویکرد ضد اجتماعی که در این فیلم ها وجود دارد واکنش نشان می دادند. الان بچه ها بدون حضور والدین این نوع فیلم ها را توسط لب تاپ های خود می بینند و به پدرانشان می گویند آیا انقلاب شما این بوده؟ و پدران برای پاسخ گویی به دلیل اینکه هیچ فیلم ایرانی در این مورد ساخته نشده جواب قانع کننده ای نخواهند داشت.
عجله کارگردان برای جمع بندی فیلم ، کشدار بودن مقدمه دراماتیک فیلم ، اضافی بودن صحنه های زندان ، بازی های کلیشه ای سلما هایک و آدریان برودی و باسمه ای بودن فیلم از ضعف های ساختاری فیلم است که منتقد برنامه به آن اشاره کرد.
نازیدن به جوایز جهانی سینمای ایران توسط مدیریت سینمایی حماقت است
محمد حسینی در ادامه افزود: ما تا کی می خواهیم همه داشته های خودمان را در سبد جشنواره های خارجی بچینیم به گونه ای که هر کسی در عرصه سینمایی مدیریت می کند با حماقت تمام به این جایزه های جشنواره های خارجی بنازد این درحالی است که هیچ وقت هم نپرسیدیم که به خاطر چی این جایزه ها را گرفتیم؟ با وجودی که هم اکنون سینمای ایران دو هزار و اندی جایزه بین المللی دارد آیا این جوایزدرافکار عمومی جهان تاثیری داشته است ؟
از سوی دیگر ، پورصباغ ادامه داد : اگر فرزندان آقای حجت الله ایوبی در اتاق خودشان تی شرت بدمن و مرد عنکبوتی می داشتند ایشان این حرف مبتذل را که سینمای دنیا به دو سینمای هالیوود و سینمای ایران تقسیم می شود را بیان نمی کردند.
خطا است که آقای ایوبی تصور کند سینمای ایران را مدیریت می کند
سید محمد حسینی با بیان اینکه آقای ایوبی سینمای ایران را مدیریت نمی کند و اگر چنین تصوری دارد کاملا در خطا است گفت: سینمای ایران در یک جای دیگر مدیریت می شود اما از سوی دیگر معتقدم توان برو بچه های سینمای ایران در حوزه تولید، کارگردانی و تمهیدات سینمایی آنقدر بالا است که می تواند با سینمای دنیا برابری کند.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: اینکه جشنواره های مختلف به ما جایزه دادند که آقای ایوبی بارها آن را عنوان کرده و به آن بالیده است یک نگاه غلط است در حالی که صحیح تر آن این است که بگوئیم جشنواره های خارجی به ما قاقا لی لی دادند تا کار خودمان را انجام ندهیم و فیلم و قصه های خودمان را نسازیم و درعوض مزخرف بسازیم و نامش را سینمای اجتماعی بگذاریم مثل فیلم لانتوری.
پورصباغ هم گفت: با این قاقا لی لی که درکن و جشنواره برلین به سینمای ایران اهدا کردند سینمای ایران را ده سال به عقب برگرداندند.
سید محمد حسینی نیز در پایان اظهار داشت: باید دعا کنیم تا مدیران سینمایی ما با دیدن فیلمی مثل «سپتامیرهای شیراز» نگویند این فیلم قرآنی است چون در این فیلم قرآن هم دیده می شود!! همان طوری که لانتوری را یک فیلم قرآنی عنوان کردند!؟