به گزارش سرویس جامعه مشرق- آمار تلفات رانندگی در ایران سرسام آور است و به قول یکی از ماموران پلیس راه در یکی از جاده های شمال، "ما به ایام پر از حادثه عادت داریم ..." با اینکه طی یک دهه گذشته، تعداد کشته های حوادث رانندگی کاهشی چشمگیر در کشور داشته و تعداد کشته ها از 27هزار نفر در سال به 17هزار نفر رسیده اما هزینه های پنهان این اتفاق، ضرری نزدیک به 100هزار میلیارد تومان به اقتصاد کشور وارد می کند.
حتی برخی آمارها می گوید تعداد خودروهای موجود در ایران و سوئد با هم برابری می کنند، اما تعداد کشته های ما سالیانه 17هزار نفر است و تعداد کشته های جاده های سوئد تنها 380نفر!
تولیدات بی کیفیت خودروسازان داخلی، جاده های ناایمن و غیر استاندارد از یک سو و فرهنگ غلط رانندگی در بین ایرانیان همه و همه دست به دست هم داده اند تا هزینه تصادفات در کشور بالا برود.
برای بررسی بیشتر دلایل و هزینه های بالای تصادفات در کشور به سراغ رئیس اسبق پلیس راه کشور رفتیم. با سرهنگ دکتر علیرضا اسماعیلی عضو هیئت علمی دانشگاه پلیس و دانشکده مدیریت دانشگاه تهران در خصوص دلایل و پشت پرده های بالا بودن نرخ تصادفات در ایران و کوتاهی برخی دستگاههای اجرایی در کاهش نرخ تصادفات به گفتگو نشستیم.
تلخندش آنجا که برایمان گفت پس از سخنرانی های گذشته و امروز خود برای برخی مسئولان و نهادها، آنگاه که با حرارت از لزوم برنامه ریزی و اراده جدی جهت کاهش تلفات انسانی و پایین آوردن تصادف می گفته و پس از پایان نشست، سوالاتی درباره صفر کردن خلافی خودرو و آزاد کردن ماشین از پارکینگ می شنیده، دردآورتر از زمانی بود که از تجارب شخصی اش در خصوص اثرات بی توجهی به بستن کمربند و لایی کشیدن در جاده های تنگ شمال سخن می گفت.
*یکی از سوالاتی که ذهن مردم را به خود درگیر کرده، لابی های احتمالی خودروسازان داخلی است که باعث شده با اقتدار، تولید خودروهای بی کیفیت را ادامه دهند و در بازار بی رقیب داخلی فعالیت کنند. آیا به راستی خودروسازان با لابی به فعالیت خود در بازار ادامه می دهند؟
پیش از جواب دادن به این سوال باید به این نکته اشاره کنم که خریدار نباید هنگام خرید خودروی 30میلیون تومانی داخلی، انتظار کیفیت و امنیت یک خودروی 200 میلیون تومانی را داشته باشد اما نکته ای هم در این میان وجود دارد و آنهم، کم کاری خودروسازان و برخی نهادهای دولتی است که کیفیت تولید و جان مردم را فدای تولیدات ارزان قیمت و ایجاد اشتغال برای نیم میلیون ایرانی می کنند.
متاسفانه دولتی ها هر بار با ایجاد فشار بر استاندارد و پلیس، راه را برای شماره کردن و فروش خودروهای بی کیفیت باز می کنند و به هیچ وجه به این مهم توجه نمی کنند که هر کشته تصادفات رانندگی، چه میزان هزینه برای کشور به همراه دارد و به هیچ عنوان با فایده اندکی که عاید اقتصاد می شود قابل مقایسه نیست!
پس، اگر مسئولانی که با لابی های پر قدرت بر تداوم تولید محصولات بی کیفیت اصرار می کنند، با نگاهی باز به موضوع بنگرند متوجه خواهند شد که از چرخش چرخ کارخانه های خودروساز داخلی، نه تنها سودی عاید اقتصاد کشور نمی شود بلکه هزینه های گزافی نیز به اقتصاد وارد می شود.
متاسفانه در روزگاری که صنایع خودروسازی دنیا در هر دو موضوع پیشگری از تصادفات و کاهش تلفات بعد از تصادفات، در حال پیشرفت و به روز رسانی تکنولوژی هستند، خودروسازان ما همچنان با تکنولوژی 20سال قبل به تولیدات خود ادامه می دهند.
دنیا در دو بخش پیشگیری از تصادفات مانند بکارگیری ترمزهای ایمن، رادار، حفظ پایداری خودرو برای کاهش نرخ تصادف و به کارگیری کیسه های هوای متعدد، استحکام بدنه و ...برای کاهش نرخ کشته ها بعد از تصادف، هر روز درحال نواوری است اما ما همچنان درگیر تولیدات بی کیفیت و اعلام نرخ کشته های تصادفات رانندگی هستیم.
*به عنوان کسی که سالها سابقه مدیریت در پلیس راهور و انجام تحقیقات متعدد دانشگاهی در زمینه راه و ترافیک را دارید، علت ادامه دار بودن تولیداتی مانند نیسان آبی و یا پراید که به صفات خاصی نیز معروف شده اند چیست؟
فکر می کنم در این باره دستگاههایی مانند سازمان بازرسی، دیوان محاسبات و دیگر نهادهای نظارتی باید پاسخگو باشند که چرا با وجود اخطارهای مکرر پلیس و اعلام آمارهای متعدد از تعداد کشته ها و هزینه های تحمیل شده از بابت تولید این خودروها، بازهم تولید این محصولات در کارخانه های ما ادامه دارد.
همین نیسان آبی، با تکنولوژی 40 سال قبل تولید می شود و این مدل از نیسان را جز در ایران و موزه شرکت نیسان در هیچ جای دیگر دنیا نمی توان دید. علت اصلی تولید این محصولات هم دولتی بودن خودروسازی در ایران و رقابتی نبودن بازار خودرو است که به خودروسازان این اجازه را می دهد تا بدون احساس خطر به کار خود ادامه دهند.
متاسفانه هربار هم که کارشناسان و یا پلیس در خصوص ایرادات و مشکلات موضع گیری می کنند لابی های پر قدرت دولتی دست به کار می شوند و ادامه کار را برای منتقدان سخت می کنند.
به عقیده من تنها راه چاره برای برون رفت از این وضعیت، از یک سو خصوصی سازی خودروسازی و از سوی دیگر آزاد سازی واردات خودرو برای رقابتی کردن فضای بازار خودرو بین تولیدات داخلی و محصولات وارداتی است. اگر این سیستم در کشور عملیاتی شود طی یکی دو سال وضعیت صنعت خودرو مشخص خواهد شد، یا خودروسازان به وضعیت مطلوب و قابل رقابت با تولید کنندگان بین المللی خواهند رسید یا کارخانه ها تعطیل خواهند شد.
اما تا وقتی خودروسازی دولتی اداره شود و از این صنعت به عنوان صنعت درآمد زا و اشتغالزا یاد شود، دولت در هر شرایطی از خودروسازان حمایت می کند و تولید محصولات بی کیفیت ادامه خواهد یافت.
*شاید دولت هم هزینه فایده می کند و ترجیح می دهد خودروسازان با همین روال ادامه دهند اما بیش از 500هزار نفر در این صنعت صاحب شغل باشند.
اتفاقا بزرگترین اشتباه مسئولان ما همینجاست. وقتی منافع دولتی ها توسط خودروسازان تامین می شود آنها هم برای دستیابی به این منافع از خودروسازان حمایت می کنند که این حمایت خود یک گارانتی برای خودروسازان است تا در فروش محصولات بی کیفیت خود یکه تازی کنند. غافل از اینکه هر کشته تصادفات رانندگی بر اساس استانداردهای بین المللی و محاسبات صورت گرفته هزینه ای معادل یک میلیون و 600هزار یورو یعنی حدود شش میلیارد تومان برای کشور هزینه دارد.
حال شما این رقم را در 17هزار نفر ضرب کنید تا ببینید فعالیت خودروسازان ما برای تولید خودروهای بی کیفیت مفید است یا مضر؟ این درحالی است که سالانه 170هزار نفر نیز در جاده ها زخمی می شوند که در این بخش باید هزینه های مربوط به معلولیت ها را نیز در نظر گرفت. متاسفانه این هزینه ها چون ناپیدا و نا محسوس است کسی به آن توجهی نمی کند درحالیکه با هزینه مرگ ده نفر از این افراد می تواند 60میلیارد تومان در بخش های مختلف برای فرهنگ سازی ترافیکی و حتی رفع ایرادات جاده ها و خودروها هزینه کرد.
*آیا تحقیقی درباره نقش قطعات بی کیفیت چینی در افزایش تصادفات و تعداد کشته های سوانح رانندگی صورت گرفته و می توان این قطعات را یکی از دلایل کشته شدن هموطنانمان دانست؟
اظهار نظر در این باره باید مستند به آمار باشد و هرگونه اظهار نظر شخصی دراین باره غلط است اما مشخص است که افکار عمومی از کیفیت پایین قطعات و حتی لاستیک خودروها گلایه دارند. تحقیقات نیز نشان داده اند که قطعات چینی به هیچ عنوان قابل اعتماد نیستند.
*نرخ تلفات رانندگی درایران در مقایسه با کشورهای پیشرفته در چه وضعیتی است؟
اینکه آمار تلفات طی چند سال گذشته از سالیانه 27هزار نفر به 17هزار نفر رسیده، خوب و امیدوار کننده است اما به هیچ وجه مطلوب نیست. به عنوان مثال سوئد هم تعداد ما خودرو دارد اما به جای سالیانه 17هزار نفر تنها 380نفر در جاده هایشان می میرند. متاسفانه ما همچنان در زمره کشورهای پرتصادف قرار داریم.
*یکی از مباحثی که در دولت های گذشته مطرح شد و طی این سال ها به فراموشی سپرده شده موضوع ستاره دار کردن جاده ها بر اساس میزان ایمنی و استاندارد بودن آنهاست. چرا این طرح بایگانی شد؟
متاسفانه ستاره دار کردن راه و خودرو هیچکدام در کشور به نتیجه نرسید. چرا؟ چون منافع بعضی به خطر می افتد و از سوی دیگر کم کاری عده ای دیگر از مسئولان برای مردم مشخص می شود.
در ایران شما هنگام خرید یک خودرو نمی توانید تشخیص دهید با هزینه ای که می کنید کدام خودرو مناسب تر و ایمن تر است. یا در هنگام تردد در جاده های برون شهری میزان استاندارد بودن راه با تعیین ستاره برای شما مشخص نشده است تا در جاده های کم ستاره با دقت بیشتری برانید.
حال اگر مسئولان طرح ستاره دار کردن جاده ها را انجام می دادند مشخص می شد که تعداد زیادی از جاده های ما غیر استاندارد هستند و با گذشت سال ها هیچ اقدامی برای رفع نقاط حادثه خیز و مشکلات آنها برداشته نمی شود. ستاره دار کردن جاده ها به هوشمندانه رانندگی کردن رانندگان کمک می کند.
*مجازات های اجتماعی و جایگزینی آنها با مجازات های ریالی تا چه میزان می تواند در کاهش نرخ تلفات و تخلفات رانندگی تاثیر داشته باشد؟
امروزه در دنیا جریمه کردن شیوه مقبولی نیست و بسیاری از کشورهای پیشرفته علاوه بر جریمه نقدی جرایم اجتماعی را نیز برای رانندگان متخلف در نظر گرفته اند تا رانندگان در دراز مدت خودکنترل شوند. به عقیده بسیاری از کارشناسان مجازات های اجتماعی بازدارندگی بیشتری دارند و در دراز مدت بیش از دیگر روش ها به کاهش نرخ تخلفات کمک می کنند. به عنوان مثال فردی که تخلفات رانندگی داشته باشد در آینده شغلی خود نمی تواند ترفیع بگیرد و حتی در مشاغل حساس جامعه مشغول به کار شود.
در ایران نیز باید بسیاری از ترفیعات اجتماعی و شغلی افراد منوط به استعلام از اجرائیات راهور باشد. حتی باید در قانون سازوکاری در نظر گرفته شود تا تنها افرادی مجاز به کاندیدا شدن در انتخابات شوند که تخلفات رانندگی نداشته باشند. چراکه کسی که به راحتی مرتکب تخلفات رانندگی می شود در دیگر رفتارهای اجتماعی اش نیز قانون گریز خواهد بود و به راحتی دست به دیگر تخلفات می زند.
حتی در دنیا برخی از نشریات به صورت هفتگی اسامی و عکس چهره های مشهور را که مرتکب تخلفات رانندگی شده اند منتشر می کنند که این نیز خود می تواند در کاهش نرخ تصادفات و تخلفات تاثیر داشته باشد.
* به نظر شما علت چالش چند ساله پلیس با دفاتر ثبت اسناد بر سر انتقال مالکیت خودرو بر سر چیست؟
در اکثر کشورهای دنیا خودرو در مراکز پلیس به مالک بعدی منتقل می شود اما درایران به دلیل سودی که از این راه عاید دفاتر ثبت اسناد می شود، تاکید دارند که سند خودرو باید پس از نقل و انتقال در مراکز تعویض پلاک در دفترخانه هم منتقل شود. یکی از علت ها هم وصول مطالبات دولت است.
این کار بیهوده است و تنها مردم را به زحمت می اندازد. اگر قرار است دفترخانه ها کار ثبت و انتقال را انجام دهند ایرادی ندارد ولی کار مردم را سبک کنند و کلیه مراحل توسط دفترخانه ها انجام شود و پلیس از این پروسه حذف شود!
*با توجه به اینکه یکی از مسئولیت های شما، نظارت فنی پلیسی بر نحوه نصب 2هزار دستگاه کنترل میانگین سرعت خودروها در راههای کشور است، آیا برآوردی از میزان کاهش تصادفات در مدت زمان راه اندازی این دوربین ها دارید؟