سفر وزیر امور خارجه ایران به آمریکای لاتین در حالی صورت گرفته است که در طول 3 سال از عمر دولت یازدهم نه تنها تعاملات جمهوری اسلامی با کشورهای این منطقه ، که اکثرا از مخالفان سیاست های استکباری ایالات متحده هستند، بهبود نیافته ، بلکه تنها در زمینه اقتصادی آن طور که آمار نشان می دهد با کاهش 99 درصدی صادرات به این کشور ها همراه بوده است.

به گزارش مشرق، در آستانه سفر يك هفته‌اي وزير امور خارجه و هيات همراه به شش كشور آمريكاي لاتين (كوبا، نیکاراگوئه، اکوادور، شیلی، بولیوی و ونزوئلا) كه ديروز آغاز شد، سخنگوي اين وزارتخانه اظهار داشته كه "توسعه همه‌جانبه مناسبات با کشورهای آمریکای لاتین و آفریقایی نیز همیشه در دستورکار سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران قرار داشته است."   مجيد تخت‌روانچي، معاون اروپا و آمريكاي وزير امور خارجه نيز در اظهاراتي ديگر به همين مناسبت تأكيد نموده كه اراده دستگاه ديپلماسي ايران مبني بر بسط روابط ايران و كشورهاي منطقه آمريكاي لاتين مي‌باشد. از آنجا كه گسترش و تعميق مناسبات ايران با كشورهاي جهان و بالاخص با كشورهايي كه در جبهه مقاومت ضداستكباري قرار دارند از الزامات حفظ و دفاع از منافع عالي انقلاب اسلامي مي‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌باشد، نيروهاي انقلابي قاعدتا از شنيدن اين قبيل از اظهارات مقامات وزارت خارجه خشنود مي‌شوند. لكن، سوال اين است كه كارنامه ديپلماسي ايران در دولت يازدهم تا چه حد مطابقت ادعا و عمل در اين اظهارات را تأييد مي‌كند؟ در پاسخ به اين سؤال بهتر است كه به جاي تحليل نظري به آمار متوسل شويم.
 
ابتدا به يك سري آمار اقتدصادي نگاه كنيم.آمار مندرج در جدول زير كه مربوط به حجم مبادلات صادرات و واردات ايران به ميليون دلار با كشورهاي مورد بازيد وزير امور خارجه مي‌باشد از پايگاه رسمي اطلاع‌رساني وزارت صنعت، معدن و تجارت اخذ شده است.  ترتيب ذكر كشورها بر اساس حروف الفبا مي‌باشد.
 
 
 
 
در مورد آمار فوق چند نكته لازم به ذكر است. يكي اين كه در بانك اطلاعاتي مأخذ، آمار مربوط به بعضي مقاطع در دوره عملكرد دولت يازدهم – مثلا بعد از 6 ماهه سال 92 در مورد نيكاراگوئه - وجود ندارد. ديگر اين كه رقم كل صادرات ايران به 6 كشور مورد نظر در سال 1394 يعني سومين سال از دوران فعاليت دولت يازدهم صرفا 7/2 ميليون دلار بوده كه اين ميزان حاكي از كاهش بالغ بر 99% در ارزش ارزي صادرات ايران به اين كشورها در قياس با سال 1387 يعني سومين سال دولت نهم می‌باشد. اين ميزان كاهش در صادرات اگر چه تا حدی ناشی از تشدید تحریم‌های اقتصادی/بانکی ایران می‌باشد، لکن بیش از این که مؤيد ادعاي مقامات وزارت خارجه در مورد اراده دولت براي توسعه روابط اقتصادي با منطقه آمريكاي لاتين ‌باشد، تأييدي است بر اظهارات اخير امير تفرشي، دبير اجرايي "خانه آمريكاي لاتين" مبني بر اين كه دولت آقاي روحاني "فتیله روابط با آمریکای لاتین را تا حد ممکن پایین کشیده و سطح مبادلات اقتصادی با برخی کشورهای این منطقه را به «صفر» رساند."  تفرشي هم‌چنين به »ارزش‌زُدایی» دولت فعلي از سیاست خارجی جمهوری اسلامی و هویت «شمال‌زده» اين دولت اشاره مي‌كند و اين واقعيت را متذكر مي‌شود كه "در دوره اخیر، شاهد کاهش محسوس مناسبات جمهوری اسلامی با کشورهای حوزه جنوب یا اصطلاحا روابط »جنوب-جنوب» بوده‌ایم."
پايين بودن سطح مبادلات اقتصادي ايران با كشورهاي مورد بازديد وزير امور خارجه وقتي بيشتر نمايان مي‌شود كه رقم صادرات 7/2 ميليون دلاري ايران به اين كشورها در سال 1394 با رقم واردات سالانه اين كشورها كه جمعا حدود 90 ميليارد دلار مي‌باشد مقايسه شود. اين قياس ما را به رقمي كاملا قابل اغماض كه بسيار نزديك به صفر است مي‌رساند. و اين در حالي است كه اولا ظرفيت‌هاي بسياري براي صادرات كالاهاي صنعتي و خدمات مهندسي ايران به منطقه آمريكاي لاتين وجود دارد و ثانيا اغلب كشورهاي مورد بازديد وزير امور خارجه نسبت به سياست‌هاي ديكته شده واشنگتن در خصوص تحريم و منع تجارت با ايران بي اعتنا هستند و بر پايه منافع ملي و اقتصاد بومي خود تصميم‌گيري مي‌كنند. اين واقعيت و نيز اقتضائات اقتصاد مقاومتي كه همواره مورد تأكيد رهبر معظم انقلاب بوده است ايجاب مي‌كند كه سياست دولت يازدهم كه تا به حال در عمل به معني ناديده گرفتن منطقه آمريكاي لاتين بوده است، دگرگون شده و مناسبات ايران با كشورهاي اين منطقه نه به صورت شعاري بلكه به طور واقعي گسترش يافته و تحكيم يابد.
ضمنا، ارقام مندرج در جدول بالا اگر چه حاكي از بالاتر بودن سطح روابط اقتصادي ايران با كشورهاي مورد اشاره، در دولت قبلي در قياس با دولت فعلي مي‌باشد، لکن این برتری دال بر مطلوب بودن شاخص‌هاي مبادلات اقتصادي ايران با اين كشورها در دولت‌هاي گذشته نیست. چرا كه ظرفیت‌ها و امکانات موجود در این زمینه به مراتب بیشتر از آن چیزی است که تا به حال – شامل دو دوره مربوط به دولت‌های نهم و دهم – مورد توجه و بهره‌برداری قرار گرفته است.  با اين حال، كاهش بيش از 99درصد در صادرات ايران به كشورهايي كه هم‌اكنون مورد بازديد وزير امور خارجه قرار دارند در قياس با عملکرد دولت قبلی قابل توجه است. 
 
* مناسبات سياسي- فرهنگي
 
ضعف مناسبات ايران با كشورهاي منطقه آمريكاي لاتين فقط در روابط اقتصادي ديده نمي‌شود. وضع مناسبات سياسي و فرهنگي نيز اگر چه در قياس با سطح روابط نزديك به صفر اقتصادي بهتر است، لكن از آنچه كه بايد باشد بسيار فاصله دارد. در همين مدت بيش از 3 سالي كه از روي كار آمدن دولت "تدبير و اميد" مي‌گذرد، كشورهاي جبهه مقاومت در آمريكاي لاتين مورد تهاجمات بي‌وقفه دولت آمريكا بوده‌اند.
طي همين مدت آمريكا برنامه ايجاد بي‌ثباتي در كشورهاي جبهه مقاومت در آن منطقه را در دستور كار داشته و با توسل به فشارهاي اقتصادي، جنگ نرم، تبليغات مسموم رسانه‌اي و حمايت از نيروهاي ضدانقلابي و در رأس آن‌ها اليگارشي مرتجع و وابسته به نظام نوليبراليستي، موفق شده ضربات سنگيني را به مبارزات استقلال‌طلبانه مردم اين كشورها بزند. از اين جمله‌اند: نفوذ برنامه‌ريزي شده و دخالت آشكار به نفع نيروهاي اليگارشي ضدانقلابي در انتخابات آرژانتين كه با كمك سازمان جاسوسي سيا صورت گرفت و منجر به بركناري رئيس جمهور ضد نظام سلطه در آن كشور شد و هم چنين اقدام مشابه دولت آمريكا در سازماندهي كودتاي پارلماني عليه ديلما روسف نماينده حزب كارگران و رئيس‌جمهور منتخب مردم برزيل.  قبل از آن نيز دو كودتاي پارلماني ديگر در هندوراس و پاراگوئه  با حمايت دولت ايالات متحده صورت گرفت كه منجر به سقوط دولت‌هاي استقلال‌طلب در اين دو كشور شد و اكنون نيز نوك پيكان تهاجمات دولت آمريكا متوجه دولت ونزوئلا مي‌باشد. چرا كه اين دولت تصميم دارد پرچم آزاديخواهي مردم ونزوئلا و ديگر ملت‌هاي آمريكاي لاتين را كه در دوران اخير توسط مرحوم هوگو چاوز به اهتزاز درآمد هم‌چنان برافراشته نگهدارد. دولت‌هاي استقلال‌طلب در بوليوي و اكوادور نيز از حملات بي‌وقفه دولت آمريكا مصون نبوده‌اند و كوباي انقلابي هم هم‌چنان با فشارهاي ناشي از تحريم و ديگر تهاجمات "شيطان بزرگ" مواجه است.  
دولت يازدهم كه اولويت خود را "تعامل" با ايالات متحده قرار داده و از هرگونه اقدام كه ممكن است به اين "تعامل" لطمه بزند پرهيز دارد، در محكوم كردن آشكار برخي از اين تهاجمات كوتاهي كرده است. كسي صداي اعتراض دستگاه ديپلماسي ايران به كودتاهاي سازماندهي شده پارلماني نيروهاي طرفدار نظام سرمايه‌داري جهاني در آرژانتين و برزيل را كه جايي براي انكار آن نيست، نشنيده است. هم‌چنان كه كسي شاهد اين نبوده است كه مقامات عالي وزارت امور خارجه جمهوري اسلامي تلاش آمريكا در حمايت از نيروهاي ضد انقلاب بوليواري را علنا و قاطعانه محكوم كنند. چنين عملكردي قطعا نه با سياست استكبارستيزي انقلاب اسلامي مطابقت دارد و نه نشانه‌اي از مشي رهبري اين انقلاب در حمايت از مستضعفين جهان دارد. در برخي از اين موارد سياست دستگاه ديپلماسي دولت فعلي اعلام "بي طرفي" بوده و بدتر از آن اين كه بسياري از مطبوعات و رسانه‌هاي حامي دولت براي پيروزي نيروهاي ضدانقلاب و ضربه خوردن جبهه مقاومت در آمريكاي لاتين هورا كشيده‌اند!
كارنامه تعاملات فرهنگي دولت يازدهم با كشورهاي آمريكاي لاتين نيز هم‌چون مناسبات اقتصادي و سياسي نمره قبولي نمي‌آورد.  چند فيلم معرف فرهنگ مبارزه‌جويي و ظلم‌ستيزي انقلاب اسلامي با برنامه‌ريزي و حمايت دولت در كشورهاي آمريكاي لاتين به نمايش گذاشته شده است و چند كتاب و جزوه در اين زمينه به زبان اسپانيولي ترجمه شده و در اين كشورها توزيع شده است؟ دولت براي پيشبرد ديپلماسي عمومي و فراهم كردن امكانات براي همكاري نزديك مابين سازمان‌هاي مردم‌نهاد در ايران و كشورهاي آن منطقه كدام اقدام را انجام داده است؟  
با توجه به ملاحظاتي كه ذكر شد عملكرد دولت يازدهم در حوزه آمريكاي لاتين ناموفق بوده است. با این حال، اگر این رویکرد اشتباه تصحیح شود و سفر اخیر وزیر امور خارجه قدمی در این راستا باشد، چنین تغییری را باید به فال نیک گرفت.  لکن، با توجه به سیاست‌های راهبردی دولت یازدهم نگاه واقع‌بینانه در این زمینه را‌ دبير اجرايي خانه آمريكاي لاتين ارائه می‌دهد. وی، با اشاره به اين سیاست‌ها و عدم همخوانی آن با ظرفيت‌هاي بالاي همكاري بين ايران و جبهه مقاومت در منطقه آمریکای لاتین توصيه مي‌كند:
"شاید منطقی‌تر این باشد که بهره‌گیری از این ظرفیت مهم به نهادهای چابک‌تر و انقلابی سپرده شود که قادر به تأمین سیاست‌های نظام و انقلاب اسلامی هستند و عملکرد موفق آنها در غرب آسیا از زبان دشمن نیز شنیده می‌شود.
این نهادها ضمن در بر داشتن ظرفیت‌های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی، از انسجام کافی در این زمینه برخوردارند و سیاست‌گذاری واحد و منسجم آنها تاثیر به سزایی در نیل به موفقیت خواهد داشت."
منبع: رجا