خط قرمزهای علیاصغر هم شنیدنی است. او دو خط قرمز داشت یکی بچههای محل و دیگری سیگاریها. او به هیچ عنوان اجازه نمیداد شخصی از هم محلیها حتی نزدیکترین رفقایش وارد پیک لشکر شود. گرچه این عرف بود که هم محلیها با هم و کنار هم می رزمیدند، ولی او اجازه نمیداد. به او میگفتیم «این کار برای چیست؟ رفیقت دوست دارد کنار تو باشد».
علتش را میگفت: «اگر بچه محل وارد تیپ نمیکنم به این دلیل است که وقتی آنها شهید شدند خانوادههایشان میگویند تو بچه ما را به خط مقدم فرستادی و خودت عقب نظاره گر ماندی».
خط قرمز دیگرش ترک سیگار بود و میگفت: «خیلیها به خاطر همراه شدن با این لشکر سیگار را ترک کردند حالا اگر بخواهم قانونم را زیر پا بگذارم در حق باقی رزمندگان اجحاف کرده ام».