روایت فتح به چه شیوهای اداره میشود؟ دولتی یا خصوصی؟
در فرایند کسب مجوز «روایت فتح» ناشری خصوصی است اما ارتباطی تشکیلاتی و سازمانی با سازمان بسیج مستضعفین نیز داریم. ما زیر مجموعه بنیاد فرهنگی روایت هستیم که زیر نظر سازمان بسیج مستضعفان فعالیت میکند اما از نظر کارکرد، عملکرد، هزینه و بودجه انتشارات «روایت فتح» تقریبا ناشری خصوصی محسوب میشود و خودگردان است.
یعنی از بودجه دولتی بهره نمیبرید؟
خیر. از بودجه دولتی استفاده نمیکنیم و به اصطلاح به صورت خودکفا در نشر عمل میکنیم. ما در واقع ناشری نیمه خصوصی هستیم ولی رفته رفته این انقطاع به طور کامل دارد تحقق مییابد تا در تمام موارد ناشری خصوصی به شمار آییم.
نشر دولتی چه معایبی داشت که تصمیم گرفته شد روایت فتح به شیوه خصوصی عمل کند؟
نشر دولتی ویژگیهای مثبت و منفی دارند. در سیستمهای اجتماعی نیز برخی مشاغل دولتی و برخی خصوصی هستند. البته قانون اساسی ما مشاغلی را هم به صورت تعاونی پیشبینی کرده است. فرایند جهانی به سمت اقتصاد بازار پیش میرود. یعنی تمام اقدامات را به بخش خصوصی واگذاری میکنند. اصل 44 قانون اساسی نیز ناظر به این نکته است که دولت در حیطههای مختلف مسئولیت خود را به بخش خصوصی واگذار کند. اگر ایراد اساسی در نشر دولتی وجود داشته باشد، متوجه مدیریت است. در بخش خصوصی بحث هزینه و فایده حرف نخست را میزند. حتی هزینه یک لامپ روشن کردن محاسبه میشود اما در بخش دولتی متاسفانه برخی هزینهها پنهان میماند و در سرشکن مسائل مالی دیده نمیشود. از مکان و خودروهایی که در اختیار ناشران هست تا دیگر مسائل جزییتر که به چشم ناشران دولتی نمیآید.
برای مثال وقتی در بخش دولتی کتابی را چاپ میکنید، در واقع هزینههای اصلی مثل حقالزحمه نویسنده، حروفچینی و ... دیده میشود. هزینههای پنهان دیده نمیشود. بنابراین رقم هزینه واقعی هیچگاه به دست نمیآید اما وقتی کتاب را به ناشر خصوصی میسپارید، میبینید که اقدامات در بخش خصوصی هزینهبرتر است. زیرا ناشر همه هزینهها را از صفر تا صد پرداخت میکند. بنابراین اگر در نشر دولتی کتابی با بهای مشخصی منتشر میشود، در بخش خصوصی کتاب با هزینه بالاتر از آن به چاپ میرسد. چنین ویژگیهایی باعث شده است که دستاندرکاران تمایل بیشتری برای سپردن کار نشر به بخش خصوصی بیابند. این به نظر من مشکل عمدهای است که اگر در تمام حیطهها انجام شود، میتواند مبارک باشد.
چرا بیشتر نویسندههای حوزه دفاع مقدس که کار سفارشی انجام نمیدهند تمایل دارند آثارشان را به ناشران خصوصی بسپارند؟ خصوصیسازی نشر دفاع مقدس چقدر به جذب نویسندگان همه طیفها میانجامد؟
در بخش خصوصی هزینهها واقعی است اما در بخش دولتی متاسفانه این اتفاق نمیافتد و لذا نویسندگان عرصههای مختلف و از جمله نویسندگان حوزه دفاع مقدس، تمایل دارند با ناشری همکاری و تعامل داشته باشند که همه مسائل شفاف و واقعی باشد. چون در بخش خصوصی هزینهها واقعی است و مدیر نشر خصوصی در پی درآمدزایی است. اگر انگیزه برای کار نداشته باشد، نشر را تعطیل میکند. معمولا مدیران دولتی از حقوق ثابتی برخوردارند و انگیزه لازم را برای ازدیاد درآمد خود ندارند. وقتی در بخش خصوصی فعالیت بیشتری دارید، درآمدزایی بیشتری دارید و به کارمندان خود حقوق بهتری پرداخت میکنید. لذا همه نویسندگان دوست دارند کار خود را به نشر خصوصی ارایه کنند تا پول خوبی هم عایدشان شود. این نکته فقط در حوزه دفاع مقدس مصداق ندارد. ناشران حوزههای دیگر نیز با آن مواجهاند. لذا نویسنده و مترجم و حتی افرادی که در حوزه خدمات نشر فعالیت دارند، علاقهمندند با نشر خصوصی کار کنند. به این دلیل که در بخش خصوصی انگیزه برای کار بیشتر و متعاقب آن، درآمد بیشتر وجود دارد.
آیا ضرورتی برای ایجاد تعامل میان ناشران خصوصی و دولتی وجود دارد؟
این تعامل به آسانی رخ نمیدهد. بخش دولتی و خصوصی سبک و سیاق متفاوتی برای درآمدزایی دارند. تلاش بیشتر تعیینکننده درآمد در بخش خصوصی است. به این دلیل که شیوه مدیریتی در نشر دولتی و خصوصی با هم متفاوت است، بنابراین، نمیتوانند تعامل چندانی در این مساله داشته باشند. واقعیتی که در حوزه دفاع مقدس با آن روبهروییم این است که نویسندگان به سوی ناشری میروند که حقالتالیف بیشتری میپردازد. قصد تخطئه کردن این موضوع را ندارم. نویسنده حق دارد حقالزحمه مناسب دریافت کند. پس به سوی تشکیلاتی میرود که بتواند این را تامین کند. ما در «روایت فتح» نویسندگانی داشتهایم که ادعا کرده است به دلیل همین موضوع دیگر با ما همکاری نمیکنند. در حالی که ما ناشری نیمهخصوصی هستیم. تعامل نشر دولتی و خصوصی از این نظر به سختی میتواند پدید بیاید.
برخی نویسندگان با سپردن آثارشان به ناشر دولتی این دغدغه را دارند که بخشهای زیادی از اثرشان دچار ممیزیهای رایج در نشر دولتی حوزه دفاع مقدس شود و کتابشان شامل حذفیات زیادی شود. نظر شما چیست؟
در زمینه ممیزی، استانداردها واحد هستند. ناشران دولتی و خصوصی باید برای دریافت مجوز از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نکاتی را رعایت کنند. برخی ناشران صاحب نام در هر دو حوزه دولتی و خصوصی، جایگاه ویژهای در وزارت ارشاد دارند و کتابهایشان با اطمینان قلبی ناشی از همین جایگاه با سرعت بیشتری منتشر میشود. سختگیریهای متداول برای آنها صورت نمیگیرد. البته این دسته ناشران خودشان چنین اطمینانی را تامین کردهاند. وزارت ارشاد مطمئن است که انتشاراتی مثل روایت فتح کتابها را از فیلترهای متعددی عبور میدهد تا به مرحله مجوز برسد.
فضای نشر دفاع مقدس را آماده واسپاری به بخش خصوصی میبینید؟
رفته رفته باید این اتفاق رخ دهد. تصمیم نظام در این است که کارهای اساسی به مردم واگذار شود. متاسفانه در حوزههایی تعلل شده است. در بحث واگذاری نشر دولتی به بخش خصوصی نیز تعلل شده است. همه مسئولان نیز بر این نکته تاکید دارند. برای آنکه با جامعه جهانی پیش برویم، ناگزیر از پذیرش اقتصاد بازاریم. در حوزه نشر دفاع مقدس نیز باید این اتفاق رخ دهد. قطعا محاسنی دارد و ناشران با حساب و کتاب بیشتری پیش میروند. این تاخیر به ضرر حوزه دفاع مقدس انجامیده است. همانگونه که قرار است بخشهای دولتی بر کار بخش خصوصی نظارت داشته باشند، میتوانند در نشر هم این نظارت را داشته باشند.
آیا سپردن نشر دفاع مقدس به صورت کامل به نشر خصوصی باعث نمیشود در بحث توزیع با مشکلاتی مواجه شوند؟
اتفاقا رخداد اصلی باید در توزیع بیفتد. یکی از مشکلات جدی ما در صنعت نشر، بحث توزیع نامناسب است. من اعتقاد دارم صنعت نشر میتواند درآمدزا باشد. در صورتی که کُمیت هر سه مولفه «تولید کتاب خوب»، «اطلاعرسانی و تبلیغ خوب» و «توزیع مناسب» میلنگد. یعنی اگر حتی ناشر کتاب خوب تولید کند، ضعفهای عمدهای در بحث اطلاعرسانی و توزیع داریم. در کشورهای پیشرفته حد و اندازه هر مولفه مشخص است و هر یک کار خود را انجام میدهند. در ایران همانطور که از ناشر انتظار تولید اثر خوب را دارند، خودش باید تبلغ و توزیع مناسب را هم بر عهده بگیرد. این کار نمیتواند انجام شود. چون ناشر فقط وظیفه تولید کتاب خوب را دارد. سایر دستگاهها باید در دیگر مولفهها همکاری کنند. بخش درآمدزایی صنعت نشر در توزیع و پخش رقم میخورد و در واقع اینجاست که باید به بخش خصوصی واگذار شود تا با درآمدزایی خوب پشتیبان تبلیغ و تولید باشد. تا این مکانیزم توزیع و پخش علمی و به روز نشود و دست اهل آن سپرده نشود، ما در تولید کتاب خوب نیز ناتوانیم.
مساله دیگری که ناشران حوزه دفاع مقدس با آن درگیرند، هدیه شدن آثار نشر دولتی در مناسبتها و محافل است. آیا هدیه دادن کتابها در جلب مخاطب حقیقی موثر است؟
این اتفاق بیشتر در نشر دولتی میافتد و با وجود هزینههایی که برای تولید یک اثر صورت میگیرد، کتاب به رایگان در اختیار مخاطبان قرار میگیرد. متاسفانه به این ترتیب، مخاطبان نیز قدر آن کتاب را نمیدانند. لذا هیچگاه در سبد خانوار، هزینهای برای کتاب در نظر گرفته نمیشود. این به سیستم توزیع کتاب ضربه میزند. اکنون یکی از گلایههای بخش خصوصی نشر دفاع مقدس همین است که ناشران دولتی رایگان آثارشان را عرضه میکند و با شمارگان بالای آثار، بازار اشباع شده و مخاطبان دیگر به کتابهای بخش خصوصی جلب نمیشوند و این یک واقعیت است. قاعدتا اگر بخش خصوصی تقویت شود، دیگر چنین رخدادهایی را شاهد نیستیم و مخاطب خرید کتاب دفاع مقدس را با رغبت در سبد خانوار خود خواهد دید.
نقش مجمع ناشران دفاع مقدس در ایجاد تعامل ناشران خصوصی و دولتی و نیز خصوصی شدن نشر دفاع مقدس را چطور میبینید؟
میتواند نقشی پررنگ داشته باشد اما من امروزه این نقش را تایید نمیکنم. یعنی ناشران عضو انجمن ناشران دفاع مقدس تاکنون آنگونه که باید به وظیفه خود عمل نکردهاند. ما با حوزه وسیعی رو به رو هستیم و امیدوارم تغییرات اخیر باعث اتفاقات مثبتی شود. اکنون بحث مدافعان حرم و شهیدان این عرصه مطرح است و یکی از کارهایی که مجمع میتواند انجام دهد این است که ناشران دفاع مقدس در کنار پرداختن به شهیدان و رزمندگان دفاع مقدس به مدافعان حرم نیز بپردازند. مجمع میتواند الگوی ویژهای برای پرداختن به شهیدان مدافع حرم داشته باشد. اگر در این زمینه کار نکنیم، دشمن قطعا کار خواهد کرد. / ایبنا