سرویس جنگ نرم مشرق- اندیشکده «هریتیج» در گزارش «شاخص قدرت نظامی آمریکا» میزان پیشرفت یا پسرفت قدرت نظامی ارتش این کشور را بررسی کرده و در قسمتی از آن که مربوط به منطقه غربآسیا (خاورمیانه) میشود، به بررسی پیشرفتهای تکنولوژیک ایران در حوزههای موشکی، فضا و سایبری پرداخته و با بازخوانی ادعاهای تکراری نظیر حمایت تهران از تروریسم، ایران را تهدیدی برای آمریکا و متحدانش میخواند.
مشرق صرفا جهت اطلاع نخبگان و تصمیمگیران عرصه سیاسی کشور از رویکردها و دیدگاههای اندیشکدههای غربی این گزارش را منتشر میکند و دیدگاهها، ادعاها و القائات این گزارش هرگز مورد تأیید مشرق نیست.
تهدیدات سایبری
اندیشکده «هریتیج» در این گزارش به بررسی نیروی سایبری ایران پرداخته و با متهم کردن ایران به عملیات خرابکاری سایبری، به قابلیتهای سایبری ایران اشاره و آن را تهدیدی بزرگ برای آمریکا و همپیمانانش معرفی میکند: «ایران دست به توسعه قابلیتهای سایبری تهاجمی به عنوان یک ابزار جاسوسی و خرابکاری زده است. تهران مدعی داشتن چهارمین نیروی سایبری جهان است، شبکه وسیعی از عناصر شبه رسمی، و نیز هکگراهای همراستا با نظام ایران که در فعالیتهای سایبری متناسب با منافع و نگرشهای جمهوری اسلامی به طور وسیعی وارد عمل میشوند.
ایجاد "ارتش سایبری ایران" در 2009 نشانگر شروع تهاجم سایبری علیه کسانی است که دولت ایران آنها را دشمن قلمداد میکند. یک گروه هک موسم به تیم امنیتی آژاکس، که گفته میشود خارج از ایران دست به عملیات میزند، از حملات مبتنی بر بدافزار علیه سازمانهای دفاعی آمریکا استفاده کرده است و موفق به نفوذ به اینترانت سازمان نیروی تفنگداران دریایی شد. علاوه بر این، آنها مخالفان داخل ایران را نیز مورد هدف قرار دادهاند و ابزارهای ضد سانسور را با این بدافزارها آلوده کردهاند تا اطلاعات کسانی که از آنها استفاده میکنند را جمعآوری کنند. ایران سرمایهگذاری سنگینی روی قابلیتهای سایبری کرده است که بنا به گزارشها بودجه سالانه آن در سال 2012 بالغ بر 1 میلیارد دلار بوده است.
این اندیشکده سپس به گزارش آوریل 2015 موسسه امریکن اینترپرایز استناد میکند که تاکید دارد فعالیت سایبری خصومتآمیز ایران از شروع سال 2014 به شدت افزایش پیدا کرده است و میتواند زیرساختهای حیاتی آمریکا را به خطر بیندازد: «طبق این گزارش، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و دانشگاه صنعتی شریف دو نهاد ایرانی هستند که قصد نفوذ به شبکههای رایانهای آمریکا را داشتهاند. بنا به گزارشات، ایران از سلاحهای سایبری برای ورود به جنگ اقتصادی استفاده کرده است و دست به حملات پیچیده و عامدانه منع سرویسدهی علیه تعدادی از موسسات مالی آمریکا زده است، از جمله بانک آمریکا، جیپی مورگان چیس، و سیتیگروپ. در فوریه 2014، ایران دست به یک حمله سایبری فلجکننده علیه سندز کازینو در لاسوگاس زد که مالک آن شیلدون آدلسان، یکی از حامیان اسرائیل و مخالف ایران، است. در سال 2012، تهران مظنون به انجام یک حمله ویروسی به نام "شامون" علیه شرکت آرامکوی عربستان شد. آرامکو یک شرکت نفتی بینالمللی است که تقریبا 10 درصد نفت جهان را تولید میکند. در این حمله حدود 30 هزار کامپیوتر از بین رفت. همچنین در یک مورد دیگر به شبکههای رایانهای راسگس، یک شرکت گاز طبیعی قطری، حمله کرد.
پیچیدگی این حملات و دیگر حملات سایبری ایران و نیز اشتیاق این کشور برای استفاده از این سلاحها باعث شده است تا چندین متخصص، ایران را یکی از توانمندترین رقبای آمریکا در عرصه سایبری بنامند. نیروهای سایبری ایران همچنین تا این مرحله پیش رفتهاند که دست به ایجاد اشخاص آنلاینِ جعلی بزنند تا بتوانند اطلاعات مقامات آمریکایی را از طریق حسابهای کاربریای همچون لینکاین، یوتیوب، فیسبوک، و توییتر استخراج کنند.
بنا به ارزیابی "شورای برآورد تهدید جهانی" (WWTA)، ایران به احتمال زیاد برای برنامه سایبری خود به عنوان یکی از ابزارهای تلافیجویانه نامتقارن اما نسبی علیه دشمنان سیاسی و نیز به عنوان ابزاری پیچیده برای جمعآوری اطلاعات، ارزش قائل است. علاوه براین، فعالان ایرانی در سالهای 13ـ2012 دست به حملات منعسرویسدهی گسترده علیه نهادهای مالی آمریکا و یک حمله سایبری در فوریه 2014 علیه شرکت سندز کازینو در لاسوگاس زدهاند. خلاصه آنکه قابلیتهای سایبری ایران یک تهدید مهمِ اطلاعاتی و خرابکارانه برای آمریکا و همپیمانانش به حساب میآید و تهران اشتیاق و مهارت خود در استفاده از آنها را نشان داده است.
تهدید ناشی از موشک بالستیک ایران
این گزارش نیروی موشک بالستیک ایران را تهدیدی منطقهای برای آمریکا و متحدانش میداند و بیان میکند که تهران در نهایت میتواند برد موشکهای خود را گسترش دهد تا قاره آمریکا را تهدید کند: «ایران دارای برنامه توسعه موشکی وسیعی است که قبل از اعمال تحریمهای سازمان ملل کمکهای مهمی از کره شمالی و حمایتهای محدودی از روسیه و چین دریافت کرده است. پنتاگون پیشبینی کرده بود که ایران تا سال 2015 قادر به توسعه و آزمایش موشک بالستیک قارهپیما (ICBM) خواهد بود که میتواند به خاک آمریکا برسد. از سال 2008، ایران دست به چند پرتاب موفقیتآمیز ماهواره دو مرحلهای سفیر زده و پرتاب ماهواره دو مرحلهای سیمرغ را نیز اعلام کرده است که میتواند به عنوان آزمایشی برای توسعه فناوریهای مربوط به موشکهای بالستیک قارهپیما قلمداد شود.
گرچه زرادخانه موشکی ایران عمدتا پایگاههای آمریکا و همپیمانانش در منطقه را تهدید میکند، اما ایران نهایتا میتواند برد موشکهای خود را تا حدی افزایش دهد که قاره آمریکا را نیز پوشش دهد. پنتاگون در گزارش ژانویه 2014 خود در مورد قدرت نظامی ایران اظهار داشت که ایران به توسعه قابلیتهای فناورانه خود ادامه میدهد که میتواند برای سلاحهای هستهای و موشکهای دوربرد بکار گرفته شود، که در صورت تصمیمگیری رهبران ایران، میتواند برای حمل سلاحهای هستهای تنظیم گردد.
طبق ارزیابی "شورای برآورد تهدید جهانی" (WWTA)، تهران از موشکهای بالستیک، در صورت ساخت آنها، به عنوان روشی ترجیحی برای حمل سلاحهای هستهای استفاده خواهد کرد. موشکهای بالستیک ایران به طور ذاتی قادر به حمل سلاحهای کشتار جمعی هستند، و تهران در حال حاضر دارای بزرگترین فهرست موشکهای بالستیک در غربآسیا (خاورمیانه) است. علاوه بر این، پیشرفت ایران در پرتاب سفینه فضایی ــ همراه با میل آن برای بازداشتن آمریکا و متحدانش ــ این ابزار و انگیزه را به تهران میدهد تا دست به توسعه موشکهای دوربرد از جمله موشکهای بالستیک قارهپیما (ICBM) بزند».
آشنایی با موشکهای ایران
این اندیشکده آمریکایی در ادامه با اشاره به تاریخچه موشک بالستیک ایران، به برد و قدرت این موشکها پرداخته است: «بخش اصلی نیروی موشک بالستیک ایران را سری موشکهای سطح به سطح و سیار شهاب تشکیل میدهد، که بر اساس موشکهای اسکاد شوروی است. موشکهای شهاب علاوه بر قابلیت حمل سرجنگیهای مرسوم با قدرت انفجاری بالا، قادر به حمل سرجنگیهای هستهای، شیمیایی، یا زیستی هستند. عدم دقت نسبی آنها (در قیاس با موشکهای بالستیک ناتو) تاثیرگذاری آنها را محدود میکند، مگر اینکه علیه اهداف بزرگ و ضعیف همچون شهرها مورد استفاده قرار گیرند.
سرمایهگذاری سنگین ایران بر روی چنین سلاحهایی این حدس و گمان را به وجود میآورد که ایرانیها در نهایت قصد دارند سرجنگیهای مرسوم خود در موشکهای دوربرد را با سرجنگیهای هستهای جایگزین کنند. «طرح تهدید هستهای» این نتیجهگیری را کرده است که جدای از صحت این اظهارات، تهران بدون شک دارای قابلیت حمل سلاحهای نیرومند است، و برنامه موشکی روبهرشد آن چالشهای جدی برای امنیت منطقه به همراه دارد.
«هریتیج» سپس با بیان اینکه ایران عضو نظام کنترل فناوری موشکی نیست و به همین دلیل به دنبال کسب، توسعه، و استقرار طیف وسیعی از موشکهای بالستیک، کروز و قابلیتهای پرتاب سفینه بوده، نوشت: «در طی جنگ 8 ساله ایران و عراق، ایران موشکهای اسکادِ بی شوروی را از لیبی و سپس موشکهای اسکادِ سی و نودانگ با طراحی کره شمالی را کسب کرد، که نام آنها را به شهاب 2 (با برد تخمینی 500 کیلومتر) و شهاب 3 (با برد تخمینی 900 کیلومتر) تغییر داد. اکنون ایران قادر است دست به تولید گونههای مختلفی از موشکهای خود مانند موشکهای دوربرد قدر 1 و قیام بزند.
شهاب 3 و قدر 1، که نوع اصلاحشده شهاب 3 با سرجنگی کوچکتر و برد بیشتر است (حدود 1600 کیلومتر)، قابل اعتمادتر و پیشرفتهتر از موشک نودانگ کره شمالی هستند. مدیر وقت سازمان اطلاعات دفاعی آمریکا، سپهبد مایکل تی. فلین، در سال 2014 در این رابطه هشدار داد: ایران قادر به حمله به اهداف موجود در سراسر منطقه و اروپای شرقی است. ایران علاوه بر فهرست روبهرشد موشکی و راکتی خود، بدنبال تقویت مرگباری و تاثیرگذاری سامانههای موجود و نیز دقت و طراحی سرجنگی آنهاست. ایران در حال توسعه موشک بالستیک ضدکشتی "خلیجفارس" است که میتواند فعالیت نیروهای دریایی در سراسر خلیجفارس و تنگه هرمز را تهدید کند.
موشکهای بالستیک ایران تهدیدی بزرگ برای پایگاههای آمریکا و متحدانش از جمله ترکیه، اسرائیل و مصر در غرب، عربستان و کشورهای خلیج (فارس) در جنوب، و افغانستان و پاکستان در شرق به حساب میآید. با این حال، این اسرائیل است ــ که بدنبال جنگی سایهای با ایران و همپیمانان آن بوده است ــ که بیشترین خطر حمله از سوی ایران متوجه آن است. توسعه سرجنگیهای هستهای برای موشکهای بالستیک ایران به شدت توانایی اسرائیل برای بازدارندگی حملات را تنزل میبخشد، توانمندیِ موجود و در عین حال تصدیقنشدهای که انحصار اسرائیل در داشتن سلاحهای هستهای در خاورمیانه را به وجود آورده است. ایران همچنین تهدید کرده است که جریان صادرات نفت خلیج فارس را با بستن تنگه هرمز در صورت بروز درگیری با آمریکا یا همپیمانانش دچار اختلال خواهد کرد.
"شورای برآورد تهدید جهانی" (WWTA) ایران را به عنوان تهدیدی موجود برای منافع آمریکا بیان میدارد، آن هم به خاطر حمایتش از نظام اسد در سوریه، ترویج سیاستهای ضد اسرائیلی، توسعه قابلیتهای پیشرفته نظامی و پیگیری برنامه هستهای. علاوه بر این ایران دارای فهرست قابلتوجهی موشکهای بالستیک است که برد آنها تا مناطق دوری همچون اروپای جنوبشرقی میرسد. تهران به شدت در حال توسعه موشکهای پیچیده و بهبود برد و دقت سامانههای موشکی خود است. ایران همچنین در حال کسب قابلیتهای ناوی و فضایی پیشرفته است، از جمله مینهای دریایی، زیردریاییهای کوچک اما توانمند، مجموعهای از موشکهای کروز دفاعی ساحلی، شناورهای تندرو، موشکهای ضد کشتی، و پهپاد».
توانایی فضایی ایران
این گزارش به تواناییهای فضایی ایران نیز پرداخته و بیان کرده که ایران ماهوارههایی را به مدار زمین پرتاب کرده است، اما شواهدی وجود ندارد که این کشور دارای قابلیت تهاجمی فضایی باشد: «تهران به طور موفق سه ماهواره را در فوریه 2009، ژوئن 2011، و فوریه 2012 با استفاده از ماهوارهبر سفیر پرتاب کرده است، که از موشک اصلاحشده قدر 1 برای مرحله اول خود استفاده میکند و دارای یک مرحله دوم است که مبتنی بر موشک بالستیک شوروی R-27 است. این فناوری احتمالا توسط کره شمالی به ایران منتقل شده است، که موشکهای BM-25 خود را با استفاده از مدل R-27 ساخته است. فناوری سفیر را میتوان برای توسعه موشکهای بالستیک دروبرد استفاده کرد.
ایران مدعی است که در سال 2013 دوبار یک میمون را به فضا ارسال کرده و آن را سالم به زمین باز گردانده است. تهران همچنین در ژوئن 2013 اعلام کرد که نخستین مرکز ردیابی فضایی خود را تاسیس کرده است تا دست به مانیتورینگ اشیا در «فضای خیلی دور» بزند و بتواند به مدیریت «فعالیتهای ماهوارهها» کمک کند.
بنا به ارزیابی "شورای برآورد تهدید جهانی" (WWTA)، پیشرفت ایران در ماهوارهبرها ــ به همراه میل آن برای بازداشتن آمریکا و همپیمانانش ــ این ابزار و انگیزه را به تهران میدهد تا دست به توسعه موشکهای دوربرد بزند از جمله موشکهای بالستیک قارهپیما. گرچه ایران با موفقیت دست به پرتاب ماهواره به مدار زمین زده است، اما شواهدی وجود ندارد که دست به توسعه قابلیت تهاجمی فضایی زده باشد که بتواند دیگران را از استفاده از فضا منع کند یا از فضا به عنوان پایگاهی برای سلاحهای تهاجمی استفاده کند.
ردهبندی سطح تهدیدات
اندیشکده «هریتیج» در پایان بررسی بخش ایران در گزارش "شاخص قدرت نظامی آمریکا"، سطح تهدیدات ایران نسبت به آمریکا را بالا توصیف میکند: «ایران تاکنون مهمترین چالش امنیتی برای آمریکا، همپیمانان، و منافعش در خاورمیانه بزرگتر بوده است. دشمنی آشکار آن با آمریکا و اسرائیل، حمایتش از گروههایی مانند حزبالله، و سابقه تهدیدات فراگیر، تاکیدی است بر مشکلی که این کشور میتواند به وجود آورد. امروز، تحریکات ایران عمدتا دغدغهای برای منطقه و همپیمانان، دوستان، و داراییهای آمریکا در آنجا به حساب میآیند. ایران به شدت متکی به جنگهای نامنظم (و سیاسی) علیه دیگران در منطقه است و دارای بیشترین موشکهای بالستیک نسبت به دیگر همسایگانش است. توسعه موشکهای بالستیک و پتانسیل قابلیت هستهای آن نیز بدین معناست که این کشور تهدیدی بلندمدت برای امنیت کشور آمریکا به حساب میآید.
طبق چارچوب "توازن نظامی" «موسسه بینالمللی مطالعات استراتژیک» (IISS)، ظرفیت تسلیحاتی ایران به شرح ذیل است: بیش از 12 موشک بالستیک میانبرد، بیش از 18 موشک بالستیک کوتاهبرد، 1663 تانک جنگی اصلی، 21 زیردریایی تاکتیکی، 6 ناوچه، 13 کشتی آبیخاکی، و 334 هواپیمای جنگی در نیروی هوایی خود. 523 هزار نفر نیروی مسلح وجود دارد، از جمله 125 هزار نیروی سپاه پاسداران و 130 هزار نیروی ارتشی.
با در نظر گرفتن این قابلیتها، موسسه بینالمللی مطالعات استراتژیک ارزیابی میکند که نیروهای منظم ایران بزرگ هستند، اما تجهیزاتشان قدیمی است. ظاهرا اولویت استراتژیک ایران، نیروهای مکمل و مستقل سپاه پاسداران است. سپاه یک سازمان توانمند است که به خوبی با انواع مختلفی از عملیات آشناست. ایران قادر به ایجاد چالش برای اکثر دشمنانِ بالقوه خود به ویژه همسایگان ضعیفترش است».