کد خبر 624361
تاریخ انتشار: ۸ شهریور ۱۳۹۵ - ۱۰:۰۵

مدت زمانی که در پست معاونت سیاسی استانداری مشغول خدمت بود، افتادگی و سادگی خود را حفظ کرد، همواره حامی واقعی و دلسوخته محرومین و مستضعفین بود و هرگز از مقام و موقعیتش به نفع خود استفاده نمی‌کرد.

به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق، سردار شهید محمّدحسین جوکار، در تاریخ 1334.11.3 در خانواه‌ای متوسط در خیرآباد یزد دیده به جهان گشود. او اولین فرزند ذکور خانواده بود. تحصیلات ابتدائی را در مدرسه اسلامی خیرآباد گذراند، در دوران دبستان علاقه خاصی به مسائل عبادی و قرآن داشت و از سایر همکلاسی‏‌های خود متمایز بود.

محمدحسین برای طی دوره متوسطه وارد دبیرستان اسلامی رسولیان که جوی کاملاً مذهبی داشت، شد و در سال 1352 با اخذ مدرک دیپلم ریاضی از این دبیرستان فارغ التحصیل شد.

دوران دبیرستان او برای دوستان و همکلاسی‏‌هایش سراسر خاطره است. روحیه قوی مذهبی و تقید ایشان به احکام و شعائر اسلامی از او چهره‌ای ساخته بود که دوستان و بچه‌‏های مدرسه، او را با عنوان «شیخ حسین» صدا می‏‌کردند.

او عضو فعال و مؤثر انجمن اسلامی و کتابخانه دبیرستان بود و با جلسات مذهبی که در آن زمان تشکیل می‌شد ارتباط مستمر داشت. کلام گرم و آتشین او در مراسم صبحگاهی، به مناسبت عاشورا و ایراد مقالات مذهبی و سیاسی که با حاکمیت رژیم طاغوت شدیداً برخورد داشت، روحیه سلحشوری و موجی از انقلاب و ضدیت با طاغوت را در دانش‌‏آموزان دبیرستان می‌‏آفرید.

محمدحسین با ایمان قوی و روحیه‏‌ای بسیارخوب، نزدیک به 2 سال در زندان‌‏های رژیم سفاک پهلوی، قهرمانانه مقاومت می‏‌کند و شکنجه‏‌های روحی و جسمی در زندان نه‌تنها او را از مبارزه بازنمی‌‏دارد؛ بلکه وی را همچون پولادی آبدیده، استوارتر می‏‌سازد.

محیط زندان از او بزرگ مردی انقلابی و پاکباخته می‏‌سازد که پس از آزادی از زندان و پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی، برای تحقق آرمان‏‌های انقلاب و فرامین رهبر کبیر انقلاب، حضرت امام خمینی(ره)، خالصانه و ایثارگرانه کوشید تا بالاخره با خون پاکش منشور انقلاب را امضاء کرد.

محمدحسین جوکار در آستانۀ اوج گیری نهضت اسلامی و قیام ملت مسلمان ایران، از زندان طاغوت آزاد می‌‏شود و با روحیه‏‌ای قوی‌‏تر از قبل، فعالیت سیاسی، اجتماعی خود را بر محور اسلام راستین محمدی ادامه می‌‏دهد. او پس از رهایی از زندان، با یکی از خواهران محترمه طلبه حوزه علمیه قم ازدواج می‌‏کند که 2 فرزند برومند به نام‏‌های یاسر و روح‌الله از او به یادگار مانده است.

امّت شهیدپرور و قهرمان استان یزد، مدت چهار سال شاهد و ناظر تلاش‏‌های خالصانه، خستگی ‌ناپذیر و شبانه‌روزی او در زمینه‌های گوناگون بودند.

در مدتی که در پست معاونت سیاسی استانداری مشغول خدمت بود، افتادگی و سادگی خود را حفظ کرد، همواره تقویت خط امام را مد نظر داشت و در مسیر پشتیبانی و حمایت از حزب‌الله و نهادهای انقلابی خالصانه گام برمی‌‏داشت. صبور و مردم‏دار بود و به همه احترام می‏‏‌گذاشت، حامی واقعی و دلسوخته محرومین و مستضعفین بود و همواره استفاده از مقام و موقعیت به نفع خود پرهیز داشت.

او از جمله مسئولان استان بود که علاقه شدیدی به جبهه داشت و بارها در کنار رزمندگان در خط مقدم حاضر شده بود. سنگر مسئولان، ابتکار او بود تا مسئولان اجرایی استان به نوبت در جبهه حضور ‏یابند.

او در سال 65 برای اولین بار به مکه مشرف شد و در سال بعد نیز توفیق زیارت خانه خدا و حرم نبوی نصیب وی شد و به‌عنوان مسئول یکی از قسمت‌های بعثه امام در رساندن پیام انقلاب به گوش مسلمانان جهان و در تظاهرات خونین فریاد برائت از مشرکین سهمی موثر داشت.

وی در سال 65 به دلیل علاقه به ادامه تحصیل به تهران عزیمت کرد و مدتی در وزارت کشور و سپس در سازمان امور اداری و استخدامی کشور، به‌عنوان مشاور ریاست سازمان خدمت کرد.

با فرارسیدن زمان انتخابات سومین دوره مجلس شورای اسلامی، از طرف حضرت آیت‌‏الله خاتمی و جمعی از دوستان، برای نمایندگی مجلس پیشنهاد می‌شود؛ ولی شهید حسین عزیز که خود را کاندیدای شهادت می‌‏دانست، به جبهه اعزام می‌‏شود و در پی آن به درخواست مسئولان تیپ پیروز الغدیر، مسئولیت معاون فرهنگی تیپ را می‌‏پذیرد و پس از یک مرخصی، عاشقانه مدت یک سال و حتی حضور بیشتر در جبهه را تقبل می‌کند؛ ولی این حضور در روز پنج‌شنبه 1366.12.06 در محور عملیاتی بیت‏ المقدس2 در منطقه شمال‏‌غرب رنگ خون می‏‌گیرد و این سردار فداکار مورد اصابت ترکش حاصل از بمباران هوایی قرار گرفته و در مسیر انتقال به بیمارستان تبریز به شهادت می‏‌رسد.

مسئولیّت‌ها

مسئول عقیدتی ـ سیاسی پادگان نصر کمیته مرکزی
 2 سال مسئول گزینش آموزش و پرورش
مشاور معاون رئیس جمهور
معاون سیاسی ـ امنیتی استانداری یزد
 معاون فرهنگی تیپ الغدیر یزد
مشاور دبیر کلّ سازمان اداری و استخدامی