سرویس ورزش مشرق – بازیکن برزیلی تراکتورسازی که پس از یک دوره کوتاه دوری از فوتبال ایران دوباره به لیگ برتر و شهر تبریز برگشته برنامه های جالبی در نظر دارد تا با آنها در خلال برگزاری دیدارهای تراکتورسازی توجه تماشاگران پرشور تبریزی را هم به فوتبال خودش جلب کند.

ادینیو در گفت و گو با مشرق، بیشتر از اینکه فوتبالی حرف بزند درباره زوایای دیگر زندگی اش صحبت کرد.

 

-در شهرک فوتبالیست نشین ریو زندگی می کنم

 

-کودکی سختی داشتم

 

-عاشق سرمای تبریزم

 

-ایرانی ها به شکم شان اهمیت می دهند

 

-می خواهم آقای گل شوم

 

-فقط دو تیم ایرانی فوتبال هجومی بازی می کنند

 

-لیگ برزیل نصفه شب شماست وگرنه عاشقش می شدید

 

متن کامل گفتگوی مشرق با ادینیو را در ادامه بخوانید:

*چه شد که دوباره به ایران برگشتی؟

خیلی دلم می خواست شرایطی فراهم شود که باز هم در ایران باشم. در این مدت کوتاه که در خارج از ایران بازی می کردم هم با ایرانی هایی که ارتباط داشتم قطع رابطه نکرده بودم و هنوز هم از وضعیت اینجا مطلع بودم.

 

*چرا؟ دلیل این موضوع چیست؟

من در دو استان مهم ایران بازی کردم و با مس و تراکتور به خیلی از شهرهای شما سفر رفتم. برایم عجیب بود با اینکه من در تیم رقیب شهرشان بازی می کردم ولی مردم شهر دیگر به من ابراز محبت داشتند. خیلی دوست داشتم بدانم این به چه دلیل است تا اینکه توانستم فارسی را تا اندازه ای یاد بگیرم. بعد به من گفتند که چرا مرا دوست دارند.

 

*چرا؟

همه از این می گفتند که برزیلی ها را دوست دارند. مردم ایران خیلی به برزیل علاقه دارند و من به این خاطر است که همیشه می گویم ایران وطن دوم من است.

 

*این را در برزیل هم گفته ای؟

بله! من در مصاحبه هایی که در برزیل داشتم در این باره بارها حرف زدم و گفتم که در کشور شما چه اندازه به تیم فوتبال کشورم علاقه دارند...

 

*...اما به نظر می رسد ایرانی ها فقط تیم ملی تان را دوست دارند. می دانی؟

بله. خب مشخص است که به خاطر پخش نشدن بازی های برزیل در ایران است. ما تیم های خیلی خوبی داریم ولی چون کشورمان در نیم کره جنوبی است و ساعت کشورمان با آسیا و اروپا نزدیک نیست بازی های مان کمتر دیده می شود. اگر بازی های ما را ببینید عاشق لیگ ما می شوید.

 

*یک زمانی می خواستی ایرانی شوی؟

بله! قبل از جام جهانی 2014 برزیل بود. کی روش نسبت به این موضوع که ممکن است مرا به تیم ملی ایران دعوت کند واکنش نشان داد و من هم گفتم اگر شرایط برای ملی پوش شدنم قطعی شود تابعیت ایران را می پذیرم. اما شرایط به گونه ای پیش رفت که از این کار صرفنظر کردم.

 

*اما خیلی جدی بودی؟
بله جدی بودم و دوست هم داشتم این اتفاق بی افتد الان هم می گویم که بعد از برزیل در دنیا ایران را دوست دارم و در ایران هم تراکتورسازی را از همه تیم ها بیشتر دوست دارم.

*برای همین به پرسپولیس نرفتی؟ ظاهرا ابتدای فصل برانکو خواسته بود به تیمش بروی؟

برانکو خیلی به من لطف دارد. او مربی بزرگی است و من این را می دانم. با این حال وقتی بحث دعوت این باشگاه پیش آمد به آنها گفتم اگر از تراکتورسازی پیشنهادی نداشته باشم درباره پرسپولیسی شدن فکر می کنم که اتفاقا تراکتورسازی از من دعوت به همکاری کرد و به خواسته قلبم رسیدم.

 

*چرا این همه تبریز را دوست داری؟

همه چیز این شهر را دوست دارم. مخصوصا هوای خوبش را. چند وقت پیش که در تهران اردو داشتیم از گرمای تهران پختیم. من از کشوری می آیم که هوایش معتدل و گرم است. به این خاطر بیشتر طرفدار هوای خنک و حتی سرد هستم. اینطور هم نیست که مانند برخی از برزیلی ها که از هوای سرد فراری هستند از هوای سرد دوری کنم. تبریز هوای عالی دارد.

 

*خب! وقتی به تبریز برمی گردی از این وضعیت کیف می کنی؟

وقتی از شهرهای دیگر به ویژه شهرهایی که گرمتر هستند به تبریز برمی گردیم و در هواپیما باز می شود و هوای خنک تبریز مثل در فریزر که مقابلت باز می شود به صورتم می خورد مرا به بهشت می برد و به دوستان هم تیمی ام گفتم که من عاشق هوای تبریزم.

 

*مدتی قبل که با مسئولان تیم تان حرف می زدم تو و کرار را خارجی های تراکتور به حساب نمی آوردند؟

بله، همه به ما می گویند که ما دیگر تبریزی شده ایم(می خندد). واقعا هم اینطور است. من و کرار در این تیم مثل خود تبریزی ها هستیم.

 

*خانواده ات را هم به تبریز آوردی؟

بله هم پسرم و هم دخترم هر دو با همسرم به اینجا آمده اند و آنها هم از این هوا لذت می برند.

 

 

*اسم شان چیست؟

دخترم "انجل" سه و نیم سال دارد و پسرم "اندری" یک سال و نیمه است.

 

*از زندگی ات راضی هستی؟

عاشق همسر و فرزندانم هستم. زندگی با آنها را با دنیا عوض نمی کنم. ما برزیلی ها خیلی احساسی هستیم و علاقه زیادی به خانواده های مان داریم. در برزیل هم که هستیم وقتی می خواهیم مهمانی بگیریم همه دور هم جمع می شویم و دوست نداریم کسی تنها بماند.

 

*کجای برزیل زندگی می کنی؟

در شهر کوچکی در نزدیکی ریودوژانیرو به اسم "ویتوریا". یکی از شهرک های زیبای اطراف ریو است که آنجا را خیلی دوست دارم.

 

*شهرک بچه پولدارهاست؟

تقریبا! البته شهرک های بهتری هم هست ولی "ویتوریا" هم از شهرک های خوب آنجاست که بعضی از فوتبالیست ها در آن زندگی می کنند.

 

*در ایران هم که لابد فقط تبریز؟

بله. البته ایران هم شهرهای زیبایی دارد ولی من بیشتر از همه تبریز را دوست دارم.

 

*اوقات فراغتت را چطور سپری می کنی؟

همه کار می کنم. گاهی فیلم می بینم. گاهی فوتبال نگاه می کنم و برخی اوقات هم وزنه می زنم. نمی خواهم هیکلم از شکل و فرم دربیاید. ضمن اینکه اگر بدنم قوی باشد بهتر می توانم بازی کنم و از بین مدافعان رد شوم. اگر بدن خوبی نداشته بشید مدافعان با یک تنه شما را می اندازند. با دوستان ایرانی ام هم بیرون می روم. حالا که خانواده ام هستند هم به جاهای زیبای تبریز سرکشی می کنیم. البته من کمتر اوقات فراغت دارم.

 

*چطور؟

خب باید به کارهای شخصی ام هم رسیدگی کنم. من برزیل بیزنس دارم و باید از طریق شرکایم مسایل کاری ام را پیگیری کنم.

 

*در برزیل چکار می کنی؟

به هر حال برای آینده فرزندانم کارهایی می کنم که در آینده آنها سختی نکشند.

 

*مگر خودت کودکی سختی داشتی؟

بله! البته از این بابت اصلا ناراحت نیستم و مطمئنم اگر دوران کودکی سختی نداشتم الان در این جایگاه نبودم. همیشه سختی بد نیست و گاهی باعث می شود تا تلاش کنید که به وضعیت بهتر برسید. من هم در آن سال های کودکی ام آنقدر در کوچه ها و زمین خاکی های برزیل بازی کردم تا اینکه مرا دیدند و به تیم های باشگاهی راه یافتم.

 

*به فرزندانت درباره ایران چه می گویی؟

پسرم که هنوز خیلی کوچک است ولی همسرم با دخترم درباره ایران حرف زده و او به خوبی می داند مردم ایران خیلی با محبت هستند. به ویژه تبریزی ها که مرا خیلی دوست دارند. از این بابت هم باید از طریق رسانه شما به آنها بگویم که من و خانواده ام هم آنها را خیلی دوست داریم.

 

*خوراکی های خوب تبریز را می شناسی؟

بله که می شناسم. چلوکباب های تبریز که واووو! خیلی خوب است. با کره محلی که سفید است. هر وقت آنها را می خورم می خواهم تمرین کنم. شیرینی های خوشمزه ای هم دارد و بچه هایم خیلی آنها را دوست دارند. در تبریز کلی هم شیرینی هست که به اسم حلوا درست می شود. حلواهای مختلف مثل گردویی، بادامی، پسته ای، هویجی و یک عالمه چیزهای خوشمزه. فکر می کنم کلا ایرانی ها خیلی به شکم شان اهمیت می دهند.

 

*زبان ترکی یاد گرفته ای؟

خیلی سخت است. اصلا نمی شود یاد گرفت. فارسی را بهتر یاد گرفتم ولی ترکی نه. با این همه بیا و برو را بلدم(خنده).

 

*در تراکتور با کدام بازیکن بیشتر دوست هستی؟

با خالد شفیعی. البته با همه دوست هستم.

 

*تراکتور خوب لیگ را شروع نکرد؟

نه! اما در ادامه خوب بازی کردیم و بالا آمدیم. فکر می کنم فقط ما نبودیم که بد استارت زدیم. همه دفاعی بازی می کنند و ما و پرسپولیس هستیم که بیشتر هجومی کار کرده ایم و نمی خواهیم تماشاگر تراکتور حوصله اش سربرود. البته قلعه نویی هم از بازی دفاعی خوشش نمی آید و بهترین دفاع را حمله می داند. من هم کاملا با او موافقم.

 

*آرزویت چیست؟

شاید باور نکنید ولی آرزو دارم تراکتور قهرمان شود تا تبریزی ها خوشحال شوند. این تیم باید قهرمان شود.

 

 

 

*به آقای گلی هم فکر می کنی؟

البته که فکر می کنم. من یکبار در ایران آقای گل شدم و باز هم این کار را می کنم. برای همه گل هایم هم یک شادی دارم و یک تی شرت درست کرده ام. امیدوارم زیاد گل بزنم تا همه تی شرت هایم را به هواداران تراکتور نشان بدهم.

 

حرف آخر؟

از همه تبریزی ها ممنونم که به من لطف دارند و امیدوارم بتوانم محبت شان را جبران کنم.