محمدعلی رجبی دوانی در ابتدا و آغاز این مراسم تجلیل، ضمن ارائه تعاریفی از هنر انقلاب گفت: چندی پیش به حوزه هنری رفتم و دیدم که آثار اولیه هنر انقلاب در جایی نگهداری میشود که سقفش در حال ریختن بود، این آثار اسناد انقلاب ما هستند و تاریخ احوالات انقلاب را روایت میکنند، حال چرا باید در وضعیت اینچنینی نگهداری شود.
وی افزود: یکی از جلوههای هنر، موضوعی است که در آن هنر با هنر مرتبط میشود و در واقع هنرمند است که منشأ خلق یک اثر هنری است و امروز وقتی با روشهای مختلف، آثار را بررسی و نقد میکنند، هدفشان این است که بفهمند چه زمانی این کار خلق شده و هنرمند چه حرفی برای گفتن داشته است.
این استاد دانشگاه ادامه داد: ما ایرانیها معنای انقلاب را بهتر از واژه عربی آن استفاده کردیم، در عربی معمولاً انقلاب را برابر با شورش میدانند، اما تعریف ما از انقلاب چیز دیگری است. انقلاب امری است قلبی که باید از ورای آن قلبها با حقیقت آشنا شوند تا نهایتاً انقلاب درونی ایجاد شود. در فرهنگ ما همواره هنر در مقام کسب فضائل دانسته شده و در حقیقت انسانها سعی میکنند نفسشان را از طریق هنر پاک کنند.
دوانی ادامه داد: قلب هنرمند به هر سو که برود آیینهگردان همان سو میشود، چرا که یکی از شرایط هنرمند متعالی، مقام صاف کردن قلب است که در گذشته به همین موضوع «صفا» میگفتند. همین پالایش قلب و روح به سوی حقیقت است که اثر هنری یک هنرمند را ارزشمند میکند و اثر هنری در واقع افراد را به حقیقت دعوت میکند. هنر انقلاب ما باید آیینهای باشد که معرفتی که انقلاب به خاطر آن ظهور کرد را تجلی کند.
وی افزود: ما هنری را هنر انقلابی میدانیم که توسط هنرمندان نیک نفسی که با انقلاب زندگی کردهاند خلق شود، کسانی مثل آقای نجابتی که با انقلاب زندگی میکنند و با آثار هنری که خلق میکنند، جلوه های زندگی خودشان را برای مردم ارائه میکنند.
رجبی دوانی اظهار داشت: هنر یعنی رسیدن به مقام نیک نفسی در این مقام است که هنر سفارشپذیر نیست که گروهی این را میپذیرند و گروهی برایشان قابل پذیرش نیست در واقع هنرمند سندی را عرضه میکند که از قلبش صادر شده است و آقای نجابتی از این طایفه است.
وی ادامه داد: قصه آقای نجابتی از قصص ربانی است و فرق قصص ربانی با اسطورهها و رمانها در این است که در قصص ربانی حقیقت ثابت وجود دارد که همیشه قابل تکرار است، این قصهها از حقیقت و ذات انسان سخن میگویند.
این استاد فلسفه و هنر یادآور شد: انقلاب اسلامی یعنی امام خمینی (ره)، رهبر معظم انقلاب اسلامی و تک تک انقلابیون و به فرمایش رهبر انقلاب یعنی تمام حزباللهیها. انقلاب اسلامی را میتوان در کارهای آقای نجابتی دید که این آثار سبب ماندگاری انقلاب میشوند.
* آثار استاد نجابتی ویژگی مدرن را دارد و به هنر سنتی وفادار است
در ادامه این مراسم علیرضا ذاکری اظهار داشت: دو روز گذشته با استاد فرشچیان دیدار دوستانهای داشتیم که درباره هنر متعالی صحبت کردیم در این جلسه درباره رسیدن به این سطح و شرایط رسیدن به ان صحبت کردیم. ایشان تاکید داشت هنرمند باید بتواند روی شخصیت خودش کار کند تا آثارش به شکل هنر متعالی جلوه نماید.
وی ادامه داد: در گذشته شاهد بودیم که خوشنویسان و هنرمندان زیادی در کنار فعالیتهای هنری خود قرآن را قرار میدادند تا به سلوکی برسند این سلوک را در آثارشان میتوانیم ببینیم. اما در دوران پهلوی دوم دیدیم که هنر تجسمی در برابر هنر غرب شکست خورد.
مدیر بخش گرافیک خبرگزاری فارس، افزود: امروز آثار استاد نجابتی به مکتبی رسیده که تاثیر آن را سالها بعد خواهیم دید. آثار استاد نجابتی هم ویژگی مدرن دارد و هم هنر سنتی و بومی وفادار است.
* استاد نجابتی فضای گرافیک مذهبی را چند قدم جلو برده است
محمد صمدی از شاگردان استاد نجابتی در این مراسم گفت: سال 82 بیینال گرافیک در فرهنگسرای نیاوران برگزار شد که بنده به عنوان دانشجوی نقاشی اتفاقات تجسمی را دنبال میکردم. در این بیینال اثری از استاد نجابتی بود که من حدود 25 دقیقه روبروی این اثر ایستادم و غرق تماشا بودم. بعد از دیدن این اثر با دوستان صحبت کردم تا او را بیشتر بشناسم و بعد فهمیدم که استاد به قم رفته است. بنده در نهضت پوستر انقلاب شاگردی استاد را کردم و احساس میکنم با فضایی که استاد نجابتی ایجاد کرده گرافیک مذهبی ما چند قدم جلو رفته است.
وی ادامه داد: همه آن چیزی که در فضای حرفهای از استاد نجابتی میبینیم از جمله خط گرافیک و تایپوگرافی و سایر اقسام، در چارچوب فعالیتهای حرفهای ایشان تعریف میشود که بسیار ممتاز است.
صمدی گفت: اگر اهمیت شخصیت و سجایای اخلاقی و فردی استاد بیشتر از بعد حرفهای ایشان نباشد، کمتر نیست. در نظر ایشان شاگرد پروری، روحیه بسیجی و انقلابی و بدون ادعا برای ما بیش از گرافیک آموزنده بوده است.
وی ادامه داد: در فضای گرافیک اساتید و هنرمندان دیگر به اندازه استاد نجابتی موثر نبودهاند که این مسئله را نسلهای بعد طی سالهای آینده متوجه خواهند شد که چه اتفاقی در حوزه گرافیک رخ داده است اما آنطور که شایسته است فعالیتهای استاد نجابتی دیده نشده که شاید از کم کاری دستگاههای ذیربط و کم کاری شاگردان او باشد.
* آرزوی پایان کار طراحی فونت قرآن کریم را دارم
استاد مسعود نجابتی در این مراسم با اشاره به ورود خود به عرصه گرافیک گفت: بنده خط را از دوره دبستان آغاز کردم و علاقهام به نقاشی بود و قصد نداشتم که وارد گرافیک شوم اما گویا تقدیر این بود. در واقع بعد از 3 سال کنکور رشته گرافیک را انتخاب کردم. آن موقع گرافیک شناخته شده نبود چون بعد از جنگ تبلیغاتی شکل نگرفته بود و از جشنواره نیز خبری نبود.
وی با اشاره به خاطرهای از استاد ممیز درباره ناشناخته بودن گرافیک گفت: استاد ممیز با یک پزشک سوار ماشین بودم که آن پزشک حتی اصطلاح گرافیک را نشنیده بود و از آن واژه ترافیک را برداشت کرد.
وی ادامه داد: دانشجویانی بودیم که تشنگی را همیشه داشتیم، کتاب محدود بود و بیشتر از دست نوشتهها و ترجمهها برای مطالعه استفاده میکردیم. این عطش ما را محضر استاد رجبی دوانی رساند و اگرچه از محضر ایشان به صورت مستقیم بهره نبردیم اما مطالبشان را دنبال میکردیم.
استاد نجابتی بیان داشت: اکنون در این دوره گرافیک شناخته شده است و حتی در بیشتر دانشگاههای قم شاهد تحصیل آقازادهها در این رشته هستیم. ضمن اینکه جشنواره هنر طلاب نیز برگزار میشود.
وی در ادامه به پروژههایی که در دست دارد و آرزوی انجام آن را داشته اشاره کرد و گفت: در فضای تلویزیون احساس میکنم جای ساخت گرافیک متحرک اذان خالی است و آرزوی ساخت پروژه اذان همچنان با من باقی است. همچنین کار جدی طراحی فونت برای قرآن نیز دنبال میشود که مدتی است صحبت کردهایم اما هنوز این کار آغاز نشده است. پروژه بعدی صفحهآرایی از مفاتیح الجنان است که اگر عمری باقی باشد این کار را انجام میدهیم.
در پایان این مراسم، لوح تقدیر و تابلوی نقاشی از پرتره استاد نجابتی که توسط «علیرضا ذاکری» طراحی شده بود، به وی تقدیم شد.