کد خبر 627181
تاریخ انتشار: ۱۴ شهریور ۱۳۹۵ - ۱۴:۳۰

برای اعزام به منطقه همراه عبدالحمید و دیگر دوستان مسجدی سوار بر قطار به اهواز می‌رفتیم؛ در طول مسیر عبدالحمید مادرخرجمان شده بود، اما خبری از غذا و خوراکی نبود!

به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق، اهل خانه هیچ‎گاه نمی‌توانند مهربانی‌های عبدالحمید را فراموش کنند.

مادر شهید در بیان مهربانی فرزندش می‌گوید: او معلم قرآن بود، همواره به شاگردانش هدیه می‌داد. بهترین هدیه او به ما پیدا شدن جنازه‌اش و برگشتن به جمع خانواده بعد از ده سال، آن هم در شب بیست و یکم ماه رمضان بود.

همرزم عبدالحمید با صحه گذاشتن بر گفته‌های اهل خانه ادامه می دهد: برای اعزام به منطقه همراه عبدالحمید و دیگر دوستان مسجدی سوار بر قطار به اهواز می‌رفتیم، در طول مسیر عبدالحمید مادرخرجمان شده بود.

اما خبری از غذا و خوراکی نبود، ناگهان من متوجه شدم او دائم به کوپه‌ای که سرنشینان آن روستایی هستند می‌رود. بارها این رفت و آمد تکرار شد؛ در نهایت عبدالحمید نزد ما آمد و گفت: بچه‌ها 24 ساعت طاقت بیاورید چون من تمام خرج راه را به این روستاییان که برای پیدا کردن فرزند مفقودالاثرشان به اهواز می‌آیند هدیه دادم.

ما هم اطاعت امر کردیم و فردای آن روز عبدالحمید ما را به بنیاد شهید اهواز برد و از ما به نحو احسن پذیرایی کرد.

به روایت سیدمجتبی حجازی همرزم شهید «عبدالحمید بنی‌علی»
منبع: دفاع پرس