کد خبر 629247
تاریخ انتشار: ۲۰ شهریور ۱۳۹۵ - ۰۵:۰۳

آیا این بزرگ‌ترین بدبختی برای جهان اسلام نیست که سرزمین وحی و میثاقگاه قلوب همه مسلمین جهان به دست کسانی اداره می‌شود که الفبای مسلمانی را نیز نمی‌دانند.

به گزارش مشرق، «وطن‌امروز» در یادداشتی از «امیر استکی» نوشت:

حادثه بسیار دلخراش و تاسف‌برانگیز منا در مراسم حج سال پیش که هزاران نفر از حجاج و پناه‌آورندگان به دامان الهی را به کام مرگ کشاند، به‌واسطه نوع برخورد مقصران قطعی آن با حادثه، به جرات یکی از دردآورترین و غربت‌زده‌ترین اینگونه حوادث در تاریخ است.

شهدای منا به معنی واقعی کلمه غریب واقع شدند و نگاهی حتی گذرا به این حادثه به راحتی موید این نکته است. شهدایی که به‌واسطه اینکه بیشتر از اهالی کشورهای فقیر آفریقایی بودند، در مظلومیت کامل جان دادند، به بدترین نحو با اجساد آنها برخورد شد و به شکلی غریب و بی‌نام و نشان به خاک سپرده شدند. گویی انگار نه انگار انسانند.

قسمت تراژیک این ماجرا برخورد بسیاربسیار ناپسند حکام سعودی با آن است. برخوردی بر پایه این نگاه کلی که انسان‌ها بر مبنای چیزی جز صرف انسان بودن‌شان سنجیده می‌شوند؛ سنجشی براساس نژاد و تبار و میزان مهم بودن کشورشان. در این میانه اما فقط ایرانیان به طور جد پیگیر سرنوشت اتباع خود بودند و خواستار برخورد شایسته یک مسلمان با اجساد هموطنان به خاک و خون افتاده خویش. اما همانگونه که همه دیدیم این مهم از طرف حکام زبون سعودی تا زمانی که به جد از طرف رهبر حکیم انقلاب به برخورد جدی و تنبیه موثر تهدید نشدند، محقق نشد.

گویا این اراذل بدوی تا پنجه آهنین بر سرشان کوفته نشود تن به عمل در قبال تعهدات‌شان نخواهند داد و به مثابه سگ هاری که فقط چوب‌ تر را می‌شناسد هر چقدر که از در بدیهیات اخلاقی و انسانی و دینی با آنها درآیی، خصمانه به سمتت هجوم خواهند آورد.

همین‌ها بودند که در ایامی که ملت داغدار ایران در بهت و سوگ این حادثه به سر می‌برد، بیشرمانه و به مدد بوق‌های تبلیغاتی خود به دنبال مقصر جلوه دادن ایرانیان در این حادثه بودند و وه که آدمی می‌تواند به چه درجه‌ای از سبعیت نزول کند.

دریغ از یک تسلیت و عذرخواهی! گویی مسلمانان خود مقصرند که به حج می‌روند و آل‌سعود هیچ تقصیری ندارد و این جان آدم‌هاست که از نگاه آنها بدین پایه بی‌ارزش است که حتی تاثر آنان را برنینگیزد و آیا این بزرگ‌ترین بدبختی برای جهان اسلام نیست که سرزمین وحی و میثاقگاه قلوب همه مسلمین جهان به دست کسانی اداره می‌شود که الفبای مسلمانی را نیز نمی‌دانند و براساس همان جهان زیست اعراب بدوی هزار و چهارصد و اندی سال پیش به جهان می‌نگرند و در همان جهان زیست بود که قوم و قبیله و نژاد به جای انسانیت و مسلمانی و تقوای الهی می‌نشست و امروز همان نگاه، آمیخته با قدرت بی‌لجام دلارهای نفتی چنین بلایی را بر سر مسلمانان می‌آورد و هیچ ضرورتی نیز برای یک عذرخواهی ساده و یک همدردی خشک و خالی نیز ایجاد نمی‌کند.

متاسفانه بسیاری دولت‌های اسلامی به مساله حج رویکرد صحیحی ندارند و این میثاق عظیم و مشترک جمعی مسلمانان را به حال خود رها کرده‌اند. اگر دولت‌های کشورهای اسلامی نگاه حداقلی و سکولار را به مناسک حج کنار بگذارند و نگاه به آن را از یک رویداد صرفا بزرگ به میثاقی برای همگرایی و اتحاد و همدلی مسلمانان تغییر دهند، آنگاه نوع مدیریتی سوای آنچه اکنون وجود دارد نیاز خواهد شد و باعث ایجاد یک تلاش جمعی برای اداره حج می‌شود. تلاشی که این منبع مشروعیت را از دستان نالایق آل‌سعود خارج و آن را به جایگاه اصلی مدنظر صاحب شریعت نزدیک‌تر می‌کند.

اما تا زمانی که دولت‌های اسلامی بازنمایی اصیلی از خواست و اراده ملت خود نیستند و تا زمانی که بر مبنای نظم ارتجاعی سرمایه‌داری حاکم بر جهان با یکدیگر برخورد می‌کنند و تا زمانی که عربستان سعودی به واسطه نقشی که در نظام سرمایه‌داری جهانی و تولید نفت بی‌حاشیه و مطیعانه به‌دست آورده است، از گزند پرسش و واخواهی خود را مصون می‌بیند، این توانایی را دارد که به تعبیر رهبر انقلاب با پول دهان‌ها را ببندد.

در این شرایط اما چاره چیست و وظیفه دولت و ملت ما چگونه است؟باید گفت این منطق تنها منطقی مانند خود را می‌شناسد. مشت آهنین و شمشیر آخته است که این سبعیت مدرن را به کرنش وامی‌دارد و باید گفت به جای ادا و اطوار دیپلماتیک و برادر خطاب کردن این وحوش باید این رفتار مقتدرانه را در برخورد با آنان سرمشق قرار داد.

متاسفانه دستگاه دیپلماسی کشور عملکرد مناسبی در این زمینه نداشته است و به نوعی میان اقتدار و دیپلماسی تمایز ایجاد کرده است. گویی در ذهن آنان دیپلماسی به معنای کرنش و ذلت است و جمع ما بین اقتدار و دیپلماسی ممکن نیست! مدام از زبان دستگاه دیپلماسی کشور می‌شنویم که در حال مدارا با خباثت‌ها و دشمنی‌های عربستان سعودی هستند و پاسخ مشت را با سلام می‌دهند.

همین‌قدر باید گفت که سابقه و عملکرد این دستگاه دیپلماسی و قهرمان آن در این چند سال چیزی جز احساس ضعف و ناتوانی برای ملت در عرصه بین‌المللی به بار نیاورده است.

احساس نامبارکی که کندی تیغ  آن در برخورد با اراذل سعودی و تیزی برخوردش با خون‌های به جوش آمده‌ای که سفارت عربستان را تسخیر کردند، تشدید می‌کند و ناکامی هر روز عیان‌تر از دیروز برجام، آن را صیقل می‌دهد.

ناراحت‌کننده‌تر آن است که با همین رفتارهای غیرمسؤولانه دستگاه دیپلماسی رئیس‌جمهور محترم بگوید «عربستان پس از حادثه منا تحت فشار سیاسی و حقوقی دولت ایران قرار گرفت اما عده‌ای نادان و احساساتی در داخل، بازی را به نفع آنها تغییر دادند. [این افراد] برای دولت عربستان شرایطی فراهم کردند تا با فرار به جلو و قطع رابطه سیاسی، خود را از فشارهای سیاسی و حقوقی دولت ایران برهاند.»

انگار ملت ایران هم ندیدند و نخواندند که رفتار 3ماهه در فاصله حادثه منا تا اعدام آیت‌الله نمر و مساله سفارت از سوی دولت ایران چگونه بود و انگار برادر شهید رکن‌آبادی که دولتمردان را به خدا حواله می‌دهد یا همسر شهید حاتمی که می‌گوید دولت در آن مدت هم هیچ کاری نکرد از اهالی حمله‌کننده به سفارت یا تاییدکننده‌های آنها بودند!