به گزارش مشرق، بهتاش فریبا، مدیر فنی استقلال در پاسخ به این سوال که داربی هشتاد و سوم را چطور ارزیابی میکند، عنوان کرد: بازی استقلال و پرسپولیس همیشه سخت و حساس است. اهمیت این بازی برای هواداران خیلی زیاد است.
شرایط ما به گونهای است که باید یک جایی این بدشانسیها تمام شود و چقدر خوب است که این بدشانسی برابر پرسپولیس تمام شود. خودتان میدانید که تیمهای بزرگ وقتی دچار مشکل میشوند خروجشان هم از این وضعیت کمی زمانبرتر است. من مطمئن هستم که اگر دو بازی از پنج بازی قبلی را برده بودیم حداقل با حساب چهار بر یک ماشین سازی را شکست میدادیم.
ما روی پنل دوم استقلال در تعطیلی لیگ خیلی کار کردیم، جوابش را هم با ایجاد موقعیتهای زیاد گرفتیم، ولی روی ضربات آخر باید کار کنیم. امیدوارم که این توپها در مقابل پرسپولیس به گل تبدیل شود.
وی در پاسخ به این سوال که بهترین خاطرهاش از داربیهای پایتخت کدام داربی است، عنوان کرد: طبیعتا داربی که خود بازیکن در آن گلزنی میکند جذابیت زیادی دارد و من در داربی بیست و پنجم و در اواخر بازی به پرسپولیس یک گل زدهام.
وی در پاسخ به این سوال که بهترین خاطرهاش از داربیهای پایتخت کدام داربی است، عنوان کرد: طبیعتا داربی که خود بازیکن در آن گلزنی میکند جذابیت زیادی دارد و من در داربی بیست و پنجم و در اواخر بازی به پرسپولیس یک گل زدهام.
هر چند که چهار پیروزی پیاپی که برابر پرسپولیس با هدایت مظلومی داشتیم، خیلی دلچسب بود. من در آن دوره در کادرفنی استقلال حضور داشتم و از آن چهار بازی یک بازی خاطره انگیزتر شد. آن هم بازی که دو بر صفر پرسپولیس را شکست دادیم و سه توپمان به تیر دروازه خورد.
فریبا در پاسخ به این سوال که تلخترین خاطرهاش از داربی کدام است، عنوان کرد: داربی بیست و هفتم که سه بر صفر به پرسپولیس باختیم خیلی برایم تلخ بود. چند روز قبلش در اراک بازی کرده بودیم و گردن من گرفت. فاصله بازی هم خیلی کم بود. سرمربی تیم ما عباس رضوی بود و چون سیستم ما به شکلی بود که همه توپها باید به من می رسید تا من پاس آخر را بدهم روی من خیلی حساب کرد.
فریبا در پاسخ به این سوال که تلخترین خاطرهاش از داربی کدام است، عنوان کرد: داربی بیست و هفتم که سه بر صفر به پرسپولیس باختیم خیلی برایم تلخ بود. چند روز قبلش در اراک بازی کرده بودیم و گردن من گرفت. فاصله بازی هم خیلی کم بود. سرمربی تیم ما عباس رضوی بود و چون سیستم ما به شکلی بود که همه توپها باید به من می رسید تا من پاس آخر را بدهم روی من خیلی حساب کرد.
من به او گفتم که نمیتوانم بازی کنم چون گردنم خیلی درد میکند که پزشک استقلال یک قرص شل کننده عضله داد. خلاصه من آن قرص را خوردم و به جز گردنم تمام بدنم ول شد! شاید باورتان نشود مغزم کار نمیکرد. نمیدانستم که در کجای زمین ایستادهام. انقدر اوضاع بد بود که بین دو نیمه تعویض شدم.
وی افزود: خاطره بد دیگر هم شکست معروف سه بر دو استقلال برابر پرسپولیس بود که من دستیار پرویز مظلومی بودم. آن بازی یک معجزه در حد بازی بایرن مونیخ و منچستر بود. شاید هر ۱۵ سال یک بار در دنیا این اتفاق رخ دهد. خیلی تجربه تلخی بود، هر چند که متاسفانه اکثر تجربهها تلخ هستند.
وی افزود: خاطره بد دیگر هم شکست معروف سه بر دو استقلال برابر پرسپولیس بود که من دستیار پرویز مظلومی بودم. آن بازی یک معجزه در حد بازی بایرن مونیخ و منچستر بود. شاید هر ۱۵ سال یک بار در دنیا این اتفاق رخ دهد. خیلی تجربه تلخی بود، هر چند که متاسفانه اکثر تجربهها تلخ هستند.