به گزارش مشرق، «آمریکا خودش را امپراطور جهان میداند»... در این انگاره که تحلیلگران غربی آنرا بیان و ترویج میکنند هیچ شکی نیست.
در اینکه عدهای هم هستند که این انگاره را باور کرده و بر آن صحّه میگذارند؛ هم هیچ تعجبی است.
اما گزینه شگفتانگیز و جای تعجب مربوط به کسانی است که بعنوان کنشگران سیاسی در کشور معارض آمریکا یعنی ایران زیست میکنند و در همین اتمسفر نیز با یک کاندیدای انتخابات ریاستجمهوری آمریکا ابراز همداستانی میکنند. آرزومند ادامه رویکردهای حزبیاش هستند و او را برای ایران اسلامی مفید معرفی میکنند.
و این گزارش آن همداستانیهاست...
***
آغاز: شاید در نگاه اول عجیب به نظر برسد اما جریان سیاسی خاص یا همان اصلاحطلبان، طی ماههای گذشته بارها و بارها در اشاره به انتخابات ریاست جمهوری آمریکا سخن گفته و البته در لابهلای این حرفها و سخنها از «هیلاری کلینتون»، نامزد حزب دموکرات آمریکا حمایت علنی کردهاند.
حمایتی که البته مشخص نیست در مقابل دهها سؤال بیپاسخ پیرامون نسبت ایران با آمریکا و ابراز دشمنیهای مصرّح کلینتون با ایران و نظام جمهوری اسلامی چه پاسخی دارد؟!
البته بر خلاف اصلاحطلبان؛ خانم کلینتون اما پرونده روشن و صریحی بویژه در قبال ایران و منافع ایران دارد.
چه اینکه هماو بود که چندی قبل به ایجاد تشکیلات تروریستی «داعش» اعتراف کرد، در کتاب خود از کمک مالی و سیاسی به فعالان فتنه سال 88 خبر داد، صراحتاً معتقد به براندازی نظام سوریه و ایران است و در ایمیلهایی که از وی افشا شد تأکید میکند به حمله به ایران نیز میاندیشد.
با تمام این اوصاف اما اصلاحطلبان از چند ماه قبل در حال سر و شکل دادن به حمایتهایی پر و تب و تاب از این زن آمریکایی هستند و پاسخی به آن سؤالات و این تناقضات هم نمیدهند.
آنچه که در ادامه میخوانید، تعدادی از همین حمایتهای علنی و گاهی تلویحی است...
*روایت نقیبزاده از تأثیر نام "حسین" در مُدارای اوباما با ما!/اگر کسی غیر از کلینتون رئیسجمهور شود...
احمد نقیبزاده، از استادان اصلاحطلب، چند ماه قبل طی یادداشتی در نشریه صدا (ارگان حزب کارگزاران) در همین رابطه نوشت:
«وجود شخصیتهایی مانند باراک اوباما بیشتر یک استثناء بلکه موقعیتی متفاوت محسوب میشود. حضور وی در کاخ سفید دست کم برای ما ایرانیها فرصت خوبی بود. جناحهایی که او و سایر همتایانش را با یک چوب میرانند و ژستهای او را مانند گشودن سفره هفت سین در کاخ سفید تا توصیه او به عربستان و ترکیه در لحاظ نقش منطقهای ایران به پشیزی نمیخرند، نمیخواهند باور کنند که رفتار توأم با مدارای او و تأثیر نام حسین و نیمنگاهی که به جوامع اسلامی دارد در میان رؤسای جمهوری آمریکا از وی شخصیتی متفاوت از دیگران میسازد.»
وی همچنین در بخش دیگری از نوشته خود اظهار میکند:
تئاتر خوشبینی به آمریکا که یک بار در پرده «برجام» اجرا میشود؛ اکنون شاید قرار است در پرده دیگری و تحت عنوان حمایت اصلاحطلبان ایرانی از «هیلاری کلینتون» اجرا شود.
«اگر رئیسجمهور آینده آمریکا کسی غیر از هیلاری کلینتون بود و توصیه مشاوران نظامی را که میگویند ایران امن است ولی کل خاورمیانه ناامن است نادیده گرفت و معادله را برعکس کرد، یعنی ایران ناامن شود تا خاورمیانه امن شود؛ چه گزینهای پیش رو خواهیم داشت؟ همه این حرفها برای این است که بگوییم فرض کنیم فقط 8 ماه وقت داریم تا از فرصت استفاده کنیم و آینده کشور و نظاممان را تضمین کنیم. آنوقت چه حرکتهایی ضرورت پیدا میکند؟!»
*نشریه اصلاحطلب تجارت فردا: حضور کلینتون در کاخ سفید به معنای تسریعِ روند برداشته شدن تحریمهاست
نشریه اصلاحطلب تجارت فردا در شماره 189 خود طی یک تحلیل اقتصادی به نقل از مرکز مطالعات دانشگاه کلمبیا نوشته است:
«حضور او (هیلاری کلینتون) در کاخ سفید میتواند به معنای تسریع روند برداشته شدن تحریمهای ایران باشد... بعد از انتخاب رئیس جمهوری بعدی (آمریکا) فضا برای آغاز رابطه اقتصادی با ایران هموارتر میشود. بعد از اعلام نتیجه انتخابات، بانکهای بزرگ میدانند که رئیس جمهور آمریکا چه سیاستی در قبال ایران دارد.»
*الویری: اگر بخواهیم اقتصادمان پیشرفت کند باید "دموکراتها" روی کار بیایند
مرتضی الویری، از فعالان اصلاحطلب نیز در بخشی از گفتوگوی خود با شماره 189 نشریه تجارت فردا در این رابطه اظهار میکند:
«ما با دو گردنه و عقبه جدی در چند ماه آینده روبهرو خواهیم بود. یکی انتخابات آمریکاست و دیگری انتخابات ریاست جمهوری ایران. هر دو اینها برای آینده ما سرنوشت ساز است.
اگر ما بخواهیم از این مرحله بحرانی به خوبی عبور کنیم و اقتصاد با رشد مورد قبولی پیشرفت کند هم در انتخابات آمریکا دموکراتها روی کار بیایند و دولت جدید مدافع و مجری برجام باشد و هم اینکه در داخل ایران دولت روحانی بتواند دوره چهارساله دوم خود را هم تمدید کند و پروژههای نیمه تمام سیاسی و اقتصادی را پیش ببرد. به هر میزانی که در این دو انتخاب خلل ایجاد شود، میتواند به عبور ما از این مرحله لطمه بزند.»
*روزنامه شرق: ایران از نامزد اوباما در انتخابات آمریکا حمایت کند!
جاوید قرباناوغلی، از مقامات وزارت خارجه در دولت اصلاحات، در بخش پایانی سرمقاله خود در شماره چهارشنبه مورخ 25/1/95 روزنامه شرق مینویسد:
«نکته آخر این است که انتخابات آمریکا و رئیسجمهور آینده نقش مهمی در تشدید درگیریها یا تلاش برای حلوفصل اختلافات از طریقی که اکنون اوباما آن را اجرا میکند، خواهد داشت. عقل حکم میکند ما در این رقابتها در کنار کسی باشیم که پیگیر سیاستهایی باشد که در دوران هشتساله رئیسجمهور کنونی آمریکا آغاز شده و نتایج خوبی دستکم در مسئله هستهای و حتی حلوفصل مسئله سوریه داشته است.»
*هرمیداس باوند: کلینتون به سمت حل و فصل اختلافات با ایران حرکت میکند
داوود هرمیداس باوند، از چهرههای اصلاحطلب، نفر دیگری است که در فروردین 94، طی مطلبی در روزنامه شرق درباره کلینتون گفته بود:
«اگر فرض را بر این بگذاریم که هیلاری کلینتون رئیسجمهور آمریکا شود، احتمالا رویکرد اوباما را در پیش می گیرد، او یک دوره وزیر خارجه اوباما بوده و تا حدودی تحتتأثیر سیاست او واقع خواهد شد. البته خانم کلینتون در همان زمان اختلافاتی با اوباما داشت اما به نظر نمیرسد این اختلافات درباره ایران بوده باشد. کلینتون هم به سمت حل و فصل اختلافات با ایران و برقراری ارتباط حرکت خواهد کرد.»
*صادق زیباکلام: ترامپ تندرو است
صادق زیباکلام در بخشی از گفتوگوی خود با شماره 176 نشریه تجارت فردا میگوید:
«نوع رویکرد ترامپ به گونهای است که بیشتر گروههای تندرو از آن استقبال میکنند. امکان دارد که در مورد برجام و... تغییر حاصل نشود اما نحوه موضعگیری و مطالبی که در مورد ایران خواهد گفت موجوب خواهد شد تا گروههای سیاسی تندرو از آن بهرهبرداری کنند و بیشتر دولت را تحت فشار قرار دهند...
***
*درباره انگیزه اینهمه حمایتهای صریح و بیپرده.../از ژست «جهانیشدن» تا ادامه تئاتر برجام
علت اینهمه حمایتهای صریح و بیپروا از یک کاندیدای انتخاباتی در کشوری معارض با ایران چیست؟! کسی دقیقاً نمیداند...
اما گمان نزدیک به پاسخ احتمالی این سؤال شاید آن باشد که اصلاحطلبان در کنار یک حلقه خاص در دولت که معتقد به توانایی آمریکا برای حل مشکلات ما هستند؛ تلاش میکنند تا با این روش، نقش یک کنشگر تعاملی را نسبت به آمریکا بازی کنند و ژست «جهانیشدن» بگیرند.
و تئاتر خوشبینی به آمریکا که یک بار در پرده «برجام» اجرا میشود؛ اکنون شاید قرار است در پرده دیگری و تحت عنوان حمایت اصلاحطلبان ایرانی از «هیلاری کلینتون» اجرا شود.
بیآنکه در این میانه کسی قرار باشد به مردم توضیح بدهد که سرنوشت پرده اول چه بود جز بیدستاوردی و دشمنیهای بیشتر؟! که قرار باشد کسی به سرنوشت پرده دوم این تئاتر دل ببندد؟!
*حمایتهایی که برای روحانی تکرار نمیشود!
این حمایتها همچنین یک سؤال آشکار دیگر را نیز به ذهن خطور میدهد و آن اینکه چرا اصلاحطلبان همین حمایتها را از رئیسجمهور روحانی بعمل نمیآورند؟
یعنی اینکه چرا از یکسال مانده به انتخابات 92 برای روحانی تبلیغ نکردند؟ چرا آقای عارف در بیانیه کنار رفتن خود اسمی از روحانی نبرد؟ چرا آقای هاشمی حتی یک بیانیه رسمی هم در حمایت از روحانی منتشر نکرد و چرا ستاد جریان خاص هرگز حاضر نشد به روحانی تحت عنوان یک کاندیدا اشاره کند؟!
از اینها گذشته، چرا جریان خاص در جریان فعالیتهای مربوط به انتخابات آینده نیز حاضر به تکرار حمایتهای تند و تیز خود (نظیر آنچه از موسوی یا آقای هاشمی بعمل آورد) از روحانی نیست؟!
و چرا حتی بخشی از آنچه را که درباره هیلاری کلینتون آمریکایی بعمل میآورند؛ اما درباره روحانی انجامش نمیدهند؟!
اصلاحطلبان حتی صراحتاً بیان و تأکید کردهاند که اگرچه از روحانی حمایت میکنند اما در انتخابات سال 96 برای آقای روحانی ستاد انتخاباتی تشکیل نمیدهند و گفتهاند که تمرکزشان به جای انتخابات ریاستجمهوری بر انتخابات شوراها خواهد بود.
مقولهای که آگاهان سیاسی معتقدند صرفاً از روی ابنالوقتی و برای این طراحی شده است که اگر رئیسجمهور روحانی در انتخابات آینده پیروز شد؛ اصلاحطلبان بتوانند، بگویند حامی او بودهاند و اگر هم نشد؛ اینطور بیان کنند که روحانی کاندیدای اصلی ما نبوده و گرنه برای او ستاد تشکیل میدادیم!