ای هادی! ای هدایت گر! دستم را بگیر در این شوره‌زار شبهه‌ها، که سخت محتاجم به هدایت الهی که برکت دوست داشتن خاندان پاک رسول خداست.

مشرق؛ سلام بر نور، بر روشنایی، بر دهمین خورشید! سلام بر تابناک‏ترین ودیعه الهی در زمین، بر مجد و شرافت، بر پاکی و عزت! سلام بر او که یادگار فضیلت و پارسایی و سخاوت و پاکیزگی بود! نخل‏ های هدایت از برکت دستانش ثمر می‌بخشید و سَحَر، از دیدن قامت زیبایش، تبسم بر لب داشت.
 
دست‏ های حاجتمندان، بی‏آنکه سرشار باشند، از درگاهش دور نمی‏ شدند و همگان در برابر شکوهش فروتن بودند. باران رحمت آگاهی را بر دل مردمان جاری می ‏کرد و مؤمنان از پیشگاه همتش،  نیرو می‏ گرفتند.
 
آن‏گاه که ناباوران و دشمنان به شکستن قداست و شکوهش می‏ اندیشیدند، خود، می‏ شکستند و فرو می‏ ریختند! او خواب تاریک‏دلان را برمی‏ آشفت و پرچم توحید را در بلندترین قله ‏های حیات برمی ‏افراشت.
 
او چراغ فروزان هدایت بود و یاور و راهنمای همیشه امت؛ ای هادی! ای هدایت گر! دستم را بگیر در این شوره‌زار شبهه‌ها، که سخت محتاجم به هدایت الهی که برکت دوست داشتن خاندان پاک رسول خداست.