کمتر خاندان حاکمی را در جهان می‌توان یافت که همانند خاندان سعودی تمام انواع و اشکال فساد را یک جا در خود گرد آورده باشد و با بر باد دادن ثروت ملی و ذخایر نفتی کشور، به ملت و وطناشان خیانت کرده باشند.

سرویس جهان مشرق - «ترکی الشلهوب»، نویسنده و روزنامه نگار عربستانی در صفحه شخصی خود در پایگاه اینترنتی توئیتر می نویسد: به زودی برای همه چیز در کشور مالیات گرفته خواهد شد، اما برخلاف آنچه در کشورهای دیگر شاهد آن هستیم و در قبال وضع قوانین مالیات به شهروندان حق و حقوقی اختصاص می یابد، در عربستان اخذ مالیات بدون اعطای کوچک‌ترین حق و حقوق به شهروندان صورت می گیرد، حق و حقوقی که به موجب آن به شهروندان اجازه فعالیت و مشارکت سیاسی داده می شود و در قبال این مالیات ها، شهروندان از خدمات خوب دولت بهره مند می شوند، اما در عربستان با وجود وضع قوانین مالیاتی نه خبری از مشارکت سیاسی وجود دارد و نه بهره مندی از خدمات دولتی؛ آنچه هست، دویدن برای لقمه ای نان و سیر کردن شکم خود با آن است، بنابراین نه از حق و حقوق خبری هست و نه از آزادی.
 
این نویسنده عربستانی با بیان اینکه برداشت و تعبیر حکومت سعودی از مطالبه آزادی بیان توسط شهروندان عربستانی، اقدام برای سرنگونی نظام است، تاکید می کند: حکومت سعودی به این جهت از آزادی بیان بیم دارد، چون به خوبی می داند، آزادی بیان ماهیت واقعی این حکومت برملا و نظام سعودی و دست های پشت پرده ای که در پس این نظام قرار دارند و حامیان واقعی آن را رسوا خواهد کرد.
 
به همین منظور ترکی الشلهوب به شهروندان عربستانی نصیحت می کند، برای اینکه در چشم حکومت شهروند خوبی باشید، باید «سکوت اختیار کنی» حتی اگر اموالت را سرقت کردند و خانه ات را ویران نمودند و کشور را قرن ها به عقب بازگردانده و موجبات عقب ماندگی آن شدند.
 
 
 
وی توئیت خود را با این جمله به پایان می رساند که در عربستان وطن از آن دزدان و راهزنان و ملی گرایی و قوم گرایی از آن فقرا و مستمندان است.
 
توئیت این خبرنگار و نویسنده عربستانی چکیده وضعیت کنونی حاکم بر عربستان است و در آن تلخی ها و مرارت های بسیار و بزرگی نهفته است و توصیفی درست و دقیق از وضعیت حکومت شاهزادگان سعودی، سرکردگان مافیا است: ملتی فقیر و مستمند، ساختارهای زیربنایی سست و فروپاشیده و میلیاردها دلار که بدون هیچ توجیهی صرف جنگ‌ های منطقه ای می شود و ذخایر نفتی که بیهوده از بین می روند و آینده تاریکی که رقم زده می شود.  
 
از وقتی که شاهزاده «سلطان بن ترکی» سعودی اعلام کرد، هیأتی در عربستان تشکیل شده که مامور رسیدگی به مفاسد حکومتی و مبارزه با آنها به ویژه در قبال شاهزادگان و مسئولان حکومتی است؛ ارائه مشورت و اندرز در زمینه تحکیم پایه های نظام و بنای پایه ها و ارکانی جدید برای آن با تکیه بر اصول و مبادی اسلامی نیز به عنوان وظایف ثانویه و فرعی این هیأت عنوان شد.
 
به این ترتیب به گفته بن ترکی این هیأت با فساد حکومتی و مالی برخی از شاهزادگان سعودی و مسئولان ارشد نظام که اموال و ثروت ملی را به یغما برده اند، مبارزه کرده و به آن پایان خواهد داد.
 
همچنین تشویق مردم و ترغیب آنها به مشارکت در روند سیاسی و اداره کشور  از دیگر وظایف هیأت فوق الذکر عنوان شده بود.
 
 
 
آنچه به آن اشاره شد، از تشکیل هیأتی برای مبارزه با فساد مالی و حکومتی شاهزادگان سعودی و مسئولان حکومتی تا تعیین وظایف اصلی و فرعی این هیأت همه و همه به دست یکی از شاهزادگان خاندان سعودی حاکم بر عربستان صورت گرفت تا حقایق و واقعیت های حاکم بر این نظام به دست افراد آن برملا شود.
 
در مقابل محافل آگاه و مطلع از خفایای امور، فساد و تباهی حاکم بر کشور و شبکه مافیایی شاهزادگان سعودی در عربستان را بسیار گسترده تر از آنچه عنوان شده می دانند و تاکید می کنند، اوضاع بسیار وخیم تر از آن است که با تشکیل هیأتی از سوی یکی از اعضای این نظام فاسد، اصلاح و ترمیم شود.
 
این بدین معناست که عاملان اصلی فساد و تباهی در عربستان و غارتگران و سارقان منابع ملی و ثروت های بیکران این کشور، کسانی جز شاهزادگان سعودی و مسئولان حکومتی نیستند.
 
ناظران امور عربستان به خوبی با توئیت های فعال فضای مجازی این کشور به نام «مجتهد» آشنا هستند، کسی که تخصص ویژه ای در افشای رسوایی های خاندان فاسد سعودی دارد و همین موجب شده تا برخی وی را «ویکیلیکس» عربستان بنامند. وی در توئیت های خود بدون استثنا از تعدی ها و تجاوزات رعب آور خاندان سعودی سخن می گوید. همه فاسد و دزد و راهزن و رشوه گیرند، در حالی که ملت عربستان در فقر و گرسنگی و نبود آزادی و اعمال فشار بر معارضان و فعالان اجتماعی و سیاسی غوطه ور است.
 
درحالی که دستگاه قضایی کشور را فساد و جهت گیری های سیاسی در می نوردد، تنها وظیفه دستگاه پلید و ناپاک دینی و مذهبی کشور مدح ثنای خاندان حاکم و اشاعه فرهنگ تکفیری و صدور فتواهایی جهت تخریب مناسبات و از بین بردن روابط بین کشورهای عربی و اسلامی است، همانند آنچه که از سوی «عبد العزیز آل شیخ» مفتی عربستان سعودی علیه جمهوری اسلامی ایران شاهد آن بودیم.
 
بالطبع در کشوری نفت خیز و ثروتمندی مانند عربستان فساد شاهزادگان و دیگر اعضای خاندان سلطنتی سوال برانگیز است و در ارزیابی دلیل یا دلایل ادامه بقای چنین نظامی، تنها با یک پاسخ مواجه می شویم و آن روی آوردن و پناه بردن خاندان سعودی به رژیم صهیونیستی و درخواست حمایت و محافظت از این رژیم در کنار توسعه و گسترش نفوذ سعودی در لابی صهیونیستی حاکم بر آمریکاست.
 
در اثبات این مدعا کافی روابط «بندر بن سلطان»، سفیر سابق عربستان در واشنگتن و روابط عمیق و نزدیک وی با لابی های فساد در دولت های آمریکا و همچنین رسوایی «سفیر» عربستان به سرزمین های اشغالی جهت هماهنگی پرونده های منطقه ای از جمله پرونده سوریه و اجرای طرح صهیونیستی پایان بخشیدن به انقلاب یمن به دست سعودی ها را یادآور شد.
 
 
 
از نکات عجیب و شگفت انگیز آنکه کمتر خاندان حاکمی را در جهان می توان یافت که همانند خاندان سعودی تمام انواع و اشکال فساد را در خود گرد آورده باشد. همچنین کمتر خاندان حاکمی در جهان مشاهده شده که با بر باد دادن ثروت های ملی و ذخایر نفتی و درآمدهای هنگفت و رویایی کشور، به این شکل به مردم و وطن خود خیانت کرده باشند و برای عدم افشای این رسوایی ها مردم را به سکوتی مادام العمر محکوم نموده باشند.