کد خبر 634311
تاریخ انتشار: ۲ مهر ۱۳۹۵ - ۱۳:۵۶

سرپرست تیم فوتبال پرسپولیس گفت: کسانی که با من در پرسپولیس بد کردند را نفرین کردم و همه آنها با بی‌آبرویی از این تیم رفتند.

به گزارش مشرق، دوم مهر سالروز تولد محمود خوردبین قدیمی‌ترین پرسپولیسی فوتبال کشورمان است که بعد از دوران پایان بازیگری‌اش سال‌هاست به عنوان سرپرست در کنار سرخپوشان حضور دارد. به بهانه سالروز تولد این پیشکسوت زحمت‌کش به سراغ خوردبینی رفتیم که این روزها و بعد از برد پرسپولیس مقابل سپاهان روزهای خوبی را سپری می‌کند.

ضمن تبریک تولد شما بگویید که چند ساله شده‌اید و چه حسی دارید؟

امروز 68 ساله شده‌ام و به هر حال خوشحالم که امروز روز تولدم است. البته به خاطر اینکه سن و سالی از من گذشته اما سعی می‌کنم با همه بچه‌های تیم که همه جوان هستند خودم را وفق دهم هرچند که برخی مواقع کم می‌‌آورم چون سن من بالاست اما خوشحالم که با همه بازیکنان رابطه خوبی دارم.

از چه سالی دقیقا وارد پرسپولیس شدید؟

دقیقا سال 1347 بود که به پرسپولیس آمدم و از آن زمان به این طرف فقط در پرسپولیس بودم و به هیچ تیم دیگری در هیچ سمتی نرفتم.

بهترین خاطره شما از این سال‌هایی که در پرسپولیس بودید چیست؟

قطعا همه سال‌های حضور من در پرسپولیس برایم خاطره است چراکه سراسر ورزش خاطره است حتی برد و باخت‌ها هم خاطره است اما باید بگویم بهترین خاطراتم برای زمانی است که خودم گل می‌زدم و پرسپولیس برنده می‌شد. البته خاطره دیگری هم دارم و آن این است که بعد از گل حامد کاویانپور به الهلال عربستان ناخودآگاه بغضم ترکید و گریه خوشحالی کردم.

بدترین خاطره شما از سال‌هایی که در پرسپولیس بودید کدام است؟

به هر حال همیشه باخت‌ها ناراحت‌کننده بوده اما یک بازی یادم می‌آید که ما عقب بودیم و در یک صحنه من با دروازه‌بان حریف تک به تک شدم و حتی ضربه خلاف جهت دروازه‌بان هم زدم اما از بدشانسی من توپ به نوک پای دروازه‌بان خورد و گل نشد. این صحنه آنقدر حال من را بد کرد که هیچ چیزی از آن بازی یادم نمی‌آید و فقط می‌دانم که 20 دقیقه آخر بازی تعویض شده بودم.

یک حسرت بزرگ برای شما همیشه وجود داشته و آن اینکه با وجود سابقه‌ای نزدیک به 50 سال در پرسپولیس اما در دربی معروف به شش‌تایی‌ها شما حضور نداشتید.

بله این یک حسرت بزرگ و همیشگی برای من است. من سرباز بودم و در شهر شیراز خدمت می‌کردم که فرمانده ما آن زمان برادر بهرام افشارزاده بود که الان سردار و از زحمت‌کشان جمهوری اسلامی است. او آن زمان به حسین کلانی مرخصی داد تا به تهران بیاید و در دربی بازی کند اما به من مرخصی نداد و من همیشه حسرت آن بازی را می‌خورم. البته هنوز هم با هم در ارتباط هستیم حتی حدود سه هفته پیش بود که او را دیدم و گفتم که به همه اعلام کردم که شما نگذاشتید در آن بازی باشم!

شما در همه این سال‌ها یار جدانشدنی علی پروین بودید. از رابطه‌تان با او هم صحبت کنید.

نه تنها برای من بلکه برای همه کسانی که با پروین کار کرده‌اند و کنار او بودند یک افتخار بزرگ است چون او یک آدم بزرگ است و قلب مهربانی دارد که همه دوست دارند در کنارش باشند. من هم افتخار شاگردی علی پروین را داشتم و باید بگویم که پرسپولیس برای ما دو نفر است چون زحمت این تیم را ما کشیدیم که به اینجا رسیده است. قبل از بازی با استقلال پروین به محل تمرین ما آمد و وقتی رختکن ورزشگاه شهید کاظمی را دید رو به من گفت محمود یادت می‌آید که ما کنار خیابان لباس عوض می‌کردیم؟ رختکن پرسپولیس صندوق عقب ماشین پروین بود چراکه فقط آن زمان او ماشین داشت.

شما سال‌های زیادی در پرسپولیس بودید اما هیچ گاه وارد کار فنی نشدید. این موضوع دلیل خاصی دارد؟

خب کار فنی کردن خیلی سخت است و یک قدرت جسمانی بالا می‌خواهد . از طرفی هم باید به کلاس‌های مربیگری می‌رفتم که حوصله این دوره‌ها را نداشتم. من هیچ گاه دنبال کارهای مربیگری نبودم و مثل برخی‌ها کیسه‌ای برای این کار ندوختم.

تا چه زمانی کنار پرسپولیس خواهید بود؟

تا زمانی که بخواهند می‌مانم چراکه من به پرسپولیس تعصب دارم و هیچ گاه از این تیم جدا نشدم. همیشه هم افتخار کردم که قدیمی‌ترین پرسپولیسی تاریخ هستم و خوشحالم که این افتخار نصیب من شده است.

در این مدت قطعا رفتارهای بدی هم با شما صورت گرفته است. این موضوع چقدر روی شما اثر بد گذاشت؟

آدم‌هایی که به من بدی کردند جواب‌شان را گرفتند و با بی‌آبرویی از پرسپولیس رفتند. یک زمان حبیب کاشانی و امیر عابدینی می‌خواستند به پرسپولیس بیایند که همه آنها با من تماس می‌گرفتند که من کنار تیم باشم و به من محبت کردند اما برخی آدم‌ها را نفرین کردم چراکه پرسپولیس برای من یک عشق بود و هیچ گاه از این تیم پول خاصی به دست نیاوردم. من این افراد را نفرین کردم و با بی‌آبرویی از این تیم رفتند. خودشان می‌دانند که منظور من کیست. همان افرادی که جیب‌هایشان را پر و پرسپولیس را بدبخت کردند.

در روز تولدتان چه آرزویی دارید؟

تنها آرزوی من فقط سلامتی است. سه سال است که خدا به من نوه‌ای داده که این بهترین هدیه زندگی من بوده است. نوه خوشگلم به علاوه دخترهای خوب و خانواده با محبتی که دارم بهترین چیزهایی است که من در این دنیا دارم و آرزوی سلامتی آنها همیشه روی زبانم است.

 برانکو شما را خوش‌تیپ‌ترین سرپرست دنیا می‌داند! رمز خوش‌تیپی‌تان چیست؟!

برانکو با من شوخی می‌کند. البته او خودش هم خیلی خوش‌تیپ است اما فکر می‌کنم موی سفیدم رمز خوش‌تیپی من است!
منبع: فارس