رضا کیانیان از آن دست بازیگرانی است که تنوع بسیاری میان نقش‌هایش دیده می‌شود. او بارها زیر گریم‌های سنگین رفته و نقش‌هایی را ایفا نموده که از زمین تا آسمان با هم فرق داشته‌اند.

سرویس فرهنگ و هنر مشرق- آن چه برای هر بازیگری جذاب و مطلوب است، تنوع‌گرایی و تجربه‌ی حضور در نقش‌های متفاوت است. بی‌تردید در تاریخ سینمای جهان نیز  بازیگران بزرگ و کوچک میل به تجربه‌ی حضور در نقش‌های مشابه اکراه داشته‌اند. هیچ بازیگری دوست ندارد در نقش خاصی کلیشه شود و مخاطب مدام او را در همان قالب نقش‌ها ببیند.
 
در سینمای ایران، متأسفانه کمتر اتفاق می‌افتد که بازیگران فرصت تجربه کردن نقش‌های متنوع را بدست آورند. به عبارتی بازیگر هر چه قدر هم که میل به تجربه‌گرایی داشته باشد در نهایت باید از سوی فیلمساز و تهیه‌کننده‌ای انتخاب شود که میل چندانی به ریسک کردن ندارند و ترجیح می‌دهند بازیگر را در همان قالب تجربه شده و نتیجه داده شده جلوی دوربین آورند و از بخشیدن نقش‌های دور از انتظار به آن‌ها پرهیز کنند. اما گاه همین ریسک کردن‌هاست که نتیجه بخش است؛ گاه همین اطمینان کردن به بازیگر و قدرت او (البته در کنار اعتماد به نقس کارگردان) است که نقش‌های بسیار ماندگاری از خلق و در ذهن مخاطبین برای همیشه ثبت می‌کند، اتفاقی که در سالهای اخیر رخ داده و باعث نوعی شکوفایی در سینمای ایران شده است، اتفاقی که بنا بر آن بسیاری از بازیگران سینمای ایران در جشنواره‌های جهانی دیده می‌شوند و جایزه می‌برند(مثلا شهاب حسینی در کن، مریلا زارعی در آسیا پاسیفیک و ...)
 
 
 
 

لیلا حاتمی، بازیگری است که به رغم قدرت بسیار زیادش اصولاً نقش‌های مشهابهی را ایفا کرده است اما او در همان چند نقش به دور از شمایل همیشگی، بسیار خوش درخشیده و عموماً ریسک‌ها درباره‌اش به نتیجه‌ی مثبت تبدیل شده‌اند. از جدیدترین موفقیت‌های حاتمی، حضور درخشانش در فیلم «من» ساخته‌ی سیهل بیرقی است که بازی متفاوت او در نقش آذر مخاطب را حیرت زده می‌کند؛ بازی درخشانی که به طرز حیرت‌ انگیز و ناجوانمردانه‌ای از سوی هیئت داوران جشنواره‌ی سی و چهارم فجر نادیده گرفته شد و البته در چشن منتقدان سینمای ایران و جشن‌های جانبی‌تری همچون جشن روزنامه‌ی سینما به حق خود دست یافت. حاتمی در سالهای دور نیز در فیلم «آب و آتش» فریدون جیرانی نقشی را ایفا نمود که با شمایل همیشگی او در قالب چهره معصوم لیلای فیلم مهرجویی را شکست. حضور او در فیلم «بی پولی» نیز از دیگر بازی‌ها و نقش‌های متفاوتش است که اتفاقاً به خاطرش برنده‌ی چند جایزه از جمله سیمرغ بلورین جشنواره‌ی فجر نیز شد.
 
 

بهنوش بختیاری نیز به یکی دیگر از شگفتی‌های فیلم «من» تبدیل شد. بختیاری که عمده شهرتش به واسطه بازی در نقش‌های طنز و فیلم‌های نه چندان مهم است، در «من» نقشی دشوار و متفاوت را ایفا کرد که به خاطرش دیده شد و بازی‌اش کاملا به چشم آمد.
 
 
رضا کیانیان از آن دست بازیگرانی است که تنوع بسیاری میان نقش‌هایش دیده می‌شود. او بارها زیر گریم‌های سنگین رفته و نقش‌هایی را ایفا نموده که از زمین تا آسمان با هم فرق داشته‌اند.
 
 
 
 
 
از بازی کوتاه اما شگفت‌انگیزش در «زن‌ها همه فرشته‌اند»‌گرفته تا نقش پزشک خوشگذران «خانه‌ای روی آب» و روشنفکر کهنسال «یک بوس کوچولو» و بسیاری از نقش‌های دیگر که در اذهان مخاطبین حک شده‌اند و کیانیان را به بازیگری خلاق و شاید هم تا حدودی خوش شانس بدل کرده‌اند که می‌تواند از داشتن این همه تجربه‌ی متفاوت به خود ببالد.
 
فاطمه معتمد آریا و گوهر خیراندیش از آن دست بازیگرانی هستند که نقش‌های متفاوتی را تجربه کرده‌اند. خیراندیش از نقش پزشک گرفته تا نقش‌ هاجر فیلم «بانو» و مادر زنج کشیده «رسم عاشق کشی» را در کارنامه‌اش دارد و خیل عظیمی از نقش‌های مکمل خوشایند در فیلم‌ها و سریال‌ها و معتمدآریا گرچه به باور م در نقش زنانی از طبقه‌ی فرودست بیشتر در یادها مانده و مثلاً تصویر ملموس او در «روسری آبی»‌ یا «گیلانه» و حتی «اینجا بدون من» برایمان برجسته‌تر و پررنگ‌تر است اما فراموش نکنیم در فیلم‌های شخصیت محوری مثل «بهمن» نیز نقش زنی از طبقه‌ی بالا و تحصیلکرده را ایفا کرده که برایش نامزد جایزه نیز  شده است. همچنین بازی‌های متفاوتش در فیلم‌هایی مثل «همسر» یا سریال «آشپزباشی».

 
 
 
شهاب حسینی نیز بازیگری است که شاید به واسطه‌ی توانمندی‌اش و البته ظاهر و چهره‌ای انعطاف پذیرش بارها نقش‌هایی متفاوت را در کارنامه‌ی خود ثبت کرده است. او در «درباره الی» جوانی از فرنگ برگشته است و از قشر متوسط رو به بالای جامعه در حالیکه در «جدایی نادر از سیمین» مردی کارگر از طبقه‌ی فرودست و محروم. در سریال «شهرزاد» از اعیان و اشراف است و در فیلم «چهارشنبه» برادری که سرپرست خانواد‌ه‌ای سنتی و نه چندان متمول است. حسینی، بازیگر خوبی است و احتمالاً حضور موفقیت آمیزش در طیف گسترده‌ای از نقش‌ها امکان ریسک پذیری انتخاب او را برای نقش‌هایی مختلف و متفاوت بالا می‌برد.
 
 
 

فرهاد اصلانی هم موقعیتی مشابه شهاب حسینی دارد. اگر به فهرست نقش‌هایش در همین چند سال اخیر نگاه کنیم متوجه گستردگی طیف انتخاب‌ها و نقش‌هایش خواهیم شد؛ نقش‌هایی که تفاوت بعضی‌هایش از زمین تا آسمان است. و البته مریلا زارعی که از همان آغاز کار تلاش کرد خود را در نقش‌هایی خاص کلیشه نکند و نقش‌هایی متفاوت را چه بسا کوتاه ایفا نماید.

در میان بازیگران جوان‌تر، باران کوثری در چند سال اخیر نشان داده است که قابلیت حضور در نقش‌های متفاوت را دارد. از دختر معتاد «خون بازی» گرفته تا زن جوان روستایی «جامه دران»‌ و بعد هم دختر جنوب شهری فیلم «کوچه بی نام» که برایش جوایز بسیاری را بدست آورد. کوثری نشان می‌دهد از انتخاب و بازی در نقش‌های بسیار دشوار هم واهمه‌ای ندارد و از همه‌ِی انرژی‌اش برای بازی در آن‌ها بهره می‌گیرد. بازیگری که روزی فقط در فیلم‌های مادرش بازی می‌کرد حالا انتخاب بسیاری از کارگردانان طراز اول سینمای ایران برای بازی در نقش‌هایی سخت و به دور از انتظار است.

 
برخی بازیگران کمتر از بقیه فرصت بازی در نقش‌های گوناگون و متفاوت را داشته‌اند، مثلا بیتا فرهی به واسطه استخوان بندی و فرم صورتش کمتر در نقش زنان جنوب شهری یا روستایی دیده می شود با این حال حضور او در نقش زن سبزی فروش فیلم «اعتراض» مسعود کیمیایی، نشان داد او به رغم ظاهر سانتی مانتالش می‌تواند ایفاگر نقش زنان جنوب شهری نیز باشد و این نقش‌ها را از سطح به عمق ببردد. با این حال به نظر می‌رسد مخاطبان سینما همچنان او را با نقش زنان روشنفکر و متمولی همچون مهشید «هامون» و «بانو» و آذردخت سریال «ولایت عشق» به یاد می‌آورند.
 
هدیه تهرانی نیز موقعیتی مشابه بیتا فرهی داشته است. او را کمتر در نقش زنانی از طبقه‌ی پایین‌تر جامعه دیده‌ایم. عمده نقش‌های او زنان متوسط شهرنشین‌اند که با مشکلات خانوادگی دست به گریبان‌اند، مثل نقش‌هایی در فیلم‌های «چهارشنبه سوری» و «عادت نمی‌کنیم» که به فاصله‌ی یک دهه ساخته شده‌اند اما جنس بازی و نقش تهرانی در آن‌ها بسیار مشابه است. تهرانی چندین بار هم نقش زنان متمول را بازی کرده است که شاید یکی از به یادماندی‌ترین‌ هایشان «چتری برای دو نفر» باشد.
 
 
 
 
 
پانته‌آ پناهی‌ها از دیگر بازیگران زنی است که تلاش می‌کند نقش‌های مختلفی را تجربه کند و به سبب پیشینه تئاتری‌اش از این تجربه‌گرایی عموماً سربلند بیرون می‌آید. یکی از بارزترین مصداق‌های این مدعا بازی درخشان او در فیلم «نفس» بود که باز هم در جشنواره‌ی سال قبل نادیده گرفته شد و البته از سوی بخش بین الملل جشنواره در اردیبهشت ماه مورد تقدیر واقع شد. پناهی‌ها همچنین از بازی در نقش‌های فرعی و کوتاه واهمه‌ای ندارد و گاه فقط در چند سکانس آن قدر قوی ظاهر می‌شود که بازی بازیگران اصلی فیلم را تحت سلطه‌ی خود قرار می‌دهد؛ مثل نقش و بازی کوتاهش در فیلم «عادت نمی‌کنیم». مهدی هاشمی هم از آن دست بازیگرانی است که در تمام سال‌های بازیگری‌اش تلاش کرده تا در نقش‌هایی بازی کند که تفاوت‌های بسیاری بینشان بوده است.
 

پریناز ایزدیار، بازیگر جوان سینما که در سال‌های اخیر بخت با او یار بوده است هم تلاش می‌کند تا طیف گسترده‌ای از نقش‌ها را به کارنامه‌ی خود بیفزاید. از نقش شیرین سریال «شهرزاد» گرفته تا مهتاب فیلم «سیصد و شصت درجه» که دختری بزهکار بود و سمیه‌ی معصوم «ابد و یک روز» که برایش جوایز بسیاری را به ارمغان آورد.

برخی از بازیگران با وجود تسلط و توانایی‌شان به ندرت در نقش‌های متفاوت ظاهر می‌شوند. گلاب آدینه، پرویز پرستویی، بهرام رادان، محمدرضا فروتن، طناز طباطبایی، هانیه توسلی، نیکی کریمی، نوید محمدزاده، پیمان معادی و .... بازیگرانی هستند که همیشه در همان ساختار همیشگی و نقش‌های نزدیک به هم خوش درخشیده‌اند اما تکرار در نقش‌هایشان بسیار به چشم می‌خورد و علت آن مسلماً موفقیت آن‌ها در همان نقش‌های همیشگی است. به راستی حاتمی کیا با وجود پرستویی چه گزینه‌ی مناسب‌تری می‌تواند برای بازی در نقش قهرمان‌های فیلم‌های خود داشته باشد؟ و آیا تا به حال بازی بدی از پرستویی در این نقش‌ها دیده‌ایم؟ این اتفاق درباره‌ی گلاب آدینه نیز مصداق بارزی دارد. وقتی او می‌تواند این چنین درخشان نقش زنان رنج دیده طبقه فرودست را ایفا کند بدیهی است که بسیاری از کارگردانان برای این گونه نقش‌ها مستقیماً به سراغ او می‌روند و در نتیجه امکان حضور در نقش‌های متفاوت از او سلب می‌شود.

در سینمای جهان نیز تمام بازیگران شانس این که نقش‌های مختلفی را تجربه کنند بدست نمی‌آورند و تنها بخشی از آن‌ها می‌توانند قدرت و توان خود را برای اثبات خویش در نقش‌های گوناگون و متفاوت به کار گیرند و در این اتفاق عوامل مختلفی دخیل‌اند. آل پاچینو، مریل استریپ، رابرت دنیرو، داستین هافمن، لئوناردو دی کاپریو، هلن میرن، کیت بلانشت و .... از آن دست بازیگرانی هستند که توانسته‌اند تجربه بازی در بسیاری از نقش‌ها را بدست آورند و در ذهن‌ها ماندگار شوند.