آخرین قسمت از برنامه تلویزیونی «گنج» با حضور مجتبی مومنی، نقاش و هنرمند سبزواری سال‌های انقلاب و دفاع مقدس شب گذشته از شبکه افق پخش شد.

به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق، آخرین قسمت از برنامه تلویزیونی «گنج» با حضور مجتبی مومنی، نقاش و هنرمند سبزواری سال‌های انقلاب و دفاع مقدس شب گذشته از شبکه افق پخش شد.
 

این نقاش سبزواری در ابتدای این برنامه درباره شروع فعالیت‌هایش گفت: در دوران نوجوانی به پشت ویترین آثار مرحوم استاد حسین ماستیانی(نقاش و مجسمه‌ساز سبزواری) می‌رفتم و آثارشان را می‌دیدم و سوالات خودم را از او می‌پرسیدم.

وی ادامه داد: در سال‌های انقلاب، تصاویر امام خمینی(ره)، رزمندگان و شهدا را از مجله‌ها و روزنامه‌ها جدا می‌کردم و با وسایلی مثل مداد رنگی و گچ پاستل تصاویر را طراحی می‌کردم البته اگر وسعم می‌رسید با رنگ و روغن نقاشی می‌کردم که بعد از ورد به سازمان تبلیغات و ستاد تبلیغات جنگ کار‌های حجمی هم طراحی کردم.

این هنرمند خاطرنشان کرد: این آثار معمولا در میدان و چهار راه اصلی شهر قرار می‌گرفت و علاوه بر افراد هنرمند، مردم هم از این کارها استقبال می کردند حتی برخی مواقع این آثار در شهرهای اطراف سبزوار هم استفاده می‌شد.

وی تصریح کرد: بزرگ‌ترین تابلویی که آن سال‌ها کشیدم مربوط تصویر جنازه دختری بود بعد از سقوط هوایپمای مسافربری کشورمان در اثر اصابت موشک ناو امریکایی در روزنامه‌ها چاپ شده بود.

مومنی افزود: من این تصویر را با رنگ پلاستیک روی پارچه برزنتی در ابعاد سه در چهار متر طراحی کردم که بلافاصله در خیابان اصلی شهر نصب شد و مورد استقبال مردمی به خصوص بانوان قرار گرفت.

وی درباره کارهای گروهی در سبزوار گفت: معمولا در سالگردهای دفاع مقدس، یک ماه مانده به 31 شهریور، با دیگر فعالان هنری شهر که در بین آنها حتی چریک فدایی خلق حضور داشت، جمع می‌شدیم تا برای برگزاری مراسم برنامه‌ریزی کنیم.

این هنرمند اظهار داشت: محور اصلی فعالیت‌های ما، استاد ماستیانی به عنوان پیشکسوت این رشته بود و ما شب تا صبح، روی تخته شاسی یا تخته نئوپان و... طراحی می کردیم که برخی از این کارها را هنوز بعد از 30 سال در برخی شهرها می‌بینم که استفاده می‌کنند مثل مادری که با سبد تخم مرغی به سمت رزمندگان می رود.

مومنی اضافه کرد: این کارها را در سالن نسبتا بزرگ ستاد تبلیغات جنگ در قالب یک تیم 17-18 نفری انجام می‌دادیم که غالبا خطاط و خوشنویس بودند و من تنها طراح و نقاش گروه بودم.

وی بیان کرد: بیشتر نقاشی های من در ستاد تبلیغات جنگ، مربوط به امام خمینی(ره)، شخصیتهای انقلاب، رزمندگان و شهدا که بود، مثل تصویر رزمنده در حال رژه که بخاطر حماسی بودن، به دفعات طراحی کردم.

این نقاش سبزواری تصریح کرد: برای انجام این کارها، مشکلات زیادی داشتیم اما آن زمان، اخلاص خاصی بین مردم بود و خود آنها هم برای تهیه امکانات به ما کمک می‌کردند، تمام کسبه بازار، ما را می‌شناختند و حتی برخی از آنها پولی از ما نمی‌گرفتند.

وی درباره دیوارنویسی درباره شهدا در سبزوار بیان کرد: برای دیوار نویسی، شب، با یک تیم 6-7 نفره، ابتدا از خانواده‌ها اجازه نوشتن می‌گرفتیم که آنها هم خیلی خوشحال می‌شدند و از ما پذیرایی کردند، ما تا صبح، دیوار نویسی را تمام می‌کردیم تا مردم صبح، طرح را ببینند.

مومنی درباره نقاشی تصاویر شهدا توضیح داد: برای کشیدن تصاویر شهدا، پس از تهیه تابلو و بوم نقاشی، کار را شروع می‎کردیم و حتی تا صبح کار کار می‌کردیم تا بتوانیم تصاویر و تابلوها را به مراسم تشییع شهدا برسانیم تهیه می‌کردیم به همین دلیل، معمولا نقاشی‌ها را با رنگ پلاستیک، سیاه و سفید طراحی می‌کردیم.

وی با بیان این که استاد ماستیانی، مرحوم ارَش و خودم اعضای ثابت برای نقاشی تصاویر شهدا بودیم، ادامه داد: به عنوان مثال، در عملیات کربلای 5 35 شهید در سبزوار داشتیم و قرار بود برخی از این تصاویر به روستاها و برای خانواده‌های چشم به‌راه شهدا برده شود، تا صبح روز مراسم با رنگ پلاستیک نقاشی کردیم تا تصاویر آماده شوند.

این هنرمند سبزواری اظهار داشت: سردار شهید محمدیانی، شهید فرومندی قائم مقام لشگر 5 نصر خراسان، شهید رحیمی‌خواه، فرمانده گردان، شهید ریوندی و... از شهدایی بودند که تصاویر آنها را در سال‌های دفاع مقدس نقاشی کرده‌ام که تابلوهای بزرگ را برای مراسم‌ها و تابلوهای کوچکتر را برای خانواده‌ها طراحی می‌کردم.

وی با بیان این‌که معمولا خود خانواده‌ها برای کشیدن تابلوی شهدا مراجعه می‌کردند، تصریح کرد: بعد از حدود 25 سال به روستای زادگاه شهید رحیمی‌خواه رفته بودم که در آنجا فرزندان شهید که در سال‌های دفاع مقدس، بچه بودند، تابلوی شهید را آوردند و گفتند این تابلو را شما نقاشی کرده‌اید.

مومنی درباره نمایشگاه معروف دفاع مقدس در سال 1364 بیان کرد: از جمله فعالیتهای هنری ما در سبزوار، برگزاری نمایشگاه های دفاع مقدس بود که در آن سال‌ها، نمایشگاه سال 64 خیلی برجسته و رسانه‌ای شد.

وی افزود: شهرداری سبزوار قصد تعریض خیابان مدرس را داشت، به همین خاطر همه خیابان را تخریب کرد و ما هم با توجه جلوه‌ای که این خرابی‌ها داشتند و شبیه فضای جنگ به نظر می‌رسیدند از شهرداری خواهش کردیم که این خیابان را برای هفته دفاع مقدس در اختیار ما بگذارد.

این هنرمند سال‌های دفاع مقدس عنوان کرد: در این نمایشگاه که حدود 700 متر طول آن بود، بخش‌های مختلفی طراحی کرده بودیم، برخی نقاط را سنگربندی کرده بودیم، در بعضی جاها، جنازه‌های سربازان بعثی را قرار داده بودیم و در برخی بخش‌ها هم رزمندگان در حال دفاع بودند.

مومنی افزود: کارهای حجمی هم در نمایشگاه طراحی کرده بودیم. به طور مثال مادری که دستش را حائل کرده است تا فرزندش زیر آوار بمباران نرود یا مادری که بالای سر فرزند شهیدش نشسته بود و یا مزار شهدا که این قسمت‌ها در بخش آخر نمایشگاه بود و مردم استقبال زیادی از آن کردند.

وی تاکید کرد: برای کودکان هم تندیس بزرگی از سر صدام طراحی کرده بودیم که زیر آن یک ماشین جنگی قرار داشت و با ضرباهنگ خاصی دهان این مجسمه حرکت می‌کرد و کودکان اطراف این بخش جمع می‌شدند.

این نقاش سبزواری ادامه داد: یکی از ابتکارات ما در آن نمایشگاه که شاید با شرایط امروز هم تطبیق داشته باشد، طرحی بود که در آن سران وقت عرب که با صدام همکاری می‌کردند، دور یک میز، مشغول کشیدن قلیان بودند و عمو سام به عنوان نماد آمریکا با یک شلاق بالای سر این افراد ایستاده بود.

مومنی با بیان این که بیشتر خود رزمندگان درباره نمایشگاه، به ما نظر می‌دادند، تصریح کرد: برای برگزاری این نمایشگاه یک تیم 20-25 نفره بودیم و کار آماده‌سازی نمایشگاه، حدود 45 روز طول کشید اما مردم هم در این کار مشارکت داشتند به طور مثال، جوشکار و نجار، داوطلبانه می‌آمدند و به ما کمک می‌کردند.

وی خاطرنشان کرد: امروز، هیچکدام از آثاری که برای آن نمایشگاه، طراحی کرده بودیم، باقی نمانده است چرا که بعد از نمایشگاه، آثار را به دیگران که به طور مثال می‌خواستند در روستاها نمایشگاه برگزار کنند، می‌دادیم و این آثار دست به دست می‌شد به همین دلیل می‌توان گفت آثاری که طراحی کرده بودیم مصرف فرهنگی خود را در این حالت، پس دادند.

در بخش دیگر این برنامه، حسین پاینده معروف به ملات از رزمندگان دفاع مقدس، بخش دیگری از خاطرات طنز خود درباره دیدارش با فرمانده لشگر 17 علی‌ابن‌ابی طالب(ع) و معروفیتش در سال‌های جنگ تحمیلی را روایت کرد.

همچنین عمار احمدی، از نویسندگان و پژوهشگران عرصه دفاع مقدس، به معرفی یکی از آثار خود با عنوان «اوخشامالار» درباره فرهنگ شفاهی مادران شهدا در سال‌های انقلاب و دفاع مقدس می‌پردازد.

این کتاب در دو دفتر درباره سوگ‌نامه‌های مادران شهید آذربایجان(دفتر اول) و سوگ‌نامه‌های عاشورایی آذربایجان(دفتر دوم) منتشر شده است.

اقبال واحدی هم در بخش دیگری از مرور خاطرات فعالان مردمی پشتیبانی دفاع مقدس و جنگ تحمیلی، به سراغ «رقیه گلین» از بانوان جهادگر ملاردی در عرصه پشتیبانی جبهه‌های دفاع مقدس رفت.

علاقه‌مندان می‌توانند از طریق کانال تلگرامی این برنامه به نشانیhttps://telegram.me/ganj_iran گزیده و بخش‌های مختلف برنامه را دریافت و نظرات خود را از طریق این کانال تلگرامی و یا از طریق شماره پیامک ۳۰۰۰۴۵۵۰ مطرح کنند.