هم دولت و هم وزیر ارشاد میدانند در کابینه احتمالی بعدی روحانی، امکان قرار گرفتن علی جنتی روی صندلی وزارت وجود نخواهد داشت. علی جنتی به هر دلیلی دیگر امکان و شرایط ادامه کار ندارد. در این شرایط اما بهترین برداشت دولت چه می‌تواند باشد؟ «استعفا»!

سرویس فرهنگ و هنر مشرق - کمتر از یکماه است که شایعه رفتن علی جنتی از وزارت ارشاد هر روز و هر هفته مطرح میشود. شایعه ای که حالا دیگر بر اساس شنیده ها دارد رنگ واقعیت یه خود میگیرد و گمان می‌رودتا یکی دو هفته دیگر این اتفاق عجیب در دولت محقق شود. یعنی رفتن یک وزیر کلیدی در سال آخر کار دولت.

اما این اتفاق چرا روی میدهد و روی دادنش به سود چه شخص یا اشخاص و گروه هایی خواهد بود؟

واقعیت این است که در طول مدت سه سال گذشته، وزارت ارشاد خصوصا در حوزه کتاب فریاد خیلی ها را درآورد. خیلی هایی که اهل خواندن کتاب بودند و یکباره میان صفحات کتابی که خریده بودند یک توصیف جنسی بسیار عیان میدیدند. یا آنها که از ترس و بواسطه عدم اعتماد به محتوای کتابها، آنها را توی ده سوراخ قایم میکردند تا دست بچه ها به آن نرسد.
 
 
یک نمایش اجرا شده با مجوز رسمی!!
 
البته سیاستمداران پشت پرده در حوزه فرهنگ و مدیرانی مانند دکتر ک، م.ب ، دکتر س.آ و ... آنقدری باهو ش و کارکشته بودندکه برای برداشته شدن تمرکز از این حوزه ، تعمدا اذهان را به سمت دیگری بگردانند. سمتی که امکان همراهی مردم نیز، در آن  وجود داشته باشد. حوزه ای مثل موسیقی و برگزاری کنسرت که میتوانست عاملی برای مظلوم نمایی باشد و ساختن چهره ای قهرمان از وزیر. نقشه هم خوب طراحی شده بود. به محض اینکه یک کنسرت به هر دلیلی تعطیل میشد فریاد سر میدادند و یکباره رسانه های غیررسمی فضای مجازی (که بازوی اصلی  اجرایی در بخش فرهنگی دولت کنونی است) همه جا را پر میکردند که ببینید چقدر دارند وزیر را اذیت میکنند؟
 
 
 وضعیت پوشش هنرندان در جشنواره های داخلی و خارجی
 
مردم شادی میخواهند...مگر در کنسرت چه اتفاقی می افتد که تعطیلش می‌کنند و .... همه اینها هم در حالی بود که مجموع همه کنسرت‌های تعطیل شده کمتر از یک درصد کل کنسرت‌ها در سال بوده است (گزارش دقیق آماری در این مورد به زودی در مشرق منتشر خواهد شد) با این اوصاف یکباره تعطیلی کنسرت‌ها به عنوان اصلی ترین مشکل فرهنگی و حتی مشکل عمومی جامعه شناخته میشد و بحثش به صحبتها و مناظره ها و مصاحبه های عالیترین مقام اجرایی کشور کشیده میشد. پشت بندش هم وزیر محترم ارشاد مقابل این تعطیلی ها می ایستاد و موضع میگرفت و به همین سادگی در جایگاه یک قهرمان قرار میگرفت. قهرمانی که سوپرمن وار در فضای غیرواقعی که رفقایش ساخته بودند می‌آمد و برای شاد بودن و نشاط مردم در سالن های کنسرت را باز میکرد و ...
 

حواشی پررنگی که حتی هیچکدام از معاونان جنتی را جابجا نکرد

یا مثلا در حوزه سینما یک بحث فرعی راه می انداختند و مدتی ذهن جامعه را با آن مشغول میکردند و ...

اما حالا حکایت فرق کرده و اتفاق اتفاق دیگری است. ماجرایی که ربطی به فرهنگ ندارد و ماحصلش این است که وزیر کنونی ارشاد نه حالا و نه در کابینه احتمالی بعد در دولت روحانی، امکان قرار گرفتن روی صندلی وزارت را نخواهد داشت.

علی جنتی می‎داند به هر دلیلی دیگر امکان و شرایط  ادامه کار ندارد. در این شرایط اما بهترین کار چه میتواند باشد؟

سیاستمداران کارکشته حوزه فرهنگ در دولت فعلی بی شک اگر آگاهی و اطلاع رسانی دقیقی شکل نگیرد، آنقدری توانایی دارند که  این تهدید را به یک فرصت تهدید کنند. بازی هم ساده است.کافی است روغن ریخته را نذر امامزاده کنی؟ این یعنی قربانی کردن علی جنتی . یعنی گرفتن ژست مظلوم نمایی. یعنی مظلوم نمایی با واسطه وزیری که سه سال انواع و اقسام حاشیه ها را بوجود آورده است و باید برکنار میشد.
 
 

علی جنتی (اگر برود) نه به واسطه مجموعه حاشیه‌هایی که در فرهنگ بوجود آورده می‌رود. نه به دلیل ناراحتی مراجع از او و نه به خاطر کنسرت و کتاب... اصلا جنتی و تیم او آنقدر نسبت به انتقادها بی‌خیال بودند و از مقام مافوقشان چک سفید حمایت تمام قد داشتند که مثلا جابجا کردن معاونت هنری وزیر هم غیر ممکن بود. چه برسد به خود وزیر.

اما در این میان ربط دادن  استعفای جنتی به اتفاقات فرهنگی و فشارها و انتقادات چیزی شبیه شوخی است. اتفاقاتی مثل اپرای عاشورا و ماجرای سگ‌های زرد و انواع کتاب‌های پر از مضامین جنسی و هزار اتفاق دیگر از این دست نتوانست مرادخانی و صالحی و بقیه را حتی کمی از روی صندلیشان جابجا کند. حالا با این اوصاف رفتن وزیر و خداحافظی بالاترین مقام دولتی در حوزه فرهنگ، آن هم کمتر از یک سال مانده به پایان کار دولت منطقی است؟ اینکه بگویند بعد از سه سال فشار بالاخره تسلیم شدیم تقریبا چیزی در حد شوخی است و جنتی یا حتی معاونانش از مدیرانی هستند که به انواع و اقسام اعتراض ها و انتقادات وقعی نمیگذارند و ککشان هم نمی‌گزد.

دلیل رفتن او یک موضوع کاملا بی ارتباط با فرهنگ است. موضوعی که موجب میشود او نتواند کار کند. در این شرایط هم چه چیزی بهتر از این که دوباره او سوپرمن وار بیاید و برگه استعفا را روی میز مقام بالادست بگذارد.

پشت بندش هم بلند شدن فریاد وا اسفا و  وا مظلوما خواهد بود و انداختن گناه همه کارهای نکرده و اشتباهات انجام شده به گردن آنهایی که باعث استعفا شدند و در نهایت هم مسیر یک دو قطبی فرهنگی در جامعه هموار خواهد .

استعفای جنتی (حتی اگر در حد  خبر و گمانه هم بماند) در واقع نوعی کمک به او و امتیازی است که به او داده شده است تا از خطر برکنار شدن فرار کند؛ برکنار شدنی که قطعا نه به خواست رییس جمهور است و نه هیچ کدام از وزرای دیگر. برکنار شدنی که باعثش فقط شخص علی جنتی است.

** حسین سلیمانی