* البته بزرگداشت این ایامالله، در هر سطح و معیاری خوب است و برکات خود را دارد، ولی این مراسم، کارکردهای فوقالعادهی خویش را برای جامعه محقق خواهد ساخت، مشروط بر آنکه در سطح عواطف و شعائر متعالی باقی نماند و باز هم فراتر رود، و به بینش «زنده» ای برای تحلیل و مجاهده در مسائل امروز تبدیل گردد. یعنی عزادار، به کمک دانشمندان دین و علمای عظام، برآوردی از «زیست حسینی» در متن مسائل همین امسال بیابند. سرّ اصلی جلب مشارکت حداکثری مردم در طراحی پربرکتی که در این مراسم از آستانهی انقلاب اسلامی و به تدبیر امام سید روحالله موسوی خمینی رحمةاللهعلیه ساز شد، در همین است. اینکه مردم با مسائل همین امسال خود، پای منبرها و تریبونها بروند و این مسائل را منعکس سازند، و علمای دین نیز با درک این مسائل، چراغ دیدگاه حسینی را به این موضوعات بتابانند. این چنین است که اسلام با همهی پهنای خود که در وجود حسین علیهالسلام مندرج است، احیا و مجدداً جاری خواهد شد.
* و محرم همین امسال، مفاهیم متمایزی در ذهن وعاظ و مدیحهسرایان و گردانندگان مجالس عزای اباعبدالله علیهالسلام، و همین طور خیل مردم شرکتکننده در این بزرگترین گردهمآیی سالانهی ایرانیان برجسته شده است: انقلابی بودن و ماندن، جهاد کبیر و زنده نگاه داشتن روحیهی مجاهده و عدم تبعیت از دشمن، مدافعان حرم، یاد شهیدان، عبرتهای عاشورا در دنیاطلبی خواص، حقوق و املاک و رفاهطلبی، شیدایی رابطه با آمریکا و ابرقدرتها، و در عین حال اجتناب از دو قطبی شدن فضای زیست سیاسی جامعه، و نهایتاً، انتخابات. عجب نسبت پیچیدهای است بین اینها، و در عین حال هیچ یک از فعالان این مراسم نمیتوانند نسبت به این مفاهیم بیاعتنا باشند.
* هیهات که سیرابشدگان کوثر عاشورا در برابر تجاوز نیابتی دیوسیرتان و مشرکان به جای کافران، به حریم قرآن کریم و عترت رسول خدا و امت محمد و پیروان ابراهیم حنیف و هر مستضعفی که در گوشه و کنار عالم هست، ساکت و آرام بمانند، و یا نظارهگر صحنههاى ذلت و حقارت باشند، و از کنار شعار نه غزه نه لبنان نه سوریه نه عراق آسوده بگذرند و با اصحاب این دست شعارها، فارغ از دغدغهی امر به معروف و نهی از منکر، شب و روز سر کنند.
* فریاد واحسینای ما، فریاد دفاع از مکتب و حیثیت و ناموس است؛ پس با یادکرد مدام از زهرا و زینب و سکینه و رقیه که درود خدا بر ایشان باد، به یاد زنان و دختران شهرهای خود میآوریم که راز پیچیده زندگی فعال اجتماعی و سیاسی و حتی رزمی، در کنار حفظ شرافت انسانی در چیست. ما آن قدر به این موضوع اهمیت میدهیم که در شب عزای حضرت عباس علیهالسلام، هنوز از مصیبت او نگفته، صبوری از کف میدهیم و با تعجیل، نوحه را به سمت زهرا و زینب و کوفه و شام، میبریم، تا نشان دهیم که پاکی زن و دختر مسلمان برایمان تا چه پایه مهم است؛ به قدر «عباس».
* فریاد واحسینای ما فریاد همهی مردمانى است که دیگر تحمل تفرعن و سلطهطلبی را از دست دادهاند، و نمىخواهند صداى خشم و نفرتشان براى ابد در گلوهایشان، خاموش و افسرده بماند و اراده کردهاند که «حر» زندگى کنند و «حر» بمیرند و فریادگر نسلها باشند؛ و در استمرار همین مسیر، آنها نمیخواهند فسادها را که «تهاجمی علیه ارزشهای انقلاب و خون شهیدان است» تحمل کنند، و از مدیرانی که خود را بر مردم زجرکشیده برتر میشمرند، و به این خیال سهم بیشتری از بیتالمال طلب میکنند، میخواهند که یا درسهای انقلاب را از سر بخوانند، یا دانش و مهارت مدیریت خود را بردارند و ببرند جایی که انسانها را همچون اشیاء اداره میکنند و به انسانها همچون اشیاء، حقوق و املاک میپردازند؛ انسانها را «میخرند».
* فریاد واحسینای ما، فریاد فقر و تهیدستى محرومان و پابرهنههایى در روستاهای دور افتاده و تشنه است که حاصل عرق جبین و زحمات شبانهروزى آنان را، زراندوزان به یغما بردهاند و حریصانه از خون دل مردم فقیر و کشاورزان و کارگران و زحمتکشان مکیده و شریان حیات اقتصاد را به خود پیوند دادهاند و مردم را از رسیدن به حقوق حقهی خود محروم نمودهاند. «قانوندانهای قانونشکن»، قوانین را طوری تفسیر میکنند که حقوقها و پاداشها و وامها و املاک کلان برای خود بگیرند. کار انقلاب اسلامی با این نوع مدیران پیش نرفته است و نمیرود. انقلاب اسلامی ایران فقط با مدیران حسینی، رنگ و بوی خاص و اثربخش خود را دارد.
* و مطلب آخر اینکه، امروز، حتی در میدان پر خروش عزای سیدالشهدا، هدف جنگ نرم و پنهان دشمن، این است که مردم را از عرصهی جهاد و مقاومت دور کنند؛ مردم را نسبت به آرمانها بیتفاوت کنند؛ همه چیز را با احساسات سطحی و عشقی پر کنند، و «حسین» و «عباس» و «زینب» و «علی اکبر» و «علی اصغر» و «رقیه» و «مسلم» علیهمالسلام را در همان عمق تاریخ به مثابه اسطورههایی همچون سایر اسطورهها مدفون سازند. نگذارند، آن اثر تاریخساز خود را، در «محرم همین امسال» به جای بگذارند. «تبلیغات وسیعی که میلیاردها دارند خرجش میکنند، با این هدف انجام میگیرد که ملّت ایران را که با مقاومت خود، با ایستادگی خود، توانسته قدرتهای جهانی را، سلطههای بزرگ را در بسیاری از خواستههایشان ناکام بگذارد، مأیوس کنند، و از صحنه خارج کنند؛ هدف این است. حتی، اگر فشار اقتصادی هم میآورند، هدف این است؛ اگر فشار سیاسی هم میآورند، هدف این است؛ اگر فشار امنیّتی هم میآورند، هدف این است... . هدف، تصرّف فضای فکری و روحی کشور است؛ اگر کار اقتصادی میکنند به این نیّت است؛ اگر کار امنیّتی میکنند، کار روانی میکنند، از فضای مجازی استفاده میکنند، از ماهواره استفاده میکنند، از رادیوها و تلویزیونها استفاده میکنند، از مبلّغان دهانبهمزد و سخنبهمزد در اطراف دنیا استفاده میکنند، همه با این هدف است. خب، در یک چنین شرایطی آن چیزی که میتواند ملّت را سَر پا نگه دارد، در آنها شوق و طراوت به وجود بیاورد، یاد شهدا است». یاد فلسفه شهادت شهدای دیروز در کربلا، و شهدای امروز در شلمچه و فوعه و کفریا.
(این مطلب توأم بود با اقتباسهای آزاد از پیام امام روح الله موسوی خمینی رحمةاللهعلیه به حجاج بیتاللهالحرام در ذیالحجه سال ۱۴۰۷)
*دکتر حامد حاجیحیدری، استادیار و عضو هیأت علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران