به گزارش مشرق، بحران جهانی اقتصاد در سال 2008، زمین لرزه مرگبار هائیتی، بهار عربی و قیام ملت های خاورمیانه و شمال آفریقا، همه گیریِ بیماریِ ابولا در غرب آفریقا، درگیری های خانمان سوز و ادامه دار در یمن، سوریه، لیبی و سودان جنوبی، بحران اوکراین و بحران تروریسم، فهرستی از رخدادهایی است که به ترتیب در دوران دبیرکلی 'بان کی مون' روی داد و سازمان ملل متحد تقریبا در هیچیک از آنها موفق عمل نکرد.
اما آیا با همین معیار، می توان میزانِ موفقیت 'بان کی مون' را ارزیابی کرد؟ پیش از قضاوت درباره عملکرد هشتمین دبیرکل سازمان ملل، بهتر است به اختیارات 'دبیرکل' و ابتکارهایی که 'بان' در دوران مدیریتش به خرج داده است، نگاهی بیندازیم.
** اختیارات دبیرکل سازمان ملل
دبیرکل سازمان ملل متحد، طبق منشور این سازمان، مدیریت اجرایی آن را برعهده دارد و امور اداری و مالی زیر نظر او انجام می شود.
افزون بر این، وی می تواند برای هر موضوعی که تشخیص می دهد، از اعضای شورای امنیت بخواهد که تشکیل جلسه دهند و تصمیم گیری کنند؛ هرچند خودش در تصمیم گیری های شورای امنیت نقش مستقیم ندارد.
دبیرکل سازمان ملل، همچنین در شرایطی که صلاح بداند و امکانش را داشته باشد، می تواند به عنوان میانجی بین المللی برای ایجاد صلح پیش قدم شود.
توجه دبیرکل به یک موضوع بین المللی، گاه می تواند به حل و فصل سریعتر آن موضوع بیانجامد. برای مثال، معمولا بخشی از اعتبار صلح در آمریکای جنوبی (ال سالوادور، نیکاراگوئه و گواتمالا) و نیز تفاهم صلح میان انگلیس و آرژانتین را به 'خاویر پرز دکوئیار' نسبت می دهند. همچنین حل و فصل بحران در یوگسلاوی سابق (دهه 90) را معمولا به تلاش های 'پطروس غالی' مربوط می دانند.
اما این موفقیت، به طور مستقیم به همکاری پنج عضو دائم شورای امنیت وابسته است. دبیرکل، اگرچه رسما با رای مجمع عمومی سازمان ملل منصوب می شود، اما این مجمع، باید به نامزدی رای بدهد که از سوی شورای امنیت تایید شده باشد. در نتیجه، اختیار عمل دبیرکل، معمولا محدود به اراده اعضای دائم شورای امنیت است. پطرس غالی که سال 1992 به دبیرکلی سازمان ملل رسید، کوشید نقش صلح بانی را به سازمان ملل منحصر کند و از نقش قدرت های جهان در این زمینه بکاهد. وی در این راه، بارها با شورای امنیت سازمان ملل وارد چالش شد. البته این کار برای پطروس غالی هزینه داشت و ایالات متحده، تمدید دبیرکلی وی را در سال 1996 وتو کرد و به مدیریت او پایان داد.
همچنین در مواردی که منافع قدرت های جهان مستقیما در میان باشد و یکی از پنج عضو دائم شورای امنیت بر انجام کاری پافشاری کند، دبیرکل سازمان ملل در عمل با تک تک اعضای مجمع عمومی هیچ فرقی نخواهد داشت. درست به همین دلیل است که در جریان حمله نظامی روسیه به گرجستان یا جدایی شبه جزیره کریمه از اوکراین و ضمیمه شدنش به روسیه، دبیرکل سازمان ملل عملا کنار کشید و موضوع را به طرف های ذینفع واگذار کرد. در جریان حمله آمریکا به عراق و افغانستان نیز دبیرکل اختیار چندانی نداشت؛ زیرا یک عضو دائم شورای امنیت، تصمیم خود را برای عملیات نظامی گرفته بود.
*** ابتکارهای بان کی مون
** قناعت و بهره برداری
بان کی مون دانش آموخته کارشناسیِ روابط بین الملل از دانشگاه سئول و کارشناسی ارشد مدیریت دولتی از دانشگاه هاروارد است. سالها فعالیت در وزارت خارجه کره جنوبی نیز به او تجربه هایی گرانسنگ آموخت. از جمله این تجربه ها می توان به ریاست نافرجامِ کمیسیون تدوین پیمان جامع منع آزمایش های اتمی (CTBTO) اشاره کرد.
'بان' سال 1999 به ریاست این کمیسیون رسید و دو سال بعد به دلیل تایید علنی 'پیمان منع موشک های بالستیک'، از ریاست کمیسیون اخراج شد. 'پیمان منع موشک های بالستیک' توافقی بود که آمریکا و شوروی در دوران جنگ سرد امضا کرده بودند و ایالات متحده مدتی پیش از تایید علنیِ 'بان کی مون' از آن پیمان خارج شده و در واقع آن را فسخ کرده بود.
چنین تجربه هایی و احتمالا مطالعه سرنوشت افرادی مانند غالی، سبب شد بان کی مون روشی را دنبال کند که می توان از آن به عنوان روش 'قناعت و بهره برداری' یاد کرد.
نمونه این روش را اوایل تیرماه امسال، در گذاشتن و برداشتن نام عربستان از فهرست 'ناقضان حقوق کودک' شاهد بودیم. سازمان ملل متحد اوایل تیرماه تصمیم گرفت نام عربستان را به دلیل کشتار کودکان یمن، در فهرست سیاه ناقضان حقوق کودک بگذارد. البته عمر این تصمیم، بیش از یک هفته نبود.
مدتی بعد، 'بان کی مون' اعتراف کرد که عربستان تهدید کرده بود اگر این فهرست منتشر شود، کمک های مالی اش به سازمان ملل را قطع می کند. سپس روزنامه گاردین با انتشار مقاله ای، به نقل از 'استفان دوجاریک' سخنگوی سازمان ملل، نوشت که اردن، امارات متحده عربی و بنگلادش نیز با دفتر بان کی مون تماس گرفته و تهدیدهای مشابهی را مطرح کرده بودند. دیپلمات های دیگر سازمان ملل، طبق همین مقاله، گفتند که مصر، کویت و قطر نیز در تماس با دفتر بان، مراتب اعتراض شدید خود را درباره این تصمیم اعلام کرده بودند.
مسلما عقب نشینی برای اعتبار دبیرکل سازمان ملل هزینه داشت، اما همان سیاست 'قناعت و بهره برداری' سبب شد وی عقب نشینی کند.
در ارتباط با مسئله فلسطین نیز اگرچه 'بان کی مون' بارها علنا از اسرائیل انتقاد کرد، اما هرگز تصمیم نگرفت پرونده سرزمین های اشغالی را به شورای امنیت ارجاع دهد؛ چراکه می دانست چنین کاری بسرعت از سوی ایالات متحده آمریکا وتو خواهد شد. بدین ترتیب، دبیرکل سازمان ملل تصمیم گرفت در ارتباط با سرزمین های اشغالی، به 'طعنه های گاه و بیگاه' بسنده کند.
بان کی مون دیماه 94 و در واکنش به حمله های فزاینده فلسطینیان به ساکنان سرزمین های اشغالی، گفت 'ناامیدیِ فلسطینیان در سایه نیم قرن اشغال و بی فایده بودنِ صلح، افزایش یافته و این در طبیعت انسان است که به اشغالگری واکنش نشان دهد و واکنش هایی از این دست هم معمولا با نفرت و افراط گری همراه است.'
این طعنه البته با واکنش شدید 'بنیامین نتانیاهو' نخست وزیر رژیم صهیونیستی رو به رو شد و او اظهاراتِ بان را 'مشوق تروریسم' نامید.
همه عقب نشینی های بان کی مون، به او کمک کرد تا در حوزه هایی کم دردسرتر، طرح هایش را به پیش ببرد. در زیر، به این طرح ها اشاره می کنیم.
** اهداف توسعه پایدار
اهداف توسعه پایدار، در واقع الگویی جامع تر از 'اهداف هزاره' است که 'کوفی عنان' دبیرکل پیشین سازمان ملل در سال 2000 میلادی پایه گذاری کرد و قرار بود تا سال 2015 به سرانجام برسد. اهداف هزاره شامل موارد زیر بود: ریشه کنیِ فقر شدید و گرسنگی، آموزش مقدماتی برای همه، تبلیغ برابری جنسی و تقویت جایگاه زنان، کاهش مرگ و میر کودکان، افزایش بهداشت مادران، مبارزه با ایدز و مالاریا، تضمین پایداری محیط زیست، مشارکت جهانی برای توسعه.
بسیاری از این هدف ها البته به سرانجام نرسید، اما اهداف توسعه پایدار که سال 2015 در مجمع عمومی سازمان ملل تصویب شد، 17 هدف اصلی و 169 هدف فرعی دارد که زیرشاخه های اهداف اصلی هستند. اهداف اصلی توسعه پایدار، اینگونه تبیین شده اند:
1 – ریشه کن کردن کامل فقر
2 – ریشه کن کردن کاملِ گرسنگی
3 – تضمین بهداشت برای همه سنین
4 – آموزشِ باکیفیت، با رویکردِ فراگیری در تمام عمر
5 – برابری جنسی
6 – دسترسی به آب پاک و زهکشی فاضلاب در سراسر جهان
7 – دسترسی به انرژی ارزان و پاک برای همه
8 – تشویق توسعه اقتصادیِ پایدار و اشتغال مناسب
9 – توسعه زیرساخت های مقاوم، صنعتی سازیِ پایدار و تشویق نوآوری
10 – کاهش نابرابری ها
11 – ساخت شهرهای پایدار، امن و مقاوم
12 – ایجاد الگوی مصرف و تولید پایدار و مسئولانه
13 – تلاش برای جلوگیری از تغییرات آب و هوایی
14 – حفاظت و بهره برداری از منابع دریایی برای توسعه پایدار
15 – حفاظت و احیای اکوسیستم های خشکی، مدیریت جنگل ها، مبارزه با بیابان زایی، جلوگیری از فرسایش زمین و مقابله با از دست رفتنِ گوناگونیِ زیستی
16 – توسعه صلح و عدالت برای کمک به توسعه پایدار
17 – گسترش مشارکت گروهی میان کشورها برای دست یابی به اهداف توسعه پایدار
می گویند 'سنگ بزرگ، نشانه نزدن است'. شاید نتوان به فرجام همه اهداف 17 گانه دلخوش بود، اما این هدف ها چون به تصویب مجمع عمومی رسیده است، دست کم فضا را برای فعالیت کشورها، نهادها و کنشگران باز می کند.
** نهاد زنان ملل متحد
این نهاد، با تلاش بان کی مون در سال 2010 در مجمع عمومی سازمان ملل تصویب شد و در واقع، با ادغام چهار نهاد دیگر و شرح وظایف جدید و مشخص به وجود آمد. این چهار نهاد، 'اداره پیشرفت زنان' (DAW)، 'موسسه آموزش و پژوهش برای پیشرفت زنان' (INSTRAW)، دفتر مشاور ویژه برای مسائل جنسیتی و پیشرفت زنان (OSAGI) و صندوق توسعه ملل متحد برای زنان (UNIFEM) بودند.
نهاد زنان ملل متحد (UN Women) اکنون وظیفه دارد:
1 – از نهادهای میان دولتی که در زمینه سیاست گذاری و تنظیم استانداردها و هنجارهای مربوط به زنان فعالیت می کنند، پشتیبانی کند،
2 – به کشورهایی که برای کمک های فنی یا مالی اعلام نیاز می کنند، کمک کند تا این سیاست ها و استانداردها را اجرا کنند و با جامعه مدنی آنها ارتباط برقرار کند،
3 – نظام سازمان ملل را در زمینه برابری جنسی و افزایش پاسخگویی، رهبری و هماهنگ کند.
تمرکز وظایف پراکنده سازمان ملل متحد با ایجاد نهاد زنان، در واقع نوعی اصلاحات در ساختار سازمان ملل بوده است.
** تلاش برای افزایش کارآمدی صلحبانان
با اینکه فعالیت صلحبانان در ید قدرت شورای امنیت است، اما بان کی مون کوشید با سه ابتکار، کارآمدی نیروهای 'کلاه آبی' سازمان ملل را افزایش دهد.
نخستین ابتکار، 'فرآیند افق های تازه' (New Horizons) نام داشت که در واقع، نوعی رایزنی منظم میان کشورها درباره روش های کارآمدی صلحبانان و انتشار 'جمع بندی های دوره ای' از این رایزنی ها بود.
نخستین سند مربوط به 'افق های تازه' در ژوئیه 2009 میان اعضا توزیع شد و سپس سازمان ملل در ژوئیه 2010، از تصویب راهبرد جدید پشتیبانی از عملیات های زمینی خبر داد.
و بالاخره، گام سوم نوعی انجمن مجازی میان نهادها و کنشگران در سراسر جهان بود که در زمینه های امنیت و عدالت فعالیت می کنند. در این انجمنِ آنلاین که داد و ستد جهانی برای ظرفیت های مدنی (CAPMATCH) نام دارد، افراد و نهادهایی از کشورهای گوناگون می توانند به عنوان درخواست کننده مشورت یا مشورت دهنده و یا هردو، ثبت نام کنند.
با وجودِ این تلاش ها، هنوز انتقادهایی از عملکرد صلحبانان سازمان ملل در دوران بان کی مون وارد است که شاید نوک پیکان انتقادها را باید بیشتر رو به شورای امنیت گرفت. از جمله اینکه با توجه به حضور صلحبانان سازمان ملل در میانمار از زمان استقلال این کشور، زمانی که کشتار مسلمانان و درگیری های قومی بالا گرفت (2012 و 2013)، این نیروها دقیقا چه کاری کردند؟
** طرح هایی که آیندگان باید قضاوت کنند
بان کی مون طرح 'پنج ماده ای' معروفی را در زمینه خلع سلاح جهانی مطرح کرده است که البته به نظر می رسد بعضی بندهایش تلویحا با بندهای دیگر تناقض دارند. مثلا در بند اول، از کشورهای عضو NPT خواسته شده که برای تنظیم ساز و کار خلع سلاح، رایزنی کنند؛ اما در بند دوم، از کشورهای دارنده سلاح اتمی خواسته شده که به کشورهای دیگر تعهد دهند که از سلاح های هسته ای علیه آنها استفاده نخواهند کرد. مسلما بند دوم، اصل موضوع خلع سلاح را دستکم در کوتاه مدت، منتفی می کند.
بان کی مون همچنین ساز و کاری را برای ارزیابی، مشارکت و اصلاحات دائمی در ساختار و عملکرد سازمان ملل متحد طرح ریزی کرده است که میزان موفقیت آن را نیز باید در آینده سنجید.