کد خبر 644415
تاریخ انتشار: ۲۷ مهر ۱۳۹۵ - ۰۳:۱۴

اگر دشمن خودش را مسخره کرده، اجازه ندهید شما را هم مسخره کند! و باز هم خطابم با همین مردمان است! اگر شما با عرض عذرخواهی، خودتان را مسخره دشمن کرده‌اید، ما اجازه نخواهیم داد ملت، مسخره وعده‌های شما شود!

به گزارش مشرق، حسین  قدیانی طی یادداشتی در روزنامه وطن امروز نوشت:
 
روز امضای برجام، کنار بعضی از این خانواده‌های شهدای هسته‌ای، چه به ملت وعده داد رئیس دولت؟! جز اینکه تحریم‌‌ رفت پی کارش و زین پس وقت جشن و شادی است؟! حسابش با خودتان! از روز امضای برجام چند روز می‌گذرد؟! و از روز اجرای برجام چند روز؟!
 
همه حرف این بود که اگر هسته‌ای را همان‌گونه اداره کنیم که شیطان بزرگ می‌خواهد، تحریم، بی‌تحریم! و سیمان ریختن حضرات در قلب رآکتور خودکفایی، ختم به فردای بدون تحریم می‌شود! شگفتا که آن «فردا» هنوز نیامده است اما دشمن مترصد بدعهد هر روز یک گام جلو آمده است!
 
ابتدا به ساکن، وعده دشمن و دشمن‌دوستان این بود که در صورت انصراف از امهات صنعت هسته‌ای، تحریم‌ها هم به تاریخ می‌پیوندد لیکن هیچ معلوم نیست حد یقف و انتهای این وضعیت یک‌طرفه که مدام ما امتیاز جدید بدهیم و مدام دشمن دبه جدید درآورد، کجاست؟! دبه درآوردن‌های دشمن، یک روز این است که بعد از هسته‌ای، حالا نوبت موشک است! یک روز این است که بعد از موشک، حالا نوبت تحریم نیروهای ضامن امنیت توسط خود دولت ایران است!
 
یک روز این است که شما را چه به جنگ با داعش؟! و هر روز هم فزون‌خواهی دیگری! واقعا مضحک است! قاسم سلیمانی و شیربچه‌هایش از سویی باید توسط عناصری از داخل کشور تحریم شوند و از سوی دیگر باید اساس جنگ و جهادشان با تروریست‌ها که متضمن بیرون نگه‌داشتن حرامی‌ترین حرامیان از خاک مقدس وطن است زیر سوال رود، که چه بشود؟!که مثلا تحریم‌ها لغو شود!
 
تعجب می‌کنم از آقایان روحانی و ظریف و الباقی شرکا بابت این همه حسن ظن به دشمن! گمانم در تاریخ، نوبر باشد این حد از حسن ظن به دشمن! دشمن رسما دارد می‌گوید که اگر می‌خواهید تحریم‌ها لغو شود، لاجرم باید پای داعش به ایران باز شود! مسخره‌ترین شرط ممکن برای لغو تحریم! اگر می‌خواهید نفس بکشید، لاجرم باید بمیرید! غیر از این است؟!
 
این تعامل دشمن است با ما در میدان عمل، آن‌وقت حضرات مدعی می‌شوند سران کاخ سفید قول داده‌اند به وعده‌های خود در برجام عمل کنند! و آن‌وقت‌تر، جناب جان‌کری اعلام می‌کند «آمریکا به همه تعهدات خود در برجام عمل کرده»! خطابم با این مردمان مشغول در دستگاه دیپلماسی است! اگر دشمن خودش را مسخره کرده، اجازه ندهید شما را هم مسخره کند! و باز هم خطابم با همین مردمان است! اگر شما با عرض عذرخواهی، خودتان را مسخره دشمن کرده‌اید، ما اجازه نخواهیم داد ملت، مسخره وعده‌های شما شود! آیا شرط از این مسخره‌تر هم ممکن هست که لغو تحریم‌ها مشروط شود به عدم تعصب سردار سلیمانی به امنیت کشور؟! و لاجرم به حضور داعش در خاک وطن؟!
 
خوب است جناب روحانی، روزی چند بار این سوال را با خود مطرح کند که چرا با وجود فراخوان 2سال پیش به اساتید دانشگاه مبنی بر حمایت از برجام، هیچ پاسخ مثبتی به ایشان داده نشد، حتی از سوی اساتید لیبرال؟! واقعا آن که فقط یک جو و نه بیشتر، غیرت یا حتی عقل عافیت‌اندیش دنیوی داشته باشد، حاضر می‌شود از برجامی دفاع کند که در آخرین قلم، شرط لغو تحریم‌ها را ممانعت ایران از بیرون نگه‌داشتن تروریست‌های تکفیری در همان بیرون مرزها قرارداده؟! آیا در این شرط مضحک و مسخره که اگر تو لغو تحریم‌ها را می‌خواهی، ناچار باید چکمه داعش را روی سینه خود تحمل کنی، فردایی هم متصور هست؟! «من به مذاکره با آمریکایی‌ها خوشبین نیستم» ناظر بر همین بدعهدی‌ها و همین دبه‌درآوردن‌های شوم بیان شد و الا احدی اندازه رهبر انقلاب، مسرورتر از این مهم نخواهد بود که در زندگی اقتصادی مردم، گشایش بیشتری به وجود آید!
 
منتهای مراتب داریم می‌بینیم که راه رسیدن به «گشایش اقتصادی» اصلا و ابدا «سازش سیاسی» نیست! اگر پشت‌بند این وعده‌های ریشه‌دار در تاریخ، وفای به عهدی هم می‌بود، عمرسعد در حسرت گندم ری نمی‌ماند! و اما از قرار، مردمان دستگاه دیپلماسی، گوش شنوایی برای این بدیهیات ندارند! خب، تکلیف چیست؟! آیا باید من‌باب مراعات دست‌فرمان سیاست خارجی حضرات، آنقدر در برابر دشمن بدعهد کوتاه بیاییم که در نهایت، سنگ در دست بچه‌های مقاومت، توسط دولت خودمان تحریم باشد، بلکه سگ هار داعشی، خاک مقدس وطن را آلوده به پای نجس خود کند؟!
 
آهای آقایان موظف بر نظارت بر برجام! کجا هستید؟! یک کلام سخنی بگویید، بلکه شک در قدرت تکلم‌تان نبریم! آهای نمایندگان مجلس! اعضای مجمع تشخیص! علمای اسلام! یعنی باید برویم خیابان شهید بهشتی، با مجسمه حمزه خمینی این واگویه‌ها را درمیان بگذاریم؟! آمدیم و دولت دلش نخواست این رویه را تغییر دهد! یعنی باید برای نفس کشیدن خود بمیریم؟! خدایا! ما جز تو کسی را نداریم؛ هیچ کس!