به گزارش مشرق، پس از برگزاری مجمع عمومی جبهه پایداری در مهرماه و تغییر و تحولات جدید در این تشکل سیاسی و عدم حضور برخی از شخصیتهای کلیدی در شورای مرکزی این جبهه، مباحث زیادی درباره نوع فعالیت جبهه پایداری مطرح شد.
در همین خصوص برخی رسانهها مطالبی درباره تغییر مسیر جبهه پایداری در انتخابات 96 نسبت به سالهای 91 و 92 و روزهای اعلام موجودیت این جبهه مطرح کردند و صحبتهای صادق محصولی قائم مقام جبهه پایداری درباره حمایت از «گزینه اصلح رایآور» را مؤید این موضوع میدانستند.
این در حالی بود که فاطمه آلیا عضو شورای مرکزی جبهه پایداری در این مصاحبه در این باره تاکید کرد: «این صحبتها عقبگرد از مواضع آیتالله مصباح نیست، مواضعی که آیتالله مصباح دارد یک اصل اسلامی است و ما چیزی را که حق است باید ارائه دهیم.»
آلیا درباره برخی گمانهزنیها که معتقد است پایداری دقیقه 90 بازی خرابکن اصولگرایان در انتخابات میشود هم معتقد است: «این مسائل کاملا متناقض است چرا که از طرفی میگویند پایداری عددی نیست و وزنی ندارد و از سوی دیگر ادعا میکنند که جبهه پایداری دچار انشعاب تهران و قم شده است و گاهی میگویند آیتالله مصباح جبهه پایداری را قبول ندارد و از سوی دیگر میگویند ممکن است جبهه پایداری همه چیز را به هم بزند و این دقیقا همان سناریوهایی است که رقیب میسازد.»
برنامههای جبهه پایداری برای ائتلاف با اصولگرایان، معیارها و شاخصهای تعیین نامزد نهایی و افراد مطرح برای کاندیداتوری، بررسی تغییر و تحولات پایداری و نیز انتخابات شورای شهر از مهمترین بخشهای این گفتوگو است.
آنچه در ادامه میآید مشروح گفتوگو با فاطمه آلیا عضو شورای مرکزی جبهه پایداری و نماینده سابق مردم تهران در مجلس شورای اسلامی است:
ارزیابی شما از برنامههای اصولگرایان از جمله جبهه پایداری برای انتخابات 96 چیست؟
آلیا: جبهه پایداری ابتدای امر قطعا مانند دوره قبل معیارمحور است و اصلا وارد مصادیق نمیشود، حتی ممکن است برخی مصداق در ذهنشان باشد اما این اشتباه است که یک کسانی مصداق را تعیین میکنند و از دید خودشان رئیس جمهور مشخص است و تمام برنامههایی که تحت عنوان معیار و شاخص وحدت مطرح است بر اساس آن مصداق مطرح میکنند. این رویه درستی نیست و میتواند باعث اختلاف شود. حق، همان معیارها و اصول هستند و افراد هم باید با همانها سنجیده شوند و ممکن است در این صورت چند مصداق پیدا شود. از نظر ما مصادیقی که با توجه به معیارها، قدرتطلب نباشند و منافع ملی را به منافع فردی ترجیح دهند راحت با یکدیگر کنار میآیند.
*25 شاخص جبهه پایداری برای انتخاب اصلح
در اولین جلسه شورای مرکزی جدید موضوع جلسه چیست و برای انتخابات چه برنامه ریزی در دستور کار دارید؟
آلیا: انشاءالله در جلسه شورای مرکزی طبق تجارب گذشته عمل میکنیم؛ ما در گذشته هم 25 شاخص داشتیم که همه مبتنی بر فرمایشات حضرت آقا و حضرت امام بود و ما هم بر اساس همانها پیش میرویم و افراد را بر مبنای این 25 شاخص رتبهبندی میکنیم و هیچ نفوذ و نظر شخصی نیز وجود نداشت. البته طبیعی است در سابقه اجرایی افراد نکته قابل تأملی پیدا شود چون بالاخره بشر است، لذا در مجموع کسانی که بر اساس این شاخصها رتبه بالایی بیاورند انتخاب میشوند.
*هیچکس در مجمع عمومی از جبهه پایداری جدا نشد
در مجمع عمومی جبهه پایداری که اخیرا برگزار شد برخی از شخصیتهای اصلی جبهه از جمله آقایان لنکرانی، حسینیان و خانم طبیبزاده به شورای مرکزی نیامدند، دلیل این امر چه بود؟
آلیا: آنها از جبهه پایداری جدا نشدهاند و همچنان عضو مجمع عمومی جبهه پایداری هستند منتهی یا افراد خودشان داوطلب می شوند یا دیگران آنها را داوطلب میکنند اما درجبهه پایداری کم میبینیم که افراد خودشان داوطلب شوند چرا که یک تشکلی است که الگوسازی میکند و در رفتار سیاسی خود تأمل میکند. آقای دکتر زارعی و خانم دکتر طبیب زاده از طرف دیگران نامزد شدند اما به خاطر شرایط جدید مسئولیتی خود این مسئله را نپذیرفتند. مثلا آقای زارعی در پدافند مسئولیت دارد و خانم طبیبزاده در دانشگاه مسئولیت تدریس را بر عهده گرفتند و معتقد بود 12 سال در قوه مقننه و مجریه بوده و از فضای علمی دور شده است یا آقای لنکرانی تأکید کرد که به خاطر کار طبابت در شیراز نمیرسد که در شورای مرکزی جبهه حاضر شود لذا هیچ کدام از افراد از مجمع عمومی جبهه پایداری خارج نشدند.
تحلیل شما از ترکیب جدید جبهه پایداری چیست؟
آلیا: برای جبهه پایداری بحث جوانگرایی یک شعار نبود که جاذبه ایجاد کند بلکه در روال عادی پیش آمد، استقبالی که جوانان برای عضویت در جبهه پایداری داشتند بسیار زیاد بود و کسانی که در شورای مرکزی آمدند عضو مجمع عمومی جبهه بوده و فعالیت میکردند و از خود نخبگی سیاسی نشان داده بودند لذا کمیته بررسی صلاحیتها آنها را واجد صلاحیت دانست و مطرح کرد. در بخش خانمها نیز حدود 5 خانم مطرح شدند که برخی انصراف دادند و نهایتا سه خانم یعنی بنده، خانم لاجوردی و خانم سجادی باقی ماندیم. یک پیشنهاد این است که در جلسات شورای مرکزی اعضا علیالبدل هم حضور پیدا کنند.
جبهه پایداری هیچ تفاوتی با سال 91 نکرده است
برخی تحلیلها مبنی بر این بود که پایداری 95 با جبهه پایداری سال 91 و 92 فرق دارد و ادعای آنها عقلایی رفتار کردن جبهه پایداری بر خلاف رویکرد افراطی است. آیا این تحلیل را قبول دارید؟
آلیا: پاسخ این سوال روشن است. اگر سازوکار تشکل را بشناسند چنین تحلیلهایی نخواهند داشت؛ البته شاید احزابی که آنها میشناسند اینچنین است. به نظر میرسد این یک سناریو است که هر از چند گاهی جبهه پایداری را مطرح کنند و حول آن به اهدافی برسند اما واقعیت این است که جبهه پایداری از مرامنامه و اساسنامه ای کار خود را شروع کرده که بر همان اساس پیش میرود و تفاوتی نکرده است مگر اینکه به مرور زمان در بوته اتفاقات سال 90 به بعد بحث گفتمانسازی که از ابتدا مطرح کرده بود و در تشکلهای دیگر به آن اهمیت نمیدادند بسیار جدیتر شد و رسالتش در این شرایط بیشتر است.
*دولت یازدهم دولت «گفتاردرمانی» است
شاید وقتی شرایط عوض شود شما خودتان را طور دیگری آماده میکنید، الان دولتی مستقر است که تمایلش رویکرد به غرب است، هر دولتی بر اساس عملکردش عنوانی را برای خود جا میاندازد و عنوان دولت یازدهم نیز «گفتاردرمانی» است. یعنی بحثی را مطرح میکند و بعد تبعات آن را که میبیند به گفتار درمانی روی میآورد. یکی از خط قرمزهای ما در قانون اساسی و آرمان امام استقلال کشور است، در حال حاضر رهبری نیز مدام بر اقتصاد مقاومتی تأکید دارند. جبهه پایداری نیز باید خودش را نسبت به نیازهای جامعه مجهزتر کند لذا جبهه پایداری طبق اساسنامه پیش رفته و در این سالها هیچ تفاوتی نکرده است.
یکی از وجوه تمایز جبهه پایداری این است که تمام مذاکرات و مصوبات خود را به شورای فقها ارائه میدهد تا آنها تأیید کنند و مصوبات در این صورت قابل اجراست.
*از مواضع آیتالله مصباح عقبنشینی نکردهایم
یکی از مصادیقی که برای تغییر پایداری مطرح میکنند این است که آقای محصولی تأکید داشت «اصلحی را که یقین داشته باشیم رأی آور نیست معرفی نمیکنیم» و برخی رسانهها این را یک نوع عقبنشینی از مواضع آیتالله مصباح عنوان کردند که همواره تأکید داشتهاند ما باید به سراغ فرد اصلح برویم.
آلیا: این عقبگرد نیست. مواضعی که آیتالله مصباح دارد یک اصل اسلامی است و ما چیزی را که حق است باید ارائه دهیم. در بحث انتخابات ریاست جمهوری این رتبه تغییر نکرده و ما باید در هر صورت اصلح را معرفی کنیم لذا این یک بسته و گفتمان است و فرد اصلح قطعا نمیپذیرد که خودش بیاید و ما باید به سراغ او برویم و این مسئولیت را بر دوش آنها بگذاریم که مسئولیت بسیار سنگینی است و باید تلاش کنیم که رأی هم بیاورد.
*تأکید ما این است که اصلح را پیدا و معرفی کنیم
ما الان تا انتخابات که شش ماه فرصت است باید بر اساس معیارهای خود فرد اصلح را پیدا کنیم و به سراغش برویم. فرد اصلح معمولا یک نفر است و از دیگران برتر است و ممکن است مردم او را نشناسند و اصطلاحا رأی آور هم نباشد لذا باید برنامهریزی و زمانبندی بگذاریم چرا که چنین فردی قطعا ناشناس نیست و عقبه اجرایی و مدیریتی داشته است. پس شناساندن چنین فرد اصلحی فرآیند زمانی خاص خودش را دارد و تأکید ما این است که اصلح را پیدا و معرفی کنیم.
لذا این فرایند معرفی از طریق گفتمانسازی و تلاش های تشکیلاتی را نباید نادیده گرفت. وقتی نزدیک انتخابات شویم باید تلاش کنیم آن زمان بحث حیثیت نظام اسلامی است، آنجا آن رأیآوری را ارزیابی و تلاش میکنیم فردی که رأی خوبی دارد مسئولیت را برعهده بگیرد.اتفاقا باید سراغ اصلح برویم و برای آنها پنج یا شش ماه کار کنیم و آنها ثبتنام هم بکنند و برنامههای خود را به مردم هم بدهند و بعد از ثبتنامها یک ماه فرصت دارند و معمولا تشکلهای سیاسی که تحزب اسلامی در آنها پررنگتر است تلاش دارند مردم را آگاه کنند و با یکدیگر بر این مبنا تفاهم میکنند.
یعنی این احتمال وجود دارد که اگر گزینه جبهه پایداری مورد تفاهم جبهههای همسوی دیگر قرار نگیرد پایداری از اصلحی که مورد حمایت گروههای دیگر است حمایت کند؟
آلیا: خیر این را پیشبینی نمیکنیم و قضاوت زود است. آنطور که من میبینم از جلساتی که گزارش آن بیرون میآید تمام احزاب تلاش درون تشکیلاتی دارند یعنی از یکسو بحث همگرایی را دنبال میکنند و یک تلاشی هم درون خود دارند که افرادی را که در این مختصات تاریخی جغرافیایی نیاز جمهوری اسلامی است و میتوانند مشکلات مردم را رفع کند، مطرح کنند.
* فشار از بیرون نباشد ائتلاف خوبی شکل میگیرد
انشاءالله همگرایی احزاب اصولگرا شکل گیرد و اگر فشار از بیرون نباشد و حاشیههایی که اطراف برخی نامزدها شکل میگیرد کنترل شود، افرادی که در ائتلاف بیایند با هم بحث و جدال احسن کنند، مجموعه افراد خوبی است و کسی که رأیآورتر باشد بقیه نیز با او همکاری خواهند کرد.
یعنی به صورت مجموعهای عمل میکنند و نوعی تمکین گروهی شاهد خواهیم بود؟
آلیا: انشاءالله بنا بر این است اما شرط تحقق آن نیز این است که فشارهای بیرونی به ائتلافی که شکل میگیرد اتفاق نیفتد.
پس برنامه جبهه پایداری برای وحدت اصولگرایان تمکین در همین چارچوبی است که تدوین کردید؟
آلیا: ما درباره تشکلها نمیتوانیم از عنوان تمکین استفاده کنیم بلکه یک فرمولی را وقتی شهید آیتالله بهشتی فرمولهای حزب جمهوری را به ما تدریس میکردند، گفتند و انواع احزاب را معرفی میکردند و نحوه تعامل آنها را نیز معرفی میکردند. این بسیار مهم است که اگر شما با احزاب همسو با خود علیرغم اختلاف سلیقهها تلاش برای رسیدن به اجماع داشته باشید و یکدیگر را طبق منطق و اصول اقناع کنید به تفاهم خواهید رسید.
بحث وحدت همانطور که رهبر انقلاب هم فرمودند بسیار مهم است و دشمن در صدد است بهترین وحدت ما را متلاشی کند.
آیا از این نوع وحدت و نشستهای مشترک و ائتلافها میتوان خروجی مناسبی گرفت؟ با توجه به ائتلاف حداکثری اصولگرایان در 94 اگر این امر در انتخابات 96 نیز تکرار شود آیا به نتیجه خواهند رسید؟
آلیا: اصولگرایان در مسیر وحدت و همگرایی فراز و فرودهای مختلفی داشتهاند که قابل تحلیل است. از آن زمانی که فرمول رقمی از جمله 6+5 یا 8+7 مطرح شد نشان میدهد که به دنبال ایجاد وحدت بودهاند لذا به آسیبشناسی نباید خطای گذشته را تکرار کرد. دو عامل وجود دارد که وحدت به بهترین شکل ممکن انجام شود. نکته اول این است که کسانی که میخواهند به دنبال وحدت باشند باید به این موضوع ایمان داشته باشند و بدانند وحدت به چه معناست و اینطور نیست که هر جا 10 نفر جمع شدند اسم آن را وحدت گذاشت.
خود وحدت یک سازوکاری دارد یا بر اساس درک مشترک است یا درد مشترک، اصولگرایان این درک و درد مشترک را حس کردهاند و مسائل اقتصادی مردم و بیتوجهی دولتمردان به دشمن شناسی و اعتماد کردنها به دشمن است لذا اصولگرایان به این درد مشترک رسیدهاند که دولتی که سر کار است دولت ناکارآمدی است. دلیل آن نیز مشخص است چرا که برخی سهمخواهی احزاب مطرح شده است و همین چند وزیر نیز میبینیم که با یکدیگر متفق نیستند و متضاد سیاستهای یکدیگر صحبت میکنند از مطالبات اقتصادی مردم گرفته و معیشتی مردم آنها دو جور صحبت میکنند.
از سوی دیگر اصلاحطلبان نیز سهمخواهی میکنند و فشار میآورند و خود سلیقه رئیس جمهور تحت عنوان اعتدال و تنشزدایی یک بحث سازش است و خیلی عجیب است که این را در روند انقلاب اسلامی مشاهده میکنیم. بنابراین اینها درد مشترک است. از سوی دیگر ما باید به درک مشترک برسیم که برای این مسائل راهها متفاوت است و اختلاف بر سر همین راهحلهاست.
*برخی اصولگرایان میخواهند برجام را تطهیر کنند
مگر این درک و درد مشترک سال 94 نبود؟ با این حال به نتیجه مطلوب نرسیدند.
آلیا: راهحلها فرق میکند و بحثها بر سر همین است. مثلا در همین طیف اصولگرایان برخی هنوز به هاشمی گرایش دارند و ممکن است اسم آن را رفتار فراجناحی بگذارند. این راهحلها متفاوت است. مثلا در زمان جنگ که یک عده به خاطر اسلام و حرف امام به جبهه میرفتند یک عده دیگر میگفتند برای چه به جلوی توپ و تانک میروید؟بهتر است به جای جنگ مذاکره کنید. الان نیز در طیف اصولگرایی کسانی هستند با اینکه ماهیت برجام مشخص شده میخواهند آن را تطهیر کنند.
ناشیگریها در ایجاد وحدت بسیار آسیبزاست چرا که ممکن است هر کسی از یک گوشه چهار نفر را دعوت کند و بگوید ما کانون وحدت هستیم و هر کسی با ما نیاید وحدت را خراب کرده است لذا ولایتمداری به معنای واقعی در اینجا مطرح است و باید در جاهایی کوتاه آمد و حرف یکدیگر را قبول کرد.
*امیدواریم در این دوره سازوکار وحدت از ابتدا تعریف شود
سال 90 و در زمان ائتلاف 8+7 گروهی دور هم نشستند و گفتند ما وحدت هستیم و قطار وحدت حرکت کرده و هر کسی خودش را داخل این قطار نیندازد جا مانده است در حالیکه سازوکار وحدت بسیار مشخص است و کسانی که میخواهند وحدت کنند سازوکار آن باید از ابتدا مشخص باشد و مثلا همه اصولگرایان را دعوت کنند اما گاهی از گوشه و کنار شنیده میشود که در یک گوشهای جلسهای تشکیل شده است اما در این دوره اینگونه نیست و ما امیدواریمان بیشتر است که در این دوره سازوکار وحدت از ابتدا تعریف شود و کسانی که به دنبال وحدت سیاسی ولایتمدارانه هستند باید طبق این ائتلاف همه دعوت شوند و اگر قرار باشد صرفا یک عده دور هم جمع شوند وحدت حتما شکست خواهد خورد.
* باید بررسی شود چرا جامعه مدرسین به انتخابات نمیآید
در حال حاضر جبهه پایداری محوریت جامعه روحانیت را میپذیرد؟ آقای باهنر در نشست خبری خود اعلام کرد که اصولگرایان تلاش دارند حول جامعه روحانیت جمع شوند.
آلیا: در حال حاضر جلسات وحدت و همگرایی به صورت جدی شکل نگرفته و جلسات بیشتر حول ارزیابی همگرایی گذشته بوده است ولی اگر قرار باشد شکل بگیرد باید همه تشکلهای تأثیرگذار که بین مردم مقبولیت و محبوبیت دارند جمع شوند و در آن جلسه تصمیم بگیرند که مثلا چرا جامعه مدرسین نمیآید و ما قطعا باید این مسئله را بررسی کنیم.
منظور شما از همه جریانات اصولگرایی چیست و چه گروههایی باید با یکدیگر جمع شوند؟
آلیا: این را میتوان از فرمایشات رهبری به خوبی درآورد. این سازوکار فعلی سازوکار تشکلهای سیاسی است. اگر ما این را قبول داشته باشیم که تشکلها به سمتی که رهبری فرمودند به سمت کانالکشی در جامعه بروند و مردم را به صحنه بیاورند و اولویت اول مشارکت حداکثری باشد، این تشکلها با هدف هدایتگری و انسجام بخشی مردم،فعال میشوند، پس این همگرایی تشکلها میشود به شرط آنکه مردم را هم به صحنه بیاورند نه اینکه عمودی و از بالا به پایین باشد.
*باید از اول همه اصولگرایان به ائتلاف دعوت شوند
رهبری فرمودند کاندیداهای انتخابات باید از نزدیک شدن به کانونهای ثروت و قدرت خودداری کنند، مثلا در دورههای قبل بعضا شاهد این بودیم که فردی میآمد نه حزب و تشکیلات دارد و نه هیچ چیز دیگری و چون صرفا در قدرت است باید بیاید. بنابراین کسانی که سر قدرت هستند نباید بیایند چون شائبه قدرتطلبی پیش میآید. باید از اول همه دعوت شوند تا در نهایت معلوم شود که این نشست همگرایی 50 عضو دارد. در حالیکه در دورههای گذشته کار با 20 نفر شروع میشد و در جریان کار حاشیههایی که دور یک نامزد شکل میگیرد یا فشارهای بیرونی باعث میشود افرادی داخل شوند، ممکن است آن افراد محترم باشند اما اگر ما سازوکار دعوت کردهایم نباید وسط کار بر خلاف آن عمل کنیم.کسانی که در قدرت هستند گاهی میگفتند اگر نماینده ما جلسه وحدت نیاید معلوم است که وحدت شکل نمیگیرد و اینکه ما را دعوت نکردهاید تفرقه است لذا آنقدر از بیرون فشار آورد تا نماینده ایشان وارد شد و در نهایت گفت که حالا این وحدت است.
اگر این ارزیابیها را همه در این دوره استفاده کنیم، تجربه خوبی است و در این دوره نیز امیدواریم که افراد از ابتدا فکر کنند و در طول راه دچار حذف و اضافه نشویم که این تبعاتی دارد.
* جریان رقیب نسبت به پایداری دچار تناقض است
گاهی گفته میشود که ممکن است جبهه پایداری بازی خراب کن شود. شما این مسئله را قبول دارید و بر اساس چه قرینههایی این مسئله را مطرح میکنند؟
آلیا: این مسائل کاملا متناقض است چرا که یک تحلیل میگوید پایداری عددی نیست و وزنی ندارد و از سوی دیگر ادعا میکنند که جبهه پایداری دچار انشعاب تهران و قم شده است و گاهی میگویند آیتالله مصباح جبهه پایداری را قبول ندارد و از سوی دیگر میگویند ممکن است جبهه پایداری همه چیز را به هم بزند و این دقیقا همان سناریوهایی است که رقیب میسازد.
برخی احزاب لازم است که با سخنگوی خود جلسات مشترک بگذارند تا دچار تناقض در مواضع نشوند، یکی از تجربهها و عبرتهایی که باید اصولگرایان از گذشته بگیرند همین است و لازم نیست که یک سخنگو همواره نشست خبری بگذارد. ما در جبهه پایداری سخنگو انتخاب کردهایم اما برخی پایهای گذاشتهاند که گویا معنی سخنگو این است که شما هر روز درباره همه چیز نظر دهید، بنابراین واقعیت این است که آنها دچار یک نوع تناقض هستند یعنی در همان حال که میگویند پایداری وزنی ندارد از طرف دیگر بحث تفرقهانگیز بازی خراب کردن را مطرح میکنند.
فرض کنید که آنها میگویند جبهه پایداری زیر نظر فقها هستند و هدفشان نیز آیتالله مصباح است و ایشان را نشانه میگیرند لذا از یک طرف میگویند آیتالله مصباح سابقه انقلابی ندارد و از آن طرف میگویند پایداریها انقلابیگری و افراطیگری میکنند لذا اگر تمام اینها را کنار هم بگذاریم نشان میدهد که جریان رقیب دچار تناقض است.
گروهی که به یکی از کشورهای مطرح در منطقه رفته بودند در سطح سیاسی بالایی به طرف ایرانی گفته شده بود ما مواضع سیاسی داخلی ایران را که رصد میکنیم مجموعهای که به نام پایداری است تأثیرگذار است و معنی تأثیرگذاری لزوما عِده و عُده نیست بلکه گاهی گفتمان است. جبهه پایداری روی دو دیدگاه تأکید دارند یکی بحث اخلاص با خدا و صداقت با مردم و تبعیت از رهبری است یا وقتی بحث وحدت مطرح میشود شعاری است که جبهه پایداری بر عقلانیت، معنویت و عدالت حول محور ولایت فقیه تأکید دارد یعنی همه اینها باعث میشود که جبهه پایداری رویکرد تهذیب از درون داشته باشد.
*بین نمایندگان تهران مجلس فعلی شاهد رکورد و کمکاری هستیم
یکی از مباحثی که درباره اثرگذاری جبهه پایداری مطرح بود گفته میشود که به خاطر حضور نمایندگان آنها در مجلس بوده است و برخی معتقدند این اثرگذاری بعد از عدم ورود آنها به مجلس دهم کاهش یافته است. نظر شما در این خصوص چیست؟
آلیا: البته بسیار مهم است که یک تشکل سیاسی کرسیهای بیشتری در مجلس داشته یا در دولت موثر باشد اما تأثیرگذاری فقط این نیست. البته این تحلیل هم که در سوال شما بود فقط مربوط به نمایندگان تهران است در حالیکه برخی از نمایندگان در مجلس فعلی نیز یا عضو جبهه پایداری یا متمایل به این جبهه هستند، شما در بین نمایندگان تهران که گفتند لیست غالب است یک رکود و کمکاری در حوزه مطالبات مردم را ملاحظه میکنید. خود رسانههایشان میگویند که یک کمیسیون معاملهگر در مجلس تشکیل شده است که به جای تعامل درست دولت و مجلس حساسیت بر سر بر قدرت ماندن است.
* تأثیرگذاری لزوما به معنای حضور در مجلس نیست
بنابراین ما نمیتوانیم تأثیرگذاری را به معنای حضور در مجلس بگیریم. الان که حدود 5 ماه از تشکیل مجلس دهم گذشته است و نقطه قوت هر نمایندهای در شش ماه اول فعالیت آنها نمایان میشود شما ببینید که 30 نماینده تهران چه وضعی وجود دارد و ما شاهد یک رکودی هستیم که حتی باعث اعتراض رسانههای آنها شد و برخی خواستار این شدند که جلساتی از بیرون برگزار شود تا برای نمایندگان دوره آموزشی بگذارند در حالیکه مسئولیت نمایندگی قابل واگذاری به غیر نیست. اگر جبهه پایداری در مجلس هم نباشد تکلیف خود را بصیرتافزایی و کار گفتمانی میداند که در حال حاضر در سطح کشور انجام میشود.
در انتخابات گذشته چنین اتفاقی افتاد که اصلاحطلبان گفتند به این 30 نفر رأی داده شود و آن 30 نفر رأی آوردند اما در خصوص اصولگرایان نیز این بحث شد که هیچ چهره بزرگ سیاسی از لیست آنها حمایت نکرده و یکی از دلایل شکست همین بوده، چرا اصولگرایان از این شیوهای که رقیب از آن استفاده کرد و پیروز شد نباید استفاده کند؟
آلیا: تحلیل این موضوع مفصل است. در کلان قضیه ما اصولگرایان را پیروز میدانیم و چرا که فضای مجلس و انتخابات هیأت رئیسه مجلس و افراد موثر مجلس مشخص است، اگر روش و شیوهای خوب است و میگوییم موفق بوده باید آثار و ثمرات آن را دید، این آثار هستند که به شما میگویند آیا این روش موفق بوده یا خیر؛ جلوه این مسئله در تهران بروز و ظهور داشت. آیا نتیجه آن موفقیتآمیز بوده؟ خیر مخصوصا در بعد نمایندگی مجلس که وکالت از طرف مردم است و مردم باید بعد از مدتی احساس کنند بر اساس تصمیمی که تحت تأثیر شعارهای نامزدها رأی دادهاند آیا به آن اهداف رسیدهاند یا خیر. همین افراد که شما میگویید دستوری و از بالا به پایین بوده است به ظاهر موفق شدهاند، همین افراد در قضیه آقای عارف با هم همسو نیستند و میگویند منفعل است و علیرغم اینکه عارف مرد شماره یک اصلاحطلبان است اما در مجلس جایگاهی ندارد. اصلاحطلبان عارف را برای انتخابات ریاست جمهوری و مجلس تعیین میکردند و شما ثمرات این قضیه را دیدهاید.
یعنی جریان اصولگرایی برای برای کسب پیروزی به سمت دیکتاتوری نمیرود؟
آلیا: احسنت همین طور است. البته امکان دارد گاهی برخی اصولگرایان به چپ و راست یا خاکی بزنند اما تفکر اصولگرایی که ما میگوییم وحدت؛ باید حول ولایتمداری اسلام انقلابی باشد نه دیپلماسی بازی، اما برخی متاسفانه صرفا افراد را مطرح میکنند لذا در این دوره ائتلاف به دلیل دعوت از همه نمایندگان اصولگرا در احزاب مختلف موفق بود و همه قول دادند به 30 نفر لیست نهایی احترام بگذارند.
باور من این است که برخی فشارها و افراد که دور نامزدها جمع میشوند، بی تاثیر نیست که به من بگویند به طور مثال چرا عقب نشینی کردید. شما از فلان فرد لیست رای بالاتری دارید. بنابراین یکی از آسیب شناسیهای فضای موجود همین است و همه بزرگان هم همراهی کردند اما سوال این است آیا گروه رقیب با مردم صداقت داشت؟ آنها ادعا کردند که سبب بیکاری و گرانی اصولگرایان هستند تا بتوانند رای بیاورند؛ این ها بی صداقتی بود مردم هم به این صحبتها اعتماد کردند چون دیدند این افراد تائید شده شورای نگهبان هستند اما در عمل این نمایندگان نشان دادند که صداقت ندارند و بلافاصله بعد از به دست گرفتن کرسیهای مجلس به دنبال انتخابات ریاست جمهوری هستند.
حرف اصلی همان است که شما جمعبندی کردید، آنها به این شکل جلو آمدند و لیستشان پیروز شد و لیست اصولگرایان به عنوان سی نفر دوم قرار گرفت. اما در عمل به مسائل مردم توجهی نمیشود.
شورای مرکزی جبهه پایداری با جامعه روحانیت دیدار میکند؟
آلیا: ما در گذشته دیدار داشتهایم. معمولا جبهه پایداری نه در آستانه انتخابات همواره با روحانیت ارتباط دارد. در جلسه شورای مرکزی جدید این موضوع برنامهریزی میشود که به چه شکل باشد اما معمولا به صورت ماهیانه این ارتباط وجود دارد.
آقای محصولی تاکید داشتند که ما به فرد اصلح رای آور میرویم آیا در حال حاضر با گزینهها صحبت و رایزنی شده است؟
*جبهه پایداری هنوز به مصداق نرسیده
آلیا: الان زود است و ما هنوز به مصداق نرسیدهایم، با توجه به اینکه نظر تک تک افراد شورای مرکزی مهم است و باید افرادی که در معرض کاندیداتوری میتوانند باشد و ویژگی اصلح را دارند مطرح شوند تا به سراغ آنها برویم اما در حال حاضر مصداقی مطرح نیست و با کسی هم صحبت نشده است.
چه زمانی برای صحبت با مصادیق ورود خواهید کرد؟
آلیا: تجربهای که از دوره قبل داریم این است که دو سه ماهی بحث جدولها طول میکشد، البته بخشی از آن را در حال حاضر گذراندهایم و معیارها در جلسات مطرح شده و تحلیلی از شرایط روز داشتهایم. یک موقع میبینید که فرد واجد پذیرش مسئولیت است اما باید به اقتضائات جامعه نیز توجه داشت. ما باید ببینیم از بین این تعداد رزمندهای که داریم چه کسانی باید فرمانده شوند. با توجه به اقتضائات این مسئله در نظر گرفته میشود.
احتمالا در طول یک ماه آینده معیارها را جمع آوری و رتبه بندی میکنیم و ممکن است بگوییم 4-5 نفر به ترتیب حائز این رتبه هستند. ممکن است برخی از این افراد با نامزدهایی که در تشکیلات دیگر بر روی آنها بحث شده مشترک باشند.
در حال حاضر روی چند نفر بحث و بررسی شده است؟
آلیا: ما فعلا روی معیارها کار میکنیم و بعد افراد را با این معیارها تطبیق میدهیم.
جبهه پیروان اخیرا اعلام کرد که اصولگرایان 30 نفر را دارند که میتوانند به عنوان نامزد نهایی معرفی کنند نظر شما در این خصوص چیست؟
آلیا: اصولگرایان اگر منظورشان فقط جبهه پیروان است ما را محدود کردهاند منظور ما از اصولگرایان کلیه تشکیلاتی است که مطرح است. در حال حاضر جمعیت ایثارگران یا رهپویان نامزد مدنظر خود را هم دارند لذا برخی بحثها درون تشکیلاتی و برخی مربوط به سازوکار وحدت است.
*احمدینژاد هیچگاه گزینه سال 96 نبود
برخی گفتند که احمدی نژاد تنها کاندیدای اصولگرایان است، منظور شما این است که تکثر کاندیداها برای انتخابات پیش رو زیاد است و در واقع اصولگرایان دچار قحط الرجال نیستند؟
آلیا: بله همین طور است منتها سازوکار وحدت وجود دارد و اگر در آن ظرف معیارها بگنجند از وجود همه آنها استفاده میشود.
پس این طور نبوده که احمدی نژاد گزینه سال 96 اصولگرایان باشد؟
آلیا: خیر، واقعا بحث نشده بود علیرغم اینکه در رسانههای زنجیرهای سعی میکردند با توجه به فضای ناشی از برجام قراردادها و ناکامیهای اقتصادی افکار عمومی را منحرف کنند لذا یک مدت ادعا میکردند که احمدی نژاد نامزد جبهه پایداری است. البته این سناریو بود و ما باید سجده شکر به جای بیاوریم که چنین رهبری داریم که بسیار حساب شده عمل کردند، برخی افراطیون و طرفداران دولت و اصلاح طلبان میخواستند انتخابات 96 را دو قطبی کنند. چیزی که هوشمندی رهبر انقلاب بود -نه به این خاطر که برخی میگویند ایشان به خاطر اشکالات احمدی نژاد این حرفها را زدند که البته آن در جای خود محفوظ است و هنوز برای مردم نسبت به عملکرد احمدی نژاد در دوره دوم علامت سوال وجود دارد- این است که حضرت آقا فراتر از این تحلیلهای گروهی و حزبی و شخصی رفتار کردند، ایشان در تمام مباحث مسئولان را از دو قطبی شدن پرهیز میدهند.
سازوکار جبهه پایداری برای انتخابات شورای شهر به چه صورت است؟
آلیا: اگر هدف ایجاد تحول در جامعه و رفع مشکل است باید تلاش حداکثری کرد و این تلاش حداکثری لازمهاش فعالیت منسجم است، شورای شهر مسئولیت ویژه خود را در زمینه عمرانی، فرهنگی و اجتماعی دارد و باید افراد را شناسایی کنیم اما اینکه در عمل تا چه حد موفق میشویم بستگی به تلاشها دارد.
روند جبهه برای انتخابات شورای شهر مشخص شده است؟
آلیا: بله، در دوره قبل نیز سازوکار برای شورای شهر همین بود و همگرایی و نزدیکی سلایق و موفقیت اصولگرایان را در شورای شهر شاهد هستیم. در دوره قبل هم سازوکار دقیقی مشخص شد لذا این دوره هم همان طور است.
*برای انتخابات سال 96 دچار محافظهکاری نمیشویم
با توجه به عملکرد دولت روحانی، به نظر شما اگر اصولگرایان در این دوره ورود کنند آیا در سال 96 موفق خواهند بود چراکه برخی معتقدند اصولگرایان تا سال 1400 نباید گزینه خود را بسوزانند چرا که موفق نخواهند شد.
آلیا: گاهی رویکرد و تحلیل ما قدرت محور است و میگویند ما زمانی ورود پیدا کنیم که موفق شویم و با حسابگری به این نتیجه میرسند که سال 96 رئیس جمهور هشتم رونمایی نمیشود و همان رئیس جمهور هفتم درجا میزند اما ما باید رویکردمان تکلیف محور باشد و به هر جا که مشکل دیدیم تلاش کنیم که زودتر مشکل و رنج مردم کم شود. بنابراین تلاش خود را برای سال 96 انجام میدهیم اما ممکن است برخی افراد بخواهند محافظه کاری کنند و بخواهند نه سیخ و نه کباب بسوزد که به نظر ما این قدرت محوری است، برخی تحلیلهایی را ارائه می دهند که هرکس پیروز شد بگویند ما با او همراه بودهایم لذا با توجه به ناکامی دولت در بحث اقتصادی و دیده نشدن مردم در مشکلات اقتصادی و همچنین سیاست های غلطی از جمله غلبه واردات بر صادرات هر فرد انقلابی که کشور خود را دوست دارد به دنبال تحول است.
بنده دو سال پیش گفتم که رئیس جمهور خوب است که ترمیمی در مورد کابینه خود انجام دهد چرا که پروژه دشمنان ناکارآمد نشان دادن جمهوری اسلامی است. اگر دو سال پیش که میگفتیم دولت ترمیم خود از درون را شروع کند آنها چنین دیواری با منتقدان ایجاد نمیکردند که هر نقدی را متهم به بیسوادی کنند، این ترمیم زودتر صورت میگرفت. باید تلاش کرد که تحولی در قوه مجریه وجود آورد. وقتی ناکارآمدی مشخص شود اگر زمان انتخابات هم نباشد میتوان از وزرا سوال کرد. بحث حقوقهای نجومی یکی از مسائلی است که باید به آن پرداخته شود و مردم همین موضوعات را پیگیری میکنند. ما با رسالتی که داریم باید حداقل برای تاریخ و مردم نقدهایمان را بگوییم هرچند که دولت ما را متهم به بیسوادی و یا بی شناسنامهای کند.
ما امیدوار هستیم که رئیس جمهور هشتممان در سال 96 رونمایی شود اما اگر با این تلاشها مردم باز هم به آقای روحانی رای دهند ما به رای مردم احترام میگذاریم و کمک میکنیم که دولت موفق شود.
*مطرح بودن کواکبیان، نوبخت، جهانگیری، ظریف و صالحی برای انتخابات
درباره عبور اصلاح طلبان از آقای روحانی و با توجه به دیداری که اخیرا با آقای هاشمی داشتند درخواست کردند که دولت مطالبات اصلاح طلبی خود را پررنگ تر کند، فکر میکنید تعامل اصلاح طلبان با دولت روحانی در انتخابات 96 به چه شکلی باشد.
آلیا: اگر مواضع خود آنها که رسانهای میشود را مرور کنید میبینید که تمام این ها یک نکته دارد و آنهم سهم خواهی است. آن وجه غالب این است که میگویند ما به جز روحانی کسی را نداریم و گاهی به نعل و گاهی به میخ میزنند تا سهم خواهی کنند، اما اصل موضوع این است که رئیس جمهور اصلی آقای هاشمی رفسنجانی است و این را مردم هم متوجه شدهاند که بعضا سیاستهای دوره کارگزاران اجرا میشود. مشکلات مردم در درجه دوم و یا سوم اهمیت قرار میگیرد و آقای عارف اخیرا به عنوان رئیس شورای اصلاح طلبان انتخاب شد و گفت که ما از روحانی حمایت میکنیم چرا که چارهای هم ندارند. اصلاح طلبان در داخل خود دچار تکثر هستند و ناکارآمدی را به حدی دیدهاند که هر کس فکر میکند بیاید بهتر از روحانی است. گاهی کواکبیان و گاهی نوبخت، جهانگیری،ظریف و صالحی را مطرح میکنند. اما شخص محور این افراد را معرفی میکنند نه معیار محور ولی با این وجود آقای روحانی و هدفشان هم سهم خواهی است.
* ردپای فریدون در مفاسد اقتصادی
توصیه شما به آقای روحانی درباره فریدون چیست و چرا دولت در بحث فیشهای نجومی اقدامی نکرد؟
آلیا: هر کسی در هر شانی از شئونات نظام اسلامی که مسئولیتی بدست میآورد منتی است که خداوند گذاشته و باید خدمت کرد آقای روحانی در این مدت باقی مانده باید تلاش و در رویکرد دولت تجدید نظر کند و هدفشان باید جلب رضایت مردم باشد.
کسانی که حقوق نجومی میگرفتند و همین آقای فریدون که در مفاسد اقتصادی رد پای او وجود دارد و کمیته مبارزه با مفاسد اقتصادی هم در آورده پایشان گیر است، مردم هم میدانند و سند و مدرکهای آن نیز در همین فضای مجازی منتشر میشود.
ما در سال گذشته با خانم طبیبزاده مواردی از حقوقهای نجومی را مطرح میکردیم و افرادش آمدند و فیشهای آن نیز آمده بود و در واقع آنها توجیه میکردند و مثلا ادعا میکردند که این طلب ما بوده که جمع شده و یا حقوقمان را یکجا دادهاند اما حالا این حقوقهای نجومی علنی شده اگر نظارت همگانی در جامعه اتفاق بیفتد در بحث اجتماعی و سیاسی نظر اسلام برای این امر به معروف و نهی از منکر محقق میشود. برخی از این نجومی بگیران با طلبکاری لباس قانون بر این کار خود میپوشانند و ادعا میکنند این پولها سهمشان از انقلاب است.
خبرگزاری فارس در اقدامی بسیار قشنگ بابارجب را به عنوان یکی از ذخایر انقلاب شناخت و معرفی کرد و وقتی یکی از اقوام نجومی بگیران ادعا کرد که این ها سهم ما از انقلاب است مردم گفتند پس سهم بابا رجبها از انقلاب چیست. لذا صاحبان اصلی انقلاب که همین مردم هستند این مسائل را به خوبی میفهمند اما دولت هیچ ترتیب اثری نمیدهد و در همین بحث بانکها ردپای ایشان هست. رسیدگی به حقوقهای نجومی یک مطالبه عمومی است اما رفتار دولت دهن کجی به مردم محسوب میشود چرا که قرار بود پولها را به بیت المال بازگردانند و هم محاکمه شوند و در حال حاضر نیز کمیسیون اصل 90 و دیوان محاسبات گزارش خود را در این زمینه ارائه کردند.
*دولت در تطهیر مسائل مهارت بدست آورده
دولت در تطهیر مسائل یک مهارتی بدست آورده و با تکرار و القا سعی میکند که بر روی افکار عمومی اثر بگذارد و آنرا منحرف کند مانند اینکه به راحتی ادعا کند نجومی بگیران ذخایر انقلاب بودهاند. این مقطع نیز یکی از تجارب خاص انقلاب است و با اینکه تلخ است اما تجربه خوبی است. این ها که برای به قدرت رسیدن این همه دست به تخریب زدند حالا که رسیدهاند چنین سیاستی را در داخل و خارج در پیش گرفتهاند، این دولت خودمان است و ما روی آن تعصب داریم و همین مردم هم به آن رای دادند اما مردم، علما و مراجع در وضعیت فرهنگی و افزایش آسیبهای اجتماعی و بیکاری ناراضی هستند.
*معاون حقوقی وقت میخواست از ما به خاطر مطرح کردن دوتابعیتیها شکایت کند
در شرایط سیاستهای خارجی نیز شرایطی را به وجود آوردند که یک مسئول آلمانی در عین اینکه به کشورمان توهین کرده به تهران سفر میکند، حتی دولت بحث دو تابعیتیها را هم جدی نمیگیرد زمانی که ما این موضوع حضور دو تابعیتیها در دولت را مطرح کردیم معاون حقوقی وقت رئیس جمهور گفت که ما شکایت میکنیم اما الان آمار میدهند که این دو تابعیتیها در دولت حضور دارند و همین فرد نفوذی که در تیم مذاکره کننده بود از افراد دو تابعیتی است.
در دوره قبل که در حوزه صنعتی مشکل داشتیم بنده پیش یکی از مسئولان این حوزه رفتم و او ما را متهم به سیاه نمایی کرد و گفت خیلی به من فشار بیاورید من زن و بچهام در خارج هستند و پیش آنها خواهم رفت لذا این مسئولان هرگز نمیتوانند دلسوز مردم باشند و باید از جنس مردم باشند تا اعتماد مردم جلب شود.
دولت در بحث دوتابعیتیها مسئول است و باید پاسخگو باشد، چون اصل 41 قانون اساسی مشخصاً دولت را در متولی کردن از کسی که تابعیت کشور دیگر دربیاید سلب تابعیت کند.
وزیر اطلاعات در مجلس اعلام کرد تعداد قابل توجهی دو تابعیتی داریم و پیشنهاد میشود فرصت دهند تا اینها طبق قانون اساسی تابعیتشان به کشور بیگانه سلب شود یا اگر منافعشان اجازه نمیدهد درباره تابعیت ایرانی آنها طبق قانون اساسی عمل کند.
گمانهزنی روی برخی افراد میشود اما مهم این است که اولویت دولت، اولویتهای نظام باشد و الان که اولویت اقتصادی است از متخصصان اقتصادی در کابینه و مدیریتهای کلان استفاده شود.
*رئیسجمهور باید آقای فریدون را تحویل قوه قضائیه دهد
اگر بخواهیم جمع بندی کنیم یعنی شما هم معتقدید که آقای رئیس جمهور باید آقای فریدون را تحویل قوه قضائیه دهد؟
آلیا: بله، آقای رئیس جمهور باید چند کار را انجام دهد و یک مسئله دیگر اینکه وزرایی که دارایی خود را به قوه قضائیه ندادهاند باید قبل از پایان دولت این کار را انجام دهند. البته ایشان در صحبت میگوید که خط قرمز ندارند اما در واقع در عمل باید درباره آقای فریدون با قوه قضائیه همکاری کنند چرا که یکی از وظایف رئیس جمهور حفاظت از اجرای قانون اساسی است و ایشان از رسیدگی قوه قضائیه به اتهامات آقای فریدون جلوگیری نکنند البته ما امیدواریم که این اتهامات درباره آقای فریدون به اثبات نرسد چون این مسائل نقطه سیاهی در نظام جمهوری اسلامی است و نباید این گونه باشد و هرچه این غلطها کمتر باشد بهتر است.