به گزارش مشرق، اتحادیه اروپا درحالی به دنبال تأسیس دفتر در تهران است که به اعتقاد بسیاری از تحلیلگران، این دفتر نه محلی برای ارتقای روابط دو طرف که به لانهای برای جاسوسی و دخالت در امور داخلی ایران تبدیل خواهد شد.
«بهرام قاسمی» سخنگوی وزارت امور خارجه کشورمان روز دوشنبه در نشست هفتگی با خبرنگاران گفت: «کار با اتحادیه اروپا دشوار و از پیچیدگیهای خود برخوردار است و دارای بوروکراسی خاص خود است و عمدتا آنچه ما تجربه کردیم این است که مذاکرات عمدتا طولانیمدت، زمانبر و تا حدی از پیچیدگیها برخوردار است، ولی ما نفس و آغاز مذاکرات را مثبت میدانیم و امیدواریم در نشستهای رو در رو و منظم بتوانیم بر چالشهایی که بین ما و آنها وجود دارد فائق بیاییم و بتوانیم خطوط و منافع مشترک بیشتری را برای همکاریهای آتی تعریف کنیم».
قاسمی در خصوص استقرار دفتر اتحادیه اروپا در ایران نیز گفت: «موضوع دفتر اتحادیه موضوعی است که مطرح شده و در حال بررسی است اما با توجه به بوروکراسی حاکم بر اتحادیه، تصور اینکه در کوتاهمدت افتتاح شود بعید است».
راهبرد اتحادیه اروپا؛ دیدار با فتنهگران!
پس از امضای برجام- تیر ماه 1394- روزنامههای زنجیرهای و رسانههای حامی دولت در مطالب متعدد با ذوق زدگی از افتتاح دفتر اتحادیه اروپا در تهران و فواید گسترده آن برای ایران خبر دادند. در جدیدترین نمونه، روزنامه زنجیرهای شرق-دوشنبه 17 آبان- در گزارشی نوشت:« دولت حسن روحانی چند ماه دیگر زمان دارد تا تابوشکنیهای دیپلماتیکش را به انجام برساند. جدیدترین آنها، بازگشایی دفتر اتحادیه اروپا در تهران است... دولت حسن روحانی که دو فصل دیگر از دولتش باقی مانده، در گام اول از تابوشکنیهای دیپلماتیک، به مذاکره دوجانبه با آمریکا، گفتوگوی تلفنی با اوباما و نهایتا توافق هستهای با ١+٥ دست یافت... فروردین ٩٣ (آوریل ٢٠١٤)کمیته روابط خارجی پارلمان اروپا پیشنویس قطعنامهای را درباره «راهبرد اتحادیه اروپا درباره ایران» تصویب کرد... و از هیئتهای پارلمانی اروپا خواسته است در صورت سفر به ایران، با منتقدان حکومت، فعالان جامعه مدنی و زندانیان سیاسی ایران (بخوانید فتنهگران) ملاقات کنند.»
روزنامه زنجیرهای آرمان نیز- 17 آبان- در گزارشی نوشت: «دفتر اتحاديه اروپا به زودي در ايران افتتاح ميشود؛ دفتري كه پس از تعاملات اروپا با ايران و توافق هستهاي نيازش به بازگشايي در پايتخت كشورمان بيش از هميشه احساس شد... مخالفان برجام، افتتاح دفتر اتحاديه اروپا را زنگ خطري براي نفوذ میدانند، البته اين تلاشها بيفايده بود و ديروز معاون وزير امور خارجه كشورمان- تخت روانچی- با ذكر جزئيات، از بازگشايي دفتر اتحاديه اروپا در تهران گفت».
این نشریات کما فی السابق، بدون توجه به منافع ملی، صرفا از یک تماس تلفنی و یا دیدار مقامات اروپایی با زندانیان سیاسی در ایران ذوق زده میشوند و مسئله معیشت مردم و بهبود وضعیت اقتصادی هیچ جایگاهی در این میان ندارد.
اتحادیه اروپا: از عمل به قانون اساسی و میراث انقلابی چشمپوشی کنید!
در پیشنویس قطعنامه «راهبرد اتحادیه اروپا درباره ایران»- فروردین 93 - از هیأتهای پارلمانی اروپا خواسته شده تا در سفر به ایران با منتقدان حکومت، فعالان جامعه مدنی و زندانیان سیاسی ایران ملاقات داشته باشند. علاوه بر این در متن پیش نویس قطعنامه موسوم به «نقشه راه عادیسازی روابط اتحادیه اروپا با ایران پس از برجام» آمده است: «میراث انقلابی ایران و قانون اساسی آن به عنوان یک دولت اسلامی نباید به عنوان مانعی بر سر راه یافتن زمینههای مشترک درخصوص دموکراسی و حقوق بشر قلمداد شود». این عبارت، حاوی این پیام است که قانون اساسی ایران (بعنوان یک دولت اسلامی) مغایر حقوق بشر و دموکراسی است! لذا تلویحا خواسته شده که پوسته آن را حفظ کنیم و از عمل به آن چشم بپوشیم!
در سند مذکور از اعمال مجازات اعدام در کشورمان ابراز نگرانی شده و از ایران خواسته شده تا به تعهدات خود بر پایه میثاقهای جهانی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی شهروندان احترام بگذاریم!
برخی از رسانههای حامی دولت و روزنامههای زنجیرهای تاکید دارند که افتتاح دفتر اتحادیه اروپا در تهران به گسترش روابط اقتصادی و دیپلماتیک خواهد انجامید. این ادعا در حالی است که اتحادیه اروپا حتی پس از برجام نیز به اقدامات خصمانه خود علیه ملت ایران ادامه داده است و هیچ تغییر رفتاری در این خصوص مشاهده نشده است.
تحریم 30 ساله شرکت ملی نفتکش ایران هدیه پسابرجامی اتحادیه اروپا!
مهمترین نمونه از استمرار رفتار خصمانه اتحادیه اروپا در پسابرجام، تحریم سنگین شرکت ملی نفتکش ایران و سهامداران آن است.
در مهرماه سالجاری، شرکت ملی نفتکش از طرف دادگاهی در اتحادیه اروپا وارد تحریم بسیار سنگینی شد. بر اساس این حکم که در یک لایحه 27 صفحهای به شرکت ملی نفتکش ابلاغ شده است، هیچ دادگاهی در اتحادیه اروپا حق فسخ این حکم را تا 30 سال آینده ندارد و از این پس، بیمههای اروپایی نیز حق بیمه کردن نفتکشهای ایرانی را ندارند. مهمترین و عجیبترین بخش حکم این دادگاه اروپایی، تحریم سهامداران شرکت ملی نفتکش یعنی شستا، صندوق بازنشستگی نفت و صندوق بازنشستگی کشوری است.
گفتنی است، تحریم شرکت ملی نفتکش همواره در رسانهها به عنوان بخشی از تحریم فروش نفت ایران تلقی شده است.
تحریم شرکت ملی نفتکش ایران در حالی است که احیای رابطه گرم با اروپا در پسابرجام یکی از دستاوردهای ادعایی دولتمردان است. ادعایی که هزینه آن قراردادهای چند ده میلیاردی و محرمانه به نفع شرکتهای اروپایی با چاشنی دیپلماسی بوده است.
شبکهسازی اطلاعاتی و تاثیرگذاری بر رفتار ایران در منطقه
چندی پیش «فدریکا موگرینی» مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در مصاحبه با سایت «تایمز» گفت: «انتخابات پیش روی ایران پراهمیت خواهد بود».
موگرینی افزود: «هدفم از سفر به تهران یافتن زمینه مشترک همکاری برای حل بحران سوریه از طریق سیاسی و دوران پس از جنگ بود».
کارشناسان معتقدند که افتتاح دفتر اتحادیه اروپا در تهران با شعار تسهیل مراودات اقتصادی و دیپلماتیک صورت میگیرد اما دستور کار این دفتر عبارت است از:
- خنثی کردن پیروزیهای استراتژیک ایران در جنگ سوریه و عراق.
- قبضه قراردادهای پرخسارت در حوزه نفت و خودرو و ارتباطات.
- شبکهسازی اطلاعاتی و ضد امنیتی نظیر کاری که فعالان کودتای مخملی با سفر به تهران در دوره اصلاحات انجام میدادند.
- کاستن از نگرانیهای شدید غرب درباره تشدید بدگمانی مردم ایران در پسابرجام که میتواند نتیجه انتخابات سال آینده ریاست جمهوری را خلاف میل اروپا و آمریکا رقم بزند.
سفرای اروپایی، اعضاي بلند پايه سرويسهاي اطلاعاتي
تلاشها برای افتتاح دفتر اتحادیه اروپا در تهران در حالی است که در ماههای اخیر- با نزدیک شدن به انتخابات ریاست جمهوری ایران- سفرای جدید کشورهای اروپایی از جمله انگلیس، فرانسه و آلمان همگی از اعضاي بلند پايه سرويسهای اطلاعاتي میباشند.
در شهریورماه سال جاری، «بوریس جانسون» وزیر امور خارجه انگلیس در بیانیهای که به مناسبت تبادل سفیر با ایران منتشر کرد آورده است «این هنگام، لحظهای مهم در روابط انگلیس و ایران است... امیدوارم این آغازگر همکاری سازندهتری میان کشورهایمان باشد و این امکان را به ما بدهد که موضوعاتی چون حقوق بشر، نقش ایران در منطقه و همچنین ادامه اجرای توافق هستهای - همان که دستاوردش «تقریباً هیچ» بوده است- را به نحوی مستقیمتر مورد بحث قرار دهیم».
این اظهارات گستاخانه در حالی است که دست کشیدن ایران از حمایت نیروهای مقاومت -یعنی باز شدن پای داعش به داخل کشورمان- توقف تولید موشکهای بالستیک، خارج کردن نیروهای مستشاری و نظامی خود از مقابله با تکفیریها در سوریه و عراق و لبنان، رها کردن یمن در چنگال سعودیهای وحشی و آدمکش و... در یک کلمه تبدیل ایران به یک «لقمه» که به راحتی برای آمریکا و متحدانش قابل بلعیدن باشد.
لازم به ذکر است که «نیکلاس هاپتون»- سفیر جدید انگلیس در تهران- از مأموران برجسته سازمان MI6 - سازمان اطلاعات خارجی و جاسوسی انگلیس- است. همچنین «فرانسوا سنمو» سفیر جدید فرانسه در کشورمان نیز عضو برجسته و کهنهکار سرویس اطلاعات خارجی فرانسه - DGSE- بوده است و «میشائیل کلور برشتولد» سفیر جدید آلمان نیز پیش از این معاون سازمان اطلاعات و امنیت آلمان- BND- بوده است.
تکرار طرح شکست خورده «تنشزدایی با اروپا» در دولت سازندگی
بیست و چند سال پس از به بن بست خوردن روند «تنشزدایی با اروپا» در دولت سازندگی که از سوی اروپاییها به «گفت و گوهای انتقادی» تعبیر شد، گویا کسانی درصدد بازسازی همان روند اشتباه و پرخسارت هستند؛ روندی که سرانجام آن به خروج دسته جمعی و توأم با تهدید سفرای اروپایی در سال 75 انجامید. آیا خردمندانه است که هر عبرتی را دوباره تجربه کنند؟ تکرار مدل خسارتبار برجام در زمینه حقوق بشر یا انفعال و اغماض در قبال تعدیهای گفتمانی، فقط موجب بدهکارتر شدن در مقابل غرب میشود. غربی که سرچشمه صادرات انبوه تروریسم و نقض سیستماتیک حقوق بشر است.
نرمالسازی ایران!
دو گروه «سهل اندیش» و «مأموریتدار» بدون توجه به خسارتهای محض برجام میپندارند که حقوق بشر را میتوان مطابق میل غربیان حل و فصل کرد و این «بهانه» را نیز از دست آنان گرفت. تصور میکنند که این بهانهها بالاخره یک جا تمام میشوند و ما باید با مصالحه و مذاکره و لبخند قدمقدم آنها را به آخر خط برسانیم.
ریچارد هاویت (تهیهکننده سند راهبردی اتحادیه اروپا درباره روابط با ایران) گفت: «توافق هستهای، یک نقطه عطف بود؛ هرچند که همه مشکلات ما با ایران درباره اسرائیل، دموکراسی و حقوق بشر حل نشده است... ما باید دفتر نمایندگی اتحادیه اروپا را در تهران افتتاح کنیم و گفتوگو درباره حقوق بشر در ایران را از سر بگیریم. پیشرفت واقعی در زمینه حقوق بشر امکانپذیر است. نیروهایی در داخل ایران، درحال اعمال فشار بر حاکمیت هستند و ما امیدواریم گزارش ما نیز باعث پیشرفت در این زمینه شود... اکنون اروپا در ایران نفوذ دارد ولی آمریکا از این نفوذ برخوردار نیست. ما میخواهیم از این اهرم استفاده کنیم و به جنگ در سوریه و یمن پایان دهیم و به سوی ساختار جدید امنیتی در خاورمیانه حرکت کنیم».
این اظهارات و اظهارات متعدد دیگر مقامات اروپایی و آمریکایی موید این موضوع است که غرب درپی نُرمالسازی ایران است. غرب از طریق حفظ رژیم تحریمها و ساخت معادلههای «تحریم، هستهای»، «تحریم، منطقه» «تحریم، موشک»، «تحریم، حقوق بشر» و «تحریم، امنیت اسرائیل» میکوشد با کمک شبکه همکار داخلی (جریان غربگرا) ابتدا ایران را وادار به پذیرش نُرمهای آمریکا نموده و سپس ایران اسلامی و انقلابی را در نُرمهای جهانیسازی، بیهویت کند.
این یعنی استمرار روند «هستهای رفت، تحریمها ماند» در حوزههای دیگر. غرب درپی آن است تا «دستاورد تقریبا هیچ برجام برای ایران» را تکرار کند. دفتر اتحادیه اروپا، نه مرکزی برای «گسترش روابط اقتصادی و دیپلماتیک» بلکه در حقیقت لانه جاسوسی شماره 2 است.