انتخابات آمریکا سرخوردگی فراگیر جامعه آمریکایی را نشان میدهد
شهریار زرشناس، پژوهشگر و عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در خصوص تحلیل انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و ارتباط آن با نفوذ اظهار داشت: انتخابات آمریکا نکاتی بسیار مهمی را نمایان کرد؛ این انتخابات نشان دهنده عمق بحران نظام سرمایهداری جهانی است یعنی نظام سرمایه داری جهانی آنچنان دچار بحران است که در کانون هژمونیک آن، اینگونه تنش اجتماعی پدید میآید.
وی در ادامه افزود: اگر تاریخ نظام سرمایهداری را نگاه کنید هرگاه که این نظام وارد سیکلهای بحرانی جدی میشود معمولا جریانهایی ظهور میکنند که یا تمایلات ناسیونالیستی دارند و یا از سرمایه داری خرد حمایت میکنند که نمونه اعلای آن هیتلر در 1933 است.
زرشناس تصریح کرد: دومین نکته این انتخابات عمق بحران جامعه آمریکاست که حتی خود مسئولین آمریکا هم به این موضوع اعتراف کردند و گفتند "فکر نمیکردیم آمریکا چنین دو پاره شده باشد." هم ترامپ و هم کلینتون به امپریالیزم آمریکا و مجموعه نظام سرمایهداری تعلق دارند و هر دو ماهیت استکباری دارند اما کلینتون نماینده جریان سرمایهداریِ معتقد به جهانی شدن فراگیر بود. امروز نتیجهای که ما از انتخاب ترامپ میگیریم این است که ترامپ خودش را صدای اعتراض مجموعهای از گروهها کرد که توسط سیاستهای نئولیبرال کاملا نادیده گرفته شده بودند.
وی افزود: نکته سوم این است که این انتخابات سرخوردگی فراگیر جامعه آمریکا از مدل سیاست لیبرالی مبتنی بر احزاب را نشان میدهد چون شخصی که پیروز شده است به یک حزب تعلق ندارد؛ بیش از دویست سال است که سنت لیبرال دموکراسی مبتنی بر احزاب را نهادینه کردهاند و در همین ایران روشنفکران نئولیبرال با تحقیر حرف میزنند و میگویند مردم ما به شعار و شخص رای میدهند چراکه سیاست حزبی نداریم و اگر حزبی کار میکردیم مشکلات حل میشد اما الان میبینیم که در آمریکا کسی پیروز میشود که اکثریت حزب خودش قبولش ندارند و این به معنی سرخوردگی مردم آمریکا از کل سیاست لیبرال دموکراسی است.
اگر کارگردانی حرف انقلابی بزند، میگویند چرا چنین گفتی؟!
ابوالقاسم طالبی، کارگردان سینما و تلویزیون در رابطه با دغدغهای که نسبت به استکبارستیزی و مسئله نفوذ دارد در فیلمهایش دارد، اظهار داشت: ما متعلق به نسلی هستیم که این نسل انقلاب کرده است و به انقلاب پایبند هستند؛ ما در فیلمهایمان به چیزهایی میتازیم که انقلاب به آنها میتازد.
این کارگردان سینما اظهار داشت: من فیلم سازی هستم که ندای انقلاب امام شنیدم و در محضر شهدای انقلاب بودم اگر ایستادگی کنم و در قالب هنر سینمایی حرف بزنم به من میگویند که چرا چنین حرفهایی میزنید؟! در صورتی که باید سوال کنیم که چرا شما در این خط نیستید؟
مسئولین فرهنگی کشور نسبت به جریان مهاجم فرهنگی کاملا بی اعتنا هستند و حتی از آنها حمایت میکنند!
دکتر زرشناس در رابطه با نقشه جریان غربگرا و آمریکا برای نفوذ در ایران اظهار داشت: وقتی که انقلاب صورت گرفت نظام جهانی بیکار ننشست چراکه از جانب ایران احساس خطر میکردند البته این ماجرا فقط به ایران مربوط نمیشود و اگر در هرجای دیگر از دنیا باشند سعی میکنند که این جریان را کنترل کنند و اگر از طریق فشارهای نظامی و اقتصادی نتوانستند کاری کنند، روی به برنامه ریزیهای بلندمدت فرهنگی میآورند؛ این حرکت عینا در ایران طراحی شد و شما از ماههای آغازین بعد از انقلاب میبینید که هرچه که جلوتر میآییم فعالیتهای فرهنگی سازمان یافتهتر و پیچیده تر میشود که این حرکت در هر دهه یک مشخصه دارد بطور مثال در دهه شصت به دنبال القای این بودند که انقلابها نتیجه نمیدهند و منجر به خشونت میشوند لذا کتابها و داستانهای زیادی نوشته شد و وزارت ارشاد آن زمان هم واقعا با این گروه روشنفکر همراهی کرد و به آنها میدان داد و از دل این وزارت ارشاد آدم هایی ظهور کردند که به این نوع نگاه تجدید نظر طلبانه اعتقاد داشتند.
وی در ادامه خاطرنشان کرد: از سال 67 به بعد فعالیت این جریان بیش از گذشته شد بنابراین رهبر انقلاب بحث تهاجم فرهنگی، شبیخون هرهنگی و جنگ نرم را مطرح کردند. واقعیت مسئله این است که ما از اوایل دهه 60 بایک فرآیند رو به رشد جنگ نرم روبه رو هستیم و حقیقت این است که مسئولین فرهنگی کشور در شورایعالی انقلاب فرهنگی، وزارت علوم و وزارت ارشاد در اکثریت مطلق دوره ها به این مسئله یا بی اعتنا بودند و یا خواسته یا ناخواسته جریان مهاجم فرهنگی را پوشش دادند و به این جریان امکانات دادند و از آنها حمایت کردند.
زرشناس اظهار داشت: وظیفه وزارت ارشاد و وزارت علوم و نهادهای فرهنگی این است که عرصه فرهنگی کشور را به گونهای مدیریت کنند که جناح انقلابی و مومن قدرت تحرک بیشتری داشته باشد و دست مسلط را دارا باشد در عین حال ما نمیگوییم خفقان ایجاد کنند اما باید صحنه به گونهای مدیریت بشود که توازن قوا به نفع نیروهای انقلابی باشد و این کاری است که همه نظام هاس سیاسی انجام میدهند و هیچ نظامی سیاسی نیست که عرصه فرهنگی خودش را به دست دشمن و جریان براندازی که میخواهد تیشه به ریشه بنیادهای هویتی آن جامعه بزند، بسپارد؛ هیچ نظامی اکثریت منابع خودش را به معاندینش نمیدهد و اگر هم به معاندان چیزی میدهند کنترل شده و محدود است که در ازای آن از نیروهای خودی حمایت گسترده میکنند اما ما هرگز از وزارت ارشاد و علوم چنین حمایتی را از نیروهای خودی ندیدهایم.
شورایعالی انقلاب فرهنگی، وزارت علوم و وزارت ارشاد یک برنامه مدون فرهنگی ندارند و حتی به روشنفکران ضد انقلاب فضا میدهند
وی افزود: از شورایعالی انقلاب فرهنگی ندیدم که یکبار برنامه ریزی مدون و نقشه کلان فرهنگی کشور را ترسیم کند و موقعیت نیروهای خودی را توضیح بدهند؛ این برنامه ریزی در وزارت علوم و وزارت ارشاد هم نبود اما به کارگردانهای روشنفکر و نویسندگان ضد انقلاب فضا میدادند که مطرح بشوند و وقتی هم که مردم اعتراض میکردند وزارت ارشاد همسو با نیروهای ضد انقلابی میشد و از آنها حمایت میکرد.
نفوذ فرهنگی رخ داده است چراکه فیلمهایی "مثل یتیم خانه ایران" دیده نمیشوند
محسن مقصودی خطاب به ابوطالبی اظهار داشت: چرا موضوعاتی مانند فیلم "یتیم خانه ایران" اینقدر مظلوم مانده است؟ یک همچین حادثهای که 9 میلیون نفر یک کشور قتل عام میشوند و به نوعی یک هلوکاست واقعی صورت میگیرد اما این موضوع اصلا در کتابها و جامعه ما اصلا گفته نشده است؛ بنده که اهل رسانه هستم چنین موضوعی را دو سال است که متوجه شدهام. آیا این طبیعی است که سوژههایی به این بکری اینگونه روی زمین بماند؟
ابوالقاسم طالبی، کارگردان فیلم "یتیم خانه ایران" در پاسخ به این سوال اظهار داشت: تا آنجایی که من اطلاع دارم نفوذ در عرصه فرهنگی اتفاق افتاده است؛ بنده 5 سال روی این فیلم وقت گذاشتم و اگر در این 5 سال پنج تا فیلم "دختر پسری" میساختم هم به لحاظ مالی به من توجه میشد و اگر یکمقدار جشنوارهای بود در دنیا مطرح میشدم و از هر نظر برای من راحت بود و بنده اینقدر هم تحت فشار قرار نمیگرفتم اما بنده فیلم "یتیم خانه ایران" را ساختم و مردمی که باید این فیلم را ببینند کمتر استقبال میکنند اما اگر موضوع فیلم "دختر پسری" بود قطعا بیشتر استقبال میشد و این به معنای نفوذ است.
اگر لیسانس، فوق لیسانس و دکترای تاریخ بگیرید از قتل عام 9 میلیونی انگلیسیها در ایران با خبر نمیشوید!!
وی افزود: من از جوانانی که اندیشههای انقلابی دارند گلایه دارم که فیلم بنده را شما و خانوادههای شما ببینند و شما باید برای خانوادتان توضیح بدهید که چنین اتفاقی افتاده است. صد سال پیش نیمی از مردم ایران در اثر توطئه کشته میشوند اما خواص شما نمیدانند حتی اگر لیسانس، فوق لیسانس و دکترای تاریخ بگیرید از این ماجرا خبر دار نمیشوید و این به معنای نفوذ است و نشانگر این است که جذابیتها برای خانوادههای ما تغییر پیدا کرده است.
طالبی تصریح کرد: نفوذ یعنی اینکه علایق شما را عوض میکنند بطور مثال هر فردی نسبت به همسرش غیرت دارد اما برای شما فیلم میسازند که اگر به همسر شما تجاوز شد شما چیزی نگویید و اگر چیزی نگفتید آدم خوبی هستید بنابراین افراد تحت تاثیر این امور جایگاهها را اشتباه میکنند و دوست و دشمن را با هم اشتباه میگیرند لذا وقتی به همسرت تجاوز میشود چیزی نگویی اگر به سرزمینت هم تجاوز بشود چیزی نخواهی گفت و تسلیم پذیر و دشمن دوست میشوی. وقتی کار به اینجا رسید دیگر برای کسی مهم نیست که صد سال پیش چه بلایی سر اجداد ما آوردند و چه تحقیری ایجاد کردند چراکه هیچ مرگی بدتر از این نیست که پدر و مادر مقابل فرزندانشان و بالعکس بمیرند اما دقیقا صد سال پیش این اتفاق براساس یک قحطی ساختگی توسط استعمار انگلستان در ایران رخ داد.
ابوالقاسم طالبی خاطرنشان کرد: این اتفاقات برای کشور رخ داد و دیگر جامعه جانی برای دفاع نداشت؛ وقتی شهید مدرس را شهید کردند 10 نفر راه نیافتادند اعتراض کنند یعنی جامعه را به این روز انداختند و اگر هم بتوانند بازهم این کار را میکنند.
جریان روشنفکر فیلمهای ارزشی را سفارشی میخواند اما سفارشهای BBC را ستایش میکند
وی افزود: ما اصلا به آمریکا و انگلیس کاری نداریم چراکه نمیخواهیم روشنفکران بگویند شعاری حرف میزنیم اما شما بعنوان یک شخص روشنفکر از آدم ظالم خوشتان میآید یا خیر؟
کارگردان سریال "به کجا چنین شتابان" تصریح کرد: سینمای جمهوری اسلامی یکی از برگهای برنده است که اگر مدیران فرهنگی مورد نفوذ قرار نگرفته باشند میتوانند به خوبی از این سینما استفاده کنند.
طالبی گفت: اگر کارگردان و تهیه کننده شما انگیزه شخصی نداشته باشد و اگر بخواهد بصورت صنعت و تجارت به موضوع نگاه کند قطعا به سراغ موضوعاتی مانند یتیم خانه ایران نمیرود و این آدم حتما ضد انقلاب نیست. اگر فیلمهایی با این موضوع بسازیم جریان روشنفکری میگوید که این فیلم سفارشی است البته از نظر اینها اگر سفارش BBC باشد خیلی خوب است؛ یک دلار در دنیا خرج نمیشود مگر با حساب و کتاب یعنی اگر جشنواره برپا میکنند براساس سیاستها و مقاصد خودشان است چراکه طریقه حکومت داری این است اما آنها کارگردان ما را انتخاب میکنند و میگویند به دلاوریهای مردم و جوانانت نبپرداز چراکه این موضوعات شعاری و حکومتی است اما در عوض بیا به موضوع خیانت بپرداز تا جوانان شما نسبت به ناموسشان رگ غیرت نشان ندهند.
وی گفت: نفوذ این است که باورها، تفریحات و علایق شما را تغییر میدهند؛ اگر میخواهید این اتفاق برای فرزندانتان رخ ندهد علاوه بر معنویاتی مانند روضه امام حسین (علیه السلام) باید برای فرزندانمان فیلمهای خوب انتخاب کنیم و اگر خانوادهها از این فیلم استقبال کنند قطعا کارگردان ترغیب میشود تا فیلمهایی با همین موضوعات را بسازد؛ واقعیت این است که سینماگران با دغدغه ما مورد استقبال مردم قرار نمیگیرند.
فیلمی که در آن احکام اسلام تمسخر بشود، بیشتر دیده میشود!
طالبی اظهار داشت: اگر در فیلمها کمی احکام اسلام را مسخره کنند و آدم بد فیلم هم انگشتر عقیق به دست داشته باشد بیشتر فیلم به فروش میرسد؛ قبل از انقلاب آدم بدهای فیلک رقاص ها و عرقخورها بودند اما الان آدم بدها پدران و مادران غیرتی و نمازخوان هستند، خانوادههایی بد هستند که سهمیه شهدا دارند اما در حقیقت اینگونه نیست و اینقدر تبلیغات کردند که این ناهنجاریها ایجاد شد.
یکی از عوامل اصلی نفوذ مسئولین فرهنگیای هستند که دلشان به دنبال جریان نئولیبرال هستند
دکتر زرشناس در ادامه و در توضیح نفوذ فرهنگی برنامه اظهار داشت: یک جامعهای انقلاب میکند بعد قدرتهای جهانی برای اینکه بتوانند این جامعه را به شرایط قبل از انقلاب بازگردانند باید یک جوری روندهای انقلابی را از طریق نفوذ عوض کنند؛ هدف نفوذ استحاله است منتهی نفوذ مستقیم نمیگوید من میخواهم چنین اقداماتی را انجام بدهم بلکه باید یک تحولی را بصورت تدریجی در ارزشها، باورها، جهان بینی و سبک زندگی افراد به وجود بیاورد بنابراین این حرکت ابزارها و بسترهایی میخواهد که بسترهای مهم عبارت از بازار نشر، سینما، ادبیات نمایشی، مطبوعات و غیره است.
وی بابیان اینکه برای عملیاتی شدن نفوذ به چند آیتم نیاز داریم افزود: یکی از این آیتمها این است که مدیرانی که مسئولیت فرهنگی دارند به هر دلیلی یا دلشان با جریان نفوذ باشد و یا غافل باشند و به کسانی میدان بدهند که به دنبال عملیاتی کردن نفوذ هستند. عدهای دیگر هستند که مجریان نفوذ هستند و این مجریان همان اشخاصی هستند که دل و اندیشهشان با نظام جهانی است و میخواهند این اندیشهها را در جامعه انقلابی نفوذ بدهند.
زرشناس اظهار داشت: درست یکسال بعد از تشکیل ناتو که یک پیمان دفاعی است شاخه ناتوی فرهنگی نیز تشکیل میشود و این ناتوی فرهنگی عظیمترین شاخه ناتو بعد از شاخه نظامی آن هست و انبوهی از تشکلها را دارد و صدها نشریه دارند و غیره. این ناتوی فرهنگی یک لشگر نویسنده داشتند که به آنها سفارش میدادند و این سفارشها به چندین زبان برای کشور هدف ترجمه میشدند و این کاملا به معنای نفوذ است.
در ایران اسیر طیفی از ترجمههای تئوریسینهای ناتوی فرهنگی هستیم
این استاد دانشگاه افزود: ما در ایران اسیر طیفی از ترجمههای تئوریسینهای ناتوی فرهنگی و طیفی از روشنفکرهای ایرانی که در زمین آنها بازی میکنند، هستیم.
وی با بیان نام برخی از تئوریسینهای ناتوی فرهنگی گفت: اساسا بستری که باعث فروپاشی شوری شد همین حرکات این افراد بود یعنی فرآیند فرهنگی را با قدرت تمام دگرگون کردند؛ ظاهر این افراد کاملا دانشگاهی و چهرههایی موجه بودند اما پشت پرده همه از طریق ناتو حمایت میشدند.
ترجمههای ناتوی فرهنگی در دانشگاههای ما تدریس میشود
شهریار زرشناس افزود: ما از اواسط دهه شصت با این وضعیت نفوذ روبه رو بودهایم و بخشی از مدیران ما در دهه 60 فریب خوردند و وزارت ارشاد و وزارت علوم ما را به سمتی بردند که با دشمن همراهی کند.
شهریار زرشناس با نشان دادن کتابهایی که به برنامه ثریا آورده بود اظهار داشت: اگر ویترینهای کتاب فروشی ما را نگاه بکنید خواهید دید که اکثر کتابها ترجمه نویسندگان کتابهای ناتوی فرهنگی است و یا شروعی بر آثار اینهاست، آنوقت این کتابها هم تولید میشود و هم در بازار کتاب ما عرضه میشود و هم در دانشگاههای ما تدریس میشود! و این به معنای کامل نفوذ است.
کتابهای "حسین بشیری" منابع ارشد و دکتری است!!
وی در ادامه گفت: یک کتابی است به نام "دانش سیاسی" که نویسنده آن حسین بشیری است؛ حسین بشیری یک روشنفکر مارکسیستی است که در دهه 1960 تمایلات نئومارکسیستی داشت بعد به خارج از کشور رفت و در دولت اصلاحات به کشور برگشت و او را به شدت تحویل گرفتند و در وزات کشور آن زمان بسیار متنفذ شد و در دانشگاههای آن زمان تدریس کرد که خیلی از استراتژیستهای به اصطلاح اصلاحطلب کنونی شاگرد این شخص هستند یعنی این آدم نقش بسیار موثری در استحاله بخش زیادی از نیروهای انقلابی کشور ما داشته است؛ کتابهای این شخص از منابع کنکور کارشناسی ارشد است و در دانشگاهها تدریس میشود.
زرشناس گفت: نویسنده کتاب فوق یکی از تئوریسینهای فتنه 88 است که سال 86 ایران را ترک کرد و همین الان دریکی از اندیشکدههای ایالات متحده مشغول کار است و آثارش بارها در کشور ما تجدید چاپ شده است.
بی عدالتیهای اقتصادی و حقوقهای نجومی برخاسته از تفکر نئولیبرال است
مقصودی در ادامه گفت: حاصل تمام این بیعدالتیهایی که در حوزه اقتصادی هم میبینیم همین تفکر نئولیبرال است و اینکه یک مدیر حقوق نجومی میگیرد از چنین اندیشهای برخاسته است.
طالبی در این بین گفت: تفکر انقلابی ساده زیستانه بود و در این تفکر واقعا به مردم خدمت میکردند اما این روشنفکران گفتند که چنین تفکری خوب نیست و شاگردان این افراد مدیران این جامعه شدند و مدیران این جامعه از دست هم میدزدند و اگر بخواهیم بدانیم که فتنه بعدی چیست باید بگوییم که فساد اقتصادی مدیران است؛ این اندیشه نئولیبرال پایگاههای فسادی ایجاد کرده است که هیولاهای پول آشام منابع و ثروت جامعه را میمکد و بعد که جامعه فقیر شد میگویند باید انقلاب را رها کنید.
ابوالقاسم طالبی اظهار داشت: بنده که در فیلم " به کجا چنین شتابان" ویژه خواری ها را نشان دادم، یازده شکایت داشتم و اگر هنرمندی بخواهد برای عدالت کار کند دچار مکافات شدیدی میشود.
کدام نظام و وزارت فرهنگی در کدام کشور تئوری براندازی خودش را بازتولید میکند؟!
زرشناس گفت: کدام نظام و وزارت فرهنگی در کدام کشور تئوری براندازی خودش را بازتولید میکند و به بازار نشر کتاب کشور میفرستد و آن را در دانشگاه تدریس میکند؟!
این استاد دانشگاه ادامه داد: شخص دیگری هست به نام محمدعلی همایون کاتوزیان که یکی دیگر از معلمان نئولیبرالیزم ایرانی است؛ آثار این شخص بعد از انقلاب به وفور در بازار نشر کتاب کشور ترجمه و نشر شد که جوهر حرفش این است که ایران یک فرهنگ استبدادی دارد و تئوری اصلیاش استبداد ایرانی است که این تئوری را از یک جامعه شناس فرانسوی قرن هجدهمی بنام مونتسکیو گرفته است که مونتسکیو معتقد بود شرق زادگاه استبداد است و غرب زادگاه آزادی! و نگاهی تحقیر آمیز به شرق داشت.
کتابی که ولایت فقیه را استبدادی میداند زیر نظر وزارت ارشاد و وزارت علوم چاپ و تدریس میشود...
زرشناس تصریح کرد: محمدعلی همایون کاتوزیان یک مدل از تاریخ معاصر ایران ارائه داده است و نتیجه گرفته برای اینکه از این استبداد رها بشویم باید هویت ایرانی را کنار بگذاریم و مدل مشروظه لیبرالی انگلیس را بپذیریم. این شخص ولایت فقیه را یکی از نمایندگان استبداد ایرانی میداند که بعد از انقلاب 57 بازتولید شده است و این کتاب، کتابی است که در دانشگاه ما تدریس میشود؛ من نمیدانم وزارت علوم چه جوابی دارد؟! از دانشجویی که این کتابها را میخواند انتظار دارید انقلابی و آرمانگرا بماند؟! انتظار بیجایی است.
راه مقابله با ظلم، بیعدالتی و حقوقهای نجومی همان راه مقابله با نفوذ فرهنگی است
دکتر زرشناس در پایان تصریح کرد: آن جریانی که نفوذ فرهنگی را حمایت و هدایت میکند همان جریانی است که مدیریت اشرافی فاسد رانتخوار را هم حمایت و هدایت میکند؛ اگر میخواهیم با ظلم، بیعدالتی و حقوقهای نجومی میلیونی مقابله کنیم همزمان باید با نفوذ فرهنگی مقابله کنیم.
مهدی کرباسی، کارگردان مستند شبنامه به عنوان میهمان گپ و گفت برنامه گفت: هدف غایی ما از تولید این مستند این بوده که بتوانیم سواد امنیتی جامعه را بالا ببریم و از این جهت تقویتی را ایجاد کنیم در کشور که بستر نفوذ را ببندیم.