مدیرعامل اسبق استقلال گفت: وقتی اطلاعات سیاسی مدیران در این حد پایین باشد که ندانند کشوری مانند امارات به عنوان متحد آل سعود به ایران نگاه خصمانه دارد باید هم پرسپولیس در این وضعیت اقتصادی در دوبی اردو بزند.

سرویس ورزش مشرق – حضور دو هفته ای کاروان تیم پرسپولیس در دوبی، شهری که در قلب یکی از کشورهای متحد آل سعود واقع شده عجیب بود. اردوی آمادگی این تیم همچنان در محافل سیاسی و اجتماعی مورد نقد و بررسی است. اینکه در شرایط سیاسی حاکم بر خاورمیانه و نگاه خصمانه ای که آل سعود و متحدانش نسبت به ایران و ایرانی دارند چرا باید چنین اقدامی از سوی یکی از دو باشگاه دولتی وزارت ورزش صورت می گرفت و آتو به دست دشمنان داده می شد؟
 
خبرنگار مشرق روز گذشته در گزارشی (اینجا) نظر جعفر کاشانی رئیس هیئت مدیره پرسپولیس را جویا شد و مشخص شد وی نیز با این سفر مخالف بوده اما ظاهرا دعوتنامه فرستاده شده به باشگاه از دوبی و موافقت برانکو با این اردو واجب تر بوده است!

امیررضا واعظی آشتیانی در گفت و گو با خبرنگار ورزشی مشرق، درباره سفر کاروان تیم پرسپولیس به امارات و برپایی اردو در خاک یکی از متحدان کشور عربستان و آل سعود این موضوع را از چند منظر مورد بررسی قرار داد.
 
وی که در کسوت مدیرعاملی باشگاه استقلال تهران و ریاست فدراسیون دوچرخه سواری اردوهای متعدد داخلی و خارجی برای تیم های ملی و باشگاهی تدارک دیده عنوان کرد که در این مورد مهم عزت ایرانی حفظ نشده و اتفاقی ناخوشایند در فوتبال مان رخ داده که قطعا بر اثر بی اطلاعی مسئولان باشگاه نسبت به مباحث سیاسی حاکم بر منطقه یا فشارهایی بوده که هیأت مدیره باشگاه پرسپولیس باید پاسخگوی آن باشند.
متن کامل صحبت های واعظی آشتیانی در ادامه می آید:

*تبعات همه سفرها باید در نظر گرفته شود
سفرهای خارجی باید در جلسات هیأت مدیره مطرح بشود. حالا چه هزینه را خود باشگاه تقبل کند یا اینکه مهمان باشد. این موضوعات باید در هیأت مدیره مطرح شود چرا که این سفر تبعاتی دارد که آنها باید این تبعات را مورد تجزیه و تحلیل قرار بدهند. اینکه بگویند یک باشگاهی در یک کشور دیگر تیمی را دعوت می کند و خود مدیریت یا کادر فنی تصمیم بگیرد اینطور نیست.
 
نکته مهمتر این که اینها نشان دهنده این است که فوتبال ما اصلا حرفه ای نیست. اگر حرفه ای بود برای روزهای تعطیل تیم ها برنامه داشتند و برای مسابقات دوستانه، اردوها و بقیه برنامه های تعریف شده داشتند و این نشان می دهد که ما فوتبال حرفه ای و به تبع آن مدیران حرفه ای هم نداریم و کارگزاران ما یک نگاه عالمانه نسبت به مدیریت ندارند.

* متأسفم مدیر ورزشی تشخیص نمی دهد امارات دشمن ماست
نکته دیگر این است که ما در دنیای حرفه ای شاهدیم که از ورزش بالاخص فوتبال استفاده ابزاری می کنند برای رسیدن به اهدافی همچون مسایل اقتصادی، سیاسی و فرهنگی. این نشان می دهد که مدیران ما وقوف کامل بر مسایل سیاسی ندارند و نمی دانند که چه زمانی باید از موضع ورزشی چه مواضعی بگیرند و این خلاء در این مقطع احساس می شود. یعنی مدیران ما هنوز تشخیص نداده اند که کشور امارات و عربستان و حتی قطری ها و ترکیه ای ها نگاهی خصمانه به ما دارند؟ ما هم برای اینکه آنها را متنبه کنیم در یکسری مسایل بایستی با ابزاری مانند ورزش با یک دیپلماسی ورزشی - سیاسی آنها را متنبه کنیم. با پشت کردن به حضور در میادین آنها در موقعیت هایی مانند اردوها و غیره نشان بدهیم که ما از آنها ناراحتیم و از آنها گلایه هایی داریم.
 
اینجا واقعا متأسف می شویم که می بینیم مدیران ما فاقد از ابتدای ترین اطلاعات سیاسی که آحاد جامعه نسبت به آن وقوف دارد هستند و باعث می شود که ما خودمان با دست خودمان به آنجا برویم و قطعا مورد بی احترامی در فرودگاه هم واقع می شویم و مورد انگشت نگاری و مسایل اینچنینی هم قرار می گیریم.

*در ایران هم می توان با شرافت اردو زد و تکبر اماراتی ها را ندید
اما ما در کشور ظرفیت هایی داریم که درست است محدود هستند ولی موجودند. لازمه اش این است که ما شرایطی را فراهم کنیم که سرمایه گذار ما در این کشور 4 اقلیم و 4 فصل مکان هایی را تحت عنوان اردوگاه ورزشی راه اندازی کند. سرمایه گذاران بیایند و بسازند و توجیه اقتصادی داشته باشند و دولت کمک کند و بسته های حمایتی را فراهم کند که این فضا گسترده شود تا تیم های ورزشی ما نه تنها فوتبال بلکه دیگر رشته ها وقتی می خواهند اردو بزنند در این کشور 4 فصل بتوانیم استفاده بهینه از این شرایط داشته باشیم. منتهی با همین محدودیت ها مانند کیش و قشم که آب و هوای مناسبتری در زمستان دارد برویم در این اماکن اردو بزنیم و با حداقل ها زندگی با شرافت داشته باشیم. به گونه ای نباشد اماراتی ها و هرکس دیگری که نسبت به ما خصم دارند تکبر کنند.

*چرا باور نداریم که می توانیم روی پای خودمان بایستیم؟
ما باید بتوانیم تولید را از درون کشور خودمان آغاز کنیم و از درون، خودمان را مراقبت و حفاظت کنیم و از داشته های خودمان و از حداقل ها حداکثر را ایجاد کنیم. در بخش قبلی حرفهایم گفتم اقتصاد مقاومتی ایجاب می کند وقتی ما اماکنی را در کشور داریم که می توانیم از این مکان ها حداکثر استفاده را ببریم چرا از آنها استفاده نمی شود. ولی چون مدیران ما نگاه حرفه ای و آگاهی کافی از مسایل اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی ندارند همیشه همه چیز را صرفا مقطعی نگاه می کنند و از منظر نگاه زودگذر با آن مقوله مواجه می شوند.
 
این باور در آنها وجود ندارد و این باور هنوز در آنها شکل نگرفته که ما باید روی پای خودمان بایستیم و از داشته هایمان خوب استفاده کنیم و بهره وری مان را بالا ببریم و از داشته های حداقلی مان نهایت استفاده را ببریم تا انشااله در فرصت های مناسب شرایط مهیا شود که حتی تیم های دیگر کشورها به ایران بیایند و از امکانات ما استفاده کنند. پس ما باید در بخش ورزش هم از ظرفیت های انسانی و سرمایه های مان و ظرفیت های منابعی مان به خوبی استفاده کنیم و یکدیگر را تشویق کنیم به اینکه از این امکانات بهره برداری کنیم.

*برای رسیدن به آرمان باید به هر حقارتی تن داد؟
تکبر همین است که یکی از تیم های اماراتی هم حاضر نشده با پرسپولیس بازی کند. برخی از مدیران ما که واقعا نام شان را حیف است مدیر بگذاریم در این ارتباط باورشان این است که ما باید تحت هر شرایطی حقارت را بپذیریم، برای اینکه بگوییم که ما در فلان کشور اردو زدیم تا تیم مان به آمادگی آرمانی برسد. یعنی آمادگی آرمانی بدست آوردن به چه قیمتی؟ آیا واقعا به آن آرمان شان می رسند؟ سئوال مهم روز این است.

*برانکو کجا عزت ایرانی را درک می کند؟
اما امثال برانکو هزاری هم که علاقمند به ایران باشد به اندازه عزت ایران که ایرانی نیست و آن را درک نمی کند. پس ایشان به عنوان سرمربی پیشنهاد می دهد و البته او هم تقصیری ندارد و متولیان می پذیرند.

*مدیران را ترسو بار آورده ایم
نکته بعدی این است چون متأسفانه فضای ورزش ما نتیجه گرایی است  و ما مردم را با این فرهنگ عجین کرده ایم مدیران ما هم از این موضوع می ترسند که برفرض اگر نتیجه نگیرند مردم با آنها بخورد های خاص خواهند داشت و اینها همه با هم دست به دست هم داده اند تا این مسایل رقم بخورد. چرا ما نباید مردم مان را همانطور که برای اقتصاد مقاومتی آماده می کنیم بستر آمادگی شان برای پذیرش شکست را هم فراهم کنیم.
 
این کار اقدامات فرهنگی را می طلبد. به ویژه در بحث نتیجه گرایی در ورزش از جمله فوتبال نمی آییم ذهنیت مردم را آماده کنیم که ما باید نگاه مان را نسبت به نتایج ارزشی مان دگرگون کنیم و به این سمت ببریم که هم قهرمان داشته باشیم و هم نتیجه داشته باشیم و هم پهلوان باشیم و پایبند به ارزشهای موجود جامعه خودمان. مردم باید به این سمت حرکت کنند و این مسئولین ورزش هستند که باید در بخش فرهنگی ورزش برنامه ریزی مدون داشته باشند که این نگاه ها تغییر کند.

*از طاهری بعید بود پرسپولیس را به امارات بفرستد
تصور من این است که برخی مواقع مدیران را در یک فشار قرار می دهند که مدیران تحت آن فشار نتوانند تصمیم درست بگیرند و عقبه قضیه را تحلیل کنند و این اتفاق امکان دارد که برای آقای طاهری پیش آمده باشد هرچند که آقای جعفر کاشانی رییس هیأت مدیره موضع گیری صریح کرده و گفته که من مخالف بودم. پس این نشان می دهد که این بحث در هیأت مدیره وجود داشته و من از طاهری بعید می دانم با توجه به تجربه ای که داشته چنین تصمیم گیری کرده باشد و تیم را به امارات بفرستد.
 
البته او از جمله مدیرانی در پرسپولیس است که کمترین حاشیه را در مدیریت باشگاه داشته و این خود جای احترام دارد و باید این موضوع را مدنظر قرار بدهد ولی اینکه ایشان چگونه به این باور رسید که به این کار انجام بشود یک بحث درون خانوادگی است که باید در هیأت مدیره باشگاه پرسپولیس به آن بپردازند.