به گزارش مشرق، دین اسلام راههایی برای رسیدن به خوشبختی در نظر گرفته است که مهمترین آن محبت واقعی به امام حسین(ع) و زیارت قبر ایشان است. امام صادق(ع) فرمود: براى او ثواب هزار حجّ و هزار عمره مقبول مینویسند و اگر شقى و بدبخت بوده، خوشبخت میشود و پیوسته در رحمت خدا غوطهور است».
آرزوی همه انسانهای دنیا -چه دین دار و چه بی دین- خوشبت شدن و عاقبت بخیری است. اما آیا بشر راه رسیدن به عاقبت بخیری را بدست آورده است؟ یا گرفتار راه های اشتباه و فرقههای انحرافی شده است؟
پیامبر اسلام(ص) در کلام نورانی فرمودند: «بِی أُنْذِرْتُمْ وَ بِعَلِیِ بْنِ أَبِی طَالِبٍ اهْتَدَیْتُمْ وَ قَرَأَ إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرٌ وَ لِکُلِّ قَوْمٍ هادٍ وَ بِالْحَسَنِ أُعْطِیتُمُ الْإِحْسَانَ وَ بِالْحُسَیْنِ تَسْعَدُونَ وَ بِهِ تَشقُون أَلَا وَ إِنَّ الْحُسَیْنَ بَابٌ مِنْ أَبْوَابِ الْجَنَّةِ مَنْ عَانَدَهُ حَرَّمَ اللَّهُ عَلَیْهِ رِیحَ الْجَنَّةِ»؛ به وسیله من هشدار داده شدید و به وسیله على(ع) هدایت مىیابید و آیه شریفه «إِنَّمٰا أَنْتَ مُنْذِرٌ وَ لِکُلِّ قَوْمٍ هٰادٍ» را قرائت فرمود و ادامه دادند به وسیله حسن(ع) احسان مىشوید و به وسیله حسین(ع) خوشبخت مىشوید و (بدون او) بدبخت. بدانید که حسین درى از درهاى بهشت است، هر کس با او دشمنى کند، خداوند رایحه و عطر بهشت را بر او حرام مى کند». و یا در روایتی دیگر برای زائر امام حسین(ع) بشارت خوشبختی را دادهاند.
از امام صادق(ع) پرسیدم: «کسى که به زیارت امام حسین(ع) برود، در حالى که معرفت دارد و هیچ استکبار و استنکافى از زیارتش نداشته باشد چه اجر و ثوابى نصیبش میشود؟ حضرت فرمود: براى او ثواب هزار حجّ و هزار عمره مقبول مینویسند و اگر شقى و بدبخت بوده، خوشبخت میشود و پیوسته در رحمت خدا غوطهور است.»
حال چرا پیامبر همراهی با امام حسین(ع) را علت خوشبختی و عدم همراهی با ایشان را، سبب بدبختی معرفی میکند؟ چرا درباره زیارت حضرت، این تعبیر به کار برده شده است و زائر امام را به خوشبختی و خروج از فقر و بدبختی بشارت دادهاند؟
1- محبتی که خداوند در دل مومنین قرار داد
رسول خدا(ص) فرمودند: «إِنَ لِقَتْلِ الْحُسَیْنِ حَرَارَةً فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ لَا تَبْرُدُ أَبَدا؛ همانا به خاطر کشته شدن حسین(ع)، حرارتی در قلوب مومنین قرار داده شده است که هرگز سرد نمیشود.»
واضح است وقتی خداوند چنین محبتی را از امام در دل مؤمنین قرار میدهد پس باید اختیاراتی فراتر از دیگر معصومین در باب هدایت مردم، به امام عاشورا بدهد و الا خروجی این محبت که میشود اقبال بیشتر مردم و سیل حاجات و زائرین به سمت حرم به امام حسین(ع)، کمی لغو است. پس خداوند چون این محبت و حرارت را در دل مومنین قرار داده است از آن طرف هم عنایات بیشتری به محبان و زائران و عزادارن حضرت باید داشته باشد.
رسول خدا(ص) فرمودند: «أَمَّا الْحُسَیْنُ فَإِنَّهُ مِنِّی... هُوَ سَیِّدُ شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ وَ بَابُ نَجَاةِ الْأُمَّة؛ امام حسین، همانا او از من است و او آقا و سرور جوانان بهشت و باب نجات امت است.»
وقتی رسول خدا(ص) چنین تعبیری را برای یکی از فرزندانشان به کار میبرد، حتما حکمتی هم برایش وجود دارد.
دوما وقتی باب نجات و هدایت یک امت را به یک معصوم نسبت میدهند، قطعاً پاداش ویژهای برای محبان و عاشقان و زائران این امام، در نظر گرفته شده است.
ما از فداکاری و رشادت در اسلام زیاد شنیدهایم، اما جنس فداکاری امام عاشورا به چند دلیل متفاوت و برجسته است.
اول: همراه کردن خانواده و فرزندان در این سفر که پایانش شهادت و اسارت است.
دوم: نوع شهادت حضرت و یارانشان که در میان دیگر معصومین بی سابقه بود و برای همین امام حسن(ع) فرمودند: «لَا یَوْمَ کَیَوْمِکَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ...؛ ولى اى ابا عبداللَّه روزى چون روز تو نباشد سى هزار مردى که مدعی هستند از امت جد ما محمدند و خود را بدین اسلام بندند بر تو گرد آیند و همدست شوند براى کشتن تو و ریختن خونت و هتک حرمتت و اسیر کردن ذریهات و زنانت و غارت بنهات در اینجا است که به بنى امیه لعنت فرود آید و آسمان خاکستر و خون میبارد و همه چیز بر تو بگریند تا وحشیان بیابان و ماهیان دریا.»
سوم: کیفیت اسارت خانواده و اهل بیت امام حسین(ع) که امام زمان(عج) در زیارت ناحیه فرمودند:
«سُبِیَ أَهْلُکَ کَالْعَبِیدِ، وَ صُفِّدُوا فِی الْحَدِیدِ، فَوْقَ أَقْتَابِ الْمَطِیَّاتِ، تَلْفَحُ وُجُوهَهُمْ حَرُّ الْهَاجِرَاتِ، یُسَاقُونَ فِی الْبَرَارِی وَ الْفَلَوَاتِ، أَیْدِیهِمْ مَغْلُولَةٌ إِلَى الْأَعْنَاقِ، یُطَافُ بِهِمْ فِی الْأَسْوَاقِ؛ و اهل بیت تو مانند بندگان و بردگان اسیر شدند، و در غل و زنجیر به بند کشیده شدند. در فراز جهاز شتران، چهرههایشان را گرماى شدید مىسوزاند، و در بیابان ها و دشتها پیش برده مىشدند؛ دستهایشان به گردنهاى شان آویخته و بسته بود، و آنها را دور بازارها مىچرخاندند.»
پس واضح هست که جنس این اسارت متفاوت و بیسابقه بوده است.
حال با توجه به این توضیحات و بیان دلایل، خداوند هم اختیارات ویژهای را به امام حسین(ع) اختصاص داده است، که با توجه به نوع بلا و کیفیت شهادت و اسارت خانواده اش، بسیار عقلی و درست است.