مگر می توان زحمت افراد بسیاری را که برای معمای شاه تلاش کردند، زیر سوال برد؟ نمی دانم دلیل چنین کارهایی که برخی دوستان خبرنگار انجام می دهند چیست! نمی دانم با این کارها می خواهند انتقام خودشان را بگیرند! نمی دانم!

سرویس فرهنگ و هنرمشرق - داریوش کاردان یکی از هنرمندانی است که سالهاست به عنوان نویسنده، کارگردان و مجری وگوینده در رادیو و تلویزیون فعالیت می کند و همواره در کارهایی به عنوان نویسنده، کارگردان و مجری حضور داشته که مشکلات و معضلات اجتماعی و اقتصادی را به چالش می کشیده است.

از جمله برنامه های شبکه نیم، صندلی داغ، نوروز ۷۵ و نوروز ۷۶ و… او در سریال های بسیاری نیز ایفای نقش کرده است. از جمله مجموعه های: «نردبام آسمان»، «سالهای مشروطه»،‌ »کلاه پهلوی»، «بی قرار» و…
 
او این اواخر ایفاگر نقش هویدا در مجموعه «معمای شاه» به کارگردانی محمدرضا ورزی بوده است که البته هنوز بازی وی در این مجموعه آغاز نشده است. وی همچنین به نسبت گذشته کم کار شده است. اما کاردان هفته گذشته گفت و گویی با یکی از خبرگزاریها داشت و در آن نکاتی درباره این مجموعه بیان کرد که تیتر این گفت و گو باعث ایجاد سوء تفاهم شد. ولی درباره نقاط قوت و نقاط ضعف این مجموعه نکاتی را بیان کرده بود که به نوعی سوء تعبیر شد. از این رو بانی فیلم با او گفت و گویی پیرامون اجرا و فعالیت های اخیرش و همین مسئله داشته که می خوانید:

 
 
 
 
* آقای کاردان این روزها مشغول چه کاری هستید؟

ـ مدتی برنامه ای در کیش داشتم که قسمت هایی از برنامه هم از شبکه سه در تابستان پخش شد. در حال حاضر هم در حال رایزنی برای یک برنامه در شبکه نسیم هستیم.
 
* در این برنامه به عنوان مجری حضور دارید و یا نویسنده و کارگردان؟

ـ قرار است که کارگردانی این برنامه را برعهده داشته باشم و شاید مجری برنامه هم باشم. هنوز مشخص نیست. چون فعلاً در حال صحبت در این باره هستم.

* اغلب هنرمندان معتقدند که دهه ۶۰ و ۷۰ سالهای اوج تلویزیون بود و سریال ها و برنامه های متنوع و جذابی در آن سالها پخش می شد که مخاطبان گسترده ای داشت. حتی ما شاهد اجرای افراد حرفه ای و متخصص در برنامه های مختلف بودیم. به خصوص خود شما هم که در این زمینه حضور پررنگی داشتید. چه اتفاقی افتاد که تلویزیون افراد حرفه ای اش چون شما را از دست داد؟
 
ـ من فکر می کنم نوع طنز در تلویزیون عوض شد و اینکه شاید یکی از مهمترین دلایلش نیز این باشد که بودجه تلویزیون کم شد و تلویزیون به سمت بازپخش های قدیمی اش رفته است.
ضمن اینکه برنامه به هر حال باید با سلیقه آدم هماهنگ باشد.

*منظورتان از اینکه گفتید تعریف طنز در تلویزیون عوض شده چیست؟
 

ـ برنامه های من معمولاً سیاسی اقتصادی بود و فکر می کنم این نوع برنامه ها به نسبت قبل کمرنگ شد. آن هم به دلیل کم شدن آستانه تحمل مردم و مسوولان است.

 
 
* البته آستانه تحمل مدیران و مسوولان کمتر شده، ولی مردم هنوز هم طنزهای اجتماعی و سیاسی و انتقادی را دوست دارند. اصولاً از اینکه به مسائل و معضلاتشان در تلویزیون پرداخته شود، علاقه مند هستند!

ـ من نمی خواهم بگویم تقصیر کیست، اما حقیقت این است که این اتفاق افتاد. البته جای تشکر دارد از کسانی که برنامه های خوبی برای مردم می سازند. به خصوص رامبد جوان که با برنامه «خندوانه» شور و حالی به تلویزیون داد، اتفاقاً‌ من از بیننده ای این برنامه بودم و از تماشای آن لذت می بردم. وی با این حال طنزهایی که در تلویزیون پخش می شوند،‌ سطحی شده اند و چندان به دل نمی نشیند. اما اینکه تقصیر کیست را من نمی دانم. شاید همه چیز به بودجه بر می گردد و مشکلاتی که به وجود آورده است.

* با این حساب، شرایط در شبکه نسیم بهتر بوده که شما قصد دارید با این شبکه همکاری کنید؟
 
ـ به هر حال فضای کار در شبکه نسیم بهتر است و فکر می کنم می توان اتفاقات بهتری را در این شبکه رقم زد.

*این اواخر در سریال «معمای شاه» حضور داشتید. همچنان درگیر بازی  در این کار هستید؟
 
ـ خیر. حدود دو سال پیش بازی من تمام شد‌، اما هنوز در پخش، سریال به بخش های مربوط به هویدا نرسیده است.

*شما چند روز قبل بایکی از خبرگزاریها گفت و گو کرده و انتقادی به سریال «معمای شاه» داشتید. در این باره توضیح می دهید؟

ـ من درباره این سریال گفتم که در یک مجموعه ۸۰ ـ ۷۰ قسمتی نمی توان به همه ابعاد تاریخی پرداخت و کارگردان ناچار است نگاه گذرایی به اتفاقات و شخصیت های تاریخی داشته باشد. حال آنکه هرکدام از این شخصیت ها قابلیت تبدیل شدن به یک سریال را دارند. اما خبرنگار آن خبرگزاری تیتری برای مصاحبه زد که اصلاً منظور من نبود. مگر می توان سریالی را که در چند سال ساخته شده، گفت عجولانه ساخته شده است؟!

مگر می توان زحمت افراد بسیاری را که برای این کار تلاش کردند، زیر سوال برد؟ نمی دانم دلیل چنین کارهایی که برخی دوستان خبرنگار انجام می دهند چیست! نمی دانم با این کارها می خواهند انتقام خودشان را بگیرند! نمی دانم!

* منظور شما فکر می کنم این بود که مخاطبان سریال به واسطه یک سری مسائل از جمله شرایط تولید و گستردگی تاریخ که نمی توان در ۸۰ ـ ۷۰ قسمت به طور کامل به تصویر کشید، توقع شان را پایین بیاورند. اینکه به هر حال هر کاری نقاط ضعف و قوتی دارد. این طور نیست؟

ـ بله. منظورم این بوده که به عنوان مثال درباره هویدا و یا مصدق می توان یک سریال ۱۰۰ قسمتی ساخت. بنابراین در یک سریال تاریخی که قرار است به شخصیت های مختلف پرداخته شود، فقط می توان نگاهی گذرا به هر یک از وقایع و شخصیت ها داشت. وگرنه من نمی خواستم زحمات تمام اعضای یک سریال تاریخی را زیر سوال ببرم. ساخت دکورها و طراحی گریم های بازیگران کار راحتی نیست. بنابراین یکباره این جمله را در یک مصاحبه تیتر کنند که «معمای شاه» عجولانه ساخته شده کار درستی نیست. به نظرم خیلی تیتر بدی بود و دوستان باید کمی انصاف داشتند. همه دوستان برای این سریال زحمت کشیده بودند. من حدود ۲ سال برای نقش هویدا زحمت کشیدم.

* قطعاً شیطنت مطبوعاتی چاشنی تیتر شده است.

ـ من می دانم که به هر حال خیلی توقعی را از این سریال داشتند و یا ممکن است مسائل شخصی با کارگردان داشته باشند. اما نمی توان این حقیقت را کتمان کرد که تاریخ، واقعیت داشته است.

به هر حال هر کاری که ساخته می شود به خصوص سریال های تاریخی، ممکن است انتقاداتی هم به آن بشود. اما نمی توان کل کار را زیر سوال برد و قضاوت نادرست و ناعادلانه کرد.

اتفاقاتی که آقای ورزی در این سریال به تصویر کشیدند، افتاده است و ایشان از منابعی برای ساخت این سریال استفاده کردند. اتفاقاً آقای ورزی در صحبت هایی که داشتیم می گفت برای هر کدام از اتفاقاتی که در سریال افتاده، من سند دارم. به عنوان مثال تریاک کشیدن رضا شاه در اتاقش خب حقیقت داشته و در آن زمان بد نمی دانستند و تریاک می کشیدند و یا من شنیدم گفته اند چرا رضا شاه در این سریال الفاظ رکیک به کار برده است. خب رضا شاه زیاد ناسزا گفته است. البته در عین حال هم می گویم که دانشگاه تهران و جاده چالوس را ساخته است. اما اینکه رضا شاه آدم قلدری بوده که دروغ نبوده است.

*به هر حال همین که سریال دیده شده است می تواند اتفاق خوبی برای تلویزیون باشد. گرچه عده ای موافق و مخالف هم داشته باشد.

ـ بله. به شرطی که قضاوت عادلانه ای داشته باشیم. ما نه فقط درباره این سریال بلکه باید درباره سایر کارهای تلویزیونی صحبت کنیم و نقاط ضعف و قوت کار را بیان کنیم. اینکه یکباره کل کار را زیر سوال ببریم، بی انصافی است. بنابراین هر کاری که ساخته می شود ایراداتی دارد. به عنوان مثال سریال «مدار صفر درجه»، کار بی اشکالی بود؟ حرف من این است که عادلانه یک کار را قضاوت و نقد کنیم. در عین حال می توان درباره هر سریالی صحبت کرد. خود من هم می توانم حتی درباره این کار صحبت کنم.

* به هر حال مطابق سلیقه میلیون ها آدم، سریال ساختن کار راحتی نیست. به خصوص یک سریال تاریخی معاصر که عده ای موافق دارد و عده ای مخالف.

ـ بله. به همین دلیل می گویم ساخت چنین کاری بسیار دشوار است و با یک جمله نمی توان درباره کل سریال قضاوت کرد و کار را نابود کرد.

 
 
* از این سریال و مسائل آن که بگذریم، به مقوله اجرا بپردازیم. به اینکه در تلویزیون برخی مجریانی حضور دارند که گاهی در جایگاه درستی قرار ندارند و آنتن زنده یک برنامه را به آنها سپردن کار غیر حرفه ای است. نظر شما در این باره چیست؟ آیا باید به جوانان تازه وارد مجال و میدان داد و یا آنتن زنده یک برنامه تلویزیونی جایی برای آزمون و خطا نیست؟

ـ اجرا در تلویزیون یک کار بسیار بسیار تخصصی است و کار هر کسی هم نیست. یک مثال ساده در این باره می زنم. اینکه شما کار یک بنا را وقتی از دور می بینید که یک نفر تند تند آجر می چیند، به خودتان می گویید این کار راحتی است و هر کسی می تواند انجام بدهد. در صورتی که چنین کار به ظاهر ساده ای نیاز به تجربه و تخصص دارد. اجرا هم بدین شکل است. اینکه میکروفون را به یک نفر بدهند و یک نفر هم به عنوان مهمان در برنامه حضور داشته باشد و یک سری سوال از او پرسیده شود که کار مجری نیست. اجرا بسیار مقوله سختی است. مجری باید به مهمان احترام گذاشته و با در نظر گرفتن شخصیت او و خواست جامعه با وی صحبت کند. ضمن اینکه از کلمات و جملات درست و زیبا و پسندیده استفاده کند. چنین کاری نیاز به لوازم و تخصص و تجربه دارد. اگر قرار باشد با یک نفر معمولی صحبت کنید که خب هر کسی می تواند این کار را انجام بدهد.
استعداد و تجربه در این زمینه بسیار مهم است. من فکر می کنم بیشتر از اینکه اشتباه مجری باشد، اشتباه از جانب تهیه کننده و یا شبکه ای است که آن شخص را به عنوان مجری انتخاب می کند. برنامه تلویزیونی که هویت جامعه، مردم و تلویزیون است و از این رو هر کسی نباید آنجا بنشیند و حرف بزند. من به مجری خاصی اشاره نمی کنم و یا از فرد خاصی دفاع نمی کنم. در مجموع عرض می کنم که اجرا یک تجربه و بلدی می خواهد. وقتی یک آدم نابلد مجری یک برنامه می شود،‌ بیشتر آن کسی که این مجری را انتخاب کرده مقصر است. بنابراین کار بزرگ را به دست یک آدم کوچک سپردن اشتباه است.

مجری باید اطلاعات داشته باشد و کلمات را به خوبی ادا کند. ضمن اینکه ظاهر خوبی هم داشته باشد.

* و از مهمان برنامه شناخت کافی داشته باشد تا کنترل برنامه از دستش خارج نشود.

ـ بله. البته اینترنت که در دسترس همه است و در عرض سه دقیقه می توان تاریخچه فرد را مطالعه کرد.

* اما عده ای هم با این امکانات موجود، باز هم نمی توانند از عهده اجرا بر بیایند!

ـ عده ای هم اطلاعات بدست آمده را بر علیه خود شخص استفاده می کنند (با خنده) می گویند یک جایی یک کاری کرده بودی و حرفی زده بودی. یعنی از نقاط ضعف دیگران استفاده می کنند. اما هیچ کس با ضعیف کردن دیگران، قوی نمی شود. آدم خودش باید خودش را ثابت کن. اگر در یک برنامه ای یک پزشک و یک رفتگر و یا پارکبان در کنار هم حضور دارند، شما حق نداری به دکتر بگویی شما و پارکبان و رفتگر را تو خطاب کنی. اینها مسائل ریز و به ظاهر ساده ای است که اتفاقاً بسیار مهم است. نه فقط در اجرا در کارگردانی، مکانیکی و مشاغل  دیگر همین است. هر کس که پیچ گوشتی در جیبش گذاشت که مکانیک نمی شود. هر کسی که خودکار در دستش گرفت که خبرنگار نمی شود.هر کسی که خوش تیپ بود که مجری نمی شود.

* و الزاماً هر کسی که بازیگر و یا کارگردان خوبی است نمی تواند مجری خوبی هم باشد.

ـ بله. اتفاقاً خیلی از کارگردان ها بازی بلد نیستند و یا برخی مربیان فوتبال حتی نمی توانند یک شوت بزنند. دلیل ندارد که یک مربی خوب هم بتواند خوب دریبل و یا پنالتی بزند. وگرنه همه کارگردان ها بازیگر می شدند و همه مربی ها فوتبالیست. بنابراین در همه جای دنیا پیش می آید که کار بدست کسی می سپرند که آن را بلد نیست.