رسانه‌‌های اصلاح‌طلب و نزدیک به دولت یازدهم برخلاف آنچه تاکنون از برجسته‌سازی مشکلات اقتصادی به‌شدت اجتناب می‌کردند، ناگهان به زمره رسانه‌هایی پیوسته‌اند که مشکلات معیشتی مردم جزو اولویت‌های خبری آن‌هاست.

به گزارش مشرق، اگر جزو افرادی هستید که هرروز در مسیر کار یا خانه چند دقیقه جلو دکه‌های روزنامه‌فروشی توقف می‌کنید و عنوان‌های صفحه اول روزنامه‌ها را نگاه می‌کنید، یا اصولاً از اعضای جامعه بزرگ بیکاران هستید که ضمن گَز‌کردن خیابان، به مطالعه رایگان نشریات ویترین روزنامه‌فروشی‌ها می‌پردازید، احتمالاً طی چند روز گذشته، با تغییراتی در پیشخوان بعضی روزنامه‌ها مواجه شده‌اید که ممکن است سؤال‌برانگیز شده باشد.

این تغییر به «ریل عوض کردن» رسانه‌ای جریان اصلاح‌طلب و رسانه‌های نزدیک به دولت یازدهم مربوط می‌شود که برخلاف آنچه تاکنون از برجسته‌سازی مسائل اقتصادی و مشکلاتی چون بیکاری و گرانی و فساد اقتصادی و ... در صفحه اول خود به‌شدت اجتناب می‌کردند، ناگهان به زمره رسانه‌هایی پیوسته‌اند که مشکلات معیشتی مردم جزو اولویت‌های خبری آن‌هاست.

اما واقعیت آن است که قضیه از جای دیگری آب می‌خورد و این تغییر رویکرد، دلیل خاص خودش را دارد که البته بسیار دلیل مهمی است. دلیلی به اهمیت بودن یا نبودن.

حالا اگر به‌جای رصد پیشخوان روزنامه‌ها، از آن گروه کسانی هستید که معمولاً اخبار رسمی اظهارات مقامات دولتی به‌خصوص رئیس‌جمهور و معاونان و وزرا را از بخش‌های خبری رسانه ملی (یا غیر ملی) پیگیر بوده‌اید، احتمالاً این روزها کلمات و عبارات جدیدی در ادبیات مسئولان دولتی به گوشتان می‌آید که تاکنون کمتر از آن‌ها شنیده‌اید.

مثل همین سخنانی که بعضی آقایان بعد از سه سال و اندی از آغاز دولت یازدهم، ناگهان یادشان افتاده که مردم با مشکلات اقتصادی و بیکاری روبرو هستند و چنین عنوان می‌کنند که «مهم‌ترین سیاست دولت در سال جاری تغییر شرایط اقتصادی است» و یا اظهارات جناب سخنگوی دولت که چنین شعار سر داده که «بهبود معیشت مردم، رشد اقتصاد و افزایش اشتغال سه هدف بزرگ دولت» است.

درواقع آن تغییر رویکرد رسانه‌ای نشریات اصلاح‌طلب و نزدیک به دولت، ناشی از «ریل عوض کردن» دولتمردانی است که در فاصله اندک باقی‌مانده تا پایان دولت یازدهم، به این نتیجه رسیده‌اند (یا مشاورانشان چنین توصیه کرده‌اند) که آنچه سرنوشت انتخابات بهار 1396 را رقم خواهد زد، نه مذاکرات هسته‌ای و تعامل با کدخدا و مباشرانش که سفره و جیب ایرانیان است.

مسئولان دولت یازدهم که خیلی زود وعده گشایش اقتصادی 100 روزه دوره تبلیغات انتخاباتی ریاست‌جمهوری گذشته را به فراموشی سپردند، حالا به شعار سابق خود که «جیب و سفره مردم» برای تعریف شاخص‌های اقتصادی ملاک است، «رجعت» کرده‌اند.

 این موضوع اگر درگذشته یک شعار انتزاعی بود، احتمالاً توانسته درگذر زمان سه سال و چند ماه گذشته به واقعیتی اجتناب‌ناپذیر تبدیل شود که واقعاً مردم نجیب ایران با مشکلات اقتصادی روبرو هستند.

واقعاً «جیب» و «سفره» آن‌ها خالی است، جوانانشان بیکارند. واقعاً «چرخ» بسیاری از کارخانه‌ها در این سه سال و چند ماه از «گردش» ایستاده است و خیلی‌ها شرمنده زن و فرزند شده‌اند.

 یاران دولت، ناتوان از شناخت مسائل و مشکلات واقعی مردم، حتی اگر به چنین یقینی هم نرسیده باشندـ که البته بعید هم نیست؛ چون حقوق نجومی و دریافتی‌های شگفت‌انگیز و حساب‌های آماس کرده بانکی و نرخ زندگی خود آن‌ها و «فاصله طبقاتی»شان با اکثریت قریب به‌اتفاق مردم، نمی‌گذارد که واقعیات عینی جامعه را درک کنند ـ حتماً از ناحیه مشاوران تبلیغاتی و نتیجه افکار سنجی‌های دستگاه‌های مختلف، «باخبر» شده‌اند که جیب مردم خالی است و سفره آن‌ها خالی‌تر.

انبوه جمعیت بیکار در این سه سال و چند ماه بیشتر شده‌اند و «امید» به «تدبیر» دولتمردان بیشتر از همیشه رنگ‌باخته است.

اگر نتیجه افکار سنجی‌ها از حالت محرمانه خارج می‌شد و مردم و رسانه‌ها درمی‌یافتند که میزان اقبال واقعی مردم به مسئولان دولتی چه اندازه است، صورت‌مسئله واضح‌تر می‌شد.

درهرحال، واقعیت امر امروزی این است که اگر نانی در خیلی از سفره‌ها نیست و پولی در جیب‌ها، قطعاً رأی انتخابات آینده در همین سفره‌های خالی و جیب‌های خالی‌تر است.

پس «سوزنبانان» دستور یافته‌اند که «ریل عوض کنند» که این تغییر جهت، حتی اگر احتمالاً سرنوشت وعده گشایش 100 روزه سال 92 را پیدا کند و منفعتی برای مردم نداشته باشد، برای دولت «شعار» رأی‌آور خواهد بود.

برای همین باید چشم‌ها را بست و بلندتر از همه منتقدان از بیکاری فریاد زد، «وعده» اشتغال داد، «امید» رونق آفرید، به همان صراحتی که در آلوده‌ترین روزهای سال و در تیره‌ترین غبار خوزستان هم شعار «هوای تازه» سر دادند، و قِس ‌علی ‌هذا.

احتمالاً در روزهای آینده توصیه‌های فراموش‌شده رهبر فرزانه انقلاب درباره «اقتصاد مقاومتی» هم به‌عنوان چاره عبور از تنگنای جدی امروز ایران، به سرفصل سخنرانی‌های مقامات اضافه می‌شود و سرمقاله‌ها و گفتگوها و گزارش‌های اقتصادی زینت‌بخش صفحات رسانه‌های وابسته خواهد شد.

البته این تغییر رویکرد، حتماً برای مردم ایجاد سؤال خواهد کرد و مردم حق دارند بپرسند چه اتفاق عجیبی رخ‌داده که رسانه‌ها و سیاسیونی که تاکنون به‌کلی چشم بر مشکلات اقتصادی بسته بودند و سنگین‌ترین رکود را «رونق» تعریف می‌کردند و با چشم بستن بربسته شدن کارخانه‌ها و بیکار شدن مردان و زنان نان‌آور، آمار افزایش اشتغال می‌دادند، ناگهان رنگ عوض کرده و از بیکاری سخن می‌گویند، از فقر، مشکلات اقتصادی را می‌شمارند، بدون آنکه به روی خودشان بیاورند که خود آن‌ها بودند که با سیاست تک‌بعدی و تمرکز نابجا بر دل بستن به وعده‌های پسابرجام و حواله کردن همه مشکلات حتی آب خوردن مردم و پاک شدن هوای آلوده و رونق کسب‌ و کار و ... به تعامل با غرب در این نابسامانی نقش اساسی داشته‌اند.

با این ‌همه، فریب مردم آگاهی چون ملت ایران، کار آسانی نیست و چه‌بسا همین رنگ عوض کردن‌ها به رنگ باختن بیشتر اعتمادها بینجامد و قطاری که ریل عوض کرده است، مسافران خود را در ایستگاه بعدی پیاده کند.

منبع: فارس