به گزارش مشرق، «خبر با نمک بود. یک شرکت بیمه در اقدامی نمادین حنجره سالار عقیلی را بیمه کرد. این خبر بلافاصله به تیتر خبرگزاریها تبدیل شد و بازخوردهای گوناگونی را به همراه داشت. عدهای اعتقاد داشتند در شرایطی که بسیاری از موزیسینها و حتی خوانندهها بیمه درمانی ندارند، چنین حرکتی یک جور دهنکجی به جامعه موسیقی است. عدهای هم به اعطای این بیمه به سالار عقیلی نقد داشتند و تعدادی هم به بیانی طنزآمیز این بیمه را با بیمه آن خواننده مشهور خارجی قیاس کرده بودند.»
گفتوگویی با این خواننده در زیر می خوانیم از چند و چون ماجرای بیمه یک میلیاردی حنجرهاش:
داستان بیمه شدن حنجرهتان چیست؟
من به زودی اطلاعات کامل درباره این موضوع را در صفحه اینستاگرامم منعکس خواهم کرد اما به طور اجمالی باید بگویم که بیمه ایران برای اولینبار حنجره من را به عنوان اولین خواننده در ایران بیمه کرد. در واقع طی مراسمی این بیمه را به من اعطا کردند. این بیمه مربوط به زمانی است که برای حنجره من مشکلی پیش بیاید و در آن صورت نتوانم فعالیت حرفهای هنریام را ادامه بدهم. البته نکات و موارد زیادی در این بیمهنامه وجود دارد. زمانی که عکس این بیمهنامه را در صفحه اینستاگرامم گذاشتم، میتوانید از موارد ریز این موضوع مطلع شوید.
حنجرهتان دقیقاً چقدر بیمه شده؟
حنجره من برای امسال مبلغ ۵۰۰ میلیون تومان بیمه شده و این مبلغ در سال آینده به یک میلیارد تومان خواهد رسید.
اساسا حنجره خوانندگان به ویژه خوانندگان سبک سنتی تا چه اندازه با خطر بیماری روبهرو است؟
به طور کلی این خطر، خوانندگان موسیقی را تهدید میکند چون انواع سرماخوردگیها، گرد و غبار، آلودگیهای هوا، زیاد صحبت کردن و ... میتواند فشارهای زیادی به حنجره بیاورد. گاهی برخی از خوانندگان به حنجره خودشان فشارهای بیش از اندازه میآورند که در اصطلاح سینگل نوت نام دارد. این بیماری مربوط به خوانندگان است و من به دلیل این که خودم هم تدریس میکنم سالها روی آن تحقیق کردهام.
این بیماری در حقیقت مربوط به دانههای قرمز رنگی است که روی حنجره ایجاد میشود و البته با جراحی قابل درمان است اما بعد از جراحی خواننده صدای قبل را به دست نخواهد آورد.
این بیماری بین خوانندگان شایع است؟
راستش را بخواهید اولین گروهی که در معرض این خطر قرار دارند، معلمان هستند چون باید برای شاگردانشان صحبت کنند. کسانی که سیگار میکشند هم در معرض این بیماری قرار دارند و البته برای خوانندگانی که ندانسته به صدای خودشان فشار میآورند، این بیماری میتواند اتفاق بیفتد. این مشکل بیشتر خوانندگانی را تهدید میکند که نمیدانند چگونه باید صدا را از حنجره خارج کنند.
همانطور که گفتید بیمه صدای خوانندگان برای اولین بار روی حنجره شما انجام شد. با این توضیح که قبلاً این نوع بیمهها شامل خیلی از خوانندگان خارجی در سراسر دنیا شده. این انتظار وجود داشت که اولین نفری که در ایران تحت این نوع بیمه قرار میگیرد یک خواننده پاپ باشد...
بله. همانطور که میدانید این بیمه در حضور تمام کارگزاران بیمه ایران به من اعطاء شد. مراسم خاصی برای این اتفاق در نظر گرفته بودند. من در این آیین آرزو کردم چنین اتفاقی برای همه هنرمندان ایران نه فقط خوانندگان بلکه برای خطاطان، نقاشان، مجسمهسازان و... (و البته برای دیگر اعضای بدن) اعمال شود. به نظر من دستان خطاطان و نقاشان، پاهای بازیکنان فوتبال و برای دیگر هنرمندان دیگر اعضایی که با آنها به کار هنری یا ورزشی مشغول هستند، باید تحت پوشش چنین بیمههایی قرار بگیرد. این ماجرا رخداد بزرگی بود، بنابراین امیدواریم برای دیگران هم اتفاق بیفتد. البته همان گونه که میدانید هنرمندان قشر زحمتکشی هستند و دستشان به هیچ جایی بند نیست. با این توضیح اگر خدایی نکرده یک هنرمند بخشی که با آن هنرش را اجرا میکند، از دست بدهد ممکن است دچار مشکل شود. به نظر من بدترین اتفاق برای یک هنرمند این است که هنر یک هنرمند قبل از خودش بمیرد. امیدوارم با این تدبیر که از سوی بیمه ایران اندیشیده شده، این اتفاق برای دیگر هنرمندان هم بیافتد.
به نظرتان در شرایطی که خیلی از موزیسینهای ما یک بیمه درمانی ساده هم ندارند، این حرکت صرفا تبلیغاتی به نظر نمیرسد؟ اصلاً سالار عقیلی مگر نیاز مالی دارد که حنجرهاش بیمه شود؟
بعد مالی این اتفاق خیلی مهم نیست. شکل این اتفاق زیباست. فکر نمیکنم کسی در این میان به دنبال بعد مالی قصه باشد. چون وقتی هنر یک هنرمند را از او بگیرند دیگر اگر میلیاردها پول هم داشته باشد، برای او ارزشی ندارد. این اتفاق احساس امنیت هنرمند را بالا میبرد و از سوی دیگر کار زیبایی است که در تمام ممالک دنیا وجود دارد. برای مثال صدای آقای پاواروتی در ایتالیا بیمه بود. بسیاری از دیگر هنرمندان در خارج از کشور مشمول این بیمهها هستند. پاواروتی هم آدمی نبود که نیاز مادی داشته باشد. این اتفاق در حقیقت یعنی احترام به هنرمند. درست مثل این که وزارت ارشاد بیاید و بگوید آقای سالار عقیلی یا آقای همایون شجریان هر گاه خواستید کنسرتی برگزار کنید، ما سالن تالار وحدت را به طور رایگان در اختیار شما قرار خواهیم داد. این اتفاق به منزله این نیست که ما نیاز مالی داریم یا به دلیل فقر نمیتوانیم هزینه سالن را پرداخت کنیم بلکه احترام به هنرمندان این سرزمین است. وقتی بیمه ایران چنین حرکتی را انجام داده، کاری ارزشمند انجام داده. البته این اتفاق انشاءالله به زودی برای دیگر هنرمندان هم خواهد افتاد. من آنجا هم اعلام کردم که خوشحال خواهم شد اگر این اتفاق برای دیگر هنرمندان هم بیفتد.
برخی در پیامهایشان درباره انتخاب شما سخن گفته و پرسیده بودند چرا سالار عقیلی برای بیمه حنجره انتخاب شده است؟
درباره چرایی این ماجرا مردم باید تصمیم بگیرند.
چرا این قدر پشت سرتان حرف میزنند؟
همیشه به قطار در حال حرکت سنگ پرتاب میکنند. من هیچگاه از کار دست نکشیدهام. همیشه در تکاپو بودهام و کار موسیقیام را بدون وقفه دنبال کردهام. همواره در کار خودم در حال تولید و تحقیق بودهام. شاید خیلیها از این روند خوششان نیاید. من کار خودم را انجام خواهم داد و افتخار میکنم که پشت سر کسی حرف نمیزنم. چه در کنج قفس باشم چه در پرواز میخوانم/ قناری فطرتم تا زندهام آواز میخوانم. میخواهم بگویم دوست نداشتم حتی در کلاسهای آوازم که حدود ۲۰ سال قبل برگزار میشد، درباره هنرمندی بدگویی شود. حتی به شاگردانم که گاهی ممکن بود پشت سر دیگران بدگویی کنند، میگفتم لطفاً این کار را انجام ندهید. این را شاگردان من میدانند که هیچگاه دوست نداشتهام پشت سر کسی حرف بزنم. من همه را دوست دارم و البته کار خودم را انجام میدهم. به دنبال حاشیه نیستم. همیشه سعی کردهام برای مردم عزیزم بخوانم و تولیدات جدیدم را به دستشان برسانم.
الان مشغول چه کاری هستید؟
اکنون در کنار استاد مسعود شعاری مشغول ضبط چند آلبوم موسیقایی هستیم و در آن مشغول بازسازی چند کار قدیمی در موسیقی ایرانی هستیم. یک کار با استاد جلیل عندلیبی دارم که ضبطش به پایان رسیده و به زودی به دست مردم عزیز خواهد رسید. در حال ضبط سه کار دیگر هم هستم.
چرا شما در مقایسه با دیگر خوانندگان تا این اندازه پر کار هستید؟
کار ما موسیقی است و کار دیگری نداریم. این صحبت درست مثل این است که شما به یک وکیل دادگستری بگویید چرا مدام به دفترت میروی و مشغول کار هستی.
کلا فعالیت خوانندگان سنتی ما بیشتر از خوانندگان دیگر سبکهاست. برای مثال یک خواننده سنتی در ایران ممکن است در ۱۰ سال ۳۰ آلبوم به بازار بفرستد و یک خواننده پاپ در زمان مشابه ۱۰ آلبوم تولید میکند.
من این آمار را قبول ندارم. شاید برخی خوانندهها در موسیقی پاپ مثل حمید حامی که دوست عزیز من هم هست هر پنج سال یک بار دو نوار روانه بازار کنند. این عدد نمیتواند به عنوان متر و معیار برای کمکاری یا پرکاری دو گونه مختلف موسیقی مورد نظر قرار بگیرد. عدهای از خوانندگان موسیقی پاپ هم هستند که ممکن است سالانه شش آلبوم روانه بازار کنند. این آمار نمیتواند ملاک قرار بگیرد.
درست است ولی وقتی به ویکیپدیای خوانندگان سنتی مراجعه میکنیم تعداد آلبومهایشان به شدت زیاد است. در صورتی که در باقی سبکهای موسیقی اینطور نیست.
همانطور که گفتم فرمول خاصی برای اندازهگیری وجود ندارد. مثلاً استاد محمدرضا شجریان هر چهار یا پنج سال یک بار یک آلبوم روانه بازار موسیقی میکردند. این موضوع بیشتر یک مسأله شخصی است. همانگونه که یک وکیل دادگستری میتواند سالی چهار پرونده قبول کند در حالی که ممکن است یک وکیل هفتهای یک پرونده داشته باشد. یا یک جراح قلب که نمیتواند بیش از روزانه یک عمل جراحی را انجام دهد در حالی که جراحی دیگر روزانه هشت عمل را انجام میدهد. به نظر من هر کسی باید به توانایی خودش نگاه کند و اگر از دستش برمیآید، تا توان دارد کار کند.
شما خودتان در یک سال اخیر چند آلبوم داشتهاید؟
از پارسال تا امسال سه آلبوم منتشر کردهام.
خب به نظرتان سه آلبوم در یک سال تعداد بالایی نیست؟
بستگی دارد. یک وقت میبینید یک خوانندهای تواناییاش را دارد و سالی پنج آلبوم هم میدهد. اصلاً این صحبت شما ملاک نیست به نظرم.
درباره کنسرتهایی که پیش رویتان است، توضیح دهید.
احتمالا با استاد فرهاد فخرالدینی با ارکستر ملی یک سری کنسرتهایی را داشته باشیم.
از چه زمانی این اجراها روی صحنه خواهد رفت؟
احتمالا از بهمن ماه این اجراها را آغاز خواهیم کرد. استاد فخرالدینی یگانه موسیقیدان مملکت ما هستند که من افتخار داشتم حدود ۱۰ سال در ارکستر ملی خدمت کنم. تمرکز این اجراها در تهران خواهد بود. البته در دیگر شهرهای ایران هم اجرا خواهیم داشت. البته احتمالاً در شهر ژنو سوئیس هم کنسرتی خواهیم داشت که به محض قطعی شدن خبرش را منتشر خواهیم کرد.
تیتراژهای تلویزیونی جدید ندارید؟
فعلا نه.
همان طور که احتمالاً میدانید چند سالی است نوع موسیقی موسوم به تلفیقی در ایران شروع به فعالیت کرده و اتفاقاً بازار خوبی را به خودش اختصاص داده است. به نظر شما این ماجرا اتفاق خوبی برای موسیقی سنتی است یا اصلاً این دو به هم ارتباطی ندارند؟
اگر این اتفاق بر اساس پایهها و چارچوبهای موسیقی ایرانی باشد میتواند کمک کننده باشد اما غیر از این نه.
گروههای فعال در بازار امروز موسیقی همچون چارتار، پالت یا مثلاً علی زندوکیلی...
این دوستان امروز در حال فعالیت هستند و مردم هم دوستشان دارند. به نظر من تا جایی که مردم هستند هنرمند هم باید فعالیت کند.
گفتوگویی با این خواننده در زیر می خوانیم از چند و چون ماجرای بیمه یک میلیاردی حنجرهاش:
داستان بیمه شدن حنجرهتان چیست؟
من به زودی اطلاعات کامل درباره این موضوع را در صفحه اینستاگرامم منعکس خواهم کرد اما به طور اجمالی باید بگویم که بیمه ایران برای اولینبار حنجره من را به عنوان اولین خواننده در ایران بیمه کرد. در واقع طی مراسمی این بیمه را به من اعطا کردند. این بیمه مربوط به زمانی است که برای حنجره من مشکلی پیش بیاید و در آن صورت نتوانم فعالیت حرفهای هنریام را ادامه بدهم. البته نکات و موارد زیادی در این بیمهنامه وجود دارد. زمانی که عکس این بیمهنامه را در صفحه اینستاگرامم گذاشتم، میتوانید از موارد ریز این موضوع مطلع شوید.
حنجرهتان دقیقاً چقدر بیمه شده؟
حنجره من برای امسال مبلغ ۵۰۰ میلیون تومان بیمه شده و این مبلغ در سال آینده به یک میلیارد تومان خواهد رسید.
اساسا حنجره خوانندگان به ویژه خوانندگان سبک سنتی تا چه اندازه با خطر بیماری روبهرو است؟
به طور کلی این خطر، خوانندگان موسیقی را تهدید میکند چون انواع سرماخوردگیها، گرد و غبار، آلودگیهای هوا، زیاد صحبت کردن و ... میتواند فشارهای زیادی به حنجره بیاورد. گاهی برخی از خوانندگان به حنجره خودشان فشارهای بیش از اندازه میآورند که در اصطلاح سینگل نوت نام دارد. این بیماری مربوط به خوانندگان است و من به دلیل این که خودم هم تدریس میکنم سالها روی آن تحقیق کردهام.
این بیماری در حقیقت مربوط به دانههای قرمز رنگی است که روی حنجره ایجاد میشود و البته با جراحی قابل درمان است اما بعد از جراحی خواننده صدای قبل را به دست نخواهد آورد.
این بیماری بین خوانندگان شایع است؟
راستش را بخواهید اولین گروهی که در معرض این خطر قرار دارند، معلمان هستند چون باید برای شاگردانشان صحبت کنند. کسانی که سیگار میکشند هم در معرض این بیماری قرار دارند و البته برای خوانندگانی که ندانسته به صدای خودشان فشار میآورند، این بیماری میتواند اتفاق بیفتد. این مشکل بیشتر خوانندگانی را تهدید میکند که نمیدانند چگونه باید صدا را از حنجره خارج کنند.
همانطور که گفتید بیمه صدای خوانندگان برای اولین بار روی حنجره شما انجام شد. با این توضیح که قبلاً این نوع بیمهها شامل خیلی از خوانندگان خارجی در سراسر دنیا شده. این انتظار وجود داشت که اولین نفری که در ایران تحت این نوع بیمه قرار میگیرد یک خواننده پاپ باشد...
بله. همانطور که میدانید این بیمه در حضور تمام کارگزاران بیمه ایران به من اعطاء شد. مراسم خاصی برای این اتفاق در نظر گرفته بودند. من در این آیین آرزو کردم چنین اتفاقی برای همه هنرمندان ایران نه فقط خوانندگان بلکه برای خطاطان، نقاشان، مجسمهسازان و... (و البته برای دیگر اعضای بدن) اعمال شود. به نظر من دستان خطاطان و نقاشان، پاهای بازیکنان فوتبال و برای دیگر هنرمندان دیگر اعضایی که با آنها به کار هنری یا ورزشی مشغول هستند، باید تحت پوشش چنین بیمههایی قرار بگیرد. این ماجرا رخداد بزرگی بود، بنابراین امیدواریم برای دیگران هم اتفاق بیفتد. البته همان گونه که میدانید هنرمندان قشر زحمتکشی هستند و دستشان به هیچ جایی بند نیست. با این توضیح اگر خدایی نکرده یک هنرمند بخشی که با آن هنرش را اجرا میکند، از دست بدهد ممکن است دچار مشکل شود. به نظر من بدترین اتفاق برای یک هنرمند این است که هنر یک هنرمند قبل از خودش بمیرد. امیدوارم با این تدبیر که از سوی بیمه ایران اندیشیده شده، این اتفاق برای دیگر هنرمندان هم بیافتد.
به نظرتان در شرایطی که خیلی از موزیسینهای ما یک بیمه درمانی ساده هم ندارند، این حرکت صرفا تبلیغاتی به نظر نمیرسد؟ اصلاً سالار عقیلی مگر نیاز مالی دارد که حنجرهاش بیمه شود؟
بعد مالی این اتفاق خیلی مهم نیست. شکل این اتفاق زیباست. فکر نمیکنم کسی در این میان به دنبال بعد مالی قصه باشد. چون وقتی هنر یک هنرمند را از او بگیرند دیگر اگر میلیاردها پول هم داشته باشد، برای او ارزشی ندارد. این اتفاق احساس امنیت هنرمند را بالا میبرد و از سوی دیگر کار زیبایی است که در تمام ممالک دنیا وجود دارد. برای مثال صدای آقای پاواروتی در ایتالیا بیمه بود. بسیاری از دیگر هنرمندان در خارج از کشور مشمول این بیمهها هستند. پاواروتی هم آدمی نبود که نیاز مادی داشته باشد. این اتفاق در حقیقت یعنی احترام به هنرمند. درست مثل این که وزارت ارشاد بیاید و بگوید آقای سالار عقیلی یا آقای همایون شجریان هر گاه خواستید کنسرتی برگزار کنید، ما سالن تالار وحدت را به طور رایگان در اختیار شما قرار خواهیم داد. این اتفاق به منزله این نیست که ما نیاز مالی داریم یا به دلیل فقر نمیتوانیم هزینه سالن را پرداخت کنیم بلکه احترام به هنرمندان این سرزمین است. وقتی بیمه ایران چنین حرکتی را انجام داده، کاری ارزشمند انجام داده. البته این اتفاق انشاءالله به زودی برای دیگر هنرمندان هم خواهد افتاد. من آنجا هم اعلام کردم که خوشحال خواهم شد اگر این اتفاق برای دیگر هنرمندان هم بیفتد.
برخی در پیامهایشان درباره انتخاب شما سخن گفته و پرسیده بودند چرا سالار عقیلی برای بیمه حنجره انتخاب شده است؟
درباره چرایی این ماجرا مردم باید تصمیم بگیرند.
چرا این قدر پشت سرتان حرف میزنند؟
همیشه به قطار در حال حرکت سنگ پرتاب میکنند. من هیچگاه از کار دست نکشیدهام. همیشه در تکاپو بودهام و کار موسیقیام را بدون وقفه دنبال کردهام. همواره در کار خودم در حال تولید و تحقیق بودهام. شاید خیلیها از این روند خوششان نیاید. من کار خودم را انجام خواهم داد و افتخار میکنم که پشت سر کسی حرف نمیزنم. چه در کنج قفس باشم چه در پرواز میخوانم/ قناری فطرتم تا زندهام آواز میخوانم. میخواهم بگویم دوست نداشتم حتی در کلاسهای آوازم که حدود ۲۰ سال قبل برگزار میشد، درباره هنرمندی بدگویی شود. حتی به شاگردانم که گاهی ممکن بود پشت سر دیگران بدگویی کنند، میگفتم لطفاً این کار را انجام ندهید. این را شاگردان من میدانند که هیچگاه دوست نداشتهام پشت سر کسی حرف بزنم. من همه را دوست دارم و البته کار خودم را انجام میدهم. به دنبال حاشیه نیستم. همیشه سعی کردهام برای مردم عزیزم بخوانم و تولیدات جدیدم را به دستشان برسانم.
الان مشغول چه کاری هستید؟
اکنون در کنار استاد مسعود شعاری مشغول ضبط چند آلبوم موسیقایی هستیم و در آن مشغول بازسازی چند کار قدیمی در موسیقی ایرانی هستیم. یک کار با استاد جلیل عندلیبی دارم که ضبطش به پایان رسیده و به زودی به دست مردم عزیز خواهد رسید. در حال ضبط سه کار دیگر هم هستم.
چرا شما در مقایسه با دیگر خوانندگان تا این اندازه پر کار هستید؟
کار ما موسیقی است و کار دیگری نداریم. این صحبت درست مثل این است که شما به یک وکیل دادگستری بگویید چرا مدام به دفترت میروی و مشغول کار هستی.
کلا فعالیت خوانندگان سنتی ما بیشتر از خوانندگان دیگر سبکهاست. برای مثال یک خواننده سنتی در ایران ممکن است در ۱۰ سال ۳۰ آلبوم به بازار بفرستد و یک خواننده پاپ در زمان مشابه ۱۰ آلبوم تولید میکند.
من این آمار را قبول ندارم. شاید برخی خوانندهها در موسیقی پاپ مثل حمید حامی که دوست عزیز من هم هست هر پنج سال یک بار دو نوار روانه بازار کنند. این عدد نمیتواند به عنوان متر و معیار برای کمکاری یا پرکاری دو گونه مختلف موسیقی مورد نظر قرار بگیرد. عدهای از خوانندگان موسیقی پاپ هم هستند که ممکن است سالانه شش آلبوم روانه بازار کنند. این آمار نمیتواند ملاک قرار بگیرد.
درست است ولی وقتی به ویکیپدیای خوانندگان سنتی مراجعه میکنیم تعداد آلبومهایشان به شدت زیاد است. در صورتی که در باقی سبکهای موسیقی اینطور نیست.
همانطور که گفتم فرمول خاصی برای اندازهگیری وجود ندارد. مثلاً استاد محمدرضا شجریان هر چهار یا پنج سال یک بار یک آلبوم روانه بازار موسیقی میکردند. این موضوع بیشتر یک مسأله شخصی است. همانگونه که یک وکیل دادگستری میتواند سالی چهار پرونده قبول کند در حالی که ممکن است یک وکیل هفتهای یک پرونده داشته باشد. یا یک جراح قلب که نمیتواند بیش از روزانه یک عمل جراحی را انجام دهد در حالی که جراحی دیگر روزانه هشت عمل را انجام میدهد. به نظر من هر کسی باید به توانایی خودش نگاه کند و اگر از دستش برمیآید، تا توان دارد کار کند.
شما خودتان در یک سال اخیر چند آلبوم داشتهاید؟
از پارسال تا امسال سه آلبوم منتشر کردهام.
خب به نظرتان سه آلبوم در یک سال تعداد بالایی نیست؟
بستگی دارد. یک وقت میبینید یک خوانندهای تواناییاش را دارد و سالی پنج آلبوم هم میدهد. اصلاً این صحبت شما ملاک نیست به نظرم.
درباره کنسرتهایی که پیش رویتان است، توضیح دهید.
احتمالا با استاد فرهاد فخرالدینی با ارکستر ملی یک سری کنسرتهایی را داشته باشیم.
از چه زمانی این اجراها روی صحنه خواهد رفت؟
احتمالا از بهمن ماه این اجراها را آغاز خواهیم کرد. استاد فخرالدینی یگانه موسیقیدان مملکت ما هستند که من افتخار داشتم حدود ۱۰ سال در ارکستر ملی خدمت کنم. تمرکز این اجراها در تهران خواهد بود. البته در دیگر شهرهای ایران هم اجرا خواهیم داشت. البته احتمالاً در شهر ژنو سوئیس هم کنسرتی خواهیم داشت که به محض قطعی شدن خبرش را منتشر خواهیم کرد.
تیتراژهای تلویزیونی جدید ندارید؟
فعلا نه.
همان طور که احتمالاً میدانید چند سالی است نوع موسیقی موسوم به تلفیقی در ایران شروع به فعالیت کرده و اتفاقاً بازار خوبی را به خودش اختصاص داده است. به نظر شما این ماجرا اتفاق خوبی برای موسیقی سنتی است یا اصلاً این دو به هم ارتباطی ندارند؟
اگر این اتفاق بر اساس پایهها و چارچوبهای موسیقی ایرانی باشد میتواند کمک کننده باشد اما غیر از این نه.
گروههای فعال در بازار امروز موسیقی همچون چارتار، پالت یا مثلاً علی زندوکیلی...
این دوستان امروز در حال فعالیت هستند و مردم هم دوستشان دارند. به نظر من تا جایی که مردم هستند هنرمند هم باید فعالیت کند.
منبع: تماشاگران