به گزارش مشرق، کارشناسان سیاسی آسیای مرکزی در خصوص به قدرت رسیدن «دونالد ترامپ» و تأثیرات احتمالی آن بر آینده پیشروی قزاقستان نظرات متفاوتی ابراز نمودهاند.
بر اساس این گزارش، ترامپ در مبارزات انتخاباتی خود از بهبود روابط با «مسکو» حمایت و از دولت اوباما به خاطر عدم مذاکره با «ولادیمیر پوتین» رئیس جمهور روسیه انتقاد کرده بود.
به طور کلی، مخالفان ترامپ از وی به خاطر عدم داشتن تخصص و تجربه کافی برای رهبری کشور انتقاد کرده و وی را بسیار تندمزاج میدانند و معتقدند که رئیس جمهور منتخب آمریکا نمیتواند فرمانده کل قوا باشد و اختیار زرادخانه هستهای ایالات متحده را به دست گیرد.
این افراد، دیدگاههای ترامپ را نژادپرستانه میدانند هرچند وی در میان آمریکاییهای راست افراطی محبوبیت زیادی دارد.
به اعتقاد «آنا گوساروا» رئیس موسسه مطالعات استراتژیک آسیای مرکزی، هرچند بسیاری از کارشناسان از احتمال کاهش نفوذ آمریکا در این منطقه صحبت میکنند اما ارزیابی رفتار ایالات متحده در صحنه جهانی در آینده، بسیار دشوار است و سیاست خارجی این کشور با جمهوریخواهی مانند ترامپ ممکن است غیر قابل پیشبینیتر از گذشته نیز شود.
اما به گفته «ضمیر کاراژاناف» کارشناس سیاسی، پیروزی ترامپ را میتوان پایان «قرن آمریکایی» ارزیابی کرد.
وی در ادامه اظهار داشت: پس از آنکه «هنری لوس» سردبیر مجله «Life»، اولین بار در سال 1941 میلادی از اصطلاح سلطه جهانی آمریکا در آینده استفاده کرد، همه کاندیداهای ریاست جمهوری این کشور تا کنون از این دیدگاه پیروی میکردند، اما ترامپ با این دیدگاهها مخالف است. وی میخواهد هزینههای «ناتو» و مسئولیت امنیت آنها را به دوش متحدان اروپایی (نه تنها اروپا، بلکه کشورهای آسیایی) انداخته و «واشنگتن» تنها به امور خود بپردازد.
به گفته گوساروا، سیاست آمریکا در آسیای مرکزی در کل تغییر چندانی نخواهد داشت.
وی تصریح کرد: به دلیل رشد احساسات ضد آمریکایی در منطقه، سیاست ایالات متحده بر اجرای برنامهها و اهداف در چارچوب «قدرت نرم» متمرکز خواهد شد، چرا که ترویج ظاهری ارزشهای دموکراتیک همچنان یکی از اولویتهای استراتژی سیاست خارجی ایالات متحده است.
کاراژاناف با اشاره به اینکه روابط دوجانبه قزاقستان با ایالات متحده تاکنون با تغییر دولتها در آمریکا تغییرات زیادی را تجربه نکرده است، افزود: حتی با وجود طراحی پروژه «کاشاگان» توسط «آستانه»، روابط بین 2 کشور به سطح جدیدی نرسید. علاوه بر این، از سال 2005 تاکنون کمپانی «BG Group» در زمان دولت قبلی و «ConocoPhillips» در زمان دولت فعلی از این پروژه خارج شدند. این در حالیست که طی این مدت، سهم چین در این پروژه افزایش یافته است.
وی ادامه داد: بنابراین برخلاف انتظارات، به نظر میرسد که نفت دیگر مسئله جذابی برای آمریکا نیست.
این کارشناس معتقد است که انتخابات ایالات متحده میتواند بر آسیای مرکزی نیز تأثیرگذار باشد.
کاراژاناف در ادامه با اشاره به انزواطلبی ترامپ و احتمال کاهش حضور آمریکا در آسیای مرکزی، گفت: در حال حاضر نمیتوان در مورد اینکه آیا این کاهش حضور به نفع این منطقه خواهد بود یا خیر، پاسخ روشنی ارائه داد.
این کارشناس سیاسی با اشاره به تأثیرگذاری ساختارهای لابیگری بر روند تصمیمگیریها در ایالات متحده، افزود: وجود این ساختارها در آمریکا باعث میشود که به هیچ وجه تمام تغییرات مطرح شده توسط نامزدها در زمان انتخابات، محقق نشوند.
وی در ادامه گفت: «باراک اوباما» نیز وعده داده بود زندان گوانتانامو را ببندد و روابط غرب با کشورهای مسلمان را به سطح جدیدی برساند اما همانطور که دیدیم این وعدهها هیچگاه تحقق نیافتند.
کاراژاناف افزود: در زمان ریاست جمهوری ترامپ همه چیز بسیار پیچیدهتر خواهد شد. علاوه بر این، هرچند احتمالا سیاست وی در آسیای مرکزی تنها وضع موجود را تقویت میکند، اما ممکن است در آمریکا یک بحران سیاسی بوجود آید زیرا مشخص است که رئیسجمهور منتخب ایالات متحده نتوانسته مورد حمایت کارفرمایان با نفوذ در حزب جمهوریخواه قرار بگیرد و این بدان معناست که وی در میان همحزبیهایش نیز مخالفانی دارد.
«سارا دور» کارشناس آمریکایی در این خصوص اظهار داشت: قزاقستان اهمیت خاصی برای محافل سیاسی آمریکا ندارد و توجه به کشورهای آسیای مرکزی احتمالا تنها از منظر روابط متقابل با روسیه و چین برای ایالات متحده قابل توجه باشد.
اما «داسیم ساتپایف» مدیر گروه ارزیابی ریسک، معتقد است: ترامپ دارای ایدههای رئالیسم و واقعگرایانه در سیاست خارجی است که برای روسیه بسیار خوشایند است.
تاکید وی بر این است که آمریکا به مناطق مختلف جهان نفوذ و صعود نکند، منابع را هدر ندهد و فقط به امور داخلی خود بپردازد. یعنی واشنگتن همان انزواطلبی اواخر قرن 19 و اوایل قرن 20 را در پیش بگیرد.
ساتپایف اظهار داشت: نباید فراموش کرد که شرکتهای آمریکایی که حدود 30 میلیارد دلار در بخش استخراج نفت و گاز قزاقستان سرمایهگذاری کردهاند با هر دوی دموکراتها و جمهوریخواهان در ارتباطند. در نتیجه تأثیر انتخابات آمریکا بر آستانه، نه به طور مستقیم، بلکه از طریق روسیه خواهد بود.
ترامپ بر این باور است که مسکو باید فضای پساشوروی را تحت کنترل خود درآورد که البته این به نفع کشور ما نیست.
با این حال، کاراژاناف معتقد است که تحقق ایدههای ترامپ کار دشواری به نظر میرسد زیرا تا حد زیادی پاسخگوی منافع روسیه تا آمریکا است.
بر اساس این گزارش، ترامپ در مبارزات انتخاباتی خود از بهبود روابط با «مسکو» حمایت و از دولت اوباما به خاطر عدم مذاکره با «ولادیمیر پوتین» رئیس جمهور روسیه انتقاد کرده بود.
به طور کلی، مخالفان ترامپ از وی به خاطر عدم داشتن تخصص و تجربه کافی برای رهبری کشور انتقاد کرده و وی را بسیار تندمزاج میدانند و معتقدند که رئیس جمهور منتخب آمریکا نمیتواند فرمانده کل قوا باشد و اختیار زرادخانه هستهای ایالات متحده را به دست گیرد.
این افراد، دیدگاههای ترامپ را نژادپرستانه میدانند هرچند وی در میان آمریکاییهای راست افراطی محبوبیت زیادی دارد.
به اعتقاد «آنا گوساروا» رئیس موسسه مطالعات استراتژیک آسیای مرکزی، هرچند بسیاری از کارشناسان از احتمال کاهش نفوذ آمریکا در این منطقه صحبت میکنند اما ارزیابی رفتار ایالات متحده در صحنه جهانی در آینده، بسیار دشوار است و سیاست خارجی این کشور با جمهوریخواهی مانند ترامپ ممکن است غیر قابل پیشبینیتر از گذشته نیز شود.
اما به گفته «ضمیر کاراژاناف» کارشناس سیاسی، پیروزی ترامپ را میتوان پایان «قرن آمریکایی» ارزیابی کرد.
وی در ادامه اظهار داشت: پس از آنکه «هنری لوس» سردبیر مجله «Life»، اولین بار در سال 1941 میلادی از اصطلاح سلطه جهانی آمریکا در آینده استفاده کرد، همه کاندیداهای ریاست جمهوری این کشور تا کنون از این دیدگاه پیروی میکردند، اما ترامپ با این دیدگاهها مخالف است. وی میخواهد هزینههای «ناتو» و مسئولیت امنیت آنها را به دوش متحدان اروپایی (نه تنها اروپا، بلکه کشورهای آسیایی) انداخته و «واشنگتن» تنها به امور خود بپردازد.
به گفته گوساروا، سیاست آمریکا در آسیای مرکزی در کل تغییر چندانی نخواهد داشت.
وی تصریح کرد: به دلیل رشد احساسات ضد آمریکایی در منطقه، سیاست ایالات متحده بر اجرای برنامهها و اهداف در چارچوب «قدرت نرم» متمرکز خواهد شد، چرا که ترویج ظاهری ارزشهای دموکراتیک همچنان یکی از اولویتهای استراتژی سیاست خارجی ایالات متحده است.
کاراژاناف با اشاره به اینکه روابط دوجانبه قزاقستان با ایالات متحده تاکنون با تغییر دولتها در آمریکا تغییرات زیادی را تجربه نکرده است، افزود: حتی با وجود طراحی پروژه «کاشاگان» توسط «آستانه»، روابط بین 2 کشور به سطح جدیدی نرسید. علاوه بر این، از سال 2005 تاکنون کمپانی «BG Group» در زمان دولت قبلی و «ConocoPhillips» در زمان دولت فعلی از این پروژه خارج شدند. این در حالیست که طی این مدت، سهم چین در این پروژه افزایش یافته است.
وی ادامه داد: بنابراین برخلاف انتظارات، به نظر میرسد که نفت دیگر مسئله جذابی برای آمریکا نیست.
این کارشناس معتقد است که انتخابات ایالات متحده میتواند بر آسیای مرکزی نیز تأثیرگذار باشد.
کاراژاناف در ادامه با اشاره به انزواطلبی ترامپ و احتمال کاهش حضور آمریکا در آسیای مرکزی، گفت: در حال حاضر نمیتوان در مورد اینکه آیا این کاهش حضور به نفع این منطقه خواهد بود یا خیر، پاسخ روشنی ارائه داد.
این کارشناس سیاسی با اشاره به تأثیرگذاری ساختارهای لابیگری بر روند تصمیمگیریها در ایالات متحده، افزود: وجود این ساختارها در آمریکا باعث میشود که به هیچ وجه تمام تغییرات مطرح شده توسط نامزدها در زمان انتخابات، محقق نشوند.
وی در ادامه گفت: «باراک اوباما» نیز وعده داده بود زندان گوانتانامو را ببندد و روابط غرب با کشورهای مسلمان را به سطح جدیدی برساند اما همانطور که دیدیم این وعدهها هیچگاه تحقق نیافتند.
کاراژاناف افزود: در زمان ریاست جمهوری ترامپ همه چیز بسیار پیچیدهتر خواهد شد. علاوه بر این، هرچند احتمالا سیاست وی در آسیای مرکزی تنها وضع موجود را تقویت میکند، اما ممکن است در آمریکا یک بحران سیاسی بوجود آید زیرا مشخص است که رئیسجمهور منتخب ایالات متحده نتوانسته مورد حمایت کارفرمایان با نفوذ در حزب جمهوریخواه قرار بگیرد و این بدان معناست که وی در میان همحزبیهایش نیز مخالفانی دارد.
«سارا دور» کارشناس آمریکایی در این خصوص اظهار داشت: قزاقستان اهمیت خاصی برای محافل سیاسی آمریکا ندارد و توجه به کشورهای آسیای مرکزی احتمالا تنها از منظر روابط متقابل با روسیه و چین برای ایالات متحده قابل توجه باشد.
اما «داسیم ساتپایف» مدیر گروه ارزیابی ریسک، معتقد است: ترامپ دارای ایدههای رئالیسم و واقعگرایانه در سیاست خارجی است که برای روسیه بسیار خوشایند است.
تاکید وی بر این است که آمریکا به مناطق مختلف جهان نفوذ و صعود نکند، منابع را هدر ندهد و فقط به امور داخلی خود بپردازد. یعنی واشنگتن همان انزواطلبی اواخر قرن 19 و اوایل قرن 20 را در پیش بگیرد.
ساتپایف اظهار داشت: نباید فراموش کرد که شرکتهای آمریکایی که حدود 30 میلیارد دلار در بخش استخراج نفت و گاز قزاقستان سرمایهگذاری کردهاند با هر دوی دموکراتها و جمهوریخواهان در ارتباطند. در نتیجه تأثیر انتخابات آمریکا بر آستانه، نه به طور مستقیم، بلکه از طریق روسیه خواهد بود.
ترامپ بر این باور است که مسکو باید فضای پساشوروی را تحت کنترل خود درآورد که البته این به نفع کشور ما نیست.
با این حال، کاراژاناف معتقد است که تحقق ایدههای ترامپ کار دشواری به نظر میرسد زیرا تا حد زیادی پاسخگوی منافع روسیه تا آمریکا است.