کد خبر 65837
تاریخ انتشار: ۱۸ شهریور ۱۳۹۰ - ۱۹:۵۰

نماینده مردم تهران در مجلس با بیان اینکه انکار جنگ فرهنگی، انکار امر بدیهی است، گفت که اعتقاد نداشتن به «جنگ فرهنگی» به معنای پذیرش «پلورالیسم»‌ است.

به گزارش مشرق، علی مطهری نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی از اظهارت اخیر رئیس‌جمهور درباره جنگ‌فرهنگی، خالقیت انسان و عشق انسان به انسان، انتقاد کرد و گفت:ایشان در جشنواره و نمایشگاه علم تا عمل، مطالبی گفتند که گرچه بسیاری از آنها درست و مفید بود ولی من را به یاد سخنرانی‌های آقای خاتمی در دوره ریاست جمهوری‌ شان انداخت.

رئیس جمهور اخیرا با بیان اینکه "هر آنچه خدا خلق کرده انسان می‌تواند خلق کند "، تصریح کرده بود:انسان می‌تواند مظهر خلاقیت خدا شود و هر آنچه خدا خلق کرده است انسان هم می‌تواند خلق کند. با این تفاوت که او خالق و انسان مخلوق است.

مسئول دفتر آیت‌الله مصباح یزدی نیز در واکنش به این سخنان، گفته بود: دیدگاه جناب آقای رئیس جمهور راجع به انسان،بیشتر بر این مبنا است که گاهی انسان شاعرانه بحث می‌کند، یا یک جوان و نوجوان انشاء می‌نویسد و ممکن است در انشایی خود از تعابیر شاعرانه استفاده کند که اینگونه مباحث، انسان خداگونه، آنچه خدا خلق می‌کند می‌تواند خلق کند، مطرح می‌شود.

علی مطهری با اشاره به نقدهای خود به خاتمی، گفت: در آن دوره امثال بنده به ایشان انتقاد می‌کردیم که رئیس جمهور ایدئولوگ و نظریه‌پرداز نیست بلکه در درجه اول مجری سیاست‌های فرهنگی، اقتصادی و سیاسی نظام است زیرا بالاترین مقام اجرایی کشور است. اکنون این ایراد به آقای احمدی‌نژاد هم وارد است که گاهی، و البته کمتر از آقای خاتمی، خود را در قامت یک ایدئولوگ و نظریه‌‌پرداز می‌بیند و طبعا چون تحصیلات ایشان در علوم اسلامی و انسانی نبوده است، دچار خطا می‌شوند.

بخشهای دیگر اظهارات علی مطهری درباره سخنان اخیر رئیس جمهور که در فارس منتشر شده است در ادامه می آید:

*چون نمی‌خواهم از ایشان فقط انتقاد کرده باشم، این را اضافه می‌کنم که مصاحبه‌های اخیر ایشان با خبرنگاران خارجی درباره مسائل داخلی و خارجی کشور خصوصا نهضت‌های اسلامی منطقه و به دست دادن ملاک مردمی بودن یا نبودن این نهضت‌ها، بسیار خوب و حافظ عزت و صلابت ملت ایران بود و قابل تقدیر است.

 *آقای رئیس جمهور با اشاره به موضوع جنگ فرهنگی فرمودند: «‌بنده به این موضوع اعتقاد ندارم، زیرا جنگ فرهنگ با بی فرهنگی و تعالی با سکون است و الا هیچ‌گاه دو نظام فکری و ارزشی که در راستای کمال انسان باشند، جنگی در آن معنا پیدا نمی‌کند.»این سخن زمانی درست است که قائل به یک پیش فرض باشیم و آن این است که "‌همه فرهنگ‌ها درست و متعالی هستند" و به اصطلاح قائل به پلورالیسم فرهنگی باشیم، به این معنی که هر فرهنگی در جای خود درست است و هیچ فرهنگی نمی‌تواند ادعای برتری کند.

*این سخن آقای رئیس جمهور که «بنده به جنگ فرهنگی اعتقاد ندارم» انکار یک امر بدیهی است، چون این طور نیست که همه فرهنگ‌ها متعالی باشند بلکه فرهنگ متعالی داریم و فرهنگ منحط، و همیشه میان فرهنگ‌های متعالی و فرهنگ‌های منحط جنگ و نزاع و درگیری و لااقل رقابت است.

* مسئله استعمار فرهنگی در قرون اخیر که از طرف غربی‌ها در کشورهای جهان سوم صورت گرفته، یک واقعیت تاریخی است، لذا مسئله تهاجم فرهنگی و بلکه به تعبیر رهبر انقلاب «شبیخون فرهنگی» قابل انکار نیست.

*آقای احمدی‌نژاد در ادامه گفته‌اند «‌انسان‌های فرهنگی با کسی جنگ ندارند، همچون پیامبران که با کسی جنگ نداشتند». این هم از آن حرف‌های روشنفکری و حاکی از نظریه صلح کل بودن انبیا و شبیه نظریه مسیحیت تحریف شده است که در اخلاق صرفا بر محبت تاکید می‌کنند و می‌گویند اگر به یک طرف صورتت سیلی زدند، آن طرف دیگر را بیاور. در حالی که این تعلیم با اسلام سازگار نیست. آیا پیغمبر اسلام با کسی جنگ نداشت؟ انبیا مامور بودند که موانع توحید را از سر راه بردارند و لاجرم منجر به جنگ می‌‌شدند.

 *همین نوع دولت به فرهنگ و امور فرهنگی است که متاسفانه باعث شده است در این دوره با انحطاط فرهنگی در کشور مواجه باشیم. البته آقای احمدی‌نژاد این فکر خود را مثل بسیاری از افکار دیگرش از آقای مشائی گرفته است. چند روز پیش خبری داشتیم که رئیس جمهور سخن از تغییر نام «وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی» به «وزارت فرهنگ و هنر» به میان آورده بودند. این هم نظر آقای مشائی است، چون خودم سال گذشته که در شورای نظارت بر صدا و سیما بودم، این مطلب را از آقای مشائی شنیدم.

 نظر مطهری درباره عبارت «‌‌انسان می‌تواند مظهر خالقیت خداوند شود، یعنی هر‌چه خداوند خلق کرده، انسان هم می‌تواند خلق کند»

* اولیا خدا می‌توانند به اذن خدا کارهای خارق عادت انجام دهند، مثل معجزات پیامبران، ولی به طور مستقل هیچ بنده‌ای نمی‌تواند کار خارق عادتی انجام دهد. البته در این گونه کارها شخصیت و نیروی روحی انسان فاعل نیز دخالت دارد، یعنی این طور نیست که اگر یک انسان عادی هم جای حضرت موسی(س) بود و عصایش را می‌‌انداخت، اژدها می‌شد یا اگر جای حضرت عیسی(س) بود مرده را زنده می‌کرد، بلکه قدرت روحی آنها به اذن خدا آن کارها را انجام می‌دهد. اگر مقصود آقای رئیس‌جمهور چنین چیزی باشد، حرف درستی است ولی جمله ایشان مبهم است و بوی اومانیسم و اصالت انسان از آن به مشام می‌رسد. بهتر است یک رئیس جمهور وارد این‌گونه مسائل نشود، مگر در موارد بسیار خاص و در جمع متخصصان حوزه الهیات.

*حرف‌های دیگری هم ایشان گفته‌اند. مثلا فرموده‌اند «‌انسانیت انسان پر شدن قلب از عشق به انسان است». این سخن هم ابهام دارد. عشق به انسان بدون عشق به خدا نمی‌تواند مقدس باشد. به عبارت دیگر منظور از انسان در اینجا انسان به اضافه ایمان است یا انسان منهای ایمان؟ انسان از آن جهت که انسان است و به تعبیر فلاسفه انسان بما هو انسان احترامی ندارد، بلکه انسان به اضافه ایمان به خدا و ارزش‌های الهی و انسانی دارای احترام است. به بیان دیگر این طور نیست که هر موجود راست اندام پهن ناخنی که روی دو پا راه می‌رود، دارای احترام است، همان طور که ارزش و احترام علی علیه السلام و معاویه را یکسان نمی‌دانیم و همین طور ارزش و احترام امام خمینی (ره)‌ و صدام را. ‌به هر حال این سخن آقای رئیس جمهور هم بوی اومانیسم می‌دهد.

*جمله دیگری ایشان گفته‌اند به این عبارت: «‌اگر ما بشر را به نقطه کمال فاقد همه قالب‌ها دعوت کنیم، بدانید که فوج فوج خواهند آمد». این هم جمله مبهمی است. می‌توان این طور برداشت کرد که مثلا از قالبی به نام اسلام ذکری به میان نیاوریم بلکه از عدالت و مهرورزی و امثال اینها سخن بگوییم که مورد قبول همه است. این می‌شود همان دین انسانیت «اگوست کنت» و دیگر اسلام نیست.

* عدالت و مهرورزی و سایر ارزش‌ها منهای توحید و نبوت و بدون پشتوانه دین ارزش عملی و کارآیی ندارد. اینها افکار آقای مشائی است که بر زبان آقای احمدی‌نژاد جاری می‌شود.