در شرایطی که صندوق حمایت از قهرمانان و پیشکسوتان ورزش مانند یک حیاط خلوت است، مروری بر رفتار دیگر کشورها با ورزشکاران پیشکسوتشان، قابل تامل و عبرت آموز است.

سرویس ورزش مشرق– جایگاه پیش‌کسوتان فوتبال در کشورهای مختلف دنیا کجا‌ست؟ بازیکنان پس از خداحافظی با فوتبال چه سرنوشتی پیدا می‌کنند؟ حرفه‌ای ترین سرنوشت برای یک بازیکن در دوران بازنشستگی چیست؟ و در مقابل، ما در چه وضعیتی قرار داریم. محصول صندوق اعتباری حمایت از قهرمانان و پیشکسوتان ورزشچه بوده و چه می کند؟ این صندوق که مانند حیات خلوتی در ورزش کشور است، چه غایتی را دنبال می کند؟

نسل تازه در ورزش کشورمان، آینده نگری خوبی داشته و دارد. بیشتر بازیکنان فوتبال در کنار ورزش نگاه اقتصادی به زندگی را رها نمی‌کنند، از فروشگاه ورزشی گرفته تا پوشاک و رستوران و بازرگانی در عرصه‌های مختلف، این که این اتفاق‌ها در کنار ورزش خوب است یا نه، در این فرصت زیر ذره بین قرار نمی‌گیرد اما در بیشتر کشورهای جهان، بازیکنان بزرگ و کوچک برای کارهای اقتصادی خود از وکلای خبره و حسابداران حرفه‌ای استفاده می‌کنند، بیشتر بازیکنان فوتبال در اسپانیا یک کارگزار حرفه‌ای در بازار بورس دارند و حتی به او حقوق هفتگی می‌دهند تا به صورت مداوم در حال مطالعه و مدیریت بازار سهام باشد. این بازیکنان آنقدر پول پس انداز می‌کنند که وقتی کار به خداحافظی از فوتبال کشید، کوچکترین نگرانی از زندگی تازه خود نداشته باشند.

اما روی دیگر سکه بازنشستگی، وظایفی است که بر دوش وزارت ورزش یک کشور، مدیرعامل یک باشگاه، هواداران یک تیم و حتی سندیکاهای مختلف صنعتی و غیر صنعتی قرار دارد. مروری بر مدل های خارجی نشان می دهد که اگرچه در کشورمان حتی صندوق و سازمان هایی عریض و طویل نیز در این راستا راه اندازی شده، اما در پس پرده هیچ اتفاق خاصی روی نمی دهد.
 
 

دیوید هیلیر

از فوتبال انگلیس آغاز کنیم. اتحادیه کارگران معادن زغال سنگ بریتانیا در حمایت مالی از اتحادیه فوتبال وارد چهل و پنجمین سال خود شده و هر سال بخش قابل توجهی از حمایت مالی این سندیکای بزرگ و ثروتمند، به صندوق بازنشستگان اختصاص پیدا می‌کند. هیچ باشگاهی در انگلیس حتی در دسته سوم یافت نمی‌شود که در 4 بازار رسمی سهام بریتانیا، به خرید از کارخانجات داخلی و بومی این کشور اقدام نکرده باشد. این سهام معمولا برای بازیکنان خریداری شده و پس از بازنشستگی آنها، ارزش و سود تمام سالهای بازیگری آنها به حسابشان واریز می‌شود.

در روزهای خاصی از سال که قبل از آغاز لیگ در تقویم آن به صورت شفاف لحاظ شده و در نظر گرفته می‌شود، مدیران باشگاه‌ها مراسمی برای بزرگان تیم و پیش‌کسوتان برگزار می‌کنند.

در فوتبال آلمان نیز وضعیتی نسبتا مشابه وجود دارد. هر فوتبالیست بازنشسته حق دارد برای آغاز یک شغل تازه از فدراسیون وام دریافت کند، البته وضعیت شهروندی این بازیکنان را نیز باید در نظر گرفت. آنها فارغ از فوتبال و فقط به حکم شهروند بودن، به راحتی با استفاده از عالی ترین تسهیلات بانکی و کارت‌های اعتباری می‌توانند شغل تازه‌ای برای خود دست و پا کنند و از 65 سالگی به بعد خود به خود با دریافت حقوق قابل توجه، بهترین‌ زندگی را تجربه کنند. سفرهای دور دنیای بازیکنان فوتبال حتی بازیکنانی که ابرستاره و ثروتمند نیستند، کاملا شدنی و ممکن است. سفرهایی نه چندان رویایی اما خاطره انگیز و پر هزینه که تنها با حمایت مالی باشگاه و پس انداز صورت گرفته در سالهای بازیگری امکان پذیر می‌شود.


جیمی کرگر و گری نویل در استودیو ضبط اسکای اسپورت

در فوتبال اسپانیا اتفاقات جالبی رخ می‌دهد. بازیکنان شاغل در لالیگا، لیگ دو و سه به صورت خود به خود، پس از خداحافظی به شرط عدم خروج از این کشور، حقوق ماهیانه دریافت می‌کنند. این حقوق البته چندان قابل توجه نیست؛ اما برای بازیکنی که ناگهان دچار مصدومیت می‌شود، ستاره ای که با یک آسیب دیدگی ساده مجبور به خداحافظی از فوتبال می شود، یک گنج گرانبها است.

شاید الگوی بازنشستگی در دنیای فوتبال حرفه‌ای، دیوید بکام باشد. البته قرار نیست همه بازیکنان مثل بکام باشند، ثروتمند، خوش تیپ و خوش شانس و البته گلزن و تکنیکی اما اگر کاری به جغرافیای او نداشته باشیم، باید پذیرفت در یک سیستم از قبل طراحی شده، رشد کرد و به مرز خوشبختی رسید. فرگوسن برای استعدادیابی قدم در آکادمی فوتبالی گذاشت که اگر نبود، بکام هم نبود. بیهوده نیست که نویسنده دیلی تلگرام می‌نویسد: مدیرعاملی که به استاندارد بودن آکادمی نوجوانان و نونهالان بها می‌دهد، در واقع به وضعیت زندگی ستارگان بازنشسته باشگاه بها داده و کاری کرده که همه چیز از ریشه درست و منطقی رشد کند. به راستی یک پیشکسوت فوتبال در شرایطی می‌تواند مدعی آرامش و رضایت باشد که پروژه فوتبال خود را از کودکی تا لحظه خداحافظی، حرفه‌ای و درست و کامل به خاطر بیاورد.


لی بویر هافبک سابق لیدز، نیوکاسل و وستهام انگلیس

قرار هم نیست همه بازیکنان فوتبال، پس از خداحافظی با دنیای بازیگری، مربی یا مدیرعامل یا تاجر محصولات ورزشی باشند. بسیاری از آنها وارد شغل دیگری می‌شوند که هیچ ارتباطی هم به ورزش ندارد. یکی آتش نشان می‌شود و دیگری ماهیگیر، یکی نگهبان یک پاساژ می شود و دیگری مفسر فوتبال در یک رادیو محلی اما هرچه که هست، هیچیک مشکل مالی یا دلهره هزینه‌های پزشکی ندارند. از طرفی احترام آنها به عنوان یک ستاره ورزشی در همه مراحل حفظ می‌شود.

آیا چنین فرایند و شرایطی در فوتبال ایران نیز حکم فرما است؟ صندوق اعتباری حمایت از قهرمانان و پیشکسوتان ورزش که این روزها در قامت یک حیاط خلوت است، چه می کند و نظارتی بر آن وجود دارد؟ کارنامه و گزارش عملکرد این صندوق کجاست؟ و ده ها سوال بی پاسخ دیگر!