کد خبر 660152
تاریخ انتشار: ۹ آذر ۱۳۹۵ - ۰۳:۲۰

اردوغان طی یک دهه گذشته هرگونه باجی را به اتحادیه اروپا به امید پیوستن به این اتحادیه داد، اما غافل از آنکه این اتحادیه مشکل اصلی خود را اسلام می داند .

به گزارش مشرق، ترکیه در نیم قرن گذشته تلاش زیادی برای پیوستن به اتحادیه اروپا انجام داده است، اما تاکنون این کشور موفق به پیوستن به این اتحادیه نشده است. با روی کار آمدن حزب عدالت و توسعه، امیدها برای پیوستن ترکیه پررنگ شد، اما با گذشت یک دهه از دوران حکومت این حزب، همچنان امید چندانی به پیوستن ترکیه به اتحادیه اروپا وجود ندارد. 

اخیرا اتحادیه اروپا مذاکرات در این مورد را به حالت تعلیق درآورد. بدون تردید تصمیم غیرالزام آور پارلمان اروپا درباره توقف مذاکرات الحاق ترکیه به اتحادیه اروپایی، با انتقاد محافل سیاسی آنکارا همراه خواهد بود چرا که به باور آنان، همه تلاش های ترکیه برای عضویت در این اتحادیه و نیز همه دستاوردهای 35 ساله ترکیه با موضع گیرها و همسویی های سیاسی و امنیتی دولت های غربی از بین رفته تلقی می شود.

اردوغان معتقد است طی همه این سال ها ترکیه در مقایسه با برخی اعضای جدید جامعه اروپایی از لحاظ سیاست های اقتصادی و اعمال آزادی های مدنی، موقعیت بهتری داشته است و اکنون با رفتار سیاسی و تبعیض آمیز اتحادیه اروپا مواجه شده است. منتقدین دولت آنکارا نیز معتقدند ترکیه از همان ناحیه ای آسیب پذیر نشان داده است که اتفاقاً اردوغان آن را نکته ای مثبت در همکاری انکارا و بروکسل می دان؛ تعطیلی مطبوعات و منع فعالیت اصحاب رسانه و به ویژه تلاش برای احیای قانون مجازات اعدام از وجوه همین اختلافات دیدگاه است.

 اظهارات پیشین و صریح  فدریکا موگرینی، مسئول سیاست خارجی اتحادیه درباره این که چنانچه در کشوری که حکم اعدام در قانون آن وجود داشته باشد، جایی در اتحادیه اروپایی نخواهد داشت، اشاره مستقیم به همین رفتار دولتمردان ترکیه بود که همچون دیگر تذکرهای دول غربی نادیده گرفته شد. با وجود این، دولتمردان ترکیه بی میل نیستند که نشان دهند، نه فقط اجازه نمی دهند که دولت های خارجی در روند تصمیم گیری های سیاست داخلی این کشور دخالت کنند، بلکه از راه های مختلف می توانند رأی منفی آنها را در قبال ادامه مذاکرات پیوستن ترکیه به اتحادیه اروپا تحت الشعاع قرار دهند. اظهارات توام با نگرانی،  دیپلماتیک و هشدارگونه نخست وزیر ترکیه مبنی بر اینکه اگر آوارگان به اروپا سرازیر شوند، اروپا را غرق خواهند کرد، در همین راستا قابل ارزیابی است.

تلاش های ترکیه برای پیوستن به اتحادیه اروپا

از روزی که در سال 1959 ترکیه در دوره حکومت حزب دموکرات خواهان پیوستن به تشکیلات اقتصادی اروپا شد، بیش از 54 سال می گذرد. این طولانی ترین بازه زمانی است که در میان صفوف انتظار تمامی کشورهای خواهان الحاق به اتحادیه اروپا می توان دید.  دلایل متعددی باعث شده تا جمهوری ترکیه با وجود پیشرفت هایی قابل ملاحظه در روابطش با کشورهای اروپایی، برای مدت بیش از نیم قرن پشت درهای بسته اتحادیه اروپا منتظر بماند.

در آغاز هزاره جدید شاهد تغییرات مهمی در دو سطح سیستمی و سطح داخلی ترکیه بودیم که باعث شد تحولاتی در سیر روند الحاق ترکیه به اتحادیه ایجاد شود. یکی از دلایل عمده فراز و نشیب روابط ترکیه و اتحادیه اروپا حکومت های متعدد و سیاست های متفاوتی بود که هر یک از دولت ها در رابطه با اتحادیه در پیش گرفتند. حزب عدالت و توسعه که از سال 2002 در ترکیه به قدرت رسیده است،  مهم ترین اقدامات را در طول نیم قرن گذشته برای الحاق کامل به اتحادیه اروپا انجام داده است . آغاز مذاکرات الحاق ترکیه در 3 اکتبر 2005 در دوره حکومت این حزب محقق شد. شکی نیست که ترکیه همواره خواهان پیوستن به اتحادیه اروپا بوده است. این هدف برای ترکیه یک هدف راهبردی است. اراده سیاسی و تلاش های ترکیه برای پیوستن به اتحادیه در دوره حزب عدالت و توسعه در تاریخ سیاسی این جمهوری بی نظیر است.   

یکی از چالش های ترکیه، استانداردهای دوگانه ای است که اتحادیه اروپا نسبت به ترکیه اعمال می کند. در این راستا می توان به متغیرهای مختلفی اشاره کرد و در مقام قیاس نمونه کرواسی را در نظر گرفت که همزمان با ترکیه مذاکرات الحاق این کشور به اتحادیه اروپا آغاز شد و در سال 2013 به عضویت کامل اتحادیه اروپا درآمد.

از جمله مخالفان اصلی ترکیه برای پیوستن به اتحادیه اروپا عبارتند از فرانسه، آلمان، اتریش، یونان و قبرس. این پنج کشور به دلایل مختلفی از پذیرش ترکیه در اتحادیه اروپا خشنود نیستند. در فرانسه در هر دو سطح افکار عمومی و نخبگان، به دلایلی چون ترس از کوچ ترک های مسلمان به فرانسه، ناهمخوانی های فرهنگی، عدم وجود دموکراسی نهادینه و سیستم سیاسی لائیک ترکیه را حائز شرایط پیوستن به اتحادیه اروپا نمی دانند.

در مورد آلمان دلایل مخالفت در سه مورد هویت، سیستم سیاسی ترکیه و ژئوپلیتیک استراتژیک و مسائل امنیتی خلاصه می شود. رسانه ها، احزاب، حکومت و جامعه مدنی موضع گیری ها متفاوتی درباره این مساله دارند.

مهمترین دلیل مخالفت اتریش نیز در مسائل هویتی خلاصه می شود، چرا که اتریش،  ترکیه را کشوری اروپایی نمی داند و حوادث 11 سپتامبر را دلیلی بر عدم امکان اطمینان به کشوری مسلمان چون ترکیه مورد توجه قرار می دهد. مشکلات یونان و قبرس نیز مشخص است. چنانچه گذشت مخالفت های اصلی حول مسائل هویتی است و تصویری که از ترکیه در این جوامع وجود دارد. برخی از سیاست های ترکیه نیز در راستای گذار از این خوانش های مختلف است.
در واقع مهمترین دغدغه های اتحادیه اروپا نسبت به پیوستن ترکیه به اروپا، در طیف گسترده‌ای از مسائل شامل وضعیت حقوق بشر، اسلام، اعتراف به نسل کشی ارامنه توسط ترک ها و شرایط اقتصادی حاکم و نفوذ ارتش در ترکیه خلاصه می‌شود.

ذهنیت های تاریخی یکی از موانع  عدم الحاق ترکیه به اتحادیه اروپا به شمار می‌آید. عثمانی‌ها در یک مقطع خود را نماینده و خلیفه جهان اسلام می‌دانستند که طی آن، جنگ‌های صلیبی به مدت دویست سال و در هفت دوره به درازا کشید. این موضوع در ذهنیت مردم اروپا به پای ترکیه امروز گذاشته‌ شده است؛ لذا از این نظر آنها حاضر نیستند که ترکیه را در کنار خویش ببینند. علاوه بر آن جنگ هایی در قرن های شانزدهم و هفدهم در زمان سلاطین عثمانی اتفاق افتاد و عثمانی‌ها تا دروازه‌های وین و بوداپست لشکرکشی کردند، ذهنیت تاریخی نامطلوبی از ترکیه امروز در نزد مردم اروپا باقی گذاشته است.

از سوی دیگر، شک و شبهات راجع به وضعیت بغرنج دموکراسی و حقوق بشر در ترکیه و توانایی این کشور برای دستیابی به استانداردهای مطرح در اروپا همچنان رو به افزایش است. بعلاوه رعایت حقوق اقلیت کُرد و غیر مسلمان، برقراری عدالت و آزادی بیان سیاسی از جمله دیگر ابهامات موجود بر سر پیوستن آنکارا به اتحادیه اروپا به شمار می‌آید.

 اقدامات و دستگیری های دولت ترکیه پس از کودتای نافرجام اخیر نیز مزید بر علت شده است  از سوی دیگر بعد از کودتای نظامیان در سال 1980، سخت‌گیری‌هایی که دولت نظامی ترکیه نسبت به آزادی‌های فردی و تشکیل احزاب و دموکراسی به اجرا گذاشت، موجب نگرانی اروپا گردید. تشکیل شورای امنیت ملی و عضویت نظامیان در این شورا و نظارت آنان بر امور داخلی و خارجی ترکیه و هم‌چنین مسأله کردها بر این نگرانی‌ها می‌افزود.

در این دوران، دولت ترکیه ضمن مقابله با کردها، با هر گونه اقدامی که در انتقاد به حکومت لائیک صورت می‌گرفت به شدت برخورد می‌کرد. ترک‌ها موضوع نقض حقوق بشر را که از جانب اتحادیه اروپا مطرح می‌شد، دخالت در امور داخلی خود تلقی می‌کردند. البته ترکیه در این دوران و تحت فشار اتحادیه اروپا گام‌های مهمی در زمینه حقوق بشر، مسأله زندانیان و عدم اجرای احکام اعدام برداشت که در اروپا با استقبال مواجه شد.

عامل اصلی مخالفت اتحادیه اروپا

اما تمامی موارد فوق تحت الشاع عامل مهمتر دیگری هستند که شاید بتوان گفت اگر این عامل در روابط اتحادیه اروپا و ترکیه دخیل نبود ترکیه سال ها پیش عضو اتحادیه اروپا شده بود.  این عامل به ساختارهای اجتماعی و فرهنگی ترکیه بر می گردد. درک تعارضات موجود میان ساختارهای اجتماعی و فرهنگی ترکیه و اتحادیه اروپایی از آن‌رو اهمیت دارد که به اعتقاد بسیاری از تحلیل‌گران، مانع اساسی پیوستن این کشور به اتحادیه اروپایی ساختار اجتماعی و فرهنگی آن کشور است. یعنی به‌رغم آن‌که مذاکرات رسمی در مورد پیوستن ترکیه به اتحادیه اروپایی، حول محور ضعف اقتصادی و سیاسی این کشور جریان دارد، اما مسأله اصلی که در پشت درهای بسته مذاکرات -که به آن اذعان هم شده است- موانع فرهنگی، اجتماعی و مذهبی است. این موضوع همان چیزی است که رجب طیب اردوغان نیز آن را بر زبان آورد و اعلام کرد که مانع اصلی عضویت ترکیه، مشکل فرهنگی است.

ترکیه به واسطه دین مردمش یکی از بزرگ‌ترین کشورهای اسلامی به حساب می‌آید. طبق آمار اکثریت قاطع مردم ترکیه دارای دین اسلام با دو گرایش حداکثری سنی و حداقلی علوی هستند‌ اما در نقطه مقابل، اتحادیه اروپا دارای دین دیگری است. مسیحیت و مذاهب آن، دین اکثریت مردم را در اروپا تشکیل می‌دهند. لذا ناهمخوانی بین دین در ترکیه و دین در اروپا یکی از نقاط مهم در واگرایی بین ترکیه و اتحادیه اروپا به‌شمار می‌آید که خود مانع بزرگ و غیرقابل حلی به حساب می‌آید.

واقعیت‌های موجود اجتماعی و فرهنگی ترکیه تأیید کننده تصویر ارائه شده از این کشور توسط نخبگان آن نیست. مدرنیزاسیون نتوانسته است مظاهر فرهنگ سنتی را در این کشور از بین ببرد و مذهب را به حاشیه براند. ارزش‌های لیبرال تنها در میان درصد کمی از مردم مقبولیت پیدا کرده است و به‌طور کلی جامعه ترکیه، غربی نشده است  علاوه بر آن، اسلام نیز یکی از اجزای سازنده بافت فرهنگی و اجتماعی این کشور محسوب می‌شود.

با پیوستن ترکیه به اتحادیه اروپایی، درصد مسلمانان این اتحادیه بسیار زیاد خواهد شد و یک‌پارچگی مذهبی مبتنی بر فرهنگ مسیحیت به هم خواهد خورد. لذا به نظر می‌رسد مانع اصلی عضویت ترکیه مسائل فرهنگی- مذهبی است. چرا که شرایط اقتصادی ترکیه از کشورهایی که در سال‌های اخیر از شرق و مرکز اروپا به این اتحادیه پیوسته‌اند نه تنها بدتر نیست بلکه در بسیاری از موارد بهتر از آن‌ها است.  

نتیجه

اردوغان طی یک دهه گذشته هرگونه باجی را به اتحادیه اروپا به امید پیوستن به این اتحادیه داد، اما غافل از آنکه این اتحایده مشکل اصلی خود را اسلام می داند و حتی اسلام غیر سیاسی ترکیه نیز نتواسته است، اطمینان خاطر را به اعضای اتحادیه اوپا دهد.

ترکیه در حالی‌که سال 2023 را برای پیوستن به اتحادیه اروپایی در نظر گرفته است، در شرایط کنونی به سمتی پیش می رود که نمی توان آینده روشنی را برای این مسئله در نظر گرفت.  حتی این ذهنیت کم‌کم ایجاد می‌شود که خود ترک ها نیز از ایده پیوستن به اتحادیه اروپا منصرف می‌شوند و به این باور می‌رسند که اروپایی‌ها آنها را نخواهند پذیرفت. این موضوع بیشتر از هر زمانی مطرح است؛ کما اینکه مدتی پیش دیوید کامرون، نخست وزیر وقت انگلیس اظهار کرده بود که شاید ترکیه بتواند سال 3000 به اتحادیه اروپایی بپیوندد. صدر اعظم اتریش نیز اخیراً اعلام کرده بود که موضوع پیوستن ترکیه به اتحادیه اروپا یک توهم دیپلماتیک است و ترکیه به‌ هیچ‌وجه شرایط عضویت در این اتحادیه را ندارد و حتی برخی از این کشورها خواستار ملغی کردن بحث عضویت ترکیه در اتحادیه اروپایی و کنار گذاشتن روند مذاکرات بودند که اکنون این امر محقق شده است.

 اکنون وقت آن است که ترک ها درک کنند نمی توانند بیش از این چوب حراج بر هویت جامعه خود بزنند تا غربی ها آنان را بپذیرند. رفتارهای استبدادی اردوغان نمی تواند هویت و فرهنگ یک جامعه که شکل گیری آن مدیون دین اسلام است را تغییر دهد و اروپائیان نیز سرسخت تر این هستند که یک جامعه اسلامی را به جمع خود اضافه کنند./

نویسنده:یوسف شفیعی

پایگاه بصیرت