سران آنکارا امروز در برابر نقطه عطف جدید و خطرناکی قرار گرفتند که باعث شده تصمیم‌گیری برای آنها شبیه به یک تفریح نباشد. اردوغان به خوبی می‌داند که هر تصمیمی در این رابطه ممکن است پیامدهای گسترده‌ای به همراه داشته باشد.

سرویس جهان مشرق - خاک ترکیه در روزهای گذشته محل اجتماع مسئولان امنیتی و اطلاعاتی دولت ترکیه به همراه رژیم آل سعود و آمریکا بود که با مشارکت عناصر جریان تروریستی جیش الفتح تازه‌ترین تحولات سوریه به ویژه اتفاقات حلب و زمینه‌سازی برای عملیات نظامی در این شهر حتی به قیمت کشته شدن شهروندان و غیرنظامیان را بررسی کردند. در همین رابطه در روزهای اخیر درگیری‌های شدیدی در محور "مساکن هنانو" در داخل مناطق شرقی شهر حلب آغاز شده و عناصر تروریستی حاضر در این شهر جهت این جنگ اعلام آماده‌باش کامل کرده و خواستار کمک‌های پشتیبانی از حامیان خود هستند.  
 
دولت ترکیه اولین بار نیست که سعی دارد خود را به عنوان نوک پیکان هجمه نظامی فراگیر بر ضد سوریه مطرح کند، این کشور بزرگ‌ترین تأمین‌کننده نیروهای تروریستی از مرزهای خود بوده و بیشترین امکانات و تجهیزات لجستیکی و نظامی جریان های مبارز ضد دولتی نیز از طریق مرزهای ترکیه و با تسهیلات سرویس‌های جاسوسی این کشور برای آنها تأمین می‌شود.  
 
سیگنال های متقبال بین ترکیه و سوریه 
نتایج نشست چهارجانبه ترکیه و اعلام آمادگی آنها برای انجام عملیات نظامی گسترده در حلب ولو  به قیمت کشته شدن تعداد زیادی از غیرنظامیان نشان می‌دهد که کارد به استخوان محور مداخله جوی غربی- منطقه ای در سوریه رسیده و آنها می‌خواهند به هر قیمتی که شده اوضاع حلب را به نفع خود پایان دهند. این در حالی است که تحولات میدانی شاخص‌هایی متفاوت نسبت به مطالبات این طرف ها را نشان می دهد.  
 
مداخله ترکیه در بحران سوریه به اینجا ختم نمی شود و شهر الباب واقع در شمال حلب این روزها به نقطه عطف اولویت های ترکیه در این کشور تبدیل شده است. ترکیه گرچه در چارچوب عملیات خود در سوریه شهر جرابلس را هدف قرار گرفته بود، ولی در نهایت عملیات سپر فرات را در آستانه رسیدن به شهر استراتژیک الباب در روز 13 ماه جاری میلادی متوقف کرد، اما همچنان نگرانی‌های عمده‌ای در رابطه با اهداف توسعه‌طلبانه اردوغان در شمال سوریه احساس می شود.  
 
گرچه رجب طیب اردوغان رئیس‌جمهور ترکیه در روز 8 سپتامبر گذشته به صراحت اعلام کرده بود که هدف آینده نیروهای نظامی ترکیه از عملیات در سوریه شهر الباب و پس از آن حمله و اشغال شهر منبج است، اما به نظر می رسد پیام‌های مستقیم و غیرمستقیم دمشق، مسکو و تهران به آنکارا راه وی را برای رسیدن به الباب مشکل کرده و مقامات آنکارا را به تفکر بیشتر درباره اقدامات نظامی آینده وادار کرده است. همین پیام‌ها بود که مولود چاوش اوغلو را وادار کرد تا در سفر فوق‌العاده به تهران بیاید و با مقامات جمهوری اسلامی ایران در رابطه با موضوع سوریه وارد گفتگو شود.
 
 
 
یکی از این پیام ها بیانیه ارتش سوریه بود که بعد از حمله هوایی نیروهای ترکیه به روستای حساجک که تحت سلطه نیروهای دموکراتیک کرد سوریه قرار داشت، منتشر شد. ارتش سوریه در این بیانیه به هواپیماهای ترکیه نسبت به تکرار این تجاوزات هشدار داده و مسئولیت کامل پیامدهای خطرناک این اقدام نسبت به امنیت منطقه را برعهده آنکارا دانست.  
 
یکی دیگر از این سیگنال ها حملات هوایی نیروهای ارتش سوریه به مواضع نظامیان ترک بود که براساس بیانیه صادر شده از ارتش ترکیه منجر به کشته شدن 3 نظامی ترک و زخمی شدن 10 نفر دیگر شد. این حملات نشان دهنده صحت مواضع بشار اسد در خط قرمز برشمردن مداخله نظامی ترکیه در سوریه است. این موضوع اراده قوی دولت سوریه برای مقابله با متجاوزان ترکیه را ثابت می کند و باعث می شود آنکارا به این نتیجه برسد که هیچ اشتباهی در سیاست‌هایش در قبال شهر الباب پذیرفته نیست.  
 
بن علی یلدیریم نخست وزیر ترکیه در واکنش به این حمله مدعی شده است که این حملات نمی‌تواند اصرار ترکیه برای مبارزه با تروریسم! را کاهش دهد. وی مدعی شد که آنکارا خود را متعهد به پاسخ دادن به این حملات خواهد دانست.
 
این در حالی است که به نظر نمی‌رسد واکنش این مقام ترک بتواند از حد رجز خوانی فراتر برود. سفر وزیر خارجه ترکیه به تهران نشان می‌دهد که اصراری که یلدیریم از آن صحبت می کند، ممکن است از طریق کانال‌های دیپلماتیک ادامه پیدا کند و ارتش ترکیه منتظر بماند تا زمینه تغییر اوضاع کلی سوریه فراهم شود. اما در هر صورت چیزی که مشخص است اینکه شهر الباب لقمه آسانی برای متجاوزان ترک نخواهد بود، با این حال تحولات روزهای آینده می تواند پیش بینی ها در رابطه با سرنوشت تحولات این شهر را بیشتر روشن کند.  
 
مقامات آنکارا در این راستا نیم نگاهی به تسهیلات ارائه شده از سوی واشنگتن برای بهبود شرایط فعلی دارند، اردوغان به همی علت تماس تلفنی طولانی با باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا برقرار کرده است، ترک ها به دنبال آن هستند که شرایط مطلوب خود را از طریق فشارهای دولت آمریکا به روسیه و سوریه فراهم کنند.
 
آنها به خوبی می‌دانند که حضور ایران و روسیه در سوریه گزینه‌های آنها را به شدت محدود کرده و این روند می‌تواند بحران سوریه را به سمتی بکشاند که مورد نظر آنکارا نیست. با این وجود اراده توسعه‌طلبانه اَردوغان و احساس قدرت وی در منطقه در نتیجه حمایت از گروه های تروریستی توقعات بیش از حدی برای دولت ترکیه ایجاد کرده که به موجب آن مداخله نظامی در مناطق مختلف سوریه را توجیه می کند.  
 
 
 
سناریوهای ترکیه در قبال شهر الباب 
با این وجود با توجه به حمله هوایی نیروهای سوریه به مواضع ارتش ترکیه در نزدیکی شهر راهبردی الباب و تغییر قواعد درگیری‌ها به نظر می‌رسد که ترکیه سه سناریو بیشتر در پیش روی خود ندارد. گزینه اول باقی‌ماندن در منطقه موجود و اکتفا به دستاوردهای نظامی است که تاکنون محقق کرده است. به این ترتیب آنها موفق می‌شوند کردها را از آرمان نهایی خود بازداشته و خود را به عرصه سیاسی سوریه تحمیل می‌کنند. به گونه‌ای که در آینده هیچکس نتواند موجودیت ترکیه در راه حل سیاسی بحران سوریه را رد کند.  
 
گزینه دوم این است که مقامات ترکیه پیام حمله هوایی دولت سوریه به نیروهای تحت امر خود را نشنیده وبه تجاوز بر ضد تمامیت ارضی این کشور و پیشروی براساس اهداف و گرایش‌های خود ادامه دهد. این موضوع ممکن است آنها را به سمت تقابل مجدد با ترکیه بکشاند، چرا که وقتی روسیه با تهدید آمریکا در رابطه با هدف قرار دادن ارتش سوریه، به صورت مستقیم با کاخ سفید وارد تقابل می‌شود، مانعی در مقابله با تهدیدات ترکیه بر ضد دولت و ارتش سوریه پیش روی خود نمی‌بیند.  
 
گزینه سوم که احتمال آن بیشتر از دو گزینه قبلی است، اینکه ترکیه برنامه‌های خود را تغییر داده و سعی در پیشروی بیشتر به سمت مناطق کرد نشین در شرق نموده و شهر منبج را به جای الباب هدف اصلی خود معرفی کند.
طبیعی است که این روند باعث افزایش مبارزات مستقیم ترکیه با کردها شده و باعث می شود این درگیری ها منحصر به غرب فرات نبوده و در شرق آن نیز توسعه پیدا کند.  
 
 
نتیجه گیری 
به این ترتیب سران آنکارا امروز در برابر نقطه عطف جدید و خطرناکی قرار گرفتند که باعث شده تصمیم‌گیری برای آنها شبیه به یک تفریح نباشد. اردوغان دیگر به خوبی می‌داند که هر تصمیمی در این رابطه ممکن است پیامدهای گسترده ای داشته باشد.
 
ترک ها باید این نکته را درک کنند که دوره ای که قدرت و اراده یک کشور قوی می توانست سرنوشت تحولات را یکسره کند، به پایان آمده است و آنها باید شرایط و امکانات منطقه را برای تحقق اهداف خود بسنجند و اراده طرف مقابل برای واکنش نشان دادن به حملات احتمالی را نیز مدنظر قرار دهند. هرگونه اقدام و تحرکی بدون در نظر گرفتن این شرایط یک ریسک بزرگ خواهد بود و ممکن است شرایط آنکارا را که در نتیجه سیاست های غلط این کشور در اوضاع متزلزلی قرار گرفته، از قبل هم بدتر کند.