به گزارش مشرق، در طول سالیان اخیر پدیده ازدواج برخی از جوانان مجرد با زنان مطلقه که بعضا برخی از آنها صاحب فرزند از همسر پیشین خویش نیز هستند، از موضوعات و رخدادهایی به شمار می رود که ظاهرا با افزایش هر چه بیشتری همراه شده است.
اگر چه آماری دقیق و مستدل در این خصوص وجود ندارد و یا حداقل اینکه در صورت وجود چنین آماری، با انعکاس و پوشش خبری همراه نشده،اما نمی توان این واقعیت را انکار کرد که چنین ازدواج هایی در میان برخی از جوانان بیش از پیش رایج شده است.
چندی پیش در قالب گزارشی،موضوع ازدواج دختران جوان با مردان میانسال مورد بحث و بررسی قرار گرفت،در ذیل این گزارش تلاش می شود از حیثی دیگر(ازدواج پسران جوان و مجرد با زنانِ مطلقه)مورد ارزیابی و واکاوی قرار گیرد.
جستجویی برای ایفای نقش مادرانه
فرید بهشتی پور جامعهشناس و آسیبشناس مسائل اجتماعی در تشریح و واکاوی این پدیده اظهار داشت: عموما چنین ازدواج ها و پیوندهایی توصیه نمیشود، زیرا تجربه نشان داده در اکثریت قریب به اتفاق پیوندهای اینچنینی، ظهور و بروز مشکل، چالش و انسدادهایی جدی در زندگی مشترک دور از ذهن و تصور نخواهد بود.
وی افزود: البته در این میان، ممکن است برخی با اشاره به نمونه هایی از چنین ازدواج هایی به موفقیت آن تاکید ورزند،اما علیرغم تاکید بر این واقعیت که لزوما نمی توان ادعا کرد که تمامی این ازدواج ها به شکست منتهی می شود، اما یقینا ضریب ریسک و بروز چالش هایی بغرنج و جدی در این نوع از ازدواج ها بسیار بالا است.
بهشتی پور گفت: در واکاوی ریشه یابی تمایل برخی از جوانان به ازدواج با زنان مطلقه باید پیشینه و محیط و بستر خانوادگی چنین جوانانی توجه شود.
این جامعهشناس و آسیبشناس مسائل اجتماعی بیان کرد: بعضا مشاهده می شود برخی از جوانان به دلیل وابستگی بسیار بسیار شدید به مادر خویش،در صدد بر می آیند تا با الگو برداری از تیپ شخصیت والده خود،همسر گزینی کنند.
وی افزود: به واقع این طیف از جوانان، تلاش میکنند با انتخاب فردی با مختصات شخصیتی مشابه مادر خود، زندگی مشترک خویش را دنبال کنند.
بهشتی پور گفت: البته طرح این موضوع به این معنا نیست که لزوما تمامی جوانانی که وابستگی شدیدی به والده خویش دارند به ازدواج هایی اینچنینی تن می دهند اما در مواردی از پیوند جوانان مجرد با زنان مطلقه و سن بالا،می توان رگه ها و نشانه هایی از عامل مذکور را مشاهده کرد.
رهایی از قید بندهایی که همسر جوان می سازد
صدیقه نوبهار روانشناس و کارشناس علوم رفتاری، از منظری دیگر به این نوع از پیوندها می نگرد.
وی اظهار داشت: تجربه نشان داده،اساسا زنان مطلقه در ازدواج با پسران جوان،محدودیت های کمتری را در مقایسه با دختران جوان برای همسر جدید خویش ایجاد می کنند و از این رویکرد رَویه مورد اشاره در ذهن جوانان مجرد به عنوان پوئنی مثبت یاد می شود.
این روانشناس و کارشناس علوم رفتاری گفت: به واقع رهایی و تن ندادن به برخی از قید و بندهایی که عموما در ازدواج با دختران جوان بوجود می آید به عنوان عامل و انگیزهای محسوب می شود تا پسران جوان،به ضمانتی فرضی و نانوشته برای آزادی عمل خویش در زندگی مشترک نایل شوند.
نوبهار بیان کرد: برخی از جوانان نیز به دلیل فشارهای خانوادگی و یا عرضه اندام در مقابل خانواده خویش و باور به این موضوع که باید به نوعی بر خواست ها و مطالبات خویش پا فشاری کند و آن را به اثبات برسانند به سمت چنین تصمیماتی سوق پیدا میکنند.
وی افزود: به واقع این تیپ از جوانان،تلاش می کنند موضوع و سوژه ای را دنبال کنند که بر خلاف میل و تصور خانواده آنها است و انتخاب چنین افرادی را برای پیوند و شکل دادن زندگی مشترک از نمونه ابزار و روش هایی می پندارند که آنها را(به زعم خویش)قادر به اثبات خود می کند.
وقتی انگیزه های اقتصادی باعث شکل گیری چنین پیوندهایی می شود
نوبهار با اشاره به تَمَکُن و توانمندی مالی برخی از زنان مطلقه عنوان کرد:این ویژگی برخی از جوانان را وسوسه می کند تا تن به چنین ازدواج هایی دهند و به واقع عشق و علاقه در مرتبه دوم و سوم اولویت های جوانان این تیپی قرار دارد و انگیزه اصلی و تعیین کننده در ذهن و اندیشه چنین افرادی به تمایلات اقتصادی و رفاهی معطوف می شود.
وی افزود: عده ای از جوانان با این تلقی و تصور که تن دادن به چنین ازدواج هایی ضامن تامین اقتصادی آنها خواهد بود و به واقع از این رهگذر آنها مجبور نیستند با کار و تلاش شبانه روزی خود را درگیر روزمرگی کنند متمایل ازدواج با زنان مطلقه میشوند.
این روانشناس و کارشناس علوم رفتاری تصریح کرد: بیشترین ضریب شکست و ظهور و بروز چالش در این نوع خاص از ازدواج ها به موارد اینچنینی باز می گردد زیرا پس از مدتی، رفته رفته، تناقضات، چالش ها و مشکلات ریز و درشت تشدید میشود تا جایی که فرد تمامی زندگی و آرامشش تحت الشعاع چنین انتخابی قرار میگیرد.
وی در پایان یادآور شد: اساسا در شرایطی که شوهر یا به اصطلاح مرد خانه از منظر مالی به همسر خویش وابسته می شود، ضریب بروز اصطحکاک و تنش ها نیز مضاعف و دو چندان میشود و این امر به مرور میتواند زندگی های اینچنینی را به سمت اضمحلال، فروپاشی و شکست سوق دهد.