سخنان روحانی مي‌تواند طليعه ورود به دوران جديد باشد، دوراني كه در آن برجام، باب اعتماد به امريكا و سخن گفتن از برجام‌هاي بيشتر را مسدود مي‌كند.

به گزارش مشرق، سخنان امروز رئیس جمهور در مجلس و اذعان وی به بدعهدی آمریکا و نقض برجام با واکنش برخی شخصیت ها و کارشناسان روبرو شده است.
 
علیرضا زاکانی دبیرکل جمعیت رهپویان انقلاب اسلامی و نماینده سابق مجلس شورای اسلامی در یادداشتی به بررسی سخنان روحانی در مجلس  پرداخت که متن کامل این مطلب در ادامه می‌آید:

امروز آقای روحانی در مجلس گفتند که مصوبه اخیر کنگره آمریکا و امضای احتمالی اوباما پای آن ناقض برجام و اجرای آن نیز نقض فاحش برجام است، این اذعان صریح به بدعهدی مقامات آمریکا - گرچه دیرهنگام بود - اما قابل ستایش و مورد حمایت ماست.

بیش از یک سال قبل در گزارش کمیسیون_برجام آمده بود: «برجام در برخی مواد کلیدی مبتنی بر عدم اعتماد به آمریکا بنا نهاده نشده است. متن برجام اساساً بر این مبنا بنا شده که آمریکا اراده‌ای برای اقدام خصمانه علیه ایران نخواهد داشت یا گویا اقدام به این امور هزینه سیاسی برای دولت آمریکا در پی داشته و او را منع می کند درحالی‌که اساساً آمریکا در سوابق تصمیمات یک‌جانبه خود در جهان نشان داده است که براساس منافعش عمل خواهد کرد.»

لذا معتقدم رسیدن به نتیجه مبارک امروز می توانست با هزینه های بسیار کمتری برای ملت ایران محقق شود که متاسفانه اعتماد اولیه به دشمن و تعجیل در رسیدن به توافق مانع از آن شد.

اکنون مردم ایران منتظرند تا وعده رئیس جمهور محترم مبنی بر پاسخ قاطع به آمریکا را در مقام اقدام‌ و عمل ببینند و پس از آن تمام تمرکز دولت معطوف به حل مشکلات اقتصادی خصوصا بیکاری از مسیر تکیه بر توان داخلی و اقتصاد مقاومتی گردد.

 
سخنان امروز رييس جمهور باعث اميدواري است
 
مهدي محمدي در کانال تلگرامی خود نوشت:

سخنان امروز آقاي رييس جمهور "مي تواند" طليعه ورود به يك دوران جديد باشد، دوراني كه در آن "تجربه برجام" باب اعتماد به امريكا، سخن گفتن از برجام هاي بيشتر و گره زدن همه چيز به زلف امثال كري و اوباما را مسدود مي كند. اگرچه آقاي رييس جمهور ميان "امضا" و "اجراي" مصوبه كنگره تفكيك كرد اما اينكه هر دو را نقض عهد امريكا خواند و وعده واكنش داد، باعث اميدواري است. روزهاي آينده مي تواند پايان فصلي از حيات غربگرايي افراطي در ايران باشد. اين بدهي روحاني و ظريف به ملت ايران است كه در كامل كردن اين تجربه مشاركت كنند.
 
 
رییس‌جمهور بالاخره پذیرفت که باید از ساده اندیشی خارج شد
 
عبدالله گنجی در کانال تلگرام خود نوشت:

امروز که رییس جمهور با صراحت به نقض برجام و بدعهدی امریکا اذعان کرد وبلاخره پذیرفت که باید از ساده اندیشی و خوش بینی روشنفکرانه خارج شد، حدود سه سال وچهار ماه از شروع دولت اش می گذرد.

یاد خاتمی افتادم که  به او هم هر چه می گفتند اصلاحات مدنظر را تعریف کن تا مرزبندی ها شفاف  شود  و ضد انقلاب  از شما دل بکند راضی نمی شد.اما سه سال وچهار ماه پس از دولت دوم اش در ۱۶اذر۱۳۸۳ وقتی ضد انقلاب فحاش را مقابل خود دید گفت:فراتر از جمهوری اسلامی سراب است واصلاحات مد نظر من در درون نظام است.

اعتراف دیر هنگام نه به خاطر این است که حقیقت را نمی دانند بلکه مبتنی بر تحلیل یا امیدی است که روی دیگر سکه اش عدم شناخت از نگاه غرب به هویت انقلاب اسلامی است.
 
روحانی و تغییر مواضع؟!

 رضا سراج درباره سخنان امروز رئیس جمهور در کانال تلگرامی خود نوشت:

مقدمه :

روحانی  درباره تمدید تحریم‌های ایران گفت : « مصوبه اخیر کنگره آمریکا به اعتقاد ما با برجام مغایریت داشته و ناقض آن است. لذا رئیس جمهور آمریکا موظف است با استفاده از اختیارات خود از تائید و به ویژه اجرای آن جلوگیری کند.»

آیا مواضع روحانی تغییر تغییر کرده؟

در نگاه برخی از دوستان، ممکن است اظهارات آقای روحانی نشانه تغییر مواضع نسبت به آمریکا و #برجام تحلیل شود و یا آغاز فصل جدیدی از مواجهه غربگرایان با آمریکا باشد اما با دقت نظر به سخنان آقای روحانی می‌توان متوجه شد که اولا) تغییری در مواضع وی صورت نگرفته است. ثانیا) ایشان در حال تاویل و تعریف جدید از نقض برجام هستند. ثالثا) آقای روحانی همچنان چشم به مساعدت اوباما برای تنفس مصنوعی به برجام دارد.

نتیجه :

بنابراین اظهارات آفای روحانی را باید از منظر مدیریت «ادراک و برداشت» جامعه تحلیل و ارزیابی نمود به ویژه آنکه با آن همه بزک نمودن آمریکا و برجام و شماتت منتقدان، اکنون باید راهی برای خروج از فشار و مطالبات اجتماعی ایجاد می‌شد. آقای روحانی باید شفاف بگویید که با نقض برجام از سوی آمریکا چگونه برخورد می‌کند؟ وارد شدن #خسارت_محض به منافع ملی را چگونه جبران می‌کند؟ برای معطل نگه داشتن اقتصاد کشور و #برجامیزه نمودن جامعه چه پاسخی دارد؟

 
 
جامعه‌شناسی «پر رویی»
 
پرویز امینی در کانال تلگرامی خود نوشت:

 جماعتی اعم از روشنفکر و فعال و سمپات سیاسی و رسانه‌چی و ژورنالیست و... در کشور داریم که وقتی نتیجه انتخاباتی دلخواه آنان است، به آن واکنش مثبت می‌دهند و همه جور تفسیر مثبت و مصادره به مطلوبی از آن می‌کنند. حتی اگر با چند دهم درصد از حداقل نصاب لازم رأی آورده باشند، آن را دموکراتیک‌ترین انتخابات می‌دانند و اگر پیروزی‌ای شبیه دوم خرداد ۷۶ داشته باشند که در تفسیر از آن پیروزی، به قول معروف خدا را نیز بنده نیستند! اما اگر در انتخاباتی شکست بخورند، به انحای مختلف از پذیرش شکست طفره می‌روند و آسمان و زمین را به هم می‌دوزند که‌ نشان دهند یا شورای نگهبان مانع پیروزی آنها شده است یا بسیج و سپاه دخالت کرده‌اند یا تقلب شده است. در توجیه این شکست که مدعی‌اند به آنها تحمیل شده است، حتی تا سطح «فرزند آذربایجان و داماد لرستان» نیز تئوری‌پردازی می‌کنند!

 زمانی که امثال هاشمی و ناطق نوری و روحانی و... در جبهه مخالف آنها هستند، آنها را آیینه تمام نمای همه تباهی‌های سیاسی، از استبداد تا انحصارطلبی و اقتدارگرایی و مخالفت با آزادی و حتی آمریت به قتل، معرفی می‌کنند. اما زمانی که به هر شکلی اینها در جبهه آنها تعریف شده باشند، به گل سر سبد آزادی خواهی، دموکراسی‌طلبی و مخالفت با انحصارگرایی و... تبدیل می‌شوند و روزی از روزها نیست که تصاویر آنها به شکل‌های مختلف و در فیگورهای گوناگون بر صفحات نخست رسانه‌ها و نشریات آنها جا خوش نکرده باشد.

 زمانی که همه بخش‌های قدرت از دولت و مجلس و شوراها را در اختیار دارند از این مقوله صحبت می‌کنند که باید پیام رأی مردم را درک کرد و به رأی مردم احترام گذاشت و نتیجه می‌گیرند که درک پیام رأی مردم و احترام به آن، مستلزم بسته بودن باب انتقاد و نقد به نهادهایی است که در حاکمیت آنهاست و از ادبیاتی که تا مرز بزدل خواندن منتقدین پیش رفته است نیز حمایت می‌کنند. اما اگر جناح رقیب، انتخابات دولت و مجلس و شوراها را ببرد، دائما از یکدستی قدرت و شکل گرفتن حاکمیت یکپارچه اظهار نگرانی می‌کنند و این وضعیت را فاصله گرفتن از دموکراسی تحلیل می‌کنند.
 
 دائما از آزادی بیان و گفتگو و تحمل مخالف صحبت می‌کنند اما همزمان در همه عرصه‌ها چه فکری و معرفتی و چه رسانه‌ای و چه فرهنگی و هنری، ساختی مونولوگ دارند و بر تربیون و جایگاه‌هایی که در اختیار دارند، فضای یکسویه حاکم است و دعوت‌ها به گفتگو و مناظره را مکرر در مکرر رد می‌کنند.

 در مقطعی که خود را نماینده انحصاری خط امام می‌دانستند، بر شعار استقلال خواهی و استکبارستیزی و مرگ بر آمریکا به عنوان خط قرمز لایتغیر انقلاب اسلامی تأکید می‌کردند و اندک مسامحه‌ای را در این باره، با قوت و قدرت محکوم و مسکوت می‌کردند اما در مقطعی دیگر که امام از یک هندسه معرفتی و سیاسی، به یک نوستالژی برایشان تبدیل شده است، معنای استقلال خواهی به انزوا و معنای استکبارستیزی به جنگ با دنیا و معنای شعار مرگ بر آمریکا به خشونت‌طلبی تفسیر می‌شود و بالطبع باید به بایگانی انقلاب اسلامی سپرده شوند.

در دوره‌ای که شور انقلابی‌گری در آن فوران داشت، شریعتی در قامت معلم و بلکه پیامبر آنان بود و آثار و متون به جا مانده از او نیز چونان کتاب مقدس، مقدس و غیرقابل‌نقد به شمار می‌آمد و در مقطعی دیگر که  به لحاظ معرفتی، سکولار و به لحاظ سبک زندگی، لذت‌گرایی را انتخاب کرده بودند، بر شریعتی تاختند که آثار شریعتی سر تا به پا، ایدئولوژیک و مستعد خوانش توتالیتر و خشونت‌طلبانه است که یا کلا باید منسوخ شود یا باید با تفسرهای مجدد، بهداشتی گردد.
 
از این مصادیق درباره این جماعت باز می‌توان برشمرد که مورد تازه آن مسئله برجام است. به نظر می‌رسد این جماعت هیچ غلو و اغراقی دست کم در محدوده زبان فارسی نبوده است که در تمجید و تحسین برجام به کار نبرده باشند که یکی از موارد آن، صحبت رئیس‌جمهور روحانی است که گفته بود بعد از برجام، «هر روز یک گشایش» در کشور داریم! برعکس، هر وقت نقض عهدی در برجام شد، گفتند برجام نقض نشده است بلکه این روح برجام است که نقض شده است. دست آخر با تصویب بدون حتی یک مخالف، تمدید تحریم‌های موسوم به داماتو یا ایسا در مجلس سنا بعد از مجلس نمایندگان، که حتی طرفداران و حامیان برجام از جمله خود وزیر خارجه یعنی ظریف و بعد روحانی و ولایتی و لاریجانی و... معتقدند این نقض برجام است، نفر اول دستگاه دیپلماسی و مسئول مستقیم مذاکرات و برجام می‌گوید این نقض برجام، آثار اجرایی و واقعی ندارد و تنها باعث بی‌اعتباری دولت آمریکا می‌شود! اگر این باشد که خوب است از این دست تحریم‌ها باز هم تمدید شود! چون از یک طرف آثار واقعی ندارد و از طرف دیگر باعث بی‌اعتباری دولت آمریکا در جهان می‌شود. یعنی هم فال است و هم تماشا!

 به نظرم این فضای پارادوکسیکال در این جماعت، بیش از آنکه نیاز به تحلیل معرفتی داشته باشد، نیاز به تحلیل روانشناختی دارد. چون این میزان مقاومت در این جماعت در برابر واقعیت، نمی‌تواند متکی به یک نظام معرفتی باشد بلکه متکی به یک ویژگی شخصیتی است که بر اساس تجربه زیسته و مردم شناسانه‌ای که دارم، فکر می‌کنم این ویژگی عبارت از «پر رویی» است. در تجربه زیسته و مردم شناسانه همه ما، احتمالا با این مسئله برخورد داشته‌ایم که وقتی از دلیل بدگفتاری و بدعملی دیگران سئوال می‌کردیم و می‌کنیم، این پاسخ را می‌شنویم که خوب چون فلانی ماشاالله خیلی «پر رو» است و «پر رویی» دلیل نمی‌خواهد.

 
اظهارات مهم امروز آقای روحانی جای قدردانی دارد
 
سید یاسر جبرائیلی در تلگرام نوشت:

اظهارات مهم امروز آقای روحانی در مجلس مبنی بر اینکه مصوبه تحریم ۱۰ ساله در کنگره آمریکا نقض فاحش برجام است جای قدردانی دارد.

این سخنان را باید بیانیه‌ای تاریخی علیه گفتمان مذاکره دوجانبه، اعتماد به آمریکا و باور به توافق برد-برد با دشمن دانست. امروز آقای روحانی مدل برجام را در صحن مجلس دفن کردند و این بیداری است که در آستانه سالگرد برجام، جای جشن دارد.