اردوغان درست در زمانی که برای توجیه مداخله خود در عراق، پیام های ضد ایرانی و ضد شیعی مخابره می کند، وزیر امور خارجه و رئیس سرویس اطلاعات خود را به تهران می فرستد و دم از تعامل می زند.

سرویس جهان مشرق - امروزه دیگر همه تحلیلگران و صاحب‌نظران مسائل سیاسی در دنیا مواضع رسمی ترکیه و رجب طیب اردوغان رئیس‌جمهور این کشور را با نوسانات و تغییر و تحولات فوق العاده آن می شناسند. تغییرات گسترده و انفعال عجیب موجود در مواضع ترکیه نسبت به مسائل منطقه‌ای و بین‌المللی باعث شود که بسیاری از کارشناسان و حتی میان محافل رسمی کشورهای مختلف دید مثبتی نسبت به سیاست های ترکیه نداشته باشند.

سیاست‌گذاران ترکیه که روزگاری سیاست صفر کردن مشکلات با کشورهای همسایه را در دستور کار خود قرار داده بودند، امروز بیشترین دخالت را در امور داخلی کشورهای دیگر انجام می‌دهند. دولت ترکیه به همین نسبت با مشکلات داخلی دست به گریبان است. امروز اردوغان با مشکلات عدیده داخلی از جمله مواضع کردها، احزاب معارض دولت، تنیدگی بالای شبکه فتح الله گولن در داخل جامعه ترکیه و اوضاع نابسامان اقتصادی و ... مواجه است و مجموعه این عوامل باعث شده جامعه ترکیه به جامعه ای پرتنش تبدیل شود. این تنش ها در دو سال اخیر خود را به شکل انفجارها و اقدامات تروریستی، ‌اعتراضات مردمی، کودتای نافرجام و ... نشان داده است.

بعد از روی کار آمدن حزب عدالت و توسعه در ترکیه، این کشور رشد قابل توجه اقتصادی را به خود گرفته بود، اما در سال 2008 و هم زمان با بحران اقتصادی جهانی، اوضاع نابسامان اقتصادی دامن ترکیه را نیز گرفت. آنکارا هنوز از خسارت های ناشی از این بحران خلاص نشده بود که ناامنی های اخیر در ترکیه و کودتای نافرجام این کشور بار دیگر شرایط اقتصادی ترک ها را به هم ریخت. به این ترتیب ارزش پول ترکیه در مقایسه با دلار در کمترین حد خود قرار گرفت و سهام شرکت های بزرگ ترکیه از جمله شرکت یلدیز که بزرگ‌ترین شرکت اغذیه در خاورمیانه به شمار می‌رود، به پایین‌ترین سطح خود رسید.
 
 

نگاهی به تحولات اقتصادی در ترکیه نشان می‌دهد که شاخص‌های اقتصادی این کشور به شدت در حال افول است. افت رشد اقتصادی ترکیه به علت کاهش تولید نیست، بلکه به علت مصرف بالا در این کشور است که از 30 درصد در سال 2007 به بیش از 80 درصد در شرایط کنونی رسیده است. علاوه بر اینها بعد از گرایش‌های مردمی به مقاومت در برابر فسادهای دولتی و موسساتی در ترکیه شاخص‌های اقتصادی شرکت های بزرگ نیز کاهش پیدا کرده است.

از سوی دیگر به نظر می‌رسد عرصه داخلی و سیاست ترکیه همچنان دستخوش پیامدهای کودتای ناموفق دراین کشور بود، گرچه  اظهار نظرهای متفاوتی در رابطه با عاملان اصلی کودتای اخیر ترکیه وجود دارد، اما چیزی که مشخص است اینکه دولت اَردوغان در شرایط کنونی از این کودتا به عنوان یک نعمت الهی در راستای قلع‌وقمع مخالفین دیدگاه‌های خود نهایت بهره‌برداری را کرده است.
 
در همین رابطه 125 هزار نفر از کسانی که سرویس های اطلاعاتی ترکیه آنها را "مخالف دولت" تشخیص داده، شغل خود را از دست داده اند و بیش از 40 هزار نفر نیز بازداشت شده اند. سازمان عفو بین‌الملل می‌گوید که بازداشت‌شدگان در شرایط وخیمی به‌ سرمی‌برند و همواره هدف شکنجه و آزار و اذیت ، به ویژه آزار و اذیت جنسی قرار می‌گیرند.
 
 

اردوغان اما در بحبوحه مشکلات داخلی، همچنان به دنبال تسویه حساب خود با کردها است. وی در همین راستا 11 نماینده پارلمان از حزب دموکراتیک خلق را بدون حتی یک اتهام یا بهانه بازداشت کرده است. موج بازداشت ها و سرکوب ها در مناطق کردنشین شرق ترکیه همچنان ادامه دارد.  با وجود تمام این مسائل به نظر می‌رسد اردوغان اهمیت زیادی به اوضاع اقتصادی شهروندان ترکیه و مصایب آنها در نتیجه این شرایط نابسامان نمی دهد، بلکه بیشتر به فکر بلندپروازی‌های منطقه ای خود یا تلاش برای تحویل گرفتن فتح الله گولن مخالف سرسخت خود از آمریکا است.

واقعیت این است که ترکیه در سال‌های اخیر ضربات سختی از حاکمیت دموکرات ها در کاخ سفید دریافت کرده است، ولی سیاست های دونالد ترامپ رئیس جمهور منتخب نیز به گونه ای است که آنکارا نمی تواند تمام تخم مرغ های خود را در سبد وی قرار دهد. هنوز رویکرد واقعی سیاست خارجی دولت جدید آمریکا در قبال خاورمیانه و به ‌ویژه ترکیه مشخص نشده است، اما آنکارا سعی دارد مناسبات خود را با دولت جدید آمریکا تقویت کند تا بتواند در تحولات منطقه تأثیرگذارتر از قبل ظاهر شود.
 
 
 
گزینه‌های اردوغان برای مقابله با شرایط بغرنج داخلی و منطقه ای
اردوغان برای مقابله با این شرایط بغرنج سبدی از گزینه های داخلی و خارجی را در دستور کار قرار داده است. در ابعاد داخلی، وی با طرح شعارهای نژادپرستانه امپراتوری عثمانی و طرح رویکردهای ملی گرایانه سعی دارد مداخله نظامی خود در موصل عراق و حلب در سوریه را توجیه کند. آنکارا به این ترتیب هم می خواهد خود را به عنوان یک وزنه منطقه ای مطرح کند و هم اینکه مردم ترکیه را به آینده ای درخشان امیدوار کند.

حزب حاکم ترکیه به دنبال بازی با برگه هایی است که بتواند بر اساس آن به اهداف داخلی و منطقه ای خود دست پیدا کند. یکی از این برگه را می توان در روابط پرنوسان دولت ترکیه با روسیه مشاهده کرد، بعد از تیرگی روابط بین آنکارا و مسکو در پی سقوط یک جنگنده روسیه در خاک سوریه، اردوغان با عذرخواهی از کرملین سعی کرد روابط خود با مسکو را به حالت عادی بازگرداند. در همین راستا اخیرا هیئتی به نمایندگی از دولت ترکیه به شبه جزیره کریمه رفته تا با مقامات مسکو در زمینه مسایل منطقه ای و پیوستن ترکیه به معاهده شانگهای و عقد قراردادهای نظامی با روسیه رایزنی کند. ترکیه همچنین در این دیدار سعی دارد مقدمات نهایی خط لوله انتقال گاز از ترکیه به اروپا را فراهم نموده و نظر موافق مسکو را در این زمینه جلب کند.

کارشناسان اعتقاد دارند که این نحوه بازی، نوعی تلاش برای مهار غرب و بویژه آمریکا و پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) است. اردوغان می خواهد نشان دهد که جایگزین های مناسبی در برابر تیرگی روابط خود با آمریکا یا تعلیق مذاکرات در زمینه پیوستن ترکیه به اتحادیه اروپا در اختیار دارد. پیشنهاد ترکیه در زمینه تبادل تجاری با کشورهای همسایه و روسیه و چین را نیز می توان در قالب همین سیاست ارزیابی کرد.  
 

در طرف مقابل اروپایی‌ها نیز مناسبات چندان حسنه‌ای با ترکیه ندارند، پارلمان اروپایی چند روز پیش در واکنش به تنش‌های حقوقی موجود در ترکیه و سرکوب آزادی های فردی و اجتماعی در این کشور مذاکرات صورت گرفته برای پیوستن آن به اتحادیه اروپا را به حالت تعلیق درآورد. اما آنچه از این اقدام جالب تر بود، واکنش اردوغان بود که به سبک دزدان دریایی تهدید کرد که مرزهای خود را به روی آوارگان باز می‌کند و روزانه بیش از 3 هزار آواره را به یونان می فرستد. بسیاری از تحلیلگران موضع اردوغان در این زمینه را یک "باج خواهی" توصیف می‌کنند.

از رفتارهای ترکیه در حمایت از گروه‌های تروریستی و تکفیری نظیر داعش و جبهه النصره و امثال آن که بگذریم، اظهارات اخیر اردوغان در زمینه هدف از مداخله این کشور در ترکیه که براندازی دولت بشار اسد بیان شد را می توان واضح ترین نمونه در این زمینه مطرح کرد. در حالی که منابع مربوط به مخالفان دولت سوریه بیشترین آمار کشته شده ها در نتیجه بحران امنیتی در این کشور را کمتر از نیم میلیون نفر بر می شمارند، وی در این اظهارات مدعی شد که بیش از یک میلیون نفر در نتیجه جنگ داخلی در سوریه کشته شده اند و او به عنوان منجی ملت سوریه باید برای براندازی بشار اسد با همراهی ارتش آزاد این کشور وارد عمل شود.

وی که به قلع و قمع مخالفان داخلی خود مشغول است، در اظهاراتی مضحک با اشاره به اوضاع سوریه افزود: «ما خیلی صبر کردیم، اما صبرمان تمام شد، ما دیگر نتوانستیم اوضاع را تحمل کنیم و به همین علت وارد سوریه شدیم. ما طمعی به اراضی سوریه نداریم، بلکه تنها و تنها برای ایجاد عدالت در این کشور هستیم.» این سومین بهانه ای است که  اردوغان برای مداخله نظامی خود در سوریه مطرح کرده است. او پیش از این نیز گفته بود که برای مبارزه با تروریسم داعش و مقابله با حزب دموکراتیک خلق و شاخه نظامی آن یعنی یگان‌های حفاظت از خلق وارد سوریه شده است. این در حالیست که اخیرا یک فرمانده عالی‌رتبه در سوریه فاش کرد که هیأت‌های ترکیه چندین بار برای مذاکره با دولت سوریه به دمشق سفر کرده‌اند.
 
 
 
در همین راستا این فرمانده عالی رتبه نظامی به السفیر گفت: «امروز پس از تناقضات عجیب در اظهارات سیاسی بین المللی و منطقه ای مجبوریم که از سفرهایی پرده برداریم که هیئتهای ترکیه‌ای به سوریه داشتند. این سفرها محدود به مذاکره با سوریها نبود بلکه شامل روسیه و ایران نیز می‌شد؛ به گونه‌ای که [این هیئتها] وعده راهکار مسالمت آمیز می‌دادند و همه شروطی را که در جنگ علیه سوریه مطرح می‌کردند نادیده گرفتند. پس چرا مجددا بدون فریب دیدگاه خود را در قبال بحران سوریه اعلام نمی‌کنند. برای ما مبرهن است که زمامداران ترکیه اهل عهد و پیمان نیستند و اقدامات آنان فقط یک عنوان دارد آن هم نفاق سیاسی است».

اردوغان در همین راستا و برای توجیه مداخله خود در عراق، پیام های ضد ایرانی و ضد شیعی مخابره کرده و این طرف ها را به دخالت در مسایل موصل و سرکوب مردم این کشور متهم می کند و در عین حال اقدام خود را در مسیر عدالت و دموکراسی توصیف می کند. اردوغان اما در همین زمان که ایران را متهم به دخالت در امور داخلی عراقی می کند، وزیر امور خارجه و رئیس سرویس اطلاعات خود را به ایران می فرستد. وی همچنین درست هنگامی که از براندازی دولت سوریه حرف می کند، پیام هایی مبنی بر مذاکرات با دولت سوریه در مسایل سیاسی و اقتصادی برای مسئولان آن مخابره می کند. مجموع این رویکردهای متناقض نشان می دهد که دولت آنکارا با این مواضع حماسی به دنبال مدیریت عرصه داخلی خود است تا تاثیر تنش های داخلی بر انسجام جامعه داخلی ترکیه را به حداقل برساند.  

مناسبات آنکارا و تل‌آویو نیز از تغییرات دراماتیک در مواضع ترکیه دور نبوده است، در حالی که اردوغان روزگاری هر نوع عادی‌سازی روابط با اسرائیل را به رفع محاصره غزه و جبران خسارت‌های آسیب‌دیدگان از حمله رژیم صهیونیستی به کشتی ترکیه ای مافی مرمره مرتبط کرده بود، اما امروز بدون تحقق هیچ یک از این شرایط بعد از 13 سال در رسانه های رژیم صهیونیستی حاضر شده و ابراز امیدواری کرد که صفحه جدیدی در روابط دو طرف باز شود. وی ابراز عقیده کرد که زمان آن فرا رسیده که دو طرف اختلافات خود را کنار بگذارند. این در حالی است که سفرای ترکیه و رژیم صهیونیستی در محل کار خود در سفارت خانه ها حاضر شده و کار خود را آغاز کرده اند.
 
 

سناریوهای سه گانه در تحلیل رفتار متناقض اردوغان
برآیند رفتارهای متناقض و تحلیل مواضع داخلی و  منطقه‌ای اردوغان سه گزینه را در زمینه ماهیت واقعی رفتارهای او پیش رو قرار می دهد.

گزینه اول
اینکه بازی اَردوغان در کنار طرف‌های منطقه‌ای نظیر ایران، چین و روسیه برای امتیازگیری از غرب و آمریکا بوده و به محض گوشه چشم طرف های غربی در تسلیم شدن در برابر خواسته های داخلی و منطقه‌ای حزب حاکم ترکیه، آنکارا به مانور خود در زمین متحدان شرقی پایان خواهد داد. همین نگاه باعث بی اعتمادی عمیق طرف های منطقه ای به ترکیه و کندی در بهبود روابط فیمابین با آنکارا شده است.


گزینه دوم احتمال تلاش ترکیه برای ادامه بازی دوگانه جهت مدیریت افکار عمومی داخلی و امتیاز گیری از طرفین دعوا در منطقه است. به این ترتیب آنکارا مهره های خود را در زمین بازی دو رقیب دیرینه یعنی آمریکا و روسیه به گردش در خواهد آورد تا بتواند بیشترین امتیازها را از آنها در نتیجه این رقابت سرنوشت ساز بگیرد. پذیرش این سناریو ابهام در زمینه تحولات آینده منطقه ای و سرنوشت مبارزه با گروه های تروریستی در منطقه را بیشتر خواهد کرد.

گزینه سوم که احتمال آن بسیار ضعیف است، جدا شدن قطعی دولت ترکیه از چتر قیمومیت طرف های غربی – اروپایی است. این خوش بینانه ترین سناریوی موجود است که البته با نحوه بازی آنکارا در عرصه سیاسی عراق و سوریه و دست خالی این کشور در مقابله انفرادی در برابر چالش های داخلی و منطقه ای احتمال آن بسیار اندک است، اما در هر صورت به عنوان یکی از گزینه های احتمالی، قابل بررسی است.
 
نتیجه گیری
محافل سیاسی در آنکارا امروز به دنبال طمع ورزی های ارضی خود در خاک ترکیه و عراق هستند. آنها برای تحقق آرمان‌های بلندپروازانه خود اقداماتی را دنبال می کنند که فراتر از وزنه سیاسی آنها در منطقه است و ممکن است عواقب خطرناکی برای آنها داشته باشد. عواقبی که بخشی از آن طی دو سال اخیر در زمینه حملات تروریستی انجام شده بر ضد ترکیه خود را نشان داده است.

انفعال سیاسی دولت رجب طیب اردوغان در ترکیه باعث بروز موجب بی‌اعتمادی نسبت به سیاست‌های داخلی و منطقه‌ای وی شده  و دشمنان آنکارا را در حالت حداکثری قرار داده است. سابقه سیاست های فرار به جلوی اردوغان در برابر مشکلات داخلی از ابراز دوستی عمیق با دولت سوریه پیش از آغاز بحران امنیتی در این کشور گرفته تا روابط پر فراز و نشین آن با کشورهایی نظیر روسیه و آمریکا و سایر کشورهای همسایه و فریبکاری حزب حاکم ترکیه در زمینه روابط با رژیم صهیونیستی اعتباری برای اردوغان در محافل بین المللی باقی نگذاشته است.

با توجه به ناامنی هایی که دامنه آنها از حدود دو سال پیش در ترکیه آغاز شده و اهرم های فشار موجود بر ضد دولت این کشور به نظر می رسد دولت ترکیه سیاست فرار به جلو را برای مقابله با این تنش ها در دستور کار خود قرار داده است. این در حالی است که مقامات آنکارا باید به این نکته توجه کنند که سیاست های متهورانه و جنگ طلبانه آنکارا در قبال همسایگان نمی تواند از بار مشکلات داخلی آنها بکاهد و چه بسا معضلات منطقه ای حزب عدالت و توسعه را افزایش خواهد داد. سردمداران ترکیه باید بدانند که درایت و صبر و عدم اتخاذ سیاست های انفعالی و خودداری از دست اندازی به کشورهای همسایه  تنها راه مدیریت این تنش ها بوده و می تواند امنیت و ثبات اقتصادی و اجتماعی را به مردم ترکیه هدیه کند.