سرویس سیاست مشرق - اخیراً شنیدهشده که محمدجواد ظریف در جلسه کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس درباره برجام از مسئله تلخ و مهمی پرده برداشته و گفته است: "اشتباه کردم به حرف کری اعتماد کردم و مسئولیت آن را میپذیرم."
این نماینده بیان کرده که ظریف در این جلسه گفته است: "اگر استراتژی خودم را دنبال میکردم اکنون با مشکل مواجه نمیشدم."
این نماینده میافزاید: ظریف بیان کرد که به کری بعد از نقض اخیر که درخواست مذاکره در ایتالیا را داشت گفتم: شما کاری کردید که حضور من با شما در یک شهر غیرممکن است.
ظریف درباره قول و قرارهایی که تیم هستهای امریکا به ایران داده بود که با توجه به وقایع رخداده دروغ از آب درآمده در این جلسه بیان کرده است: "قبلاً جان کری وزیر خارجه و وزیر خزانهداری آمریکا به ما گفتند اگر قانون داماتو به سنا برود ما روشهایی داریم که جلوی آن را بگیریم."[1]
بااینحال به نظر میرسد اگر تیم هستهای کشورمان بهطورجدی به فرامین رهبر معظم انقلاب گوش میکرد رفتار آنان اینگونه بهعنوان یکی از موارد و مصداقهای نفوذ مطرح نمیشد.
فارغ از قضاوت درباره رفتار نماینده مجلس در انتشار محتوای یک جلسه غیرعلنی، این سؤالات مهم را باید پاسخ دهیم؛
1- چه شد به دشمن اعتماد کردیم؟
2- نتیجه اعتماد به دشمن چه ضربات و لطماتی به ملت ایران وارد کرده است؟
3- دشمن چه تصویر یا در باغ سبزی به ما نشان داده است که اینچنین اعتماد کردیم؟
4- نزدیک به چهار سال اعتماد به دشمن باوجوداین همه تذکر آنهم از سوی ولیفقیه و دیگر دلسوزان، چه معنایی جز خسارت محض دارد؟
5- چگونه باید این خسارت محض جبران شود؟
6- اگر اعتماد نکرده بودیم وضعیت فعلی چه تغییری میکرد؟
7- جواب اعتماد مردم ایران به مسؤولین را چه کسی پاسخ میدهد؟
8- چرا صادقانه به مردم نگفتید که در پس مذاکرات و شوی دیپلماتیک؛ اعتماد به آمریکا حرف اول را میزند؟
10- حداقل در این چند ماه باقیمانده صادق باشید و واقعیات را به مردم بگویید و میزان ضرر و زیان اعتماد بیجا را تبیین کنید تا مردم بدانند اولویتها در فضای فعلی چیست.
******
موضوع نفوذ که رهبر معظم انقلاب بارها درباره آن صحبت و به هوشیاری مسئولین و مردم در مقابل آن مکرراً تأکید کردند ازجمله مواردی است که هوشیاری تام و در هر شرایطی را میطلبد.
رهبر معظم انقلاب دراینباره میفرمایند: "درزمینهٔ سیاسی بیگانگان به دنبال نفوذ در مراکز تصمیمگیری و اگر نشد، نفوذ در مراکز تصمیمسازی هستند که در صورت تحقق این توطئه، جهتگیریها، تصمیمات و حرکت عمومی کشور، بر اساس خواست و اراده بیگانگان، تنظیم و اجرایی خواهد شد".[2]
برای همین موضوع است که رهبر انقلاب آماج اول نفوذ را مسئولین معرفی و بیان میکنند: "یکی از آماجهای این نفوذ مسئولاند؛ آماج دوّم مردماند. مسئولان آماج این نفوذند؛ برای چه؟ هدف چیست؟ هدف این است که محاسبات مسئولان را عوض کنند و تغییر بدهند؛ یعنی مسئول جمهوری اسلامی به این نتیجه برسد که با ملاحظهٔ هزینه و فایده احساس کند که باید این اقدام را بکند، این اقدام را نکند؛ نفوذ برای این است به این نتیجه برسد که فلان رابطه را قطع کند، فلان رابطه را ایجاد کند؛ نفوذ برای این است که این محاسبات در ذهن مسئولین عوض بشود. آنوقت، وقتی نتیجه این بشود که فکر مسئولین و ارادهٔ مسئولین در مشت دشمن قرار بگیرد، دیگر لازم نیست دشمن بیاید دخالت مستقیم بکند؛ نه، مسئول کشور همان تصمیمی را میگیرد که او میخواهد.
وقتی محاسبهٔ این حقیر عوض شد، تصمیمی را میگیرم که او میخواهد؛ من همان کاری را که او میخواهد مفت و مجّانی انجام میدهم؛ گاهی بدون اینکه خودم بدانم -یعنی اغلب بدون اینکه خودم بدانم- این کار را انجام میدهم. بنابراین سعی میکنند محاسبات مسئولین را عوض کنند. پس آماج اوّل مسئولیناند."[3]