همین چند ماه پیش بود که آنکارا با هزار خواهش توانسته بود محصولات غذایی خود را به روسیه صادر کند و مجوز ورود گردشگران روس را به ترکیه دریافت کند. حالا اما روابط دوجانبه تا آن حد پیش رفته که پوتین و اردوغان برای عملیات مشترک نظامی در سوریه برنامهریزی میکنند.
چرخش مشابهی در سال 2009 میلادی رخ داد، زمانی که روسیه با استفاده از سردی روابط میان ترکیه و ناتو، میزبان عبدالله گل رئیسجمهور وقت ترکیه شد. اما این بار از ابعاد گستردهتری برخوردار است.
چه اتفاقی در این ماهها افتاده که اینگونه سیاست روسیه و ترکیه را به یکدیگر نزدیک کرده است؟
1- دغدغههای مشترک: ترکیه سالها تلاش میکرد معیارهای اروپایی برای حقوق بشر را در کشور خود اجرا کند، تا جایی که به مذاکره با گروهکهای کُرد تن داده بود. اما حالا هدف اولیه خود را تضعیف رقبای دولت به هر قیمتی میداند. گسترش آزادی بیان نزدیک بود قدرت را در انتخابات گذشته از چنگ حزب عدالت و توسعه در بیاورد و تعدیل قوانین مبارزه با تروریسم موجی از خشونتهای قومی را از سوی گروهکهای کرد دامن میزد.
حالا فریاد اتحادیه اروپا از حبس و توقیف روزنامهها و احیای مجازات اعدام در ترکیه درآمده است، اما گوش اردوغان مانند گذشته بدهکار نیست، شاید چون امید چندانی برای عضویت در اتحادیه ندارد.
این وضعیت دقیقاً در روابط روسیه با غرب نیز وجود دارد. اتهامات مشابه از سوی دولتها و سازمانهای غربی به سوی کرملین نشانه میرود، از کشتن مخالفان سیاسی و تضعیف اقلیت قومی-مذهبی چچن تا دستکاری در نتایج انتخابات. بنابر این پوتین و اردوغان احساس میکنند ناخواسته در یک جبهه برای دفاع از خود قرار گرفتهاند. کنارزدن داووداغلو از نخستوزیری که چشمانداز گشترش روابط با اروپا را پیگیری میکرد، یکی از موانع مهم در تغییر جبهه آنکارا را از میان برداشت.
2- تغییر سیاست در سوریه: ترور سفیر روسیه در آنکارا میتواند نقطه عطفی در شکلگیری یک دغدغه مشترک دیگر تلقی شود، یعنی مبارزه با تروریسم در خاورمیانه که نماد اصلی آن داعش در سوریه است.
اردوغان که سالهای اخیر با شعارهای شاخه سوری اخوان المسلمین علیه بشار اسد همراه شد و تا حمایت از گروههای تروریستی از طریق کانالهای مخفی پیش رفت، به تدریج ترمز میگیرد و با پیچاندن فرمان از جاده سیاست آمریکا و عربستان در سوریه به جاده سیاست ایران و روسیه نزدیک میشود. حمایت اسد از او در جریان کودتای نافرجام، نقطه آغاز این تغییر مسیر بود و قتل سفیر روسیه میتواند آن را نهایی کند.
اردوغان به تدریج دریافته گروههای تروریستی حتی اگر او را به مقصودش یعنی برکناری اسد میرساندند، تکیهگاه محکمی برای پیگیری سیاستهای منطقهای او نبوده و نیستند
پافشاری مصرانه او بر کنارزدن بشار اسد که متحد مسکو و تهران و روزگاری شریک سفرهای تفریحی و خانوادگی اردوغان بود، روسیه و ایران را رنجانده بود. حالا با گسترش پیامدهای منفی ظهور داعش برای ترکیه سیاست اردوغان به تدریج باز میگردد و ایران و روسیه میتوانند با خیال راحتتری با ترکیه بر سر یک میز بنشینند.
حتی اگر قتل سفیر، یک اقدام فردی علیه روسیه و سیاستهاش در سوریه باشد، مسکو میتواند ترکیه را تحت فشار قرار دهد و تضعیف داعش برای تأمین امنیت روسها در ترکیه را شرط تقویت روابط دوجانبه قرار دهد.
3- کودتای نافرجام: نیمه ژوئیه گذشته، بخشی از ارتش ترکیه علیه اردوغان دست به کودتایی زد که پس از چند ساعت با حمایت برخی دول خارجی از جمله ایران، سوریه و روسیه در کنار حضور مردم در خیابانها ناکام ماند. حکومت ترکیه به درستی دریافت اتکای صِرف به جبهه غربی و متحدانش در منطقه (مانند اسرائیل و عربستان) تا چه حد میتواند خانمانبرانداز باشد.
اسد در حالی از اردوغان حمایت کرد که چند سال است آماج تلاشهای آنکارا برای تغییر رژیم سوریه است. روسیه نیز در حالی پشت اردوغان ایستاد که چند ماه قبل از آن با سرنگونی جنگندهاش در مرز ترکیه و سوریه از پشت خنجر خورده بود.
هشیاری اردوغان وقتی بیشتر شد که آنکارا دریافت مار در آستین پرورش میداده است. پایگاه اینجرلیک که در اختیار نیروی هوایی آمریکا، فرانسه و چند دولت دیگر قرار داشت، به باور مقامات امنیتی آنکارا اتاق فکر و پشتیبانی کودتا بوده است، در حالی که اساساً ترکیه برای تقویت امنیت خود عضو ناتو شده بود.
آمریکا نه تنها این اتهام را رد کرد، بلکه از تحویل فتحالله گولن، رقیب سرسخت اردوغان نیز که به تبعیدی خودخواسته در پنسیلوانیا به سر میبرد، خودداری کرد.
بنابر این اردوغان به خوبی میداند در شرایط بحران داخلی و ناجوانمردی شرکای غربی، راهی جز پیداکردن دوستان قابل اعتماد ندارد، از جمله ایران و روسیه. او دریافته که بهتر است سرسنگینی با این شرکای منطقهای که بیش از دول غربی معضلات منطقه را درک میکنند، کنار بگذارد و نگذارد یکی دو اختلاف نظر به شکاف اساسی در روابط دوجانبه تبدیل شود.
در واقع او یک بار از پشت خنجر خورده است و میداند قتل سفیر روسیه در آنکارا، یک توطئه دیگر برای ضربهزدن به او است.
4- بدهبستان سیاسی و اقتصادی: تحریم گردشگری از سوی روسیه در کنار انفجارهای تروریستی ورود گردشگران خارجی را به ترکیه تا نزدیک نصف، کاهش داد و آنکارا را برای حفظ شتاب رشد اقتصادی به عنوان یکی از پایههای اصلی مقبولیت داخلی محتاج تقویت روابط با روسیه کرد. همزمان تحریمهای اروپایی و آمریکایی علیه روسیه پس از بحران اوکراین در شرایط کاهش قیمت نفت، آن کشور را به افزایش روابط اقتصادی با دولتهای دیگر سوق داده است. ترکیه هدف خوبی برای سرمایهگذاری در پروژههای انرژی (از جمله نیروگاههای هستهای) است.
علاوه بر این، روسیه در پی ایجاد شرایط بهتر برای گسترش مانور نیروهای دریایی در دریای سیاه و تعامل با تاتارها در کریمه است، هدفی که ترکیه میتواند دستیابی به آن را برای مسکو تسهیل کند. در مقابل، روسیه نیز به عنوان یکی از دو عضو مؤثر در سازمان شانگهای، شرایط را برای گسترش تبادلات اقتصادی ترکیه با اعضای آن سازمان و حتی عضویت آنکارا در آن فراهم میکند.
با توجه به این انگیزههای سهگانه، روابط دوجانبه آنکارا-مسکو تعمیق میشود. نزدیکی پوتین و اردوغان البته تنها تا یک مرز مهم میتواند پیش برود: عضویت ناتو. هرگاه همکاری این دو چالش جدی برای عضویت آنکارا در ناتو فراهم کند، بعید است حاکمان ترکیه ریسک آن را بپذیرند.
منابع
http://www.businessinsider.com/ap-russia-turkey-could-grow-even-closer-after-envoys-slaying-2016-12
http://time.com/4447996/recep-tayyip-erdogan-vladimir-putin-turkey-russia-alliance
http://www.rense.com/general85/closer.htm
https://www.theguardian.com/world/2016/dec/19/why-killing-of-russian-diplomat-is-likely-to-bring-turkey-and-russia-closer
http://foreignpolicy.com/2016/08/10/nato-plays-it-cool-as-russia-and-turkey-grow-closer-putin-erdogan-coup