خیلی وحشتناک بود. آسمان پر بود از هواپیما... از مسیر شلمچه به سمت خط رفتیم... مسجدی سمت چپ جاده نرسیده به پل نو بود که شده بود معراج شهدا... داخل مسجد از شهدای غواص سیاهی می زد... همه توی جهنمی از سرو صدا آروم خوابیده بودند... اکثر شهدا از سر و سینه هدف گلوله قرار گرفته بودند... و مدام هم به جمعیت شهدا در مسجد اضافه می شد.
با بچه ها رفتیم به سمت قصر شیخ خزعل که روبروی گمرک کنار نهر عرایض بود... آتش پرهجم دشمن همه رو زمین گیر کرده بود. همه کلافه بودند و فرماندهان اصرار داشتند که نیرویی توی منطقه نمونه تا که تلفات بالا نره.
به روایت جعفرطهماسبی