رئیس‌جمهور روحانی نقش سازنده ایران در منطقه غرب آسیا را ناشی از «برجام» دانست.

سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و مطالب رسانه‌های کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم...

***

همه تیترهای گفت‌وگوی روحانی؛ از مصادره دستاورد مدافعان حرم به نفع برجام تا نوشداروی عجیب برای اعتیاد

رئیس جمهور روحانی، در گفت‌وگوی تلویزیونی یکشنبه شب گذشته خود اگرچه درباره مقولات مختلفی سخن گفت اما در لابه‌لای سخنان وی نقاط قابل تأمل فراوانی وجود داشت...

آنچه که در ادامه می‌خوانید، تیترخوانی مشرق از لابه‌لای صحبت‌های اخیر رئیس‌جمهور است:

_ در فضای مجازی مردم می‌توانند شغل‌های مناسب داشته باشند. وزارت ارتباطات اعلام کرده است که 100 هزار شغل در ICT بوجود آمده است.

_ هتل داران رشد (اقتصادی) را احساس می‌کنند و می‌بینند. کشاورزی و صنعت ما هم رشد خوبی دارند.

_ اگر برجام نبود ما حداکثر می‌توانستیم (فقط) حقوق کارمندانمان را بدهیم و کار دیگری نمی‌توانستیم انجام دهیم.

_ (در اشاره به برجام) امروز دنیا معتقد است که ایران نقش سازنده‌ای در منطقه و جهان دارد. در قطعنامه اخیر سازمان ملل اشاره شده است به نقش ایران در منطقه.

_ اگر می‌خواهیم اعتیاد نباشد باید جامعه را پر نشاط نگه داریم.

اینهمه ایراد نگیریم. حالا می‌خواهند یک کنسرت برگزار کنند و در نهایت می بینیم بخاطر یک بهانه‌ای به هم می خورد. نباید در این مسائل مردم را دچار مشکل کنیم!

_ اولین دستگاهی که درباره حقوق‌های نامتعارف وارد شد خود دولت بود. بعد از آن بود که (ماجرا) در رسانه‌ها آغاز شد.

_ این حقوق نامتعارف مخصوص قوه مجریه نیست. حتی در نهادهای انقلابی هم هست. حتی در قوای دیگر!

قوای دیگر هم در این زمینه مثل دولت پیشقدم باشند و کار را پیش ببرند.

*از پیشنهاد کار در فضای مجازی و احساس رشد اقتصادی توسط هتل‌داران که بگذریم! بایستی حتماً قضاوت درباره این صحبت‌ها را به عهده مردم گذاشت...

مردم و مخاطبان دولت حالا به خوبی می‌دانند که ستاد اعتدال، حدود 4 سال آزگار است که به تئوری «خزانه خالی» معتقد است و فکر می‌کند اگر برجامش نبود، حالا فقط می‌توانست حقوق کارمندانش را بدهد و در سایر زمینه‌ها مبتلا به افلیج شده بود.

قریب به 4 سال از عمر دولت می‌گذرد و اینک بهتر می‌توان قضاوت کرد که نقش سازنده ایران در منطقه به لطف مجاهدت‌های مدافعان حرم و امثال سردار سلیمانی و سربازان گمنام امام زمان(عج) است یا چیزی به نام برجام که محمدجواد ظریف از بابت اعتماد به جان کری در آن، به اشتباهش اقرار کرده است؟

فرافکنی درباره حقوق‌های نجومی و شریک کردن سایر نهادهای کشور در این قضیه، زدن نقاب «پیشگامی» در تراژدی تعلل دولت برای برخورد با نجومی‌بگیران و ربط دادن چیزی به نام کنسرت به چیزی به نام اعتیاد! هم سایر سرفصل‌هایی هستند که مردم نظر خود را پیرامون آنها در «انتخابات» اعلام خواهند کرد...

***

عباس عبدی: مسئولیت برجام، کاندیداتوری روحانی و ردّ صلاحیت هاشمی با «رهبری نظام» است!

عباس عبدی، از فعالان اصلاح‌طلب اخیراً در یک گفت‌وگوی تفصیلی با خبرگزاری دولتی ایرنا در پاسخ به این سؤال که «چرا آقای هاشمی با آن سابقه‌اش در سال 92 رد صلاحیت شد؟» گفته است:

آقای هاشمی ضوابط معمول نظام را برای نامزدی ریاست جمهوری رعایت نکردند و این طور پاسخ گرفتند. اما این ضوابط معمول چیست؟

اینکه کسی که می‌خواهد نامزد ریاست جمهوری شود قاعدتا باید ابتدا برود با رهبری ملاقات کند؛ البته کسی در سطح آقای هاشمی نه نامزدهای معمولی. طبیعی است که با توجه به رفاقت دیرینه آقای هاشمی و رهبری، ایشان باید با رهبری در این باره مشورت می‌کرد. یا به توافق می‌رسیدند که ایشان بیاید یا اینکه نیاید. اگر برای آمدن ایشان به توافق می‌رسیدند، دیگر ردّ صلاحیتشان بی‌معنی بود. اینکه ساعت 4 بعدازظهر روز آخر برای کسب مشورت زنگ زده شود اصلاً معمول و پذیرفتنی نیست. به نظر من یکی از پروتکل‌های نانوشته ولی معقول و قابل دفاع نظام توسط آقای هاشمی رعایت نشد و شاید آن رد صلاحیت پاسخی به عدم رعایت این پروتکل بود. منطقی است از آن جهت که شخصی که می‌خواهد در ایران رئیس جمهور شود باید در حد معمول با رهبری هماهنگ باشد.

او درباره «برجامِ روحانی» نیز تأکید کرده است: اصلا معنی ندارد این برجام بدون تایید رهبری به تصویب رسیده باشد...مگر می‌شود موضوعی با این اهمیت که حتی تیتر رسانه‌های دنیا بوده و جان کری برای چند هفته با پای شکسته برای بررسی آن به ژنو آمده، بدون اجازه رهبری تصویب شده باشد؟ البته فارغ از جزییات غیر مهمش!

عبدی همچنین در پاسخ به سؤالی پیرامون نامزدی دوباره رئیس‌جمهور روحانی در انتخابات نیز گفته است: اگر (نامزد) نشود حتما به خاطر خواست حکومت است و ولی بعید می‌دانم چنین اتفاقی بیفتد...ضمن اینکه رهبری نظام بارها و از جمله در سال 88 گفتند که معتقد به ریاست جمهوری دو دوره‌ای هستند تا فرد منتخب بتواند زمان کافی برای اجرای برنامه‌های خود داشته باشد.

او در جای دیگری از همین مصاحبه نیز تصریح می‌کند: مطمئنم آقای روحانی قبل از نامزدی مجدد، مساله آمدن خود را با رهبری حل می‌کند و اینطور نیست که بدون توجه به نظر رهبری بخواهد نامزد شود.[1]

*عبدی پیش از این و در ایام انتخابات مجلس دهم در اسفند سال 94، طی چند مصاحبه، جملگی اصولگرایان را افراطی، فرصت‌طلب و کوته‌بین خوانده بود...

در اشاره به 3 ادعای اخیر عبدی که صراحتا می‌توان عنوان دروغ‌بستن به رهبری را برای آن برگزید، بیان موارد ذیل ضروری به نظر می‌رسد:

یکم: درباره صحبت‌های عبدی پیرامون ردّ صلاحیت آقای هاشمی رفسنجانی در انتخابات سال 92 و علت آن بایستی بیان کرد که لااقل از شخص آقای هاشمی که به صراحت شهره‌اند و درباره هرچیزی حتی «رهبری پس از امام راحل» نیز با شخص امام(ره) در زمان حیاتشان صحبت‌ کرده‌اند! تاکنون یک‌بار هم درباره ادعای عبدی چیزی شنیده نشده است.

از طرفی مقام معظم رهبری نیز بارها و بارها اعلام کرده‌اند که نفیاً و اثباتاً نظری درباره کاندیداتوری افراد ندارند.

دفتر معظم‌له نیز توضیحات مبسوطی را با اشاره به برخی صحبت‌های ایشان در دیدار با داوطلبان کاندیداتوری منتشر کرده است.

در متن همان توضیحات آمده است که رهبر عظیم‌الشأن انقلاب اسلامی بارها درباره سخنانی که به ایشان منتسب می‌شود، فرموده‌اند که:
«مبادا کسی تصور کند که رهبری یک نظری دارد که برخلاف آنچه که به عنوان نظر رسمی مطرح می‌شود، در خفا به بعضی از خواص و خُلّصین، آن نظر را منتقل می‌کند که اجرا کنند؛ مطلقاً چنین چیزی نیست. اگر کسی چنین تصور کند، تصور خطائی است؛ اگر نسبت بدهد، گناه کبیره‌ای انجام داده. نظرات و مواضع رهبری همینی است که صریحاً اعلام می‌شود؛ همینی است که من صریحاً اعلام می‌کنم.»[2]

نکته لاحق این قضیه نیز آنست که گویا عباس عبدی اصرار دارد بیان کند نظر مقام معظم رهبری و شناخت چند 10 ساله ایشان از آقای هاشمی با یک جلسه ساده قابل تغییر است!

ضمن اینکه ادعای عبدی از این وجه نیز غلط بودن خود را به رخ می‌کشد که داوطلبان کاندیداتوری بسیاری بوده‌اند که با رهبری نظام دیدار کرده‌اند اما بعداً از سوی شورای نگهبان ردّ صلاحیت شدند.

این مسئله نیز نشان می‌دهد که رهبر انقلاب در آن دیدارهای پیشا ثبت نام، چیزی که به معنای نفی یا اثبات نامزد بالقوه باشد را بیان نمی‌کنند.(مواردی مثل نهی احمدی‌نژاد از حضور در انتخابات نیز شامل صلاحدیدهای ولی فقیه در شرایط خاص است که رویه نیست و شامل صحبت‌های عبدی هم نمی‌شود.)

دوم: پیرامون برجام نیز بایستی تأکید کرد که اتفاقاً امر محال، ممکن شده و برجام بدون رعایت شروط رهبری نظام، صرفاً به تصویب دولت رسیده است...

رخدادی که البته گویا دولت هم حاضر به پذیرش مسئولیت آن نیست و برای همین یا بیان می‌کند که «برجام را خدا آورد» و یا از این می‌گوید که برجام اساساً هیچ امضایی ندارد!

چه اینکه آقای عبدی حکماً، هم ناظر اشاره صریح رهبری به عبور تیم مذاکره‌کننده دولت از برخی خطوط قرمز، هم شاهد عدم رعایت دستورات 9 بندی ایشان پیرامون برجام و هم گواه نقض برجام بر اساس نظر و دستورات رهبری نظام به اعتراف سیدعباس عراقچی (رئیس ستاد پیگیری اجرای برجام) هست.[3]

عبدی همچنین این نکته را هم برای مخاطبانش توضیح نداده است که خط قرمز مثل تابلوی عبور ممنوع است که یک متخلّف می‌تواند از آن عبور کند اما در موعد لازم توسط پلیس توبیخ خواهد شد.

و ایضاً خط قرمز با سیاست‌های اصولی نظام که مثل سدّ، غیر قابل تغییر و عبور هستند نیز تفاوت‌های اصولی دارد.

کما اینکه مثلاً برجام می‌خواست موشک‌های جمهوری اسلامی ایران را دفن و حمایت ما از محور مقاومت را قطع کند اما علیرغم اصرار و الحاح اعضای ستاد برجام و حتی با وجود تأکید تلویحی ظریف بر خروج حزب‌ا... از سوریه[4] اما این خواسته‌ها هرگز عملی نشدند و برجامیان تنها توانستند پای خود را از برخی خطوط قرمز آنسو تر بگذارند! عبوری که البته منجر به یک «تجربه بزرگ» و شنیده شدن زمزمه‌های اعضای ستاد برجام مبنی بر «دستاورد تقریباً هیچ»، «اشتباه کردم» و «مسئولیتش را می‌پذیرم» از سوی مردم شده است.

سوم: در بخش آخر و ادعای اینکه روحانی برای آمدن یا نیامدن، منتظر دستور مقام معظم رهبریست هم متأسفانه شاهد حرف نادرست از سوی عبدی هستیم.

زیرا این ادعا به معنای پذیرش یک انحراف و دروغ بزرگ به نام «کاندیدای رهبری» است.

شبهه‌ای که اگرچه گویا برخی دیگر از نامزدهای بالفعل هم راغب به استفاده از آن هستند اما یکی از ظلم‌های بزرگ به نظام اسلامی است.

از سوی دیگر متأسفانه شاهدیم که عباس عبدی صراحتاً حرفی ناراست و بدون سند دیگری را هم مطرح کرده مبنی بر اینکه «رهبری نظام معتقد به ریاست جمهوری 2 دوره‌ای هستند»!

در خاتمه ذکر این نکته ضروری به نظر می‌رسد که عباس عبدی بد نیست سری هم به تاریخ اسلام بزند. آنجا که یک جریان معارض امیرالمؤمنین علی(ع)، پس از رسوایی فتنه صفین و شکست حکمیت، با اینکه نه مخالفت حضرت با حکمیت را قبول کردند و نه نماینده‌اش برای حکمیت تحمیلی را پذیرفتند؛ اما امیرالمؤمنین(ع) را بعنوان عامل حکمیت معرفی کرده و حتی خواستار توبه حضرت نیز شدند...

***

1_ http://www.irna.ir/fa/NewsPrint.aspx?ID=82369893

2_ http://farsi.khamenei.ir/package?id=22298&news_id=22554

3_ http://kayhan.ir/fa/news/71412

4_ http://www.mashreghnews.ir/fa/news/279918