کد خبر 674004
تاریخ انتشار: ۱۴ دی ۱۳۹۵ - ۲۳:۴۴
بیبیسی فارسی با مانور بر روی «فیک نیوز» یا اخبار جعلی که در شبکههای مجازی منتشر میشود، به دنبال مدیریت ماجرای اعتصاب غذای آرش صادقی است تا بتواند آرزوی شبکهسازی، تحریک و هدایت اعتراضات در جامعه ایران را محقق کند.
سرویس جنگ نرم مشرق- حواشی ایجاد شده در مورد آرش صادقی زندانی امنیتی و اعتصاب غذایش را میتوان یک نمونه روشن از سر و صداهای رسانهای دانست که با مدیریت پشت پرده برخی شبکههای ماهوارهای فارسیزبان خارجنشین توانسته تا حدی توجهات را به خود جلب کند. یکی از پرکارترین رسانههای ماهوارهای در پروژه آرش صادقی بیبیسی است که دقیقاً مطابق با روش مدیریتش در حوادث فتنه 88 وارد میدان شده و سعی دارد با سر و صدای زیاد به تحریک بخشهایی از جامعه ایران، بخصوص نسل جوان بپردازد. نگاهی به عملکرد بیبیسی در مورد آرش صادقی نشان میدهد که اساساً این شبکه انگلیسی برای این پروژه کارویژهای خاص در نظر گرفته و روزانه در بخشهای مختلف خبری خود سعی دارد تا این مسئله را در بالاترین درجه حساسیت حفظ کند و از خلال آن برای تحریک و واکنش مخاطبانش اقدام نماید؛ این مسئله را میتوان به خوبی در سایت بیبیسی فارسی هم مشاهده کرد که اخبار مرتبط به آرش صادقی از فراوانی بالایی برخوردار است. بررسی مهمترین مشخصههای پروژه آرش صادقی در بیبیسی ابعاد بیشتری از این پروپاگاندای انگلیسی را نمایان میکند. نگاهی به عملکرد بیبیسی در مورد آرش صادقی نشان میدهد که این رسانه بخشهای مختلف خبری خود سعی دارد تا این مسئله را در بالاترین درجه حساسیت حفظ کند طراحی فضای مظلومنمایی تقریباً همه گزارشات بیبیسی در مورد آرش صادقی و اعتصاب غذایش القای فضای حقوقبشری و مظلومنمایی را در نظر گرفته و به همین جهت تقریباً خبری از نقد و بررسیهای سیاسی، حقوقی، علمی و پزشکی که بنا به مقتضیات منافع و اهداف این شبکه و ژستهای مربوط به آن اتخاذ میشود، نیست. به عبارت دیگر نقطه کانونی خبرها و گزارشات هیچگاه به سوی جرائم مربوط به صادقی و همسرش نرفته و پیوسته سعی دارد از منظر انسانی در معرض مرگ که به خاطر آرمانش میجنگد! به موضوع نگاه کند. این در حالی است که بررسیهای حقوقی، واکاوی مستندات و جنبههای سیاسی و امنیتی جرائم صادقی و همسرش، به هر حال حتی در فضای یکجانبه نگری این شبکه با شبهات و نقاط کوری همراه خواهد بود که باعث پس زدم مخاطبان میگردد. از همین رو همه گزارشات این شبکه به شدت از وارد شدن به بحثهای حقوقی و حتی علمی فرار میکند. نقطه کانونی خبرها و گزارشات بیبیسی فارسی هیچگاه به سوی جرائم مربوط به صادقی و همسرش نرفته و پیوسته سعی دارد از منظر انسانی در معرض مرگ که به خاطر آرمانش میجنگد! به موضوع نگاه کند بیبیسی حتی در بررسی ابعاد مختلف ماجرا باید مسائلی مربوط به حمایت گلرخ ایرایی از گروه پژاک در صفحه فیسبوکش را پاسخ دهد؛ گروهکی تروریستی که تا کنون صدها زن، مرد وکودک هموطنمان را به شهادت رسانده است. عبور از مرزهای علم پزشکی! شتاب پروژه اعتصاب غذای آرش صادقی در فضای رسانهای و سر و صداهای مربوط به آن باعث شده تا متاسفانه برخی مخاطبان در برابر برخی ادعاهای دروغین که مرزهای علم پزشکی را نیز دچار تغییر و تحول نموده، واکنش نشان ندهند. در همین مورد خاص علم پزشکی اینطور توضیح میدهد که بدن یک انسان معمولی در صورت عدم دریافت مواد غذایی بعد از 14 روز وارد مرحله تجزیه ماهیچهها (کاتابولیز) برای زندهماندن میشود؛ بعد از حدود 25 تا 28 روز 20 درصد از وزن خود را از دست میدهد و ایستادن را برای انسان بسیار مشکل و حتی غیر ممکن میسازد و در این حالت بسیاری از اندامها مانند چشم از کنترل مغز خارج میشوند؛ بعد از حدود 40 روز شنوایی و حواس و تمرکز نیز از دست میرود (در این مرحله امکان گفتگو و ارسال پیام غیر ممکن است)؛ و در نهایت در روزهای 45 و حتی چند ساعت بعد از آن ایست قلبی و مرگ رخ میدهد. در این موضوع حتی نمونه استثنا نیز غیر قابل تصور است، اما پیام به مسئولان زندان و خانواده و اطرافیان از داخل زندان بعد از 30 روز اعتصاب غذا، آنهم برای شخصی که در عکسهای منتشر شده قبل از زندان، ظاهر ضعیفش کاملاً نمایان است و از آن مهمتر زنده ماندن در روز 70ام، دیگر به نوعی جابهجایی مرزهای علم در پزشکی محسوب میشود. پیام به مسئولان زندان و خانواده و اطرافیان از داخل زندان بعد از 30 روز اعتصاب غذا، آنهم برای شخصی که در عکسهای منتشر شده قبل از زندان، ظاهر ضعیفش کاملاً نمایان است و از آن مهمتر زنده ماندن در روز 70ام، دیگر به نوعی جابهجایی مرزهای علم در پزشکی محسوب میشود این هم از جنبه های جالب بیبیسی است که نه تنها برای خودش این توانایی عجیب آرش صادقی سوال نیست، بلکه هیچگاه در صدد توضیح به مخاطبانش هم بر نمیآید. مدیریت همه ابعاد ماجرا همانطور که گفته شد، بیبیسی در پروژه آرش صادقی درواقع نقش رهبری یک جریان را دارد و سعی میکند مشابه با حوادث بعد از انتخابات 88 اقدام نماید. در این میان رفتارهای این شبکه نشان میدهد که با رصد ابعاد مختلف ماجرا سعی دارد پاسخهای معدود رسانههای داخل ایران به ماجرای صادقی را نیز مدیریت کند و هرگونه شبهه در مورد جریانی که بیبیسی سعی دارد آن را حرکتی جهانی القا کند را پاسخ دهد. در این میان برخی از رسانههای داخلی با بررسیهای خود پرده از فیک بودن (جعلی) اکثر حسابهای توئیتری که باعث ترند جهانی شدن هشتک آرش را نجات دهید، شده بودند، برداشتند. در اینجا دوباره نقش بیبیسی با گزارشی تحت عنوان «آرش صادقی، زندانی سیاسی ترند اول جهانی در توییتر شد» آغاز شد و سعی کرد با نمایش حدود 10 تا 12 عکس از دستهای کاربران توئیتر که بر آن نوشته بودند، «ما ربات نیستیم»، ثابت کند که مسئله فیک بودن حسابهای توئیتری صحت ندارد. در صفحه فیسبوک منتسب به گلرخ ایرایی، عکس "زینب جلالیان" یکی از اعضای گروه تروریستی پژاک نقش بسته است بیبیسی فارسی در حالی روی طوفان توئیتری مانور میدهد که از مدتها پیش نرمافزارهای ساخت سياهی لشکر مجازی در فضای شبکههای اجتماعی مجازی تولید شده است و کشورهایی مانند آمریکا و رژیم صهیونیستی از آن استفاده میکنند. برای اطلاعات بیشتر گزارش مشرق با عنوان «ساخت سياهی لشکر مجازی توسط ارتش آمريکا» را بخوانید. نتیجهگیری بیبیسی از پروژه آرش صادقی در نهایت با یک رصد ساده میتوان نتیجهگیری بیبیسی از پروژه آرش را اینگونه توضیح داد که این رسانه انگلیسی همه سعیاش بر این است تا القا کند که با فشار افکار عمومی میتوان بر تصمیمات دستگاه قضایی ایران تأثیر گذاشت و این تجربه میتواند در دستور کار کاربران شبکههای اجتماعی و کلاً مخاطبان بیبیسی قرار گیرد؛ این در واقع همان آرزوی شبکهسازی و تحریک و هدایت اعتراضات در جامعه ایران است که پتانسیلی قابل استفاده در آینده و بزنگاههای سیاسی را در دستان این شبکه قرار میدهد. تیتر برخی گزارشات چند روز اخیر بیبیسی به خوبی مؤید این مطلب هستند؛ تیترهایی از قبیل: «آیا طوفان توئیتری و کمپین در شبکههای مجازی میتواند تأثیری در وضعیت زندانیان سیاسی داشته باشد؟» اما در همین زمینه هم واقعیت ماجرا این است که اساساً آن آیدیهای فیک (جعلی) نمیتوانند شبکه فعال و معترضی را برای بیبیسی در آینده ایجاد کنند. نمونه آن هم تجمع مقابل زندان اوین در دو روز گذشته است که بیبیسی نتوانست عکسهایی با نمای باز را به دلیل تعداد نفرات کم از آن منتشر نماید.